تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816306055
ملت شایعه ساز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ملت شایعه ساز نگاهی دیگر به حادثه انفجار شیراز * یادداشت زیر توسط یکی از کاربران عصرایران برایمان ارسال شده است و انتشار آن صرفاً در راستای نشر تحلیل های مختلف و تضارب آرا صورت می گیرد . **رضا سلیم موج شایعه آدمی را غرق در خیال و اوهام می کند. هرچه بیشتر این شایعه ها به گوش آدم برسد، بیشتر در باورها اثر گذاشته و در مغز رخنه خواهد کرد. هرچه دایره شایعه وسیع تر می شود، حقیقت دست نیافتنی تر به نظر می رسد، تا آنجا که حتی مقامات نیز از انعکاس واقعیت ها ترس پیدا می کنند. اخلاق ایرانی است که از کاه کوه می سازد، از آنجا که انسان ناخوداگاه تمایل به جلب توجه دارد، هرچه به ذهن اش می رسد در نقل مطلب، بعنوان قسمتی از ماجرای هیجان انگیز خودساخته اضافه می کند و حادثه شیراز از همین دست ماجراهاست. با هم برخی از شایعه های اخیر که بر زبان مردم جاری است، مرور می کنیم: ستیزه جویان منتسب به وهابیت و بهائیت مسئول این انفجار هستند.مجاهدین خلق مسئول انفجار مذکور هستند.گروهک جندالله منتسب به عبدالمالک ریگی مسئول این انفجار است.استانداری و مخالفین دولتی-حکومتی! مسئول این انفجارند.اساسا کار خود رژیم! است تا برای برخوردهای بعدی دست اش باز باشد. بدلیل مداخله و اعمال نفوذ ایران در عراق، آمریکا متقابلا برای ناامنی ایران دست به اقدام زد.کار ایادی آمریکا،انگلیس و اسرائیل است.و... برای هر کدام نیز دلیلی ذکر می شود. البته این دلایل تنها گمانه زنی عامه مردم است. برای نمونه؛ 1- به این دلیل که انجمن مذکور با فرقه های منحرف وهابی و بهایی مبارزه می کرد،در نتیجه ستیزه جویان منتسب و منحرف به این فرق دست به این اقدام زدند. سئوالی که به ذهن من می رسد آن است که مگر در مابقی شهرهای کشور با این فرق منحرف برخوردی اینچنین نمی شود؟ بطور مثال اگر در انجمن رهپویان شیراز وهابیت و بهائیت را به حق انحراف از دین اسلام معرفی می کنند، در انجمن اباصالح اهواز که قربان صدقه شان نمی روند. این تنها می تواند یکی از دلایل باشد، حال آنکه چنانچه این ستیزه جویان، در زاهدان،ایرانشهر یا خوزستان دست به این اقدام می زدند، می توانستیم درصد بسیار بالایی از صحت بدین مدعا اختصاص دهیم، ولی مشکل شیراز آن است که نه ارتباطی با مرز عراق دارد و نه افغانستان و پاکستان. دستگاه های امنیتی نیز آنقدر ضعیف نیستند، که متوجه نشوند مواد منفجره به درون کشور وارد شده و سپس به سوی شهری مثلا شیراز روانه شده و آنها نیز نظاره گر بمانند. خاصه اینکه طی ماه های اخیر بمبگذاری هایی از جمله در شیراز خنثی شده بود. 2- اینکه می گویند کار مجاهدین خلق(منافقین) است، مربوط به اقدامات گذشته این گروه است. چنانچه یکی از مستخدمین کشوری- لشکری در کویر لوت از تشنگی جان می باخت، مجاهدین خلق مسئولیت آن را بعهده می گرفت، بگذریم از تصادفات رانندگی معمول یا انفجارهای کنترل شده ارتش و سپاه برای انهدام ادوات نظامی مستهلک که این ستیزه جویان برای نشان دادن نفوذشان به نام خود سند می زدند! ساده تر آنکه بدلیل پیشینه این گروه در فجایع گذشته و همچنین دروغ پراکنی هایشان، بعنوان نزدیک ترین پاسخ به ذهن مردم خطور می کند. منافقین این روزها چنان برای بقای خود درگیر خدمت به صاحب و سیدالرئیس تازه شان هستند که نه توان، نه تجهیزات و نه وقت اینگونه کارها را دارند!3-اینکه گفته می شود کار گروهک ریگی بوده نیز، هیچ دلیل مستندی ندارد. گروهک ریگی هم سایت اینترنتی برای اطلاع رسانی دارد، هم جایی در دل صدای آمریکا برای آگاهی دادن! و هم آنکه از کشتن مردم بی گناه ابایی ندارد، پس به چه دلیل این اقدام را برعهده نمی گیرد؟ پاسخ ساده به نظر می رسد، همانطور که گفته شد حمل و نقل مواد منفجره به این آسانی نیست که از زاهدان راهی شیراز شوید، بدون آنکه دستگاه های امنیتی شما را رصد نکند. ریگی این موضوع را خوب می داند، به این علت تمام فعالیت هایش متمرکز در محلی است که برای او امکان عملیاتی دارد. اگر کار گروهک ریگی بود، او حاضر نمی شد این افتخار! را از دست بدهد، به هرحال این خدمت از چشم مقامات آمریکا نیز دور نمی ماند.[گرچه بدلیل بی صاحب بودن این انفجار ممکن است ریگی هم مدعی شود.] 4-اینکه می گویند کار مخالفین انجوی نژاد بوده، ان هم از نوع دولتی-حکومتی اش، بداخلاقی سیاسی است. مگر حاکمیت با انجوی نژاد شوخی دارد که از وی راضی نباشد و بگذارد وی به کارهایش ان هم در منصبی رسمی ادامه دهد؟ آقای انجوی نژاد به هیچ دلیلی بزرگتر از مخالفانی نظیر آیت الله منتظری نبوده و نیست. هیچ حاکمی در دنیای امروز رودربایستی ندارد. ضمن آنکه چه دلیلی دارد کسی که قدرت را در دستان خود دارد به گونه ای عمل کند که انگار تازه می خواهد قدرت را به دست بگیرد. این کار چه نفعی برای حاکمیت دارد؟ یا مگر انجوی تا چه میزان نفوذ دارد که حاکمیت را به چالش بکشد؟ [ می توان گفت همین لحظه نیز بیش از دو/سوم مردم ایشان را نمی شناسند.] 5-اینکه کار رژیم باشد، نیز توهمی است که ایرانیان نسبت به رویدادها دارند. جمهوری اسلامی تازه نیامده که بخواهد خود را تثبیت کند، مدت هاست تثبیت شده و هیچ دلیلی برای ناامن کردن سرزمینی که خود سالانه میلیاردها تومان برای ارتقای امنیتش خرج می کند، ندارد. ضمن آنکه حکومت های ضعیف نیاز به این گونه بازی ها دارند، در زمانی که جمهوری اسلامی استوار است، دلیلی برای برخوردهای اینچنینی وجود ندارد. اگر کسی برای کشور خطر محسوب شود، سریعا با او برخورد می شود، حالا اگر جایزه صلح نوبل هم به او اختصاص گیرد، دستگاه امنیتی-حکومتی از وی نمی گذرد. 6 و 7- اینکه بگوئیم، کار آمریکا ایادی انگلیس و ... است که مایه شرمندگی برای ماست، یعنی آنکه آنها تا به این اندازه توانسته اند در میان ما نفوذ کنند، در حالی که چنین ادعایی لااقل پس از افشای اشتباهی اسناد سیا توسط یک خبرنگار آمریکایی با حقیقت جور در نمی آید. باید توجه داشت که انها به دنبال اهداف بزرگتری بوده و هستند. این طبیعی است که آمریکا به همراهی انگلیس نیز سعی در ناآرام ساختن ایران داشته باشند، اما ایران عراق،کنگو، بورکینافاسو و کامبوج نیست. قطعا اگر توانی برای اینکار داشتند، طی سالیان اخیر دست روی دست نمی گذاشتند، همچنان که هرگاه فرصتی برای نیل به نیات و اهداف خود بدست آورده اند، با استفاده از ستیزه جویان در شرق، غرب و جنوب کشور دست به اقداماتی زده اند، که همان ها هم با واکنش سریع دستگاه های امنیتی به نحو نیمه مطلوبی کنترل شده است. اما پس از خواندن نوشتار بالا، حرف های دریادار محتاج را مرور کنیم؛ «معاون امنیتی وزیر کشور با اشاره به این نکته که تا 48 ساعت آینده علت اصلی انفجار شیراز اعلام خواهد شد، تأکید کرد در بررسی حادثه شیراز هیچ یک از گزینه های پیش رو و احتمالات موجود چشم پوشی نمی کنیم.وی در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است علت حادثه تجهیزات نظامی موجود در جنب حسینیه شهدا بوده باشد، گفت: در جنب حسینیه شهدا نمایشگاهی از تجهیزات جنگی دوران دفاع مقدس بوده است و آنچه تا این لحظه قطعی است اینکه این ادوات جنگی در آنجا موجود بوده و در نهایت منفجر شده اما علت انفجار این ادوات و تجهیزات در دست بررسی است.» موضوع آن است که سنسورهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران، بسی حساس تر، هوشمندتر و سریع تر از افکار و خیال مردم عمل می کنند. اتفاقا در موارد تروریستی جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه لاپوشانی نکرده و گاها ماجرا را تا آن سوی مرزها پی گرفته است. از نظر سیاسی نیز این موضوع دلیلی است بر اینکه ایران خود قربانی تروریسم است و امتیازی در میدان های سیاسی بین المللی برای ایرانی که تحت فشار از سوی غرب قرار دارد، محسوب می شود. این در حالی است که هنوز علت اصلی حادثه بیان نشده است. به نظر من باید به دقت بررسی دستگاه های امنیتی که تا حصول نتیجه نهایی انگشت اتهام را به سوی کسی دراز نکرده اند، آفرین گفت، نه آنکه بالعکس آنها را مواخذه کرد و فشار وارد آورد تا آنچه باب میل ماست از زبان ایشان خارج شود. محتاج در ادامه صریحا می گوید ادوات جنگی در نمایشگاه منفجر شده و ما بدنبال دلیل انفجار آن هستیم. اینکه پاسخ دهیم چرا ان روز منفجر شد و چرا فلان روز نشده، تنها مغلطه و سفسطه است. برای هر حادثه ای می توان گفت چرا امروز و چرا دیروز نه. مگر حادثه قرار است باب میل من و شما اتفاق بیافتد، میلیاردها حرکت مولکولی و جهش و جنبش فیزیکی موجب اتفاقی می شوند. ضمن آنکه زمان ان اگر معلوم بود نامش حادثه و اتفاق نبود! اینکه دلیل نمی شود بگوییم چرا بعد از این همه سال ان روز منفجر شد؟ بدین ترتیب هر روز که این اتفاق می افتاد، می توانستیم این سئوال را از خود و دیگران بپرسیم. اینکه یک گروه سنی ستیزه جوی ناشناس"جنبش جهاد اهل سنت ايران" و سپس یک گروه به نام "انجمن پادشاهی" مسئولیت انفجار را بر عهده گرفته،نباید باعث انحراف ما شود. اگر انها دست به این اقدام زده اند، ترتیب قرار دادن مواد منفجره، نوع مواد منفجره و نحوه عملکرد ان را نیز می دانند. پس باید بتوانند آن را ذکر کنند، نه آنکه بگویند برنامه را 9 ماه به جلو کشیدیم! و مابقی بیانیه ای بی سر و ته و سیاسی باشد. بدین ترتیب هر کسی که بدنبال نامی برای خود باشد[اگر این ادم کشی شهرت محسوب شود! که البته برای قاتلان و خونخواران اینگونه است.] می تواند ادعا کند که مسئولیت این اقدام بر عهده اوست. نکته اما اینجاست که اگر پس از چند روز این گروه ها مسئولیت حادثه شیراز را برعهده گرفته اند، بدین دلیل است که آنها فکر نمی کردند کسی مسئولیت ماجرا را برعهده نگیرد!، چند روزی که گذشت استنباط کردند که می توانند از اب گل آلود ماهی بگیرند. حال آنکه در دنیای تروریسم، عموما قبل از عمل، بیانیه حادثه اماده شده و ساعتی پس از انفجار تمامی مردم جهان از علل حادثه و عملگران آن مطلع هستند، نه آنکه اتفاقی بعلت بی صاحب بودن حادثه ای، ناگهان به مانند بچه یتیمی هزار پدر و مادر پیدا کند. با این ترتیب مشخص است که طی روزهای اینده نیز گروه های ستیزه جوی دیگری نیز مسئولیت این اقدام را برعهده می گیرند.[و چه مضحک است این سبقت در کسب افتخار ادم کشی!] علل ماجرا هرچه که باشد، باید صبور بود تا نتیجه بررسی ها اعلام شود .یک نکته نباید فراموش شود که ما اطلاع چندانی نداریم، حتی حادثه دیدگان و شاهدان نیز همچنین[فکر نمی کنم مابین این همه مدعی، کسی اصلا فرق خمپاره را از مین تشخیص دهد.] و البته باید منتظر نتایج تیم تحقیقات ماند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]
-
گوناگون
پربازدیدترینها