تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833413007




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

الگوی جوانمردی


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: الگوی جوانمردی به ياد سيروس قايقران   وي طي حادثه رانندگي غروب زندگي‌اش رقم خورد      سال شمار زندگي :  سيروس قايقران - فرزند زكريا (پرويز) - متولد 1/11/1340 در بندر انزلي و محله كلوير - فوت در نوروز سال 77 به همراه خانواده خود به انزلي آمد و 18 فروردين همان سال در راه بازگشت به تهران در محور امامزاده هاشم رشت طي حادثه رانندگي غروب زندگي‌اش رقم خورد و به همراه پسر خردسالش «راستين» قايقران به ديدار معبود شتافت.    

   محل تحصيلات : بندر انزلي - شغل پدر : كارمند تربيت بدني - شغل مادر : خانه دار - داراي 4 برادر به اسامي آقايان عبدا... ، ناصر ، نادر و حسين و داراي 2 خواهر - فرزند وي راستين قايقران متولد 6/1/1369 ، در حادثه رانندگي ذكر شده  فوت نمود. همسر وي خانم افسانه اسدان مي باشند. عضو باشگاههاي : ملوان و استقلال انزلي ، الاتحاد قطر و كشاورز تهران مربيان وي در گيلان : بهمن صالح نيا ، احمد صومي ، غفور جهاني ، مجيد جهانپور ، نصرت ايراندوست مربيان وي در تيم ملي : مرحوم پرويز دهداري ، مهدي مناجاتي ، علي پروين ، ناصر ابراهيمي ، بهمن صالح نيا ، رضا وطنخواه سابقه ملي : وي در 100 مسابقه شركت داشت كه 43 بازي ، رسمي بوده است. در 21 بازي كاپيتان تيم ملي بوده و 14 گل براي تيم ملي به ثمر رسانده است كه بهترين آنها به تيم كره جنوبي در نيمه نهايي بازيهاي آسيايي 1990 پكن بود. اولين بازي ملي را در 30 دي ماه 1363 برابر يوگسلاوي و آخرين بازي ملي را در 26 فروردين 1372 برابر بوسني انجام داد. اولين كاپيتاني تيم ملي را در 11 آذر 1367 برابر قطر به عهده گرفت. سابقه مربيگري : كشاورز تهران ( با اين تيم به مقام سوم ليگ كشور رسيد) - مسعود هرمزگان افتخارات : قهرمان جام حذفي كشور و گروه مقدماتي آسيا با ملوان - نايب قهرماني ليگ استاني قدس با منتخب گيلان - مقام سومي در جام ملتهاي آسيا 1998 - قهرمان بازيهاي آسيايي پكن 1999   زندگينامه : زنده ياد سيروس قايقران در اول بهمن ماه 1340 در محله كلوير بندر انزلي پا به عرصه هستي نهاد. سيروس از همان ابتداي كودكي به فوتبال در زمينهاي خاكي كلوير روي آورد و با استعداد درخشانش به عضويت تيم فوتبال منتخب آموزشگاهها در آمد. وي در سن 16 سالگي در سال 1356 موفق شد به عنوان يكي از مهرهاي اصلي در تيمهاي نوجوانان و جوانان ملوان استعدادهاي خود را به نمايش بگذارد و با مهارتهاي منحصر به فردش ملوان را به رتبه قهرماني باشگاههاي گيلان رساند. وي در سالهاي 57 تا 63 افتخارات زيادي را براي ملوان و گيلان به ارمغان آورد مانند دو گلي كه وارد دروازه پرسپوليس كرد و يا گل زيبايي كه وارد دروازه تيم منتخب مازندران نمود. در اين دوران وي به عنوان يك بازيكن استثنايي  با ويژگيهاي اخلاقي عالي و منش پهلواني در ميان عموم مردم محبوب گرديد. وي آنقدر متواضع و افتاده بود كه همه افراد به او علاقمند بودند . لبخندهاي صميمي اش هيچگاه از لبان او دور نمي شد و قلبش مانند دريا پاك و بي آلايش بود. سيروس در سال 1363 به تيم ملي دعوت شد و در سال 66 تنها فوتباليست شهرستاني بود كه شادروان دهداري بازوبند پرافتخار كاپيتاني تيم ملي ايران را به بازوان او بست. در سال 67 در جام ملتهاي آسيا در قطر ، تيم ملي ايران با رهبري سيروس به مقام سومي دست يافت و در سال 69 تيم ايران را با گلهاي زيبايش پس از 20 سال به قهرماني در بازيهاي آسيايي پكن رساند.  سيروس در آن دوران نه تنها در ايران بلكه در آسيا و اروپا هم به عنوان يك بازيكن استثنايي مطرح گرديد و با وجود داشتن پيشنهاد از تيمهاي آلماني به الاتحاد قطر پيوست. سيروس در اوج شهرت هرگز مغرور نشد و اصالت خود را فراموش نكرد و بعد از مدتي بازي در قطر ، مجددا به تيم اول خود ملوان پيوست و اين تيم را قهرمان جام حذفي و راهي مسابقات آسيايي كرد. سيروس در سال 72 به عنوان بازيكن و سپس مربي به تيم كشاورز تهران پيوست و نتايج قابل توجهي بدست آورد. وي سپس به تيم دسته دومي مسعود هرمزگان پيوست و مدتي در آنجا مشغول به مربيگري شد . در سالهاي 76 و 77 سيروس بارها تمايل خود را براي بازگشت به ملوان به عنوان بازيكن يا مربي اعلام كرد. اما در اوايل سال 77  كه وي براي تعطيلات نوروز همراه خانواده اش به انزلي آمده بود در بازگشت و در حاليكه همراه فرزند، همسر و برادر همسرش در اتومبيل رنوي خود عازم تهران بود در حوالي امامزاده هاشم با كاميون خاور تصادف نمود كه منجر به فوت وي و فرزندش گرديد. روحشان شاد و قرين رحمت باد. قايقران چرا محبوب شد : وي الگوي جوانمردي و كمك به نيازمندان بود. تنها كاپيتاني كه در شرايط آن زمان كه همگان شهرستانيها را مورد تمسخر و آزار و اذيت قرار مي دادند با خلاقيتها و مهارتهاي خود به كاپيتاني تيم ملي رسيد. مردي كه در عين بزرگي همچنان افتاده و متين بود و درد مردم بينوا را مي فهميد. مردي كه بسيار پنهاني صدقه مي داد و در كارهاي خير شركت مي كرد. وي شبها در تاريكي محض سراغ بينوايان را مي گرفت و ناني در سفره شان مي گذاشت تا در شبهاي بندر هيچ كس گرسنه نخوابد. مردي كه چهره سيه چرده اش هميشه با گلخنده اي همراه بود. مردي كه به اروپا نرفت تا ثابت كند  به عشق صياداني كه هر غروب با پاهاي ورم كرده از دريا برمي گشتند انزلي را با دنيا عوض نمي كند. سيروي هيچگاه غرور جلوي چشمانش را نگرفت و خاكي ماند. سيروس عشق خاصي به انزلي و ملوان داشت. خودش مي گفت : بهترين مطلبي كه درباره من در مطبوعات نوشته شده اين است " عجب قايقراني دارد اين ملوان " . سيروس سالها به عشق قوي سپيد با يك پيراهن خيس در باتلاق انزلي دويد و اصلا به اين فكر نكرد كه جز سفيد رنگهاي ديگري هم در اين دنيا هست. او در سالهاي 1357 تا 1363 يك چمدان افتخار براي ملوان كسب كرد و مهره مار انزلي چيها در ميدانهاي دوزخي لقب گرفت.سيروس در 23 سالگي به تيم ملي دعوت شد و سه سال بعد بازوبند كاپيتاني تيم ملي را به بازوي خود بست تا به مرد مورد اعتماد دهداري در مستطيل سبز بدل شود. او در مسابقات جام ملتهاي آسيا با تيم ملي روي سكوي سوم آسيا ايستاد و 2 سال بعد هم در پكن با گل زيبايش پرنده خوشبختي را روي شانه هاي تيم ملي نشاند تا ايران قهرمان آسيا شود. سيروس با غرور بيگانه بود و پس از بازگشت از چين پيشنهادات چرب و نرم ژرمنها را جدي نگرفت و به آن سوب آبها رفت تا مدتي دشداشه پوشهاي قطري را با آرپيجي هاي خود به هوا كند. قايقران فوتبال ايران پس از بازگشت از قطر دوباره پيراهن سفيد عزيز را به تن كرد تا با ديگر ملوانان ، قهرمان جام حذفي ايران شود و اينگونه خزر را عاشقتر كند. و حالا چندين سال است كه او زير خاك نمناك بندر خفته است اما هنوز عكسش روي ديوار تمام مغازه هاي شهر و يادش در قلب تمام آدمهاي نجيب شمال ماندگار شده است. خاطرات آنان كه با سيروس بودند : پرويز قايقران ( پدر ) : آيا ورزشكار تا زماني كه زنده است عزيز است ؟ هيچكس از تهران و مركز استان نيامده كه حالي از ما بپرسد  يا كمكي به ما بكند. او اولين فرزندم بود. غروب موقع اذان به دنيا آمد. اولين سالي كه به تيم ملي دعوت شد با محمود فكري به تهران رفت و دو روز بعد با گرمكن و بي پول برگشت. چيزي به ما نگفت اما چند روز بعد فهميديم كه لباسهاي آنها را در اردو زدند تا آنها ديگر در تمرينات حاضر نشوند. اخلاقش عالي بود. او از نظر مالي كمكي به من نكرد ولي بعدها متوجه شدم كه پولها را به مردم نيازمند مي داد. دوستان دورو نگذاشتند كه در دوران بازيگري و مربيگري ، آب خوش از گلويش پايين برود. خدا او را بيامرزد. محمد احمدزاده : اغلب دوران ورزشي ام را در كنار سيروس بودم. از نوجوانان ملوان گرفته تا اردوي تيم ملي. ضمن آنكه با هم از ملوان جدا شديم و به تهران رفتيم.سيروس بچه خونگرمي بود و هيچوقت لبخند از لبانش دور نمي شد. سيروس براي بزرگتر همه چيز داشت اما خودش يك مقدار سهل انگاري مي كرد. متاسفانه نسبت به همه چيز بي تفاوت بود. او بچه خاكي و با صداقتي بود و فكر مي كرد همه مثل خودش صاف و ساده اند. آخرين بار 20 روز قبل از فوتش او را ديدم. برايم خيلي عجيب بود كه متحول شده ، حسرت جواني اش را مي خورد و تازه متوجه دوستيهاي خود با اين و آن و اطرافش شده بود. مي خواست متحول شود و به فوتبال بازگردد. خدا بيامرز پاسهاي دقيق و شوتهاي سنگيني داشت. او با كاپيتان شدنش حق من و همه شهرستانيها را گرفت. ظاهر و باطنش يكي بود. انزلي را با هيچ شهري عوض نمي كرد. يكسال به تيم ملي دعوت شدم و در اردو خيلي عذاب كشيدم. رقابت سنگين بود و شهرستانيها پشتيباني نداشتند، تازه فهميدم كه غفور و سيروس چه كشيده اند. اگر آقاي گل ليگ نمي شدم مرا دعوت نميكردند. آنها ما را به زحمت تحمل مي كردند. سيروس هميشه با خونسردي و جوانمردي با همه رفتار مي كرد. يادش بخير و روحش شاد. بهمن صالح نيا : من هميشه به نام ملوان افتخار مي كنم چرا كه نام ملوان عامل شناسايي بندر انزلي در سطح كشور شده است و اين امر با زحمات و تلاش بازيكنان بزرگي چون سيروس محقق شده است. از افتخارات ديگر انزلي راهيابي چند بازيكن از اين خطه به تيم ملي بوده است كه با توجه به اوضاع آن زمان براي شهرستاني ها بسيار ارزشمند بود. من هميشه قايقران را مثل فرزندم دوست داشتم. او با آن چهره خندان و سيه چرده خود به ما پيوست بچه بسيار محجوب و خجالتي بود.او افتخار زيادي براي ما آفريد اما متاسفانه هرگز از تمام توان خود استفاده نكرد. به او گفتم تهران نرو. آنجا آدم ها همديگر را نمي شناسند و رقابت ناجوانمردانه زياد است. پيشنهاد كردم به ليگ تركيه برود.من نمي بخشم آنهايي را كه با راه انداختن تيمهاي كذايي و بي هويتي چوان كشاورز و بانك تجارت و... باعث از هم پاشيدگي تيمهاي اصيل شدند. آرزو دارم جوانان امروز از سوابق و افتخارات سيروس الگو بگيرند . او وقتي تمرين شوت انجام مي داديم توپهايمان را با شوتهايش پاره مي كرد. مرحوم دهداري ( معلم اخلاق ) هميشه مي گفت اگر سيروس كمي منظم تر باشد مي تواند يكي از بهترينهاي فوتبال ما باشد. دهداري توجه خاصي به نظم و اخلاق داشت. بحث من و دهداري با بقيه هميشه اين بود كه ورزشكار بايد از هرجهت الگو باشد راه رفتن، صحبت كردن و... . حتي يكبار مرحوم دهداري قصد نداشت مرحوم قايقران را به اردو ببرد كه من مانع شدم. او مي گفت اين جوان خيلي بي تفاوت است. من سيروس را به اتاقم بردم و ساعتها با او صحبت كردم. سيروس هم در نظم و انضباط هماني شد كه مي خواستيم و بازوبند كاپيتاني را بدست آورد. سيروس در زمان پروين به دلايل غير فني از تيم ملي خط خورد. او را جلوي مغازه مرحوم طلاكار ديدم. گفتم سيروس تو به ما كمك كن ، نه من به تو. تازه از قطر آمده بود گفتم بيا ملوان براي تو برنامه تنظيم مي كنم. دوست دارم دوباره تو را در تيم ملي ببينم. سيروس به من قول داد . هرروز صبح خودم به او در كنار دريا تمرين ميدادم و شبها به خانه اش سر مي زدم. او خيلي در اين ايام به ملوان كمك كرد. بهترين خاطره ام 2 گل زيبايي است كه در اين دوران به پرسپوليس در انزلي زد . او دوباره به تيم ملي دعوت شد و آن گل زيبا را به كره زد. بعدها در بندر عباس او را ديدم. مدتي بعد پيغام داد كه ميخواهم به ملوان بيايم  و با شما كار كنم كه موافقت كردم اما من سال بعد به چوكا پيوستم و ....  خدا رحمتش كند و به خانواده اش صبر بدهد. گزيده اي از بيانيه جمعي از هواداران ملوان : سيروس جان ، ظهر روز خاكسپاريت در استاديوم انزلي همه داد زدند " سيروس بيا اينجا " ؛ ولي اينبار تو درون جعبه چوبي و روي دست مردم به پيش آنها رفتي. وقتي احمدرضا عابدزاده خودش را به تو رساند و بغلت كرد و اشك ريخت همه داد زدند " قايقران،قايقران " . سيروس جان ، هنوز هم هواداران با شعار " قايقران ، روحت شاد " پشت تمام حريفان را مي لرزانند. سيروس جان، آسوده بخواب. ملوان تو هنوز سرپاست. تمامي مطالب بر گرفته شده از كتاب طلوع و غروب يك قهرمان مي باشد..   منبع:روزنامه قدس





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 605]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن