تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خواب روزه دار عبادت ، سكوت او تسبيح ، دعايش پذيرفته و عملش دو چندان است. دعاى روزه دار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825989460




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در ذيل مي‌آيد.     آفتاب يزد روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله امروز خود با عنوان "يك نگراني واقعي!‌ "آورده است: در حالي كه فرارسيدن نوروز با اوج گيري برخي گراني‌ها همراه بود و نگراني‌هاي ضعيف‌ترين اقشار جامعه را تشديد كرد، رئيس جمهور در طي سه هفته گذشته به صورت مكرر از آماده شدن برخي طرح‌هاي مـهـم اقـتـصـادي سخـن گفتـه اسـت. ايـن اظهـارات رئيس جمهور، كمتر از دو ماه پس از آن مطرح مي‌شود كـــه ســـرشــنـــاس‌تـــريـن اقتصـاددانـان مجلـس، بـرخـي برنامه ريزي‌هاي بودجه‌اي دولت را هزينه ساز دانستند و رئـيـس جمهور هم متقابلا ً اعلا م كرد عدم تمكين مجلس در برابر اين برنامه‌ريزي‌ها، زمينه ساز مشكلا ت اقتصادي در سال 87 خواهد بود. از سـوي ديگر تاكيد رئيس جمهور بر جهش و نوآوري در برخي عرصه‌هاي اقتصادي، در حالي توسط رسانه‌ها به اطلاع عموم مي‌رسد كه قبل از آن هيچگونه فراخواني براي جلب همفكري اقتصاددانان مستقل به عمل نيامده و تاكيد عضو سرشناس كميسيون اقتصادي مجلس بر لزوم تبيين مقصود رئيس جمهور از تحول اقتصادي نشان مي‌دهد كه حتي نمايندگان اصولگراي مجلس، در جريان برنامه ريزيهاي اخير دولت نبوده‌اند و لـذا مـشـخص نيست كه آنچه تحت عنوان جهش اقـتصادي و نوآوري در حوزه اقتصاد مطرح مي‌شود تا چه حد با مباني اقتصادي مورد قبول بسياري از صاحب نظران – اعم از اصلا ح طلب، اصولگرا و مستقل – سازگاري دارد؟ بي خبري بخش عمد اي از ظرفيت كارشناسي كشور نسبت به آنچه برنامه جهش اقتصادي ناميده مـي‌شـود، در عـادي‌تـريـن شرايط و در پيشرفته‌ترين كشورها نيز نگران كننده است. اما اين وضعيت با توجه به شرايط فـعلــي اقـتصـادي در ايـران و بـه خصـوص بـا تـوجـه به تجربيات به جا مانده از برخي اقدامات دولت نهم در دو سال اخير، نگراني‌ها را دو چندان مي‌كند. در ماه‌هاي گذشته تعـدادي از اقتصـاد دانـان اصـولگـرا – كـه در دستـه بندي‌هاي سـياسي در طيف حامي‌دولت قرار مي‌گيرند– ضمن غـيـر علـمي خواندن برخي مطالبات بودجه‌اي دولت، تحول مورد ادعاي دولت – در عرصه بودجه نويسي – را هـزيـنـه سـاز و مـشـكـل آفـريـن خـوانـدنـد. آنـها با تاخيري نه چندان موجه اين موضوع را نيز افشا كردند كه در هـنگام تقديم دو بودجه قبلي توسط دولت نهم تورم زا و مشكل ساز بودن برخي برنامه‌هاي دولت را يادآوري كرده بودند، اما مورد بي توجهي قرار گرفت و اكنون پيامدهاي آن در برابر چشمان مردم، دولتمردان و نمايندگان مجلس قرار دارد. البته افشاگري نمايندگان، چيزي از مسئوليت آنها در برابر شرايط ناگوار اقتصادي نمي‌كاهد، اما از اين جهت اميدوار كننده است كه نشان مي‌دهد بسياري از اصولگرايان، زيان‌هاي سكوت در برابر نابساماني‌هاي اقتصادي را درك كرده‌اند و اكنون ديگر به خاطر حفظ وحدت اصولگرايان، دربرابر برخي برنامه‌هاي دولت سكوت نمي‌كنند. البته هشدارهاي آنها از يك جهت دير هنگام تلقي مي‌شود زيرا با اندكي مسامحه مي‌توان گفت تا نيمه‌هاي تابستان، كشور فاقد مجلس اثرگذار مي‌باشد و دولت با آسودگي بيشتر مـي‌تواند برنامه هايي را اجرا كند كه به تعبير رئيس اصولگراي مركز پژوهش‌هاي مجلس در غياب قطب نماي اقـتـصـادي طـراحـي شـده اسـت و در غـيـاب نظارت موثر نمايندگان مجلس، پيگيري و اجرا خواهد شد. متاسفانه در حال حاضر بسياري از برنامه ريزان مجلس در حال ناهار دادن به منتخبان مجلس هشتم هستند و گـروهي ديگر نيز لابي‌هاي خود براي تعيين تركيب هـيئت رئيسه مجلس آينده را آغاز كرده‌اند. كمتر از يك ماه و نيم بعد نيز دوره فعاليت رسمي مجلس هفتم به پايان ‌ ‌مي‌رسد و پس از آن نيز چند هفته صرف تصويب اعتبارنامه نمايندگان، استقرار كميسيون‌هاي تخصصي و تـسلـط نمايندگان جديد برامور خواهد شد. البته چنانچه آرزوي عده‌اي از اصولگرايان و اصلا ح طلبان محقق گردد ومجلس هشتم به معناي واقعي در راس امور قرار گيرد، تاثير گذاري مجلس بر روند اداره كشور هنگامي‌آغاز خواهد شد كه حداقل يك سوم از سال سپري شده است. ضمن آنكه در آن زمان، تغيير برخي روند هايي كه به گفته رئيس دولت براي جهش اقتصادي آغاز شده است آسان و بي هزينه نخواهد بود. مردم به ياد دارند كه در 5/2 سال گذشته نيز برخي اقدامات نوآورانه توسط دولت انجام شده كه هزينه ساز بودن آنها مورد اجماع اصولگرايان واصلا ح طلبان بود و در بعضي موارد، مسئولا ن دولتي نيز به مشكل آفريني آن بـرنـامـه‌هـا اذعـان كـرده‌انـد. تـصميم گيري‌هاي منجر به افزايش قيمت مسكن و برخي اقدامات كه افزايش نقدينگي در جامعه را به دنبال داشته است دو نمونه‌اي است كه براي توضيح مدعاي اين يادداشت، مي‌توان مورد اشاره قرار داد. ‌ ‌در اين صورت هر كس حق داردكه با شنيدن سـخـنـان مـبـهم درخـصوص برنامه ريزي‌هاي جديد اقتصادي و برخي نوآوري‌هاي يكجانبه و مشورت نشده، احـسـاس نـگـرانـي كـنـد. اين نگراني واقعي تنها در صـورتـي قـابـل كـنـتـرل خـواهد بود كه نمايندگان مجلس هفتم در 6 هفته باقيمانده از فعاليت خود، جدي‌تر از هـمـيـشـه بـرعـملـكـرد دولت – بخصوص سياست گذاري‌ها و برنامه ريزي‌هاي اقتصادي– نظارت كنند و در صورت لزوم تا آخرين دقايق مسئوليت، از اختيارات قانوني خويش در نظارت، سوال و حتي برخوردهاي قانوني بـا مديران دولتي استفاده كنند. دويست نماينده مجلس هفتم –كه روز ششم خردادماه با صندلي‌هاي سبز بهارستان خداحافظي خواهند كرد– مي‌توانند با نشان دادن جديت بيشتر در روزهاي باقيمانده از مسئوليت، در رفع نگراني‌هاي اقتصادي مردم نقش آفريني كنند و از اين طريق نامي‌نيك از خود باقي بگذارند. اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان "نااميد نمي‌شويم" آورده است: انتخابات مرحله اول هشتمين دوره مجلس شوراي اسلا‌مي با اما و اگرهاي فراوان به پايان رسيد. پرسش‌هاي فراواني در خصوص نحوه برپايي اين انتخابات و نتايج آن به ويژه در تهران مطرح است كه متوليان برگزاري انتخابات تاكنون از دادن پاسخ صريح بدان‌ها طفره مي‌روند. مهم‌ترين درخواستي كه در روزهاي پاياني سال گذشته مطرح شد، نامه سرگشاده مشترك آقايان كروبي وخاتمي وشكايت شمار زيادي از نامزدهاي تهران به برگزاركنندگان اين انتخابات بود. اما با اين نامه هم بسان ديگر درخواست‌ها براي شفاف‌سازي دغدغه‌هاي جاري در اين رابطه برخورد شد. ابهامات موجود آفات و صدمات فراواني براي جامعه سياسي ايران به همراه دارد؛ اول آنكه باور و اعتقاد مردم به امانتداري، درستي و سلا‌مت انتخابات را با علا‌مت سوال بزرگي روبه‌رو مي‌سازد. در چنين فضايي جامعه از خود مي‌پرسد نفس حضور در پاي صندوق‌هاي راي در حالي كه شائبه عدم امانتداري وجود دارد از چه فايده‌اي برخوردار است؟ ثانيا مشروعيت كساني كه در چنين فضاي غبارآلودي به مجلس راه پيدا مي‌كنند تا حد زيادي با تأني همراه مي‌شود. اشكال ديگر آن است كه زبان مخالفان نظام و دشمنان اين مرز و بوم را دراز كرده، در جامعه جهاني فرصت به آنها براي مانور‌هاي جديد مي‌دهد و مهم‌ترين اشكال، دلسرد كردن مردم از حضور مجدد در چنين صحنه‌هايي به‌طور خاص در مرحله دوم اين انتخابات است. با اين همه بايد اذعان كرد در جامعه ايران با سابقه طولا‌ني در استبدادزدگي، تحقق تمام نشانه‌هاي دموكراسي و استقرار جمهوري اسلا‌مي با همه ويژگي‌هاي مثبتش شايد در كوتاه‌زمان ميسور نباشد. از آنجا كه فرهنگ استبداد‌زدگي يك‌شبه در اين سرزمين استقرار نيافته است، انتظار برداشتن آن در كوتاه‌زمان تصوري عبث و نا‌فرجام است. حزب اعتماد ملي بر اين باور است در راه تحقق جمهوري اسلا‌مي به‌طور كامل، بايد مستمر با آرامش و پشتكار قدم نهاد. بدون ترديد رسيدن به تمام اهداف در زماني كوتاه امكان‌پذير نمي‌باشد. جامعه براي نيل به يك فرجام مثبت در سپهر سياست به شكيبايي، تربيت سياسي و پشتكار فراوان نياز دارد چرا كه به تعبير مرحوم شهيد‌بهشتي <بهشت را به بها دهند، نه به بهانه.> انتخابات مرحله اول به پايان رسيده است و ما هرچند به تمام اهداف خود دست نيافته‌ايم و اعتراض خود را نيز به روند برگزاري اعلا‌م كرده‌ايم اما موفقيت‌هاي قابل توجهي نيز كسب كرده‌ايم. در كل كشور تعداد نمايندگان راه‌يافته به مجلس از اردوگاه اصلا‌ح‌طلبان اندكي بيشتر از مجلس هفتم است و تعدادي از كانديدا‌هاي راه‌يافته به دور دوم انتخابات به اردوگاه اصلا‌ح‌طلبان تعلق دارند. بديهي است با حضور آنان در مجلس، مي‌توان اقليتي استوار و تعيين‌كننده ساخت. تاريخ ايران فراموش نمي‌كند كه شخصيت‌هايي چون مرحوم مدرس در مجلس چهارم و پنجم و مرحوم مصدق در مجلس پانزدهم از چه ظرفيت و توانمندي‌اي برخوردار بودند. عملكرد آنها مي‌تواند الگويي براي مجلس هشتم باشد؛ اينكه عدد همواره تعيين‌كننده نيست، زيرا يكي مرد جنگي به از صدهزار.حزب اعتماد ملي اعلا‌م كرده است با تمام قدرت در انتخابات مرحله دوم شركت مي‌نمايد و البته در همين‌جا اعلا‌م مي‌كنيم براي حوزه انتخابيه تهران ليست كاملي از كانديداهاي اصلا‌ح‌طلب براي تمام كرسي‌ها ارائه خواهيم كرد. اين نبردي تعيين‌كننده و فرجام‌بخش است اما در حالي كه رقبا از تمام امكانات بهره مي‌برند ما تنها اميدوار به پشتيباني مردمي هستيم كه از وضعيت موجود ناراحت و طرفدار تغييرات اساسي در شيوه قانونگذاري كشور هستند. ادعا نمي‌كنيم قادر به حل تمام مشكلا‌ت هستيم اما مي‌دانيم كه مي‌توانيم جلوي بسياري از رفتارهاي نادرست در حوزه اجرايي را گرفته و البته طراح روش‌هاي نويني در اداره جامعه باشيم. سلا‌ح ما در اين مبارزه سخت و نفس‌گير حمايت مردمي است؛ همانگونه كه جنبش اصلا‌حات همواره با تكيه بر حمايت مردم، استوار ره سپرده است. بياييد با هم عهد نماييم علي‌رغم همه نابساماني‌ها همچون آب زلا‌لي كه در كتب فارسي دوران كودكي خويش آموخته بوديم راه نفوذ خود را از دل سنگلا‌خ سخت و محكم مشكلا‌ت و معضلا‌ت بازنماييم. آينده از آن ملت‌هايي است كه مي‌انديشند،‌ حركت مي‌كنند و نااميد نمي‌شوند. جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان "مجلس هشتم و دهه چهارم ـ 4" آورده است: 12 ـ نكته ديگري كه به مردم يعني ركن اصلي انتخابات مربوط مي شود حضور آنها در انتخابات است . مردم ايران به اين نكته كاملا توجه دارند كه حضورشان در عرصه هاي مختلف به معناي حمايتشان از انقلاب و نظام جمهوري اسلامي است و به همين دليل كاملا هوشيارانه و متعهدانه در همه صحنه ها حاضر مي شوند و به اين وظيفه خود عمل مي كنند . انتخابات هم يكي از همين صحنه هاست كه در طول 30 سال بعد از پيروزي انقلاب اسلامي هرگاه برگزار شد مردم با مشاركت خود از يكطرف به وظيفه حمايتي خود از انقلاب و نظام عمل كردند و از طرف ديگر از حق قانوني خود براي مشاركت در تعيين سرنوشت كشور استفاده نمودند. در انتخابات مجلس هشتم هم همين واقعيت را شاهد بوديم بطوري كه مشاركت 60 درصد واجدان شرايط راي دادن در اين انتخابات موجب نااميدي همه دشمنان نظام جمهوري اسلامي كه براي دلسرد كردن مردم و جلوگيري از حضور آنها در پاي صندوق هاي راي تبليغات زيادي كرده بودند شد. اين حضور نشان داد كه مردم به اصل انقلاب و نظام اسلامي علاقمند هستند و نظام جمهوري اسلامي به دليل مردمي بودن و برخورداري از پيوند اعتقادي با مردم از نفوذ و جاذبه زيادي در ميان مردم برخوردار است . 13 ـ در كنار اين واقعيت بايد چند واقعيت ديگر را نيز در نظر گرفت و براي حفظ جاذبه اي كه انقلاب و نظام جمهوري اسلامي در ميان مردم دارند تلاش كرد. يكي از اين واقعيت ها كه در انتخابات مجلس هشتم ظاهر شد حضور كم مردم تهران در اين انتخابات بود. تعداد واجدان شرايط راي دادن در تهران در انتخابات مجلس هشتم طبق آمار رسمي اعلام شده توسط مدير كل دفتر سياسي و انتخابات استان تهران 6 573 048 نفر بود (خبرگزاري فارس ـ 86 12 12 خبر شماره 8612120272 ) و تعداد آرا به صندوق انداخته شده در تهران طبق آمار رسمي اعلام شده توسط وزارت كشور 1 995 562 نفر بود . اين ارقام نشان ميدهند در تهران فقط 30 36 درصد كساني كه مي توانستند راي بدهند در انتخابات مجلس هشتم شركت كرده اند. اين واقعيت تلخ را نمي توان ناديده گرفت و از آن به آساني عبور كرد. آيا اين به معناي بي علاقگي مردم تهران به انتخابات است به معناي دور شدن آنها از سياست است به معناي ايرادي است كه به عملكردها دارند يا معناي ديگري دارد هرچه باشد يك پديده منفي است و بايد چاره اي براي آن انديشيده شود. تهران مركز جمهوري اسلامي ايران و سياسي ترين نقطه اين كشور است و قطعا چنين وضعيتي براي آن زيبنده نيست . 14 ـ بدتر از اين آرا بسيار پائين نمايندگان انتخاب شده يا راه يافتگان به مجلس در مرحله اول انتخابات مجلس هشتم است . براساس آمار اعلام شده توسط ستاد انتخابات وزارت كشور اولين نفر از 19 نفري كه در تهران به مجلس راه يافت 844230 راي داشت كه 48 49 درصد آرا به صندوق ريخته شده را تشكيل ميدهد يعني 1 51 درصد كمتر از نصف آرا آنهم از كمتر از يك سوم واجدان شرايط راي . نفر نوزدهم يعني آخرين نفري كه به مجلس راه يافت 436611 راي داشت كه 25 08 درصد آرا به صندوق ريخته شده را تشكيل ميدهد يعني حدود 12 درصد كل آرا كساني كه در تهران حق راي دادن را داشتند. اين نشانه خوبي براي تهران و براي كساني كه قرار است به نمايندگي از طرف مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي حضور داشته باشند نيست . نكته مهم اينست كه تغيير قانون انتخابات و اجازه ورود كساني كه حداقل يك چهارم آرا هر حوزه انتخابيه را به خود اختصاص دهند به مجلس موجب شد اين 19 نفر در تهران و بسياري از داوطلبان در شهرستانها بويژه مراكز استان ها به مجلس راه يابند و اگر شرط ورود به مجلس كسب نصف باضافه يك آرا بود در تهران هيچكدام از داوطلبان و در شهرستانها بسياري از آنها در مرحله اول به مجلس راه نمي يافتند. به عبارت روشن تر بايد گفت همه 19 نماينده تهران كه در مرحله اول به مجلس راه يافته اند از جمله رئيس مجلس و بسياري از نمايندگان شهرستانها « تك ماده » اي هستند و اگر اين قانون شبيه تك ماده نبود به مجلس راه نمي يافتند. 15 ـ اكنون اگر بر اين واقعيت هاي نه چندان خوشايند اين نكته را بيافزائيم كه در اثر خروج تدريجي نيروهاي مبارز و چهره هاي انقلابي صدر انقلاب و جايگزين شدن نيروهاي جديد اتصال مجلس با ريشه انقلاب به تدريج دچار ضعف مي شود به اين نتيجه خواهيم رسيد كه براي حل اين مشكلات و جبران اين ضعف ها بايد كاري كرد. اين نياز واقعي هنگامي بيشتر خود را به رخ مي كشد كه موقعيت حساس دهه چهارم انقلاب و عمر نظام جمهوري اسلامي را در نظر بگيريم و به اين نكته بسيار مهم توجه كنيم كه بعد از دهه تثبيت نظام و دفاع مقدس دهه بازسازي كشور و دهه مقابله با تهاجم فرهنگي و جدال با تجديدنظرطلبي ها اكنون زمان به ثمر رسيدن همه تلاش ها فرا رسيده و دهه چهارم را بايد به دهه جهش علمي و رشد كيفي كشور در زمينه هاي فرهنگي اقتصادي اخلاقي و رفاهي تبديل نمائيم . براي رسيدن به اين اهداف بلند نيازمند مجلس قانونگذاري قوي جدي واقع نگر مستقل كاردان و پرتلاش هستيم . فقط با چنين مجلسي است كه مي توان اهداف بلند چشم انداز 20 ساله را تحقق بخشيد. از هم اكنون تا پايان دهه چهارم مجلس سه بار تجديد مي شود و مجالس هشتم نهم و دهم در سالهاي اين دهه مشغول كار خواهند بود. اگر فرهنگ تبليغات انتخاباتي غلط با همين آهنگ به پيش برود اگر نگاه مردم به نمايندگان مجلس نگاه به كسي باشد كه بايد به فكر تامين نان و آب و جاده و برق و تلفن آنها باشد نه قانونگذاري و نظارت اگر احزاب و گروه ها و جناح ها به جاي انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان عمل كنند و اگر تصميم سازي ها و تصميم گيري هاي باندي بر مجلس حاكم باشند و جرات استقلال عمل از آنها گرفته شود مجلس نه تنها قادر نخواهد بود متناسب با نياز دهه چهارم عمل كند بلكه با قرار گرفتن در مسير قهقرائي ويژگيهاي متجانس با انقلاب و نظام را از دست خواهد داد و در معرض خطرهاي جدي بي خاصيت شدن در برابر استبداد و استعمار قرار خواهد گرفت . هركس اين خطر را از هم اكنون احساس نكند بايد در حساس بودن شامه سياسي خود ترديد نمايد. با اين خطر بايد از هم اكنون مقابله شود و در اين مقابله رسانه هاي مستقل صاحبان قلم صاحبان فكر و بويژه پيشگامان انقلاب كه هنوز در جامعه ما حضور دارند وظيفه مهمي برعهده دارند وظيفه اي كه اگر امروز براي انجام آن قيام نكنند فردا دير است . والسلام . كيهان روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان "نودوهفت" به قلم محمد ايماني آورده است: امروز 21 فروردين 1397 شمسي است. قرن چهاردهم شمسي به پايان نزديك شده و قرن پانزدهم پيش روي ماست. مي خواهيم در آغاز سده جديد، برنامه اي بلندمدت و هدفمند بنويسيم. لاجرم، خود و پيرامون خود را مروري دوباره مي كنيم. «كجا بايد رفت و رسيد» را «منزل و ايستگاهي كه ايستاده ايم» تعيين مي كند نه صرف آرزوهاي بلندپروازانه. پس خود را برآورد مي كنيم، همچنان كه برمي گرديم و به گذشته مي نگريم و به خاطر مي آوريم؛ 10سال پيش (فروردين 1387) كجا ايستاده بوديم؟ چه كرديم؟ كدام تدابير را انديشيديم و به كار بستيم يا نيانديشيديم و به كار نبستيم؟ از كدام فرصت هاي گذراتر از ابر و باد بهره جستيم يا از كف داديم؟ كدام تهديدها و چالش ها را ديديم و راه را بر آنها بستيم يا نبستيم؟... امروز 21فروردين 1397 است، پايان قرن 14 و آغاز قرن 15هجري شمسي. به همين سادگي! خيال فرض كنيم يا واقعيت بدانيم؟ امروز را 21فروردين 1397 بدانيم و به 10سال گذشته بنگريم و غم حسرت دوره سپري شده را بخوريم يا امروز را 21فروردين 1387 بدانيم و 10سال آينده را پيش روي خود ببينيم و با اميد و تدبير و نوآوري و خلاقيت، به استقبال آن برويم. خيلي آسان نيست جدا كردن مرز گذشته و آينده. مگر 10سال پيش (21فروردين 1377) نمي شد 10سال بعد را ديد و مگر خيلي ها كه «آمدن آتيه و آينده» را نديدند، امروز كه صفحات تقويم، ده سال بعد را نشان مي دهد، در اتمسفر 21فروردين 87 قرار نگرفته اند؟! مي بينيد كه مرز ديروز و فردا چقدر نامرئي و ناپايدار است، با اين تفاوت كه بعضي ها مدام پي سايه خود تا پايان عمر مي دوند و هرگز نمي رسند اما برخي ديگر خود را يافته و سايه را پشت سر انداخته اند. طيف دوم 70-60 ساله عمر را مانند اسب آسياب دور خود نمي چرخند. چه آينده نگر باشيم و چه دور خود بچرخيم، به چشم برهم زدني، اين يك دهه هم سپري مي شود و به شرطي كه عمري باقي باشد، خود را بر آستان بهار 1397ايستاده مي يابيم. آن روز را از همين امروز بايد ساخت و پرداخت. امروز بايد خلاقيت و ابتكار و نوآوري و همت و اراده و پيگيري به خرج داد تا شكوفايي را آن روز ديد و از ميوه هاي شيرين آن چيد. كشور و ملت ما در 30سالگي انقلاب، همچنان تحت تاثير 2 توده فرهنگي- سياسي است. يكي انقلاب اسلامي كه به تعبير رهبر فرزانه انقلاب، خود نوروز و بهاري بزرگ براي ملت و كشور ما بود و با دميدن و آمدنش جان هاي رخوت زده و خواب رفته را زنده كرد و ديگري، رسوبات 2 قرن فرهنگ استبدادي و استعماري كه دشمن هم به باز توليد آن اهتمام دارد. ضعف اراده، يأس و احساس ناتواني، درجا زدن، فرصت سوزي، غفلت از تهديدها، نداشتن تحليل و درك واقعي از خود و پيرامون و امروز و آينده، ضعف دورانديشي و بلندنظري و آفاتي از اين دست، رسوبات همان فرهنگ استبدادي و استعماري است كه هم از سوي دشمن القا مي شود و هم با عافيت طلبي و تنبلي (وجوه منفي و نقاط ضعف در روحيه آدمي) سازگار است. هرچه دميدن و برآمدن آفتاب انقلاب، روشنايي و انرژي و حركت و زندگي و زمان- نشانه گذران عمر- را با خود دارد يا تداعي مي كند، رسوبات فرهنگ «ضد»انقلاب به انسداد مجاري حيات و حركت ميل دارد. حد وسط اين دو جبهه، سست عنصري و به خودمشغولي است. براي مبتلايان به اين وضع سپري شدن زمان مفهومي ندارد. بيماران مرگ مغزي را مي مانند. اگر ساعتي پيش روي چشمان آنان نصب است، عقربه هاي آن ايستاده. يا ساعتي پيش چشم است كه عقربه اي ندارد، صفحه اي مدور با چند شماره نامفهوم. تقويمي فاقد شمارگان روز و ماه و سال، صرفا با عناويني گنگ از روزهاي هفته. بر آستانه دهه چهارم انقلاب ايستاده ايم و در روزگار تثبيت اين بهار بزرگ، بايد براي چنان دهه اي تدبير كنيم. اگر انقلاب، براي شكوفا و بارور كردن ملت ايران بود- كه چنين هم شد- ادامه اين باروري الزاماتي دارد همچنان كه اين باغ بارور، در معرض آفت و غارت و حسادت و دشمني هاست. هم آن «الزامات» و هم اين «تعارض و تخاصم و تزاحم»ها، مسئوليتي سنگين را متوجه همه آنهايي مي كند كه دل در گرو بر و باغ و بهار انقلاب دارند. هركس كه صحنه سياست و فرهنگ ايران و جهان را رصد كند، حتما اذعان دارد كه دشمنان طي دهه گذشته با وجود طراحي هاي محيرالعقول و ويرانگر عليه انقلاب اسلامي و ملت ايران، شكست هايي راهبردي را از درون ايران تا عمق استراتژيك خود در فلسطين اشغالي و لبنان و عراق و تا تقابل استراتژيك و پرستيژي در چالش هسته اي متحمل شدند كه اساسا توازن قوا و چيدمان جهاني قدرت را به هم ريخت. و باز، همين رصدكنندگان و تحليل گران تأييد مي كنند كه دشمن طي يكي دو سال گذشته و به ويژه در چند ماه اخير، پس از بيرون آمدن از شوك هاي ناشي از شكست در چالش هسته اي، ناكامي هاي سنگين انتخاباتي، و شوك هاي سخت لبنان و عراق، متوجه بازسازي جبهه خود شده است. فارغ از اينكه اين تكاپو چقدر مفيد فايده باشد يا نه، مهم اين است كه دشمن بيكار ننشسته و مي كوشد تلاش هاي تازه اي را در ايران و در جاي جاي خاورميانه- در عمق خاك عراق، فلسطين، لبنان، سوريه و...- سازمان دهد. بنابراين، هم اقتضاي رسيدن به قله هاي پيشرفتي كه انقلاب اسلامي ترسيم كرد و هم ضرورت دفاع موثر و بهنگام، به همه دلدادگان انقلاب (جبهه بزرگ اصولگرايي) ديكته مي كند كه در آغاز دهه چهارم انقلاب و در سال نوآوري و شكوفايي، اين رهنمود مهم را از خود آغاز كنند. در عين ريشه داري بايد «نو» شد تا بتوان نو آورد و بار داد. اگر براي بعضي هامان ساعت زمان خوابيده بايد قبل از هر كاري آن را كوك كرد. زمان و تقويم، قيمتي ترين آيه ها (نشانه ها و نشان دهنده ها) براي انساني است كه اختيار و حسابگري ويژگي است. «خداوند كسي است كه خورشيد را درخشنده و ماه را نور قرار داد و براي آن منزل هايي مقدر كرد تا شمار سال ها و حساب را بدانيد... همانا در دگرگون شدن شب و روز و هر آنچه خداوند در آسمان و زمين آفريده، نشانه هايي براي گروه پرهيزگار است» (يونس- آيات 6و5) و «شب و روز را دو نشانه قرار داديم، پس آيت شب را زايل كرديم و آيت روز را روشن كننده قرار داديم تا فضل پروردگار خود را بجوييد و شمار سال و حساب را بدانيد» (اسراء- آيه12). مع الاسف، اين گوهر قيمتي گاه به دليل غفلت ها و كوته بيني ها، بي مفهوم مي شود و مصيبت فرصت سوزي را با خود مي آورد. لازمه ديگر نوآوري، لقاح فكر و بارور كردن انديشه در كنار زنگارزدايي از جان و بارور كردن روح است. بدون تعاطي و تلاقي افكار و رايزني به مفهوم دقيق آن- برهم زدن و به هم رساندن رأي ها و انديشه ها- نوشدگي و نوآوري تقريبا ناممكن است. بدون هرس كردن فكر و گرفتن علف هاي هرز آن، بدون تلاقي آراء نيك انديشان و بي آنكه نهال همفكري از جاري «مداومت، پيگيري، بازنگري و اصلاح تصميم ها» سيراب شود، نمي توان اميد رونق داشت. واقعيت اين است كه سازمان فكري جبهه بزرگ اصولگرايان اگرچه به نسبت اوايل انقلاب بسيار پوياتر و كامل تر شده اما هنوز از ايده آل هاي «انقلاب اسلامي» و مطالبات آن، فاصله دارد همچنان كه پاسخگوي كامل ضرورت هاي پيش گفته درباره توسعه قلمرو انقلاب و وسعت دشمني طواغيت با آن نيست. بازسازي و تقويت و انسجام اين سازمان فكري در كنار افزايش بهره وري آن بي ترديد، از مقدمات ضروري آغاز دهه چهارم انقلاب است و در اين ميان مسئوليت هاي اساسي را متوجه دولت، مجلس، قوه قضائيه، مجمع تشخيص مصلحت نظام و رسانه ها و تشكل هاي اصولگرا مي كند. انسجام و سازمان سياسي جبهه بزرگ اصولگرايان حلقه مكمل سازمان فكري آن است. پيوند در اين جريان بايد از حد همدلي هاي فصلي نظير آنچه در «شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب» و «ائتلاف جبهه متحد اصولگرايان» كه در جاي خود مبارك هم بود، فراتر رود و به سازماني جامع و مانع و پويا منجر شود كه با عبور از چالش هاي موسمي يا تحركات ايذايي معارضان داخلي و خارجي، افق 10 سال آينده و چشم انداز 20ساله را نصب العين خود قرار داده باشد و براي هماهنگي عملياتي، جمعي و ملي در اين باره چاره انديشي كند تا كمتر شاهد اصطكاك ها و هم فرسايي هاي درون جبهه انقلاب و اركان مديريتي كشور باشيم. بايد به «جبهه متحد اصولگرايان» رسيد آنجا كه دل ها و اراده هاي اصولگرايان به هم پيوند خورده و خود را در طراز و قواره يك «جبهه» مي يابد، جبهه اي فراهم آمده براي پيگيري مطالبات عدالت خواهانه انقلاب و دفاع در برابر تاخت و تاز «جبهه ستمگران و زورگويان جهاني». اگرچه هنوز دشمني ها و سنگ اندازي ها و دردسرآفريني ها ادامه دارد اما واقعيت اين است كه انقلاب ما با توفيق الهي دوره تثبيت و توسعه خود را سپري مي كند. مهم ترين دغدغه اين دوره «كارآمدي» يا به تعبير رهبر انقلاب «شكوفايي» است، اينكه چگونه مي شود راه ميانبر زد و به «بهره وري» مضاعف رسيد. چگونه مي شود به «غني سازي» در مقياس ملي دست يافت؛ غني سازي زمان و غني سازي فرصت ها. در اين باره بايد بسيار انديشيد و گفت و شنيد. اشاره رهبر فرزانه انقلاب، بي نهايت فرصت و انتخاب را در افق نگاه جان هاي تشنه رستن و جوانه زدن و قد كشيدن، مرئي و دست يافتني كرد. اين هم از بركت بهار امامت و ولايت. چه شور و اشتياق شيريني! خوشا به حال آنان كه اين نفس بهاري در جانشان دويد. هين سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود وا رهد از حد جهان، بي حد و اندازه شود خاك سيه بر سر او كز دم تو تازه نشد يا همگي رنگ شود، يا همه آوازه شود ... روي كسي سرخ نشد، بي مدد لعل لبت بي تو اگر سرخ بود از اثر غازه شود حزب الله روزنامه حزب الله در سرمقاله امروز خود با عنوان "عمروعاص 2008 ! "آورده است: ترور خالص ترين رزمنده جهادي حزب‌‌الله به دست ناپاك شاهزاده سعودي با منطق خميني كبير در باب دشمني آل سعود با اسلام ناب همخواني دارد و بدين ترتيب نبايد در همداستاني مهره‌هاي سعودي با شيطان بزرگ ذره‌اي ترديد به خود راه داد. اينك گزارشي پيش روست كه دخالت شاهزاده بندر بن‌سلطان سفير سابق عربستان در آمريكا و رئيس فعلي شوراي امنيت ملي اين كشور را در ترور شهيد عماد مغنيه مجاهد پر تلاش و اسطوره مقاومت افشا مي‌كند. اين ترور اثبات سرسپردگي اين خاندان به سردمداران كاخ سفيد بود. اما ترور شهيد مغنيه نه اولين تلاش اين شاهزاده سعودي در حذف شخصيت‌هاي مبارز شيعي بوده و نه آخرين آنها خواهد بود. شناسايي بيشتر اين عنصر آمريكايي و آگاهي از اقدامات خائنانه او، اثبات نقش محوري او در ترور شهيد مغنيه را تسهيل مي كند. شاهزاده بندر بن سلطان بن عبدالعزيز آل سعود فرزند وليعهد فعلي عربستان (سلطان عبدالعزيز) است كه در سال 1949 در طائف متولد شد. او از سال 1983 تا 2005 عهده دار سفارت عربستان در واشنگتن بود. بندر بن سلطان كه برخي نام «بندر بوش» را نيز بر وي گذاشته اند، به مدت حدود سه دهه نزديك ترين فرستاده مهمترين كشور هم پيمان آمريكا در خاورميانه محسوب مي شد. به اعتقاد بسيارى از تحليل‌گران، بندر بن سلطان، از نفوذ خاصى در دستگاه سياست خارجى بوش، به ويژه آن جايى كه پاى مسائل خاورميانه به ميان مى‌آيد، برخوردار است. اين نفوذ تا حدى است كه باب وودوارد (روزنامه‌نگار مشهور آمريكايى كه نقش اصلى را در افشاى رسوايى واترگيت ايفا كرد) در كتاب «طرح حمله» ادعا مى‌كند كه پرزيدنت بوش پيش از آن كه تصميم خود مبنى بر حمله به عراق را با كالين پاول، وزير امور خارجه وقت خود در ميان بگذارد، آن را به اطلاع بندر بن سلطان رسانده بود. اسكات مك‌لئود، رئيس دفتر مجله تايم در قاهره نيز كه در بيست و دو سال اخير به پوشش وقايع خاورميانه و شمال آفريقا براى اين مجله مشغول بوده است، درباره بندر بن سلطان مى‌نويسد: «اگر بگوييم بندر بن سلطان در جهت‌گيرى‌هاى خاورميانه‌اى سياست آمريكا به اندازه كاندوليزا رايس نقش دارد، چندان اغراق نكرده‌ايم.» بندر بن سلطان طى اين سال‌ها طيف خارق‌العاده‌اى از روابط با قدرتمندترين سياستمداران آمريكايى برقرار كرده است و به دوست دوران سختى‌هاى واشنگتن شهرت پيدا كرده است. براى مثال او در مذاكره با ليبى و قانع كردن معمر قذافى به كنار گذاشتن برنامه هسته‌اى، نقشى كليدى ايفا كرده است. به نوشته باب وودوارد در كتاب «نقاب» كه به سال 1987 منتشر شده است، بندر بن سلطان حتى در دولت ريگان نيز با همكارى مشاور امنيت ملى آمريكا در تأمين منابع مالى كمك‌هاى ميليون دلارى آمريكا به چريك‌هاى كنترا در نيكاراگوئه (كه دولت آمريكا به طور قانونى قادر به كمك به آن‌ها نبود) نقش ايفا كرده است. به نوشته وودوارد، بندر بن سلطان يك بار هم بنا بر درخواست سازمان سيا، دو ميليون دلار پول نقد براى جلوگيرى از به قدرت رسيدن حزب كمونيست ايتاليا تهيه كرده است. اخيراً هم يكي از تحليلگران سياسي عرب زبان در گفت‌وگو با شبكه خبري الجزيره گوشه‌هايي از تحركات پنهان بندر بن سلطان فرزند وليعهد و سفير سابق عربستان در آمريكا در سال‌هاي ????تا ???? ميلادي در برپايي آشوبها و نا آرامي‌ها را آشكار كرد.ناصر قنديل، رئيس مركز مطالعات ورسانه‌هاي خاور مدرن در لبنان و از تحليلگران سياسي عرب در مصاحبه با شبكه الجزيره گفت: بندر بن سلطان اخيراً به گروههاي جهادي اعلام كرده است، همچنانكه شوروي دشمن ما بود، ايران نيز هم اكنون دشمن ماست و بايستي برضد ايران واساساً كل شيعيان بجنگيم.مايكل مور، مستندساز مشهور آمريكايي نيز در فيلم مستند مشهور خود با عنوان فارنهايت 11-9، به ارتباطات وسيع اين مهره سعودي با مقامات كاخ سفيد، قبل و بعد از واقعه يازدهم سپتامبر پرداخت و مخاطبين را با اين سوال مواجه كرد كه «چگونه است در حالي‌كه تمامي مسلمانان در آمريكا از هر نژاد و مليت به خاطر اين واقعه تروريستي مي‌بايست تحت فشار باشند اما سفير سعودي در ايالات متحده كه داراي روابط معلوم با گروه القاعده است،همچنان ارتباط تنگاتنگ خود با سران حكومت آمريكا را حفظ مي‌كند؟»بندر بن سلطان پس از كناره‌گيرى از پست سفارت عربستان در واشنگتن «به دلايل شخصى»، در سال 2005 به رياض بازگشت. تنها چند روز پس از بازگشت بندر بن سلطان به رياض، خبر مرگ ملك فهد اعلام شد. به اين ترتيب ملك عبدالله به پادشاهى عربستان رسيد و سلطان بن عبدالعزيز، پدر شاهزاده بندر، به وليعهدى عربستان رسيد. بندر بن سلطان نيز در پى اين جابجايى قدرت در خاندان سعودى به سمت دبيركل شوراى امنيت ملى عربستان سعودى انتخاب شد. به اين ترتيب بسيارى از تحليل‌گران استعفاى او از سفارت در واشنگتن پس از 22 سال را در سايه اين تحولات آتى ارزيابى مى‌كنند. يكي از ماموريت هاي وي در سمت جديد وظيفه مبارزه – و يا به عبارتي ديگر ساماندهي – شبه نظاميان سني بود. بندر در حالي بر اين سمت تكيه زد كه همچنان پرنفوذترين سعودي در آمريكا و مهمترين فرد پشت پرده معاملات ديپلماتيك در خاورميانه به حساب مي آمد.افزايش حضور نيروهاي القاعده در عراق و عدم كارآيي شيوه برخورد قهرانه با گروه هاي شبه نظامي باعث شد تا لابي هاي سري آمريكا با سني هاي حامي اين گروه ها در عراق آغاز شود. اما حضور گسترده تر در نظام سياسي جديد عراق پيش شرطي بود كه پيش از آغاز هر گونه همكاري گروه هاي سني عراق در اين راستا مطرح مي شد؛ خواسته اي كه مقاومت شديد شيعيان اين كشور، بزرگترين مانع در برابر آن به حساب مي آمد. اين وضعيت در حالي ادامه داشت كه حزب الله لبنان پس از پيروزي در مقابل اسرائيل طي جنگ 33 روزه، در حال تبديل شدن به اسطوره جوامع مسلمان ( سني و شيعه ) بود. از سوي ديگر اختلافات داخلي ميان نيروهاي عمده در لبنان بزرگترين چالش در برابر دولت تازه اين كشور به رهبري فواد سينوره محسوب مي شد. اختلافاتي كه به دليل قدرت گرفتن حزب الله در لبنان هرگز نمي توانست به ضرر شيعيان تمام شود. در چنين وضعيتي بود كه ناگهان گروه فتح الاسلام از شمال لبنان سربرآورد و پس از دستگير شدن برخي از اعضاي سعودي اين گروه، ارتباط آن با عربستان سعودي به بحث روز محافل خبري دنيا تبديل شد. فتح الاسلام گروهي است كه بندر بن سلطان به منظور كنترل قدرت حزب الله در لبنان ايجاد كرده است.از بندر بن سلطان همچنين به عنوان حامي اصلي و مؤسس جريان «14 مارس» لبنان ياد مي شود. وي در جمع سران 14 مارس گفته بود: شما با من همراهي كنيد و خواهيد ديد كه گروهي در لبنان ايجاد خواهيم كرد كه حزب الله توانايي مقابله با آن را نداشته باشد. وي همچنين گفته است: سمت نخست وزيري لبنان را به قيمت 50 ميليون دلار براي رفيق حريري خريدم! بدين ترتيب، حزب الله به عنوان گروهي كه همواره در خلاف جهت سياست هاي مشترك آل سعود، رژيم صهيونيستي و آمريكا گام بر مي دارد، سيبل نخست آنان بود و صد البته ترور فرماندهان ارشد و بويژه مغز متفكر جنبش حزب الله مي توانست يكي از آرزوهاي ديرين آنها را برآورده كند. لذا بندر بن سلطان با همكاري رژيم صهيونيستي، برخي مقامات اردني و آمريكا نقشه ترور حاج رضوان را به شرحي كه در خبر خوانديد عملياتي كردند و اين شاهزاده سعودي كه در قامت عمروعاصي مدعي مسلماني در سال 2008 همواره در انديشه ضربه زدن به اسلام ناب محمدي (ص) و از جمله ترور مجاهدان راه خدا بود، نام خود را در رديف اسلاف و اجدادش كه قاتل ائمه اطهار (ع) بودند به ثبت رساند. مردم سالاري روزنامه مردم سالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان « سياست دو گانه آموزش و پرورش در دولت نهم» به قلم شهاب‌الدين قندالي آورده است: در زمان آقاي خاتمي تلاش بر اين بود كه براي نيروهاي رسمي آموزش و پرورش ايجاد انگيزه كنيم تا به جاي اين كه شغل دوم داشته باشند در آموزش و پرورش باقي بمانند و ما هم ناچار نشويم كه نيروي حق‌التدريسي كم تجربه و ديپلمه بياوريم. در دولت آقاي احمدي‌نژاد با توجه به جا‌به‌جايي وزرا سياست‌هاي دو‌گانه‌اي در پيش گرفته شده است كه از آن مي‌توان نتيجه گرفت كه دولت در حوزه آموزش و پرورش برنامه ندارد و اگر برنامه داشت اين مقدار تفاوت در عملكرد دو وزير آموزش و پرورش ديده نمي‌شد كه يكي از آنها نيروهاي حق‌التدريسي زيادي بگيرد و ديگري همه را بيرون بريزد. وزير سابق دولت نهم هيچ سياست كاري در دوره دوساله وزارتش ارائه نكرد ايشان در بخش نيروي انساني فقط حق‌التدريسي‌ها را گرفتند و در نقل و انتقالات هم فضا را باز كردند. نگاهي به سياست كاملا متفاوت دو وزير ياد شده در دولت نهم نشان مي‌دهد چيزي به نام برنامه حداقل در آموزش و پرورش در دولت نهم وجود ندارد يا ابلاغ نشده است. البته اقاي احمدي تنها دو يا سه سخنراني داشته است كه از روي آنها نمي‌توان گفت كه ايشان واقعا مي‌خواهد با يك برنامه پيش برود يا نه ولي خود دولت اعلام كرده است براي آموزش و پرورش هيچ برنامه‌اي نداشته است يعني متكي به وزرا بوده است كه آنها كاري انجام بدهند. از اين دو وزير هم آقاي فرشيدي كاملا ناآشنا به مسائل آموزش و پرورش بوده و آقاي احمدي هم كه اصلا آموزش و پرروشي نيست. حرف آخر اينكه عملكرد دولت نه با سند چشم‌انداز و نه برنامه چهارم توسعه هماهنگ نيست و معتقدم آن چيزي را كه در دولت آقاي خاتمي داشتيم را در زمان دولت نهم از دست داده‌ايم. صداي عدالت روزنامه صداي عدالت در سرمقاله امروز خود با عنوان "سند چشم‌انداز بيست ساله ايران و توسعه" آورده است: سند چشم‌انداز بيست ساله جمهوري اسلامي ايران، ميثاق اصلي نظام براي نيل به اهداف مهم خود در افق بيست سال آينده كشور است. اين سند مهم و تاريخ ساز كوشيده است تا به جمعي منطقي و كارساز از آرمان‌خواهي انقلابي و واقع‌گرايي در «مديريت برنامه» دست يابد. حاصل آن كه سند چشم‌انداز به رغم فروگذار نكردن از طرح آرمان‌هاي مطلوب نظام و مردم از مراعات جوانب عيني عملي افق‌هاي مورد اشاره در متن خود فروگذار نكرده است.ابلاغ اين سند با توجه به ظرفيت‌هاي نهفته در آن نشانه اهتمام ويژه مقام معظم رهبري به آرمان‌خواهي همدوش با واقع‌گرايي و به تعبيري واقع‌گرايي آرما‌ن‌ خواهانه مي‌باشد. حركت همه‌جانبه و بي‌وقفه به سمت توسعه‌اي پايا و ماندگار با تاكيد بر ارتقاء سطح علمي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي، هويتي كشور مشاهده توسعه كشور در دل مناسبات اجتماعي و سياسي حاكم بر جهان و منطقه و ارايه چشم‌اندازي از جايگاه ايران در منطقه، جهان اسلام، روابط بين‌الملل. نگرش فراگير به توسعه ذيل مراعات ارزش‌هاي جامعه (اسلامي، انقلابي، ملي، اخلاقي)، مباني اجتماعي مورد اهتمام در كشور (مردم‌سالاري ديني، عدالت اجتماعي، آزادي‌هاي مشروع، حفظ كرامت و حقوق انسانها، امنيت اجتماعي و قضايي) و مقتضيات و ويژگي‌هاي جامعه ايراني (فرهنگي، جغرافيايي و تاريخي) بي‌گمان طرح مفاهيمي تا بيست سال آينده ايران طلوع خواهد كرد كه پي‌گيري مجدانه مفاهيم بنيادين مطرح در آن به وجهه همت مجموعه وسيعي از نخبگان و متخصصان جامعه بدل شود. ايجاد شرايط لازم براي مديريت جامعه به سمت توسعه بر اساس روشي درون‌زا و غير دستوري كه به علاقه‌مندي وسيع‌تر متخصصان و نخبگان جامعه براي مشاركت در فرآيند توسعه و همكاري بيشتر براي پذيرش الزامات آن از جانب خود و موجه‌سازي آن براي مردم منجر مي‌شود. كوتاه سخن آن كه تعقيب اهداف توسعه‌اي چشم‌انداز هنگامي ميسر خواهد شد كه فضاي تنفس لازم براي نگرش توسعه‌اي د ابعاد كلان جامعه (آن گونه كه در سند مورد تاكيد قرار گرفته است) فراهم آيد. فراهم آمدن فضايي اين گونه‌اي تنها هنگامي در عمل محقق و ميسر مي‌گردد كه حضور موثر نخبگان و متخصصان در عرصه‌هاي تصميم‌گيري و تصميم‌سازي به هوشمندي سيستماتيك فرآيندهاي توسعه محور در سطوح مختلف ختم شود. نبايد از نظر دور داشت كه گام زدن در اين سمت و سوي به ايجاد رابطه‌اي تقابلي مي‌انجامد كه در آن هم بخش‌هاي توسعه‌اي سند چشم‌انداز به شيوه‌اي منطقي و بر اساس متدي علمي تعقيب و دنبال مي‌گردد و هم سطح عينيت گرايي نخبگان و متخصصان گسترش مي‌يابد و به آشتي آنان با واقعيت‌هاي ملموس و عيني جامعه به جاي تئوري پردازي‌هاي بي‌ارتباط با شرايط واقعا موجود منجر مي‌شود. سياست روز روزنامه سياست روز در سرمقاله امروز خود با عنوان « پيشرفت‌هاي هسته‌اي نماد اقتدار جهاني ايران» به قلم قاسم غفوري آورده است:جشن بزرگ هسته‌اي ملت ايران ديروز در سراسر كشور برگزار شد تا نمادي بر اقتدار ملي ملت و پيشرفت‌ها و توانمندي‌هاي علمي دانشمندان كشورمان باشد. اين جشن كه با خبرهاي خوش هسته‌اي ،نظير آغاز نصب 6 هزار سانتريفيوژ جديد از يك سو و پيشرفت‌هاي علمي و تحقيقاتي در عرصه استفاده صلح آميز هسته‌اي از سوي ديگر ، از زبان دكتر محمود احمدي‌نژاد رئيس‌جمهور- در تاسيسات هسته‌اي نطنز- همراه بود ،سندي روشن برتوانمندي‌هاي انديشمندان ومتخصصان كشورمان در زمينه‌هاي علمي و بهره‌گيري از فن‌آوري روز جهان است. 1- ايران همواره تاكيد داشته و دارد كه فعاليت‌هاي هسته‌اياش در راستاي اهداف صلح آميز درچارچوب قوانين آژانس بين‌المللي انرژي اتمي است. پيشرفت‌هاي هسته‌اي كشورمان مي‌تواند به نوآوريهاي ارزنده و فراگيري در زمينه‌هاي علمي، پزشكي، كشاورزي، صنعتي و در يك كلا‌م توسعه و پيشرفت كشور، منجر گردد. 2- تاثير پيشرفت‌هاي هسته‌اي ايران در عرصه منطقه‌اي امري است قابل توجه ؛ ايران به عنوان كشوري كه توانسته بدون وابستگي به قدرت‌هاي بزرگ به دانش روز هسته‌اي دست يابد، اكنون به الگويي براي كشورهاي منطقه و كل جهان اسلا‌م تبديل شده و گرايش كشورهاي منطقه نظير تركيه، امارات، اردن، مصر، عربستان و بسياري از كشورهاي اسلا‌مي به داشتن و بومي ساختن دانش هسته‌اي را مي‌توان الگو ‌برداري آشكار از جمهوري اسلا‌مي ايران دانست. 3- جمهوري اسلا‌مي ايران با تكيه بر دانش هسته‌اي بومي نه تنها درعرصه منطقه‌اي بلكه در عرصه جهاني نيز به جايگاهي والا‌ دست يافته است،اين كه ايران توانسته بدون وابستگي به خارج و به رغم كارشكني‌هاي غرب، به فن‌آوري هسته‌اي روز دنيا دست يابد، موقعيتي برتر براي كشورمان در ميان كشورها و سازمان‌هاي بين المللي به ارمغان مي آورد. اعتراف آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و نهادهاي بين‌المللي، برماهيت صلح آميز و بومي فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران، سبب شده تا جهانيان، كشورمان را به عنوان كشوري مستقل و آزاد با قابليت‌هاي بزرگ علمي بشناسند و گستردگي همكاري با كشورمان را خواستار شوند . هر چند غرب با جوسازي در شوراي امنيت و جنگ تبليغاتي به مبارزه با فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران برخاسته اند ، اما جهانيان مغرضانه بودن اين سياست‌ها را باور دارند و دانش هسته‌اي را حق ايران مي‌دانند. نكته مهم آنكه، ايران با دستيابي به دانش روز هسته‌اي ،سناريوي غرب براي انحصار سوخت هسته‌اي را با شكست مواجه ساخت كه كاركردي بزرگ در عرصه بين‌الملل ارزيابي مي شود. در مجموع مي‌توان گفت كه پيشرفتهاي ايران در دست‌يابي به دانش و فن آوري روز هسته‌اي با محوريت كاركردهاي صلح‌آميز از يك سو زمينه‌اي براي حركت فراگير و سريع در عرصه توسعه داخلي و از سوي ديگر به عنوان نماد اقتدار جهاني ايران مولفه‌اي مهم درتحقق اهداف منطقه‌اي و بين‌المللي ايران است كه به رغم سياست‌هاي خصمانه غرب به آنها دست يافته ؛ ملت ايران نشان داده است كه با تكيه بر اصل خود‌محوري و عدم تكيه بر خارج، براي حركت فراگير در مسير توسعه گام برمي‌دارد و در اين راه تسليم هيچ قدرتي نمي گردد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 681]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن