واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > رجایی، غلامعلی - این روزها در آستانه ارتحال عروج ملکوتی آیت الحق، مرحوم آیت الله العظمی محمدتقی بهجت فومنی قرارداریم. اگر چه زیینده نیست چون منی که سخت گرفتار خویشم به توصیف شخصیت متعالی کسی چون او که از نوجوانی حریف خود شده و قهرمانانه از خود رست بپردازد اما به جهت ادای بخشی اندک از حق بزرگی که در حیات معنوی بر من و ما دارد و برای آگاهی بخشی به نسل جوانی که تشنه آشنایی با سیره عملی و نظری بهجت است - و خدا کند این کمترین در این کار همانند تدوین سیره نورانی امام خمینی - توفیقی داشته باشد. نباید و نمیتوان دم فرو بست و از عارفی که در عرفان عملی یگانه بود و حجاب معاصرت موجود مانع از دیدن انوار تابناکی است که وجود مبارکش را در بر داشت سخنی نگفت. ما نا دیدنیها را نمیبینیم و او نا دیدنیها را میدید! - با اینکه در درک و شهود حقایقی مسائلی که در ذهن امثال من و ما نمیگتجد در بین همقرانهای خود یگانه دوران بود اما بسیار اهل کتمان بود و گاه که از او نصیحتی خواسته میشد به مقتضای حال خواهنده را به کتمان دعوت میکرد و میفرمود:کتوم باشید یعنی آنچه را به شما از حقایق پنهان عالم هستی مینمایند بر ملا نکنید و در خود نگه بدارید تا باعث افزایش ظرفیت روحیتان شود و این توسعه روحی موجب آن شود که بر آن دادهها بیفزایند. - مصداق بارز این بیت بود که هر که را اسرار حق آموختند مهر کردند و دهانش دوختند - با اینکه کمتر کسی در این حقیقت مسلم تردید دارد که او در تشرفات مکرری به محضر مولایش امام زمان رسیده است اما تا آخر عمر مبارک خود این راز را همچنان سر به مهر نگاه داشت. -امروز که تاملی درباره ابعاد برجسته مختلف شخصیتی مرحوم آقای بهجت داشتم امضای ایشان مرابه خود جلب کرد. - مرحوم آقای بهجت در پایان نوشته هایش کلمه العبد را مینوشت. -به گمان من از این ادعا بالاتر نمیشود کرد. و این ادعا تنها و تنها از عهده راه رفتگانی دم فرو بسته مانند ایشان بر میآید. - حقیقت این است که مرحوم آقای بهجت آنقدر در جهت بندگی و معرفت حق راه رفت تا خود تبدیل به راه شد! - بسیار کم از خود سخن گفت و آنان که با ادبیات و گفتار او آشنایی دارند میدانند بیشتر سرگذشتهایی را که از سالکان کوی حقیقت و اولیای الهی در پرده بیان میکرد مربوط به خود او بود. - در سیر و سلوک غالباً نسخه شفابخشی که برای جانهای تشنه وصل ارائه میکرد این بود که با ترک معصیت که فقط با درک محضر حق امکان پذیر است میتوان به حق رسید. از مهمترین دستورالعملهای عملی او در خودسازی این بود که میفرمود: - به آنچه یقین دارید عمل کنید و در شبهات توقف نمایید تا به یقین برسید و این حدیث شریف رابیان میفرمودکه: من عمل بما علم اورثه الله علم ما لم یعلم. کسی که به آنچه میداند عمل میکند خداوند علم به آنچه را که نمیداند را به او ارزانی میفرماید. - ابتلائات را برای این میدانست که یقین را در انسان زیاد میکنند. - برای ذکر شریف صلوات که در نزد بزرگان دین پس از ذکر لا اله الا الله بالاترین و شریفترین اذکار است چنان اهمیتی قائل بود که میفرمود: خدا میداند یک صلوات را که انسان بفرستد و برای میتی هدیه کند، چه معنویتی، چه صورتی، چه واقعیتی برای همین یک صلوات است. - به مراقبت دائمی و روزانه از اعتقادات خود معتقد بود و میفرمود: انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است و یا باطل و پیرو آن. - بندگی خدا را جز تسلیم در برابر او نمیدانست و میفرمود: اگر میخواهید از ناحیه دعا به جایی برسید، زبان حالتان این باشد: تسلیم خدا هستیم، هر چه بخواهد با ما بکند، بنا داریم عمل به وظیفه بندگی کنیم - رمز و راز گناه بندگان را در عدم درک حضور حق میدانست و میفرمود: کسی که بداند در مرآی و مسمع خدا است، نمیتواند گناه کند. تمام انحرافات ما از این است که خدا را ناظر و شاهد نمیبینیم. - ذکر را عملی و زبانی میدانست و معتقد بود: هیچ ذکری بالاتر از ذکر عملی نیست. هیچ ذکر عملی، بالاتر از ترک معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست. - بر خلاف نظر برخی از عارفان که انجام عبادت را تکلیف و سخت و رنج آور میدانند اهتمام به عبادات را سهل و آسان میدانست و با ظرافت خاصی میفرمود: در تعبدیات، کوه کندن از ما نخواستهاند، سخت ترینش نماز شب خواندن است که در حقیقت، تغییر وقت خواب است نه اصل بیخوابی، .. نیم ساعت زودتر بخواب، تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی: - از میان همه طاعات و عبادات نماز شب را کلید پیروزی و رمز توفیق مومنین میدانست و میفرمود: نماز شب، مفتاح توفیقات و کلید موفقیتها است - برای حضرت حجت ارواحنا - له الفدا - چنان حضور و سیطرهای در عالم هستی و بر اوضاع شیعیان و...قائل بود که میفرمود: حرفهایی را که با حضرت میزنید قبل از آنکه به گوش خود شما برسد اول خود حضرت میشنود. اکنون در کنار قبر حضرت معصومه (س) قبری است نورانی که صاحب آن در فیض رسانی به بندگان خدا همانند دوران حیات ظاهریش عمل میکند و به تعبیر بزرگی چون روح بلند او از تعلقات عالم خاک رهیده است دامنه عمل بیشتری در دستگیری از بندگان خدا دارد. و من هرگاه از خود خسته میشوم به تمثال مبارک او که در کمال بندگی در قنوت نمازش دست به دعا برداشته است نگاهی میکنم آرامشی مییابم. تردید ندارم که قبر نورانی حضرت بهجت العارفین قطعهای از بهشت خداست و اگر نه این است چرا هرکس که به مزار او مشرف میشود اینقدر روح او آرام میشود؟ تردید ندارم که دعا بر سر تربت نورانی بهجت بزرگ حتما در درگاه الهی به اجابت خواهد رسید. هذه جناتُ عَدْن فَادخلوها خالدین! بعدالتحریر بعد از نوشتن این یادداشت، عکس تبسم آقای بهجت را در قبر دیدم با خود گفتم خیلیها حاضر هستند همه چیزشان را بدهند و این لبخند را درآن نشئه حساس به آنها عطا و عنایت کنند. برای علو درجات روح بلند حضرتش صلوات و فاتحهای هدیه کنید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 742]