واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوستعوامل پیدایش آرامش (2) قسمت اول (تعبیر عاشقانه ی اشکال) ترس، از عوامل مهم اضطراب است. موقعیتهاى هراسانگیز زندگى، ما را مضطرب مىكند و آرامش ما را از میان مىبرد و ما را به جاى رویارویى با مشكل و حادثه ی ناگوارِ پیشآمده به فرار از آن فرا مىخواند. ترس، قدرت تصمیمگیرى را در ما كاهش مىدهد و افزون بر تأثیرات جسمى همچون، تپش قلب و عرق سرد، روح و اراده ی ما را نیز سست مىكند كه در نتیجه ی آن، احساس عدم توانایى به ما دست مىدهد و به دنبال پناهگاه و گریزگاهى مىگردیم و چون روانه شویم و از مقابله بگریزیم، به ناامیدى و بىاعتمادى به خود، منتهى مىشود.روایات، براى فرار از این حلقه ی بسته و گریز از آن، دو راهِ حل به ما مىنمایانند:الف) راه حل عملىدرباره ی این شیوه، امام على(ع) مىفرماید:إذا هِبت أمراً فَقَعْ فیه؛ فإن شدّة توّقیه أعظم مِمّا تَخاف منه(1)هرگاه از چیزى ترسیدى، خود را در آن بیفكن كه سختى حذر كردن، بزرگتر از چیزى است كه از آن مىترسى.گفتنى است كه این رویارویى و تمرین، باید مكرّر، تدریجى و مستمر باشد و از كم به زیاد و پایین به بالا صورت گیرد؛ یعنى از حادثههاى كوچكتر و هراسهاى كمتر آغاز كند همچون تمرینهاى ورزشى.مثالهایى از این دست را مىتوان در جریان یك اردوى كوه نوردى، نوشتن مقاله و خواندن آن در سر صف و یا ترس از شب و تاریكى و گورستان عملى ساخت.
ب) راهحل فكریراه حل فكرىِ بركندن از ترس و غلبه بر اضطرابهاى حاصل از آن، همان است كه در عامل قبلى یعنى ذكر و یاد خدا گفتیم. همچنان كه قوّت ایمان و یقین كه در عامل نخست بدان اشاره شد، مىتواند در اینجا نیز كارساز باشد. شناخت درست خدا و زنده داشتن این شناخت و باور در درون جان، به ساختن درست شخصیت انسان مىانجامد و امام على(ع) به این دو اشاره كرده است:الجُبنُ والحِرصُ والبُخل غَرائزُ سُوءٍ یَجْمَعُها سوءالظنِ باللَّه سبحانه(2)ترس و حرص و بخل، خوىهاى بدىاند كه از بدگمانى به خداى سبحان سرچشمه مىگیرند.و نیزشِدَّة الجُبن مِنْ عَجزِ النَّفسِ و ضَعفِ الیَقین(3)ترس زیاد، از ناتوانى نفس و كمى اعتقاد به خداوند است.انسانهایى این چنین، حتى ترس را به یك عامل موفقیت، تبدیل مىكنند و شكست را مقدمه ی عبرت گرفتن و پیروزى مىدانند. آنان حتى از نشان دادن اضطراب خود و جلوه ی ترس خود، بیمى به دل راه نمىدهند و ترس را انگیزهاى براى تلاش بیشتر مىدانند. ترس از مردود شدن را عامل شبْبیدارى و درس خواندن می دانندو ترس از فقر را انگیزه ی كار و تلاش و یاترس از مقبول نیفتادن را موجب رشد دادن استعداد و كمالات نهفته ی خود مىسازند.
2)خوش بینىزنگ انشاى مدرسه را پیش خود تجسّم كنید. هرگاه رضا انشا مىخواند، ردیف آخر كلاس، همگى لبخند مىزنند. رضا نیز لبخند مىزند و آن را تشویقى براى خود مىبیند و نه پوزخندى به تمسخر.انسانهاى خوشبین، لبخندها را تشویق و تعظیمها را احترام و دستْ تكان دادنها را ابراز محبت مىبینند. آنان با خوشبینى، افكار منفى، خیالبافى و تفسیرهاى بدبینانه از واقعیتها و رفتارهاى دیگران را از ذهن و اندیشه ی خود مىرانند و بدین شیوه، یكى از مهمترین عوامل اضطراب و ناآرامى را از خود دور مىكنند. آنان نه از سر غفلت كه از روى تغافل، اندكى خوشبینى را همراه چشم خود مىسازند تا قلب و دل خود را راحت نمایند.خُذْ مِنْ حُسنِ الظَنِّ بِطَرفٍ تَروحُ به قَلْبُكَ ویَروحُ به أمرُك(4)از خوشبینى بهرهاى برگیر تا با آن دلت آرام گیرد و كارت پیش رود.من لم یحسن ظنّه استوحش من كلّ احد(5)كه اگر چنین نكنند و به همه بدبین باشند، از هرچیز و هر كس، وحشت مىكنند و بدینسان تنها مىمانند.انسان خوشبین، هر صدایى را علیه خود نمىداند و هر حركتى را مخالفخودنمىپندارد و از این رو نه مىترسد و نه ناآرامى مىكند. او به دیگران اعتماد مىورزد و در حلّ مشكلات خود از دیگران نیز یارى مىجوید و خود را در چنگال ترس و اضطراب و دورى از همگان گرفتار نمىسازد. او از شخصىسازى مشكلات خود ودورى از گروه و اجتماع، خوددارى مىكند. چنین شخصى، به انجام نرساندن كار و مسئولیت را زشت مىشمرد، نه كمك خواستن از دیگران را.گفتنى است كه دایره ی خوشبینى، بسته به صلاح و فساد محیط و اجتماع، تنگ و گسترده مىشود و این عقل و خردِ انسان است كه با توجه به متغیّر مستقل خوبى و بدى جامعه، بتواند متغیر تابع آن، یعنى خوش بینى و بدبینى را تنظیم كند. امام على على(ع) فرمود:إذا اسْتَولَى الصَّلاحُ عَلى الزَّمان و أهلِه، ثُمَّ أساءَ رَجُلٌ الظَنَّ بِرَجلٍ لَم تُظهَر منه حوبَةٌ فَقد ظَلَم و إذا اسْتَولَى الفَساد عَلى الزَّمان و أهله فَأحسن رَجلٌ الظنَّ بِرجلٍ فَقد غرّر(6)هرگاه درستى و پاكى بر روزگار و مردمش حكمفرما شد، اگر كسى به دیگرى - بىآن كه گناهى از او پدیدار شود - گمان بد برد، ستم كرده است و هرگاه فساد بر روزگار و مردم آن، چیره شد، اگر كسى به دیگرى گمان نیك برد، فریب خورده است.در مقاله ی بعد به ایراد مباحث«بی تکلفی»،«راستی وصفا»و«خیر ونیکی»در سلسله مقالات پیدایش آرامش می پردازیم.ادامه دارد...پی نوشت ها:1)نهجالبلاغه، حكمت .2) غررالحكم، ح 18373) همان، ح 57734)بحارالأنوار، ج 78، ص 2095) میزان الحكمة با ترجمه فارسى، ج 7، ص 3394 (ح 11534 )6) نهجالبلاغه، حكمت 114نویسنده:عبدالهادى مسعودى : از زندگی لذت ببرید !!! این خداوند است!!! اسلام و سلامت روان مواظب باشید : استرس همیشه در کمین شماست 20 روش موثر برای شکست افسردگی خود را رها ساز شادی، بهترین داروی جسم و روان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 801]