واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: اشعار وی لبریز است از مضامینی كه هنوز هم متأسفانه برخی آنها را كفرآمیز میدانند استاد ارجمندم دكتر دادبه بر این اعتقادند كه مرور زمان و فهم مردم.... آنجا كه گل، «دل» میشود شعر پارسی قلههای بسیاری دارد، در عرصه غزل سعدی میشود قله و در عرصه مثنویسرایی مولانا و خلاصه در هر قالبی شاعری هست كه زیبایی و شیوایی ذهن و زبانش او را به یكی از بزرگان ادبیات اصیل و گسترده كشورمان مبدل كرده باشد. بیشك در عرصه رباعی و رباعیسرایی خیام ماندگارترین نامی است كه میدرخشد. هرساله 28 اردیبهشتماه سالروز تولد وی را بهانهای میدانیم برای بزرگداشت این فیلسوف و شاعر بزرگ و همیشه ماندگار. از خاك برآمدن و در خاك شدن، در دست كوزه گر آمدن، كوزه شدن، دوباره گل شدن داستانی است كه خیام آن را روایت میكند و حتی دستهای كه بر گردن كوزه است را دستی میداند كه روزی و روزگاری بر گردن یاری بوده است... و گل را نیز دل میداند... اصلا هنر خیام در همین است، در اینكه گل را به دل مبدل میكند! غیاثالدین ابوالفتح عمربن ابراهیم خیام نیشابوری 28اردیبهشتماه سال ۴۲۷ خورشیدی در نیشابور به دنیا آمد، وی به خیامی و خیام نیشابوری و خیامیالنیسابوری هم نامیده شدهاست، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر ایرانی دوره سلجوقی است. جایگاه علمی این دانشمند و حكیم بزرگ بسیار والاتر از مقام شاعریاش است، اما شهرت وی بیشتر بهسبب سرایش رباعیات دلنشینی است كه در سراسر جهان علاقهمندان بسیاری را دارد. وی در سال ۴۴۹ تحت حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضیالقضات سمرقند، كتابی درباره معادلههای درجه سوم به زبان عربی نوشت تحت نام رساله فیالبراهین علی مسائل الجبر و المقابله با نظام الملك طوسی رابطهای نیكو داشت، این كتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم كرد. پس از این دوران خیام به دعوت سلطان جلالالدین ملكشاه سلجوقی و وزیرش نظام الملك به اصفهان میرود تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بهعهده گیرد. خیام هجده سال در آنجا مقیم میشود. به مدیریت او زیج ملكشاهی تهیه میشود و در همین سالها (حدود ۴۵۸) طرح اصلاح تقویم را تنظیم میكند. تقویم جلالی را تدوین كرد كه به نام جلالالدین ملكشاه شهرهاست، اما پس از مرگ ملكشاه كاربستی نیافت. در این دوران خیام بهعنوان اختربین در دربار خدمت میكرد هرچند به اختربینی اعتقادی نداشت. در همین سالها(۴۵۶) مهمترین و تاثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام رساله فی شرح مااشكل من مصادرات اقلیدس را مینویسد و در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح میدهد. پس از درگذشت ملكشاه و كشته شدن نظامالملك، خیام مورد بیمهری قرار گرفت و كمك مالی به رصدخانه قطع شد بعد از سال ۴۷۹ اصفهان را به قصد اقامت درمرو كه به عنوان پایتخت جدید سلجوقیان انتخاب شده بود، ترك كرد. احتمالا در آنجا میزان الحكم و قسطاس المستقیم را نوشت. رساله مشكلات الحساب (مسائلی در حساب) احتمالا در همین سالها نوشته شدهاست. غلامحسین مراقبی گفتهاست كه خیام در زندگی زن نگرفت و همسر بر نگزید. البته برخی از داماد خیام سخنانی نقل كردهاند و در این باره نظری دیگر داشتهاند. خیام در سال 517 ه.ق چشم از جهان فرو بست. وی را در زادگاهش نیشابور به خاك سپردند. آرامگاه این شاعـر بزرگ و ریاضیدان مشهور ایرانی، در باغی واقع در محله شادیاخ نـیشابور برپاست. عصر زندگی خیام خیام در عصری زندگی میكند كه فرقههای مختلف سنی و شیعه، اشعری و معتزلی سرگرم بحثها و مجادلات اصولی و كلامی هستند، عصری كه نگاه قشریگرایان كوته نظر آنچنان بر جامعه حاكم است كه افرادی چون امام محمد غزالی را به كفر متهم میكنند و در نگاهشان فلسفه با زندقه مرادف شده است. عصر زندگی خیام همزمان است با سقوط دولت آل بویه، قیام دولتِ سلجوقی و وقوع جنگهای صلیبی؛ فضا جامعه ایران را برای ظهور باطنیان فراهم میكند و میشود مجالی برای بروز تعصبها. این شاعر بزرگ در چنین زمانهای به سرایش رباعیات خود پرداخته است و البته بسیاری از محققان بر این اعتقادند كه همعصران خیام از وجود رباعیات وی بیاطلاع بودهاند، چرا كه فضای بسته آن روزگار امكان ارائه اشعارش را از وی گرفته بوده و اندكی یاران همدل و مشفق رباعیات را حفظ كرده و از وجودش مطلع بودهاند. مضامین شعری خیام اشعار وی لبریز است از مضامینی كه هنوز هم متأسفانه برخی آنها را كفرآمیز میدانند استاد ارجمندم دكتر دادبه بر این اعتقادند كه مرور زمان و فهم مردم یك جامعه بهترین قاضی است، اندكی دقت نشان میدهد هنوز هم اغلب مردمان هر قدر هم درسناخوانده و دور از فضای شعر باشند، هر از گاهی با خود زمزمه میكنند: این قافله عمر عجب میگذرد/ دریاب دمی كه با طرب میگذرد/ ساقی غم فردای حریفان چه خوری/ پیش آر پیاله را كه شب میگذرد... مرد هر قدر بزرگتر دغدغههایش بزرگتر و بالطبع حرفهایش ماندگارتر، خیام فارغ از غم نان و چاشت و به دور از تنگنظریهای عصر زندگیاش بوده به مفاهیم بزرگ و عمیقی چون راز آفرینش، اسرار هستی و مواجهه انسان با آنها میپردازد. با جهان پیرامونش كه در مسیر نادرستی پیش میرود درگیر میشود و با نگاه و فلسفه خاص خود به سرایش دیدگاههایش به هستی در قالب شعر میپردازد. و بعد ندا سر میدهد كه: اسرار ازل را نه تو دانی و نه من/ وین حرف معما نه تو خوانی ونه من/ هست از پس پرده گفتوگوی من و تو/ چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من. خیام با دنیای بیرون خودش در تعارض است، از اینرو به ستیز حقارتهای روح انسان میرود و تمام آنچه را كه مایه نگرانیهای حقیر و كوچك انسان است به تمسخر میگیرد... وی درد را میشناسد و در پی درمان است، در پی یافتن گریزگاهی است برای رهایی انسان از بندهایی كه خود بر پای دلش میپیچد. كوتاهی عمر، ناپایداری جهان و گذران پرشتاب جهان، دم غنیمتشمری و نگاه ویژهاش به مرگ از اساسیترین مضامینی است كه خیام با آنها درگیر است. جامی است كه عقل آفرین میزندش/ صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش/ این كوزهگر دهر چنین جام لطیف/ میسازد و باز بر زمین میزندش خیام از شاعران جهانی ایرانی به شمار میرود كه ادوارد فیتزجرالد سرودههای او را به انگلیسی ترجمه كرده است. در آخر باید گفت خیام با سرودههای فلسفی و اجتماعی خویش، قالب ترانه را به اوج رساند. چهره جهانی خیام خیام در جهان به عنوان یك شاعر، ریاضیدان و اخترشناس شناخته شدهاست. هرچند كه اوج شناخت جهان از خیام را میتوان پس از ترجمه شعرهای وی به وسیله فیتز جرالد دانست. تاثیرات خیام بر ادبیات غرب از مارك تواین تا تی.اس الیوت او را به نماد فلسفه شرق و شاعر محبوب روشنفكران جهان تبدیل كردهاست. امسال عید نوروز كه رفته بر سر مزار خیام دو جوان با هم حرف میزدند و میگفتند خب حالا كه تا اینجا آمدهایم سری هم بزنیم اینطرف! و نمیدانستند كه بر مزار چه كسی میروند! آن وقت میگویند ولادیمیر پوتین، مارتین لوتركینگ و آبراهام لینكلن همیشه قبل از خواب رباعیات خیام میخواندهاند یا اینكه تندیسهایی از خیام در كشورهایی چون رومانی و اسپانیا وجود دارد، در حالی كه تندیس این حكیم و شاعر بزرگ در كشور خودمان ایران اینقدرها هم ملموس نیست و در سطح كشور دیده نمیشود!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1094]