واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: برنامه ریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یك خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه ریزی فكر كردن راجع به آینده یا كنترل آن نیست بلكه فرایندی است كه میتواند ... خلاصهای از برنامه ریزی استراتژیک 1- تعریف برنامه ریزی برنامه ریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یك خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه ریزی فكر كردن راجع به آینده یا كنترل آن نیست بلكه فرایندی است كه میتواند در انجام این امور مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی، تصمیمگیری در شكل معمول آن نیست بلكه از طریق فرایند برنامه ریزی، مجموعهای از تصمیمات هماهنگ اتخاذ میشود. برنامه ریزی میتواند برای زمان حال یا آینده انجام شود. بر طبق این تعریف، تصمیمگیریهای مقطعی و ناپیوسته و اتخاذ سیاستها برای پیشبرد سازمان در زمان حال یا آینده برنامه ریزی نیستند. برنامه ریزی متكی بر انتخاب و مرتبط ساختن حقایق است. حقایق مفاهیم واقعی، قابل آزمون و اندازهگیری هستند. دیدگاهها، عقاید، احساسات و ارزشها به عنوان حقایقی تلقی میشوند كه فرایند برنامه ریزی بر اساس آنها سازمان داده میشود. همانطور كه اشاره شد برنامه ریزی صرفاً یك فرایند تصمیمگیری نیست بلكه فرایندی شامل روشن ساختن و تعریف حقایق و تشخیص تفاوت بین آنهاست یا به عبارتی گونهای فرایند ارزیابی است كه در پایان آن، در انتخاب حقایق ارزیابی شده تصمیمگیری میشود. برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است. برنامه خروجی فرایند برنامه ریزی است اما برنامه ریزی یك فرایند پیوسته است كه بیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد. برنامهها تهیه شده و اجرا میگردند. 2- ویژگیهای برنامه ریزی برنامه ریزی یك فرایند ذهنی آگاهانه با خصوصیات زیر است: 1) تشخیص یك نیاز یا انعكاس یك انگیزه 2) جمعآوری اطلاعات 3) مرتبط ساختن اطلاعات و عقاید 4) تعریف اهداف 5) تأمین مقدمات 6) پیشبینی شرایط آینده 7) ساخت زنجیرههای متفاوتی از اقدامات مبتنی بر تصمیمات متوالی 8) رتبهبندی و انتخاب گزینهها 9) تعریف سیاستها 10) تعریف معیارهای ابزار ارزیابی برنامه 3- انواع برنامه ریزی برنامه ریزی از جنبه ماهیت به برنامه ریزی فیزیكی، برنامه ریزی سازمانی، برنامه ریزی فرایند، برنامه ریزی مالی، برنامه ریزی وظیفهای و برنامه ریزی عمومی دستهبندی میشوند كه در اینجا منظور از برنامه ریزی، برنامه ریزی از نوع عمومی است. برنامه ریزی عمومی معمولاً تمام دیگر انواع برنامه ریزی را در خود دارد. برنامه ریزی را از جنبه افق زمانی میتوان در قالب برنامه ریزی كوتاهمدت (برنامه ریزی عملیاتی و تاكتیكی)، برنامه ریزی میانمدت و برنامه ریزی بلندمدت دستهبندی نمود. 4- برنامه ریزی استراتژیک بیشتر برنامه ریزیها براساس دیدگاه عقلایی، دارای شكل «آرمانها و اهداف ـ طرحها و اقدامات ـ منابع مورد نیاز» میباشند. در این مدلها، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع مورد نیاز برای انجام برآورد میگردند. تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظامها و . . . عواملی هستند كه بر آرمانها و اهداف برنامه ریزی تأثیر گذاشته و در نهایت باعث تغییر برنامه میگردند. برنامه ریزی در شكل عقلایی فوق، ظرفیت و توانایی مقابله با چنین تغییراتی را نداشته و منجر به شكست میگردد. این شرایط موجب رشد این تفكر شد كه در برنامه ریزی باید بتوان مطابق با تغییرات، جهت حركت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. این نگرش زمینهساز ابداع برنامه ریزی استراتژیک شد. برخلاف برنامه ریزی سنتی كه در آن آرمانها و اهداف تعیین میشوند هدف برنامه ریزی استراتژیك، تبیین و تدوین استراتژی است. بسته به نوع، تنوع و ماهیت تغییرات موجود در محیط میتوان تركیبی از برنامه ریزی سنتی و برنامه ریزی استراتژیک را بكار برد. تعاریف مختلف و متفاوتی از استراتژی ارائه شده است. در اینجا تعریفی ارائه میشود كه بتواند مفهوم آن را در برنامه ریزی استراتژیك مشخص نماید. استراتژی برنامه، موضع، الگوی رفتاری، پرسپكتیو، سیاست یا تصمیمی است كه سمت و سوی دیدگاهها و جهت حركت سازمان را نشان میدهد. استراتژی میتواند تحت سطوح سازمانی، وظایف و محدوده زمانی متفاوت تعریف شود. برنامه ریزی استراتژیك گونهای از برنامه ریزی است كه در آن هدف، تعریف و تدوین استراتژیهاست. از آنجایی كه استراتژی میتواند دارای عمر كوتاه یا بلند باشد برنامه ریزی استراتژیک میتواند برنامه ریزی بلندمدت یا كوتاهمدت باشد اما متفاوت از آنهاست. واژه «استراتژیك» معنی هر آنچه را به استراتژی مربوط باشد در بردارد. واژه «استراتژی» از كلمه یونانی «استراتگوس» گرفته شده است كه به معنای رهبری است. برنامه ریزی استراتژیك كوششی است ساختیافته برای اتخاذ تصمیمهای اساسی و انجام اعمالی كه ماهیت سازمان، نوع فعالیتها و دلیل انجام آن فعالیتها توسط سازمان را شكل داده و مسیر میبخشد. همانطور كه استراتژی نظامی پیروزی در جنگ است، برنامه ریزی استراتژیک نیز طرق انجام مأموریتهای سازمان را دنبال میكند. 5- مزایای برنامه ریزی استراتژیك برنامه ریزی استراتژیك دارای مزایای زیادی است كه از جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود: قبل از پیش آمدن مشكلات احتمالی از وقوع آنها خبر میدهد. به علاقمند شدن مدیران به سازمان كمك میكند. تغییرات را مشخص كرده و شرایط عكسالعمل در برابر تغییرات را فراهم میكند. هر نیازی را كه برای تعریف مجدد سازمان ضروری است تعیین میكند. برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده بستر مناسب ایجاد میكند. به مدیران كمك میكند كه درك روشنتری از سازمان داشته باشند. شناخت فرصتهای بازارهای آینده را آسانتر میسازد. دیدی هدفمند از مسائل مدیریت ارائه میدهد. قالبی برای بازنگری اجرای برنامه و كنترل فعالیتها ارائه میدهد. به مدیران كمك میكند كه تا در راستای اهداف تعیین شده تصمیمات اساسی را اتخاذ كنند. به نحو مؤثرتری زمان و منابع را به فرصتهای تعیین شده تخصیص میدهد. هماهنگی در اجرای تاكتیكهایی كه برنامه را به سرانجام میرسانند بوجود میآورد. زمان و منابعی را كه باید فدای تصحیح تصمیمات نادرست و بدون دید بلندمدت گردند، به حداقل میرساند. قالبی برای ارتباط داخلی بین كاركنان به وجود میآورد. ترتیبدهی اولویتها را در قالب زمانی برنامه فراهم میآورد. مزیتی برای سازمان در مقابل رقیبان به دست میدهد. مبنایی برای تعیین مسئولیت افراد ارائه داده و به موجب آن افزایش انگیزش را باعث میشود. تفكر آیندهنگر را تشویق میكند. برای داشتن یك روش هماهنگ، یكپارچه همراه با اشتیاق لازم از سوی افراد سازمان در برخورد با مسائل و فرصتها، انگیزش ایجاد میكند. 6- ویژگیهای برنامه ریزی استراتژیک فرایند برنامه ریزی استراتژیك اساساً فرایندی هماهنگكننده بین منابع داخلی سازمان و فرصتهای خارجی آن میباشد. هدف این فرایند نگریستن از درون «پنجره استراتژیك» و تعیین فرصتهایی است كه سازمان از آنها سود میبرد یا به آنها پاسخ میدهد. بنابراین فرایند برنامه ریزی استراتژیک، یك فرایند مدیریتی است شامل هماهنگی قابلیتهای سازمان با فرصتهای موجود. این فرصتها در طول زمان تعیین شده و برای سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری منابع سازمان روی آنها، مورد بررسی قرار میگیرند. حوزهای كه در آن تصمیمات استراتژیك اتخاذ میگردند شامل (1) محیط عملیاتی سازمان، (2) مأموریت سازمان و (3) اهداف جامع سازمان میباشد. برنامه ریزی استراتژیك فرایندی است كه این عناصر را با یكدیگر در نظر گرفته و گزینش گزینههای استراتژیک سازگار با این سه عنصر را آسان میسازد و سپس این گزینهها را بكار گرفته و ارزیابی میكند. باید توجه داشت كه هر فرایند برنامه ریزی استراتژیك زمانی باارزش است كه به تصمیمگیرندگان اصلی كمك كند كه به صورت استراتژیك فكر كرده و عمل كنند. برنامه ریزی استراتژیک به خودی خود هدف نیست بلكه تنها مجموعهای از مفاهیم است كه برای كمك به مدیران در تصمیمگیری استفاده میشود. میتوان گفت كه اگر استراتژیك فكر كردن و عمل كردن در فرایند برنامه ریزی استراتژیك به صورت عادت درآید، آنگاه فرایند میتواند كنار گذاشته شود. 7- برنامه ریزی استراتژیک در بخش دولتی برنامه ریزی استراتژیك در بخش خصوصی توسعه یافته است. تجارب اخیر مبین آن است كه رویكردهای برنامه ریزی استراتژیك كه در بخش خصوصی تدوین شدهاند میتوانند به سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی و هم چنین جوامع و دیگر نهادها كمك نمایند تا با محیطهای دستخوش تغییر، برخوردی مناسب داشته و به شیوهای كارسازتر عمل كنند. البته این به آن معنا نیست كه همه رویكردهای برنامه ریزی استراتژیک بخش خصوصی در بخشهای عمومی و غیرانتفاعی به یك اندازه كاربرد داشته باشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 549]