محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826596169
نمایشگاه کتاب را باید نهادی مستقل برگزار کند
واضح آرشیو وب فارسی:ایران ویج: نمایشگاه کتاب را باید نهادی مستقل برگزار کند
معرفی محسن پرویز کمی دشوار است اما او پیش از هرسمت و عنوانی یک پزشک و یک داستاننویس است که در جایگاه طبیب متخصص فیزیولوژی است و در دانشگاه علوم پزشکی تهران ضمن بر عهده داشتن معاونت فرهنگی این دانشگاه به تدریس هم مشغول است. او در جایگاه یک نویسنده هم کتابهایی همچون معلم خودمانی، دیگر از پرستوها خبری نیست، آن روز در کنار تو، ستارهای در زمین، گنجشک و غربیل و ستاره را منتشر کرده است. از سوی دیگر محسن پرویز را بسیاری از اهل قلم و اندیشه به عنوان معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در حد فاصل سالهای ۸۵ تا ۸۹ هم میشناسند و در دوران ریاست او بود که نمایشگاه کتاب تهران از محل دائمی نمایشگاهها به مصلی تغییر مکان داد. برقراری جوایزی چون جلال آل احمد، گام اول، کتاب فصل و احیا و تقویت ۲جشنواره پروین اعتصامی و شعر فجر، برگزاری نخستین همایش شاعران ایران و جهان، تاسیس خبرگزاری کتاب(ایبنا) ـ به عنوان تنها خبرگزاری تخصصی کتاب ـ و همچنین راهاندازی بنیاد ادبیات داستانی از جمله فعالیتهایی بود که او در مقام معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد انجام داد. اما در هفته گذشته و همزمان با روز نخست بیست و چهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران فرصتی دست داد تا پای صحبتهای محسن پرویز بنشینیم تا این بار در جایگاه رئیس انجمن قلم ایران برای ما از نقاط مثبت و منفی نمایشگاهی بگوید که خودش در سالهای گذشته ریاست آن را بر عهده داشته است و البته جزئیات و ناگفتههای انتقال نمایشگاه کتاب به محل مصلی را هم از او جویا شدیم که در این گفتوگو میتوانید بخوانید. اگر موافقید گفتوگو را از یک عدد ۱۸ دقیقهای آغاز کنیم؛ عددی که در دوران حضور شما به عنوان معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد به عنوان سرانه مطالعه کشور اعلام شد. در آن روزگار شما چندان وارد جزئیات آن نشدید. میخواهم بدانم این سرانه براساس چه پژوهشی به دست آمد و منبع و جزئیات آن چه بود؟ اگر اشتباه نکنم در یک مقطع زمانی اطلاعاتی به دست آقای اشعری رسیده بود که ایشان در آن زمان رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی بودند و براساس آن اطلاعات ایشان در جریان یک گفتوگو، سرانه مطالعه در ایران را ۲ دقیقه اعلام کرده بودند اگرچه خودشان بعد از اعلام آن عدد ۲ دقیقهای چند جا مصاحبه کردند و آن را اصلاح کردند اما به هر شکل این موضوع توسط رسانهها تیتر شد و مورد پرداخت گسترده قرار گرفت و در ذهن مردم ماند. یعنی آن اطلاعات که به دست آقای اشعری رسیده بود و براساس آن عدد ۲ دقیقه را اعلام کرده بودند مخدوش بود؟ این اطلاعات و آن عدد متعلق به پژوهشی بوده است که قبل از انقلاب اسلامی صورت گرفته بود و ما در دهه ۷۰ یک مطالعه و پژوهش دیگری داشتیم که حاصل آن عدد ۱۰ دقیقه برای سرانه مطالعه بود. اما زمانی که ما در وزارت ارشاد استقرار پیدا کردیم این دغدغه در ما بود که سرانه مطالعه کشور واقعا چقدر است. در نتیجه ۲ تحقیق مستقل و موازی انجام شد؛ یکی در پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات که داخل خود وزارتخانه بود و این پژوهش صرفا در گستره تهران و به تفکیک مناطق مختلف انجام شد و تحقیق دیگر هم توسط نهاد کتابخانههای عمومی در سطح کشور انجام شد. در تحقیق اول که فقط تهران را در بر میگرفت حاصل سرانه مطالعه بالای نیم ساعت بود؛ همین جا یک پرانتز باز کنم و این که در همین زمان یک تحقیق هم در آذربایجان شرقی و شهر تبریز انجام شده بود که حاصل آن هم عدد ۱۵ دقیقه بود. ولی آن تحقیق که توسط نهاد کتابخانهها انجام شد بدون در نظر گرفتن مطالعه قرآن، ادعیه و متون دینی و همچنین کتابهای درسی حاصلش ۱۸ دقیقه بود و اگر میخواستیم سرانه کتابخوانی موظف و متون دینی را هم اضافه کنیم عدد و رقم خیلی از ۱۸ دقیقه بالاتر میرفت. به عنوان مثال دوستان ما مطالعه مجله و صفحات وب را هم به این پژوهش اضافه کرده بودند و با محاسبه آنها در برخی موارد این سرانه به بالای ۹۰ دقیقه میرسید اما این تحقیق به صورت کاملا علمی با جامعه آماری دقیق و راستیآزماییهای متعدد انجام شده بود و بر این اساس به عدد ۱۸ دقیقه رسیدیم. البته در همین زمان هم تحقیقات متفاوت دیگری انجام میشد و گروههای پژوهشی فراوانی میآمدند و از ما اجازه میگرفتند تا در نمایشگاه کتاب برای سرانه مطالعه نظرسنجی کنند که نتیجه آنها بسیار بالا بود و به چند ساعت میرسید که چون جامعه آماری خاصی را شامل میشد ما همیشه از انتشار نتایج آن در سطح عمومی پرهیز داشتیم اگرچه اطلاعات درست بود اما بدبینی ایجاد میکرد و ممکن بود مردم اعتمادشان به سیستم کم شود. شما تجربه مدیریت چند دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را بر عهده داشتید. میخواهم از شما به عنوان یک نویسنده و رئیس انجمن قلم ایران سوال کنم اکنون که از بیرون به نمایشگاه کتاب نگاه میکنید چه نقاط مثبت و منفی در شیوه برگزاری نمایشگاه وجود دارد؟ یکی از بزرگترین نقاط قوت و مثبت نمایشگاه کتاب ما که بسیار پررنگ و مهم است، این است که جمعیت بسیار زیادی از اهل فرهنگ در یک مقطع زمانی خاص، فرصت و مکانی پیدا میکنند تا با یکدیگر دیدار داشته باشند و اگر بتوانیم با مدیریت درست و برنامهریزی دقیق زمینهای را فراهم کنیم همین گردهمایی و دیدارها میتواند جنبههای مثبت فراوانی داشته باشد که شاید در حوزهها و فرصتهای دیگر به این شکل فراهم نمیشود. از سوی دیگر نمایشگاه توانمندیهای ما در حوزه نشر را در یک ساله گذشته و در سطح بینالمللی ارائه میکند و در بخش خارجی هم حجم عمدهای از کتاب و منابع وارد کشور میشود و در اختیار مردم، دانشجویان و پژوهشگران و مترجمان قرار میگیرد. اما چند نکته هم در این زمینه وجود دارد که کیفیت نمایشگاه را کاهش میدهد؛ یکی این است که مکان نمایشگاه مکان مناسبی نیست یعنی ما هیچ مکان مناسبی برای برپایی نمایشگاه نداریم… البته در دوره شما و بیستمین نمایشگاه کتاب بود که نمایشگاه به مصلی نقل مکان کرد؟ بله، اما مصلی از سر اضطرار انتخاب شد؛ ببینید مصلی برای نمایشگاه کتاب تهران بهترین مکان موجود بود اما مکان ایدهآل نیست . اگر موافق هستید به سال ۸۵ برگردیم و از زبان شما بهعنوان عالیترین مسوول نمایشگاه کتاب بشنویم چه شد که نمایشگاه از حاشیه بزرگراه چمران به مصلی منتقل شد؟ این یک قصه طولانی داشت و جابهجایی نمایشگاه کتاب ۷، ۸ دوره قبل از مسوولیت من مطرح شده بود و دوستان طی بررسیهایی که انجام داده بودند متوجه شده بودند که محل دائمی نمایشگاهها پاسخگوی نمایشگاه کتاب نیست… دقیقا چه مشکلاتی داشت؟ خب هم رفت و آمد مردم دشوار بود و هم واقعا محل سابق گنجایش حتی ناشران را هم نداشت چه برسد به پاسخگویی در برابر جمعیتی چند میلیونی که برای بازدید به نمایشگاه کتاب میآمدند. اما داستان انتقال نمایشگاه کتاب از دوره شهرداری آقای احمدینژاد بیشتر جدی شد و ایشان در مورد مکان نمایشگاه کتاب چالش جدی با دولت داشتند و معتقد بودند که این مکان فقط برای نمایشگاههای کوچک و تخصصی مناسب است و نمایشگاه کتاب نباید اینجا برگزار شود. این ماجرا مسکوت ماند تا زمانی که آقای احمدینژاد رئیسجمهور شدند و بر جابه جایی نمایشگاه تاکید کردند. قاعدتا وظیفه ما هم نبود که برای نمایشگاه دنبال مکان بگردیم اما برای این که نمایشگاه تعطیل نشود معاونت فرهنگی خودش دست به کار شد و دنبال مکانی برای نمایشگاه گشتیم که در همین رابطه چند گزینه را به صورت جدی مورد کارشناسی قرار دادیم. چه گزینههایی را شما برای مکان نمایشگاه مورد بررسی قرار دادید؟ استادیوم آزادی یکی از گزینهها بود که بررسی کردیم، پارک ارم و همچنین مجموعه سولههایی در جنوب تهران هم به ما پیشنهاد شد که در جریان کارشناسی مشکلات زیادی را ایجاد میکرد و البته جاهای دیگری هم بررسی کردیم که دیدیم واقعا در میان مکانهای موجود جایی بهتر از مصلی نداریم. محسن پرویز: انتخابمصلی برای نمایشگاه کتاب از سر اضطرار بود؛مصلی بهترین مکان موجود است ولی ایدهآل نیست، یک سری ارجحیتهایی در مقایسه با دیگر مکانها دارد اما خیلی چیزها هم که برای برپایی نمایشگاه کتاب لازم است در مصلی وجود ندارد مصلی از نظر دسترسی یک رینگ خیابان دورش است که اگر هدایت راهنمایی و رانندگی درست انجام گیرد مشکل جدی در زمینه ترافیک ایجاد نمیکند، همچنین راهآهن شهری (مترو) هم میتواند به بازدیدکنندگان خدمات ارائه کند. از سوی دیگر خود سالن شبستان با در نظر گرفتن پلان نقشهبرداریاش حدود ۶۰ هزار متر مربع به ما فضا میداد که ما سالنی با این حجم در جای دیگر نداشتیم و این سالن اصلا تدارک دیده شده بود تا جمعیت در آن حضور داشته باشند و بر همین اساس مسائل ایمنی و امنیتی آن مانند وجود چندین در خروجی برای رفت و آمد و… در نظر گرفته شده بود و به دلایل متعدد دیگر که در حوصله این گفتوگو نیست، رجحان مصلی برای ما مسلم بود. اما به هر حال مصلی هم محلی موقت است و مشکلات خاص خودش را دارد، بویژه که امسال بحث انتقال نمایشگاه هم خیلی داغ بود و حتی رئیسجمهور هم خودش در این رابطه اظهارنظر رسمی داشت. بله، ببینید این که نمایشگاه جایی ثابت ندارد، بزرگترین نقطه ضعف است و بزرگترین مشکلی که ایجاد میکند این است که امکان استفاده از تجربههای سال قبل را کم میکند. خلاصه کلام این که با امکانات موجود فکر میکنم نمایشگاه اگر درست اجرا شود باز هم برای کشور فواید فراوانی دارد اگرچه یک سری مسائل خاص هم وجود دارد که باید به آن اهمیت داده شود. چه مسائل خاصی؟ مثلا من فکر میکنم نمایشگاه کتاب را باید یک نهاد مستقلی برگزار کند و برگزاری نمایشگاه توسط یک مجموعه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که وظایف دیگری هم دارد، منطبق بر اصول و ضوابط حاکم بر نمایشگاههای بینالمللی نیست. در همه نمایشگاههای بینالمللی گروه برگزارکنندگان نمایشگاه در طول سال هیچ وظیفه دیگری جز برپاکردن نمایشگاه بر عهده ندارند و تمام طول سال دارند فکر و برنامهریزی میکنند که نمایشگاه را چگونه به بهترین شکل برگزار کنند. نظرتان درباره برونسپاری برگزاری نمایشگاه چیست. مثلا صنفی یا انجمن و اتحادیهای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران را بر عهده می گیرد؟ نه، هیچکدام از اتحادیهها و انجمنها و صنوف ما حداقل در حال حاضر توان برگزاری چنین نمایشگاهی را ندارند و نمایشگاه کتاب گستردگی زیادی دارد و از همه مهمتر شکل مدیریت کشور ما بهگونهای است که برپایی نمایشگاه اگر از حوزه دولت جدا شود مشکلات فراوانی برایش ایجاد میشود. برای مثال در نمایشگاه کتاب ۵۰ هزار متر سازه موقت ایجاد میشود و هیچ شرکت خصوصی نمیتواند سیمکشی و برق را در این حجم و اندازه انجام دهد و باید وزارت نیرو آن را انجام دهد و بهطور طبیعی یک وزارتخانه هم از یک صنف یا اتحادیه به هیچ عنوان دستور نخواهد گرفت. اصلا گاهی وقتها خیلی از مشکلات نمایشگاه کتاب نیازمند دستور مستقیم رئیسجمهور است و ما چند بار از این دستور مستقیم استفاده کردیم. پس بحث دولتی و خصوصی نیست؟ دقیقا همینطور است. منظور من این است که جمعی که کار نمایشگاه را انجام میدهند مشغله دیگری نداشته باشند. شما الان نگاه کنید مدیران کمیتههای نمایشگاه امسال بعد از عید حکمهایشان زده شد و معرفی و منصوب شدند در صورتی که یکی از دستاوردهای تجربی ما در سالهای گذشته این بود که بلافاصله بعد از نمایشگاه شورای سیاستگذاری نمایشگاه سال بعد تشکیل میشد تا احکام مدیران اجرایی و کمیتههای مختلف در موعد مناسب صادر شود. خب چرا تاخیر میشود؟ چون مسوولان برگزارکننده هزار و یک جور مشغله دیگر هم در معاونت امور فرهنگی دارند و دلیل دیگر هم این که ما امکان استفاده از تجربهها را نداریم. بگذارید مثال دیگری بزنم؛ شما ببینید چند روز مانده به نمایشگاه از سوی مسوولان یک وعدهای داده میشود مبنی بر این که غرفههای نمایشگاه ۲ روز مانده به افتتاح باید آماده باشند. خب نتیجه چه شد… امسال هم شاهد بودیم روز نخست نمایشگاه برخی از غرفهها یا خالی بودند یا در حال چیدن کتاب… بله. حالا شما رفتهاید و دیدهاید اما من در خبرگزاریها خواندم ؛ خب این یعنی آن وعده از سر ناآگاهی است. نمایشگاه کتاب ما یعنی همین! نمایشگاه کتاب تهران یعنی نمایشگاهی که روز اول آن غرفهها آماده نمیشوند. خب چرا باید اینگونه باشد؟ چون تعداد زیادی از این غرفهها شهرستانی هستند. آن کسی که وعده میدهد معلوم است با فضای نمایشگاه کتاب تهران آشنا نیست. ناشر شهرستانی که سر جمع ۲ نفر هستند که یک انتشاراتی راه انداختهاند و با هزار و یک جور مشکل دست و پنجه نرم میکنند و میخواهند بیایند در نمایشگاه نمیتوانند ۲ هفته جلوتر کار و زندگیشان را در شهرستان تعطیل کنند بیایند تهران و غرفهآرایی کنند. یعنی نمیتوان هیچگونه این مشکل را حل کرد؟ چرا میشود، اما نه به این شکل و روشی که دوستان در پیش گرفتهاند و میخواهند با زور و تهدید به این که اگر مثلا ۲ ساعت دیگر آنجا نباشی ناشر دیگری را جایگزین میکنیم، کار را جلو ببرند. خب این کار را اصلا انجام میدهی و غرفهاش را به ناشر دیگری میدهی بعد آن ناشر ضعیف شهرستانی کتابهایش را بار وانت کرده، آمده است تهران میبیند که غرفهاش را به ناشر دیگری دادهاند بعد هم آنقدر آنجا مینشیند تا یک وزیری، نماینده مجلسی از آنجا رد میشود پیش آن میروند شرح ماجرا را میگویند و آن نماینده و وزیر محترم هم روحیه عدالت محوریاش گل میکند و میگوید به این یکی استثنائا غرفه بدهید و همین جوری آن یکی هم استثنائا و در نهایت همه چیز به هم میریزد. ببینید در نمایشگاه کتاب دستوری نمیتوان کار کرد کارهای دستوری گاهی وقتها واقعا مشکلاتی ایجاد میکند که حلش دشوارتر است.
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران ویج]
[مشاهده در: www.iranvij.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 524]
-
گوناگون
پربازدیدترینها