واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: کانون رهپویان وصال چگونه جایی است؟ در مراسمات مذهبی مهم مانند لیالی قدر و مراسمات تاسوعا و عاشورا جمعیت به 50 هزار نفر می رسید به نحوی که تمامی خیابانهای منتهی به محل قرق و مسدود می شد. در مراسم اعتکاف سال 81 در مسجد جمعه شیراز بیش از 3 هزار نفر شرکت داشتند. محمد مهدی سالاری از اعضاء کانون فرهنگی رهپویان وصال در یادداشتی به بیان سوابق، فعالیتها و ویژگی های کانون پرداخته و در پایان با توجه به این ویژگی ها، احتمال تروریستی بودن انفجار شنبه شب حسینیه کانون را مطرح کرده است. کانون رهپویان وصال مجموعه ای فرهنگی است که در سال 76 توسط تعدادی از فارغالتحصیلان دانشگاه شیراز با هدف فعالیت فکری و فرهنگی در میان جوانان شیراز آغاز به فعالیت کرد. به گزارش رجانیوز، وی می نویسد: مؤسسان کانون "سید محمد انجوی نژاد، کارشناس ارشد مدیریت که پس از پایان دوره تحصیل دانشگاهی خود در سال 84 در سلک روحانیت وارد شد و به سرعت در این زمینه پیشرفت کرد"، "دکتر سعید قاضیپور، پزشک عمومی"، "محمد دهداری زاده، کارشناس مدیریت بازرگانی و کارشناس ارشد تجارت الکترونیک"، "موسی قندی، کارشناسی مدیریت"، "علی مدبری، دبیر آموزش و پرورش" اعضاء مؤسس این کانون بودند. تا حدود یک سال اول، برنامهی کانون عبارت بود از جلسات هفتگی سخنرانی و توسل به اهل بیت در مناسبتها و اردوهای سیاحتی و زیارتی مختلف که مخاطبان آن، جوانان دبیرستانی بودند. موضوعات سخنرانی بدون استثنا موضوعات اجتماعی و مورد نیاز نسل جوان بود. به مرور زمان فعالیت کانون و دایره اعضای آن گسترش یافت و مراکز فرهنگی و خدماتی اقماری آن نیز به همت همان اعضا که اکنون دانشجویانی در سراسر کشور بودند، ایجاد شد. در سالهای 79 و 80، تعداد شرکت کنندگان در جلسات هفتگی به مرز 2 هزار نفر رسید که نه تنها در شیراز بلکه در ایران چنین جمعیت ثابتی که هر هفته دور هم جمع شوند، کم نظیر است. تعداد اعضاء دارای عضویت رسمی چندیدن برابر این تعداد بود. در مراسمات مذهبی مهم مانند لیالی قدر و مراسمات تاسوعا و عاشورا جمعیت به 50 هزار نفر می رسید به نحوی که تمامی خیابانهای منتهی به محل قرق و مسدود می شد. در مراسم اعتکاف سال 81 در مسجد جمعه شیراز بیش از 3 هزار نفر شرکت داشتند. شرط حضور در اعتکاف این بود که شرکت کنندگان دانش آموز یا دانشجو باشند. از مهمترین شاخصه های کانون می توان به مدیریت قوی این مجموعه اشاره کرد. برای نمونه کانون در 10 سال گذشته 20 سفر مشهد مقدس برگزار کرد که بجز چندتای اول همه سفرها بالای 10 اتوبوس و در چند مورد کاروانی شامل قریب 50 اتوبوس بود که در هیچ کدام از این سفرها اتفاق ناگواری رخ نداده است. در حالی که تمامی دستاندرکاران برگزار کننده اردو اعم از بودجه و هماهنگی اتوبوسها و اسکان و... همه از جوانان دانش آموز و دانشجویان حوالی 20 سال بودهاند که این خود موجب تربیت نسلی از جوانان با تواناییهای اجتماعی و مدیریتی بالا شده است. از دیگر ممیزات این مجموعه، دوام طولانی مدت و توسعهی آن و همه جانبه بودن فعالیتهای اعضای آن اعم از سیاسی، فرهنگی، علمی و اجتماعی است. برای مثال اولین مجموعه اقماری کانون، موسسه خیریهای بود که در درجه اول اعضای کم بضاعت کانون و در درجه بعد دیگران را مورد پوشش خود قرار داد. تأسیس موسسه علمی نخبگان جوان، تشکیل گروه انفورماتیک و اینترنت، تأسیس شاخه دانشجویان، تأسیس گروه امداد و نجات که در حوادث طبیعی اخیر حضور فعال داشته اند(که حضور آنها در حادثهی بمبگذاری و کمکهای اولیه آنها موجب کاهش چشمگیر تلفات شد)، تأسیس گروه جهادی برای عمران و آبادانی روستاها، تاسیس شاخهی طلاب کانون، تشکیل دوره های آموزشی درسی و غیر درسی و همایشهای مختلف از سوی این گروهها و مؤسسات، از جملهی فعالیت کانون در شیراز بودهاست. شاخصه دیگر کانون تحصیلات بالای گردانندگان و شرکت کنندگان آن و همچنین درصد بالای قبولی با رتبه های ممتاز در کنکور سراسری است. مردمی بودن کانون وجه مشخصه دیگر آن است، به طوری که رشد و توسعه کانون نه تنها مورد حمایت نهادهای مسئول در شیراز قرار نگرفته بلکه در بسیاری موارد برای آن ایجاد مشکل و محدودیت نیز صورت گرفته است. هزینه های جاری نیز تنها از کمکهای مردمی تأمین می گردد. طرح صد تومانی طرحی بود که به واسطهی آن ، دراوان مشکلات مالی کانون، دانش آموزان هر هفته مبلغ 100 تومان از پول توجیبی خود را صرف کمک به کانون می کردند. همچنین شخص سید محمد انجوی نژاد، جوان 30 ساله سال 76 و 40 ساله اکنون، ویژگی دیگر این کانون بود. کسی که تمام زندگی خود را صرف کانون و فعالیت فرهنگی نمود. کسی که تنها دارایی اش همان پیکانی است که در طول هفته نیمی از ایران را با آن می پیمود و در شهرها و دهات مختلف سخنرانی و روشنگری می کرد و هنوز هم همین کار اوست. کسی که به دلیل شیمیایی شدن در جنگ هیچ تضمین جسمانی برای او وجود ندارد. او که پس از هر سفر مشهد 3 روز بستری می شد، هر زمان شیراز بود، 14 ساعت در روز مطالعه می کرد، در منبر هایش بدون هیچ تعارفی نقدهای خود بر مسئولین را بیان می کرد، در 10 سال گذشته صدها سخنرانی در این کشور ایراد نمود که هیچ یک تکراری و بی محتوا نیست، در دو سال مسئولیت خود در ستاد امر به معروف و منکر مشهد، این ستاد را به مرکز مشاوره و درمان مشکلات روحی و خانوادگی بازداشت شدگان تبدیل کرد، همان که هر ساعتی از شبانه روز که با او کار داشتی در خانهاش به رویت باز بود، همان که در سال 80 سخنرانی هیئت علیه هیئت را مطرح کرد، کسی که از همان ابتدا در کانون اعلام کرد کسی حق احساس مسئولیت و تذکر به دیگران در مورد تیپ ظاهری را ندارد، کسی که از قول امام بیان کرد اگر در راه مطالبات انقلابی اتان مسئولین شما را از در بیرون کردند، از پنجره وارد شوید، کسی که پا را از خط رهبری فرا نگذاشت و داد مظلومیت و تنهایی او را سر می داد و مسئولان را بر بی توجهی به منویات رهبری تخطئه می نمود، کسی که تأکید داشت میتوان و باید تهجد، زهد، تقوا و خودسازی فردی را با علم، تفکر، جهاد، مبارزه، حضور اجتماعی و احساس مسئولیت همراه نمود، کسی که رسماً با شبکه مفاسد اداری، اقتصادی و بهائیت شیراز اعلام جنگ نمود و آنها را به مبارزه دعوت کرد. آری ما تلاش خود را کردیم که خون شهدا پایمال نشود و پس از این هم کوتاه نخواهیم آمد. اما گویا خداوند جور دیگری صلاح میداند و ما در کانون یاد گرفتهایم که: "عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم و عسی ان تکرهو شیئا و هو خیر لکم" به امید خداوند و به همت دوستان نمیگذاریم که این خون پایمال گردد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 515]