تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837557440
حضرت آیت اللّه آقاى حاج سید هاشم رسولی محلاتی دامت برکاته
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حضرت آیت اللّه آقاى حاج سید هاشم رسولی محلاتی دامت برکاته
اینجانب سیّد هاشم رسولى محلّاتى به سال 1348 قمرى در شهرستان محلّات متولد شدم. دوران كودكى تا دوازده سالگى را در محلّات سپرى كردم و تحصیلات ابتدایى را در آنجا نزد برادران مجد كه هر دو معلّم بودند، فرا گرفتم. پس از آن به همراه مرحوم پدرم كه از عالمان محلّات و از شاگردان حاج شیخ عبدالكریم حائرى(ره) بود، به قم آمدم و تا كلاس ششم ابتدایى در مدرسه باقریّه كه در جنوب مدرسه فیضیّه قرار داشت و تحت نظر مرحوم برقعى اداره مىشد، تحصیل كردم. سپس در اثر تشویق مرحوم پدرم به تحصیل علوم اسلامى پرداختم.آن روزها مصادف بود با آغاز جنگ جهانى دوم و حمله آلمانها به انگلیس، فرانسه و شوروى. به همین علّت، در كشور ما هم تنگناهایى وجود داشت و حوزه علمیّه قم نیز در اثر فشارهاى رضاخانى و به دنبال آن درگذشت آیةاللّه العظمى حائرى(ره) دچار نابهسامانى شده بود وشمار محصّلان و عالمانى كه در قم تحصیل مىكردند، اندك شد؛ بهطورى كه بسیارى از مدارس دینى قم از جمعیّت طلّاب خالى شده بود و قسمتى از حجرههاى مدرسه فیضیّه و دارالشّفاء كه از بهترین مدارس به شمار مىآمدند، نیز خالى از طلبه بود.تبلیغات شدید دولت وقت بر ضدّ روحانیّت و فشارهاى رضاخان سبب شده بود كه علاقهمندان به تحصیل علوم اسلامى بسیار اندك و انگشت شمار باشند. با اینكه ورود ما به مدرسه فیضیّه تقریباً هم زمان با فرار رضاشاه بود، ولى باز هم محصّلان علوم دینى بسیار كم بودند تا جایى كه خود من براى پیدا كردن استاد و هممباحثه براى درسهایى كه مىخواندم، دچار زحمت بودم؛ امّا خوشبختانه در همان ماههاى نخست طلبگى توفیق یافتم كه با آیةاللّه حاج مصطفى خمینى هممباحثه شوم. گفتنى است كه ایشان نیز بر اثر تشویق پدر بزرگوار خود به خواندن دروس حوزوى مشغول شده بود. چندى نگذشت كه جوّ اختناق رضاشاهى شكسته شد و مردم ستمدیده و سرخورده از مظاهر تمدّن غربى به مراسم مذهبى و علوم دینى گرایش پیدا كردند و این سبب شد كه چند طلبه دیگر نیز به هم مباحثهها و هم درسهاى ما در مدرسه فیضیّه افزوده شود كه از آن جمله است شیخ جلال برهانى و شیخ احمد فردوئى كه هر دو از طلبههاى خوش استعداد و با پشتكار، بودند؛ ولى متأسّفانه هر دو در اثر ابتلا به بیمارى قلبى درگذشتند.یكى از دوستان و همبحثهاى ما حجّة الاسلام والمسلمین آقاى حاج شیخ محمد فاضل لنكرانى بود كه اكنون از عالمان و مدرّسان حوزه علمیّه قم مىباشد و تاكنون شاگردان زیادى تربیت كرده است؛ أدام اللّه توفیقاته العالیة.به هر حال، فرار رضاشاه بركات زیادى براى حوزه علمیّه قم داشت و سبب شد كه حوزه علمیّه به سرعت رونق بگیرد و مشتاقان تحصیل علوم دینى از گوشه و كنار خود را به آشیانه اهل بیت و شهر مقدّس قم برسانند تا حجرههاى خالى مدارس قم از طلبههاى جوان و مشتاق پر شود و غبار غربت از مدرسه فیضیّه و مدارس دیگر قم زدوده شود.حوزه علمیّه قم در آن زمان تحت نظر آیات عظام آیةاللّه حاج سیّد محمد تقى خوانسارى، آیةاللّه حاج سیّد محمد حجّت كوهكمرى و آیةاللّه حاج سیّد صدرالدّین صدر(ره) اداره مىشد و به حق كه این سه بزرگوار با درایت و كاردانى، ایثار و فداكارى، بهدور از هر نوع خودنمایى و خودمحورى و در نهایت اخلاص این وظیفه خطیر را بهخوبى ایفا نمودند و شاگردان بزرگى را براى خدمت به اسلام و مسلمانان تربیت كردند. با همفكرى و از خودگذشتگى خود توانستند انسجامى نیرومند و تشكّلى منظّم به حوزه علمیّه بدهند و كشور عزیز و مقدّسمان را از بحرانهایى كه در اثر جنگ و بهخصوص به دنبال ورود متّفقین پدید آمده بود، نجات دهند؛ فجزاهم اللّه عن الإسلام و أهله خیرالجزاء و جعل الجنة مثواهم والأنبیاء و الأئمّة رفقاءهم.از خاطرات فراموش نشدنى آن زمان كه خود شاهد آن بودم، نماز بارانى بود كه آیةاللّه حاج سیّد محمد تقى خوانسارى به جاى آورد و باران بسیارى آمد و موجب سربلندى مسلمانان و بهخصوص پیروان مكتب اهلبیت(ع) گردید و براى اینكه این معجزه آسمانى و عطیّه الهى تا حدّى كه میسور است از دستبرد تحریف مصون بماند - اگرچه دیگران نیز مطالبى در باره آن نوشتهاند - در اینجا مشاهدات خود را بازگو مىكنم.دقیقاً یادم نیست چه سالى بود؛ ولى همین قدر یادم هست كه اواسط بهار بود كه در اثر نیامدن باران مردم قم به شدّت دچار خشكسالى و كمبود آب شده بودند. مزارع در حال نابودى بود. مراجعه به علما و تقاضاى دعا و نماز باران روز به روز زیادتر مىشد؛ ولى آنان با توجّه به حسّاسیّت زمان و وضع خاصّى كه در ایرانوجود داشت، جرأت نمىكردند كه به این كار اقدام ورزند و امر را به دیگران محوّل مىكردند.حسّاسیّت و وضع خاصّ آن زمان اقدام به این كار را در شهر قم سخت كرده بود، زیرا از یك سو ممكن بود نیروهاى متّفقینى كه در قم به سر مىبردند و كنترل شهر را در دست داشتند با این حركت دسته جمعى و اجتماع بزرگ بیابانى مردم براى برگزارى نماز باران مخالفت كنند و عكسالعمل نشان دهند. از سویى دیگر، بههمریختگى دستگاه حكومت مركزى و نداشتن حاكمیّت و قدرت در كارها سبب شده بود تا احزاب مختلف و مذاهب گوناگون ضدّ اسلام چون بهائیت در شهرها و حتى در قم رشد كرده، مجالس و محافلى براى خود داشته باشند. در چنین شرایطى اقدام به خواندن نماز باران، بهخصوص اگر به دنبال آن باران نمىآمد، موجب تشدید تبلیغات آنان بر ضدّ اسلام و رشد بیشترشان مىگردید و احتمال خطر جدید و تازهاى را به دنبال داشت. خلاصه اینكه انجام این گونه كارها كه نیاز به برگزارى هر چه باشكوهتر و در نتیجه نیاز به تبلیغ و بسیج دقیق و حساب شده مردم داشت، با آن وضع نابهسامان و در هم ریخته مردم مسلمان كه معلول همان جریانات ذكر شده و جنگ بود، بسیار مشكل و پر خطر به نظر مىرسید.آیةاللّه حاج سیّد محمد تقى خوانسارى(ره) كه بهراستى مرد علم، ایمان و تقوا بود، با همه مشكلاتى كه این كار به دنبال داشت، پیشنهاد خواندن نماز باران را پذیرفت. در یكى از روزها كه پس از پایان درس و بحث از مدرسه فیضیّه به سوى منزل - در گذر الوندیه - مىرفتم، اطلاعیه دعوت عمومى براى برگزارى نماز باران در روز دوشنبه در صحراى خاك فرج را مشاهده كردم. وقتى به خانه رفتم و جریان را به مرحوم پدرم گفتم، ایشان گفت: براى این امر به چند تن از علما پیشنهاد داده شد، ولى نپذیرفتند و به دیگرى موكول كردند تا اینكه سرانجام ایشان پذیرفت.روز موعود با دلهره و اضطراب و نگرانى و انتظار فرا رسید و جمعیّتى در حدود دوازده تا سیزده هزار نفر از شهر سى هزار نفرى آن روز قم به سوى مصلّاى تعیین شده حركت كردند. آیةاللّه خوانسارى هم با همان هیئتى كه مستحب است؛ یعنى با عباى وارونه، پاى برهنه و تحتالحنك از مسجد امام به سوى مصلّا حركت كرد و مردم هم به دنبال ایشان از كنار پل قدیمى رودخانه كه نزدیك مسجد امام حسن عسگرى(ع) قرار داشت، وارد رودخانه شهر قم - كه در اثر خشكسالى مدّتى بود به صورت بیابانى خشك و سوزان درآمده بود - شدند و از آنجا تكبیر و تهلیل گویان به سوى خاك فرج به راه افتادند.در این میان، منافقان و بهائیان كه در صدد تضعیف اسلام و ضربه زدن به مسلمانان بودند، وقتى سیل جمعیّت مردم را دیدند كه به سوى مصلّا در حركت هستند، به منظور تحریك كردن دشمنان خود را به نیروهاى متّفقینِ مستقر در امامزاده خاكفرج رساندند و به آنان گفتند: این مسلمانان به دستور رهبران دینى خود مىخواهند دسته جمعى بر سر شما ریخته، شما را از این شهر بیرون كنند. آنان نیز با شنیدن این خبر دستور آمادهباش داده، همگى مسلّح شدند و تفنگها و توپهاى خود را به سوى جمعیّت نشانه گرفتند تا اگر كوچكترین حركتى كه نشانه حمله به تأسیسات و چادرهاى آنان باشد، از آن جمعیّت سر زند، بلافاصله دستور آتش و حمله بدهند؛ امّا با كمال تعجّب مشاهده كردند كه جمعیّت مسیر رودخانه را طى كرده، از جلو آنان گذشته هیچگونه تعرّضى به آنان نكردند و همین سبب شد تا رئیس و فرمانده آنان در صدد تحقیق برآید و ببیند كه هدف این حركت گروهى چیست؟ وقتى به او گفتند: اینان مىروند تا به صورت دسته جمعى نماز بخوانند و از خداوند باران طلب كنند، سخت متعجّب شد و گفت: مگر با نماز و دعا هم باران از آسمان مىبارد؟!به هرحال، نماز باران به امامت آیةاللّه خوانسارى با كمال خضوع و انابه به درگاه خداى تعالى برگزار شد. پس از نماز نیز مرحوم حجّة الاسلام والمسلمین آقاى حاج میرزا محمد تقى اشراقى بهترین خطیب قم در آن عصر، به منبر رفت و خطبهاى بلیغ و سخنرانى شورانگیزى ایراد كرد. برنامه آن روز در همینجا خاتمه یافت و مردم به خانه رفتند. آن روز به پایان رسید؛ امّا از باران نیامد.فرداى آن روز آیةاللّه حاج سیّد محمد تقى خوانسارى بر طبق معمول هر روز براى گفتن درس حاضر شد و پس از درس به همراه شاگردان خود و جمعى دیگر از طلّاب و محصّلان كه این بنده نیز همراه آنان بودم، به سوى باغهاى پشت قبرستان نو - قبرستانى متروكه كه مقابل پل آهنچى است - رفتیم و ایشان بر طبق سنّتى كه در نماز استسقا است با همراهان خود بار دیگر نماز استسقا را به جاى آورد، ولى بازهم باران نیامد.خوب به یاد دارم كه تأخیر باران در این دو روز چه ناراحتىهایى به بار آورده بود و چگونه بهائىها و دشمنان اسلام، مردم را در گوشه و كنار شماتت مىكردند و بعضى نقل كردند كه برخى از همین دشمنان روى پل آهنچى ایستاده بودند و به كسانى كه از داخل رودخانه عبور مىكردند، مىگفتند: مواظب باشید سیل شما را نبرد یا مىگفتند: زود بروید و چترهاىتان را از خانه بیاورید كه الان باران مىآید و لباسهاى شما را خیس مىكند و امثال این سخنان تمسخرآمیز را به زبان مىآوردند.بارى، آن روز هم گذشت و شب فرا رسید و ما طبق معمول در نماز جماعت آیةاللّه خوانسارى در مدرسه فیضیّه حاضر شدیم. در آن ایّام به مناسبتى شبها در مدرسه فیضیّه پس از نماز مغرب و عشا مجلس روضه و سخنرانى برقرار بود و طبق معمول پس از پایان نماز مغرب و عشا مرحوم اشراقى به منبر رفت. هنوز اوایل سخنان ایشان بود كه باران شروع به باریدن كرد و سبب به هم خوردن مجلس روضه گردید. آن شب باران مفصّلى آمد و خلاصه دعاهاى مردم مستجاب شد و این جریان در آن موقعیّت زمانى كه گروههاى مختلف ضدّ اسلام آزادانه مشغول تبلیغات و انحرافات خود بودند،سبب آبرومندى اسلام و مسلمانان و موجب خنثاشدن بسیارى از تبلیغات دشمنان شد. پس از آمدن باران، فرمانده نظامى متّفقین به مترجم خود گفت:به این مردم كه دعاىشان این چنین مستجاب مىشود، بگویید كه دعا كنند تا این جنگ خانمانسوز پایان پذیرد و ما به خانه خود بازگردیم.تولد، دوران كودكى و تحصیلاساتیدهجرت به تهرانفعّالیّتهاى علمىتألیفاتدرسهاى مقدّماتى را نزد پدرم (حجّة الاسلام سیّد حسین رسولى محلّاتى) و حجّة الاسلام آقارحمان محلّاتى به پایان رساندم و قسمتهاى زیادى از دو جلد شرح لمعه را نزد حضرات آیةاللّه منتظرى، آیةاللّه شهید صدوقى و حجّة الاسلام شیخ اسداللّه نوراللّهى اصفهانى خواندم. قسمت عمده معالم الاصول را نیز نزد پدرم خواندم و بخشى از مطوّل را نزد آیةاللّه شهید مطهّرى فرا گرفتم و نیز قسمتهایى از قوانین را از آیةاللّه شیخ عبدالجواد اصفهانى و قسمتى از كفایةالاصول را از آیةاللّه مجاهدى تبریزى و قسمت دیگر آنرا نزد حضرت آیةاللّه سیّد محمد باقر طباطبائى بروجردى بهره بردم. سپس در درس خارج فقه و اصول حضرت امام(ره) حاضر شدم و بیشترین استفاده درس خارج من، از ایشان بود بهطورى كه اغلب درسهاى ایشان را مىنوشتم كه الآن نسخههاى دستنویس آنها موجود است. همچنین حدود هفت سال در درس خارج آیةاللّه بروجردى(ره) حاضر شدم. در این بین مدّتى در درس تفسیر مرحوم استاد علّامه طباطبائى هم حاضر شدم و به كمك جمعى از دوستان در استنساخ تفسیر المیزان نیز شركت داشتم. همین مسئله سبب شد تا گاه گاهى برخى از مسائل پیچیده و غامض تفسیرى را در جلسات خصوصى از ایشان پرسیده، استفادههایى ببرم. تا سالى كه امام(ره) به تركیه تبعید شد، در جلسات درس فقه و اصول ایشان حضور مىیافتم و از آن پس در سال 1344شمسى و پس از تبعید حضرت امام به تركیه، ناچار به تهران هجرت كردم و در محلّه درخونگاه تهران اقامت گزیدم و در مسجد امام صادق(ع) كه تازه بنا شده بود، به اقامه نماز جماعت و بیان احكام الهى و تشكیل كلاسهاى درس براى برادران و خواهران و دانشجویان پرداختم. متأسّفانه این برنامهها با اینكه بسیار سودمند و مورد علاقه اهالى محلّ بود، بیش از حدود چهار ماه ادامه نداشت و با فوت پدرم پایان یافت. در این سالها، سفرهاى مكرّرى هم به كشور عراق داشتم و چند ماهى هم در نجف اشرف از درسهاى خارج آیةاللّه حكیم و آیةاللّه سیّد محمود شاهرودى و اساتید دیگر استفاده كردم.پدرم (حاج سیّد حسین) سالها در محلّات و قم سكونت داشت. او ایّام تحصیل را در قم و ایّام تعطیل را در محلّات به ارشاد و تبلیغ مىپرداخت. حدود سالهاى 1330 شمسى بود كه جمعى از اهالى امام زاده قاسم شمیران خدمت آیةاللّه بروجردى آمده، درخواست اعزام عالمى به امام زاده شمیران كردند و اتّفاقاً پدرم نیز همان روز براى انجام كارى خدمت وى رفته بود و این تقارن موجب شد كه مهاجرت به امامزاده قاسم شمیران به ایشان پیشنهاد شود كه با اصرار آیةاللّه بروجردى - أعلى اللّه مقامه - و پس از استخاره، مرحوم پدرم موافقت كرد و سرانجام به تهران مهاجرت كرد و در امامزاده قاسم سكونت یافت. من نیز تا زمانى كه در قم بودم، در ایّام تعطیل و بهخصوص در تابستان به جاى مرحوم پدرم به محلّات مىرفتم؛ امّا وقتى كه حضرت امام(ره) را به تركیه تبعید كردند، بنده نیز به سبب گرفتارىهاى داخلى و محدودیّتى كه از سوى ساواك برایم فراهم شده بود، نتوانستم در قم بمانم و ناچار به تهران هجرت كردم و در مسجد امام صادق(ع) - واقع در محلّه درخونگاه - به اقامه نماز و نشر احكام مشغول شدم. هنوز برنامههاى تبلیغىام سر و سامانى نیافته بود كه متأسّفانه فوت پدرم پیش آمد و این برنامه ناتمام ماند. پس از فوت وى، اهالى امام زاده قاسم نزد آیةاللّه سیّد احمد خوانسارى(ره) رفتند و از ایشان خواستند كه مرا به جاى پدرم به آنجا بفرستد. من نیز به سبب سرپرستى مادر و خواهرانم ناچار به پذیرش این پیشنهاد شدم و به همان برنامههایى كه داشتم، ادامه دادم و تاكنون نیز ادامه دارد. قبل از پیروزى انقلاب، توفیق بسیارى در تألیف، ترجمه و سایر امور علمى داشتم؛ زیرا اینجا محیطى آرام و بى سر و صدا است و براى تحقیقات علمى، مطالعه، تألیف و ترجمه جاى بسیار مناسبى است.از همان سالهاى نخست تحصیل، علاقه وافرى به مطالعه حدیث، تفسیر و تاریخ داشتم و پیوسته در كنار درسهاى صرف، نحو، فقه، اصول و سایر درسها و نیز در اوقات فراغت، از مطالعه كتابهاى تاریخى، تفاسیر شیعه و سنّى و احادیث اهلبیت(ع) غافل نبودم و به همین دلیل، پیوسته در صدد تهیّه كتابهایى در این زمینهها بودم؛ ولى متأسّفانه همواره با این مشكلات مواجه بودم:1. نداشتن بودجه كافى براى تهیّه كتاب؛ 2.كمبود این گونه كتابها در آنروزگار؛ 3.وجود اغلاط فراوان و نامناسب بودن چاپهاى سنگى كتابهاى مورد نظر.به هر صورت، در اثر مراجعه به كتاب فروشىها و كتابخانههاى عمومى با برخى از كتاب شناسان و اساتید فنّ تصحیح و طبع كتاب آشنا شده و از كمكهاى فكرى آنان در راه رفع نیاز خود استفاده كردم كه به عنوان نمونه باید از جناب آقاى حاج حسین مصطفوى كتابفروش و آقاى اسحاقى قمى نام ببرم كه از راهنمایىهاى ایشان در آن زمان تشكّر كنم.از جمله دوستانى كه در این رابطه پیدا كردم و استفادههاى بسیارى از ایشان نمودم، حجّة الاسلام آقاى حاج سیّد فضل اللّه طباطبائى یزدى - وفقه اللّه تعالى - بود كه سابقه و تجربهاى مفید در امر تصحیح و طبع كتاب و بهخصوص كتابهاى حدیثى داشت و خود نیز اهل فنّ حدیث و تصحیح و طبع این گونه كتابها بود. دوستىِ ایشان براى من، نعمتى بزرگ و بهراستى غنیمت بود و سبب توفیقات بسیارى براى من شد و از این نظر حقّ زیادى به گردن من دارد.ایشان در حدود سالهاى 1330 و 1331 شمسى به تصحیح و چاپ كتاب عللالشّرائع مرحوم شیخ صدوق(ره) مشغول بود و پیوسته از نامنظّمى چاپخانهها و مشكلات طبع كتاب و بهخصوص كتابهاى حدیثى و دینى انتقاد مىكرد و در فكر تأسیس چاپخانه مجهّزى براى چاپ كتابهاى حدیثى و معارف اصیل اسلامى بود و پس از اینكه این فكر را با بنده و برخى از دوستان دیگر در میان گذارد، ما هم وى را تشویق كردیم و با همّت و پشتكارى كه داشت و نیز تخصّص و سابقهاى كه دراین كار كسب كرده بود، تصمیم گرفت كه از علاقهمندان به طبع و نشر كتابهاى دینى و نشر آثار علماى اسلام دعوت به عمل آورد. در آن جلسه مخارج اوّلیّه تأسیس چاپخانه و خرید ماشین چاپ و دیگر وسایل را تخمین زده، براى تأمین آن، مخارج تخمینى را به صد سهم تقسیم كرده، تقاضاى خرید سهام از دوستان نمود.در آن جلسه كه با حضور حجّة الاسلام تربتى - از گویندگان و خطیبان پرسوز قم - و حجّة الاسلام آقاى آقامیرزا ابوالقاسم دانش آشتیانى، اینجانب و جمعى دیگر برگزار شد، سهامى بدین منظور خریدارى شد و خود ایشان و برادرشان حاج سیّد اسداللّه طباطبائى كه از كتابفروشهاى باسابقه قم هستند، نیز سهام عمدهاى را خریدارى كردند و بدین ترتیب، چاپخانه علمیّه قم كه كتابهاى زیادى را در سالهاى اخیر چاپ كرده است، تأسیس شد.پس از تأسیس چاپخانه، آقاى طباطبائى دعوت دیگرى از بنده و چند نفر از دوستان از جمله حجّة الاسلام آقامیرزا محمد حسین دانش آشتیانى و حجّةالاسلام آقا حاج شیخ على سهرابى خمینى - دامتوفیقه - به عمل آورده، پیشنهاد تأسیس شركتى براى چاپ كتاب داد كه مورد قبول و تصویب دوستان قرار گرفت. بدین منظور، نسخهاى از كتاب مناقب ابنشهر آشوب كه كتاب نفیسى بود و داراى چاپ سنگى مغلوطى بود، تهیّه شد و پس از تصحیح و توضیح لغات و پاورقى به عنوان نخستین كتاب در این چاپخانه به چاپ رسید و براى تصحیح و پاورقى هم قرعه فال به نام اینجانب و آقاى دانش آشتیانى زدند و بدین ترتیب، نخستین كار تصحیح این حقیر از همان روز شروع شد كه در چهار جلد به طبع رسید و پس از آن دارالسّلام میرزا حسین نورى و سپس كشف الغمّه مرحوم اربلى را كه به سرمایه كتابفروشى حقیقت تبریز چاپ شد، تصحیح كردم.الف) بخش اوّل آثارى است كه با تصحیح و تعلیق و پاورقى اینجانب به چاپ رسیدهاند به ترتیب عبارتاند از:1.تفسیر مجمع البیان، علّامه طبرسى، علمیّه اسلامیّه، دَه جلد؛ 2.تفسیر نورالثّقلین، شیخ عبد على حویزى، چاپخانه علمیّه قم، پنج جلد؛ 3.تفسیر عیّاشى، چاپخانه علمیّه قم، دو جلد؛ 4.دارالسّلام، حسین نورى، چاپخانه علمیّه قم، چهار جلد؛ 5.مناقب، ابن شهرآشوب، چاپخانه علمیّه قم، چهار جلد؛ 6.كشف الغمّه، على بن عیسى اربلى، سه جلد؛ 7.مرآة العقول، علّامه مجلسى، چاپخانه حیدرى تهران، دَه جلد؛ 8.اثبات الهداة، حرّ عاملى، چاپخانه علمیّه قم، هفت جلد؛ 9.ایقاظ الهجعة فى اثبات الرّجعة، حرّ عاملى، چاپخانه علمیّه قم؛ 10.نفقات ثلاثه، شیخ اسماعیل محلّاتى، چاپخانه علمیّه قم؛ 11.مقتصبالأثر فى النص على الائمّة الاثنى عشر، چاپخانه علمیّه قم.ب) بخش دوم، كتابهایى است كه به قلم اینجانب ترجمه شدهاند و آنها عبارتاند از:1.اصول كافى، مرحوم كلینى، چاپخانه حیدرى تهران، دو جلد؛ 2.روضه كافى، مرحوم كلینى، چاپخانه حیدرى تهران، دو جلد؛ 3.ارشاد، مفید، چاپخانه حیدرى تهران، دو جلد؛ 4.تفسیر مجمع البیان، چاپخانه حیدرى، دوازده جلد؛ 5.مفاتیح الجنان، چاپخانه حیدرى، دوازده جلد؛ 6.سوره مباركه انعام، چاپخانه حیدرى، دوازده جلد؛ 7.صحیفه علویّه، كتابفروشى نظیفى تهران، دو جلد؛ 8.الانصاف فى النّص على الأئمّة الأثنى عشر من الأشراف، چاپخانه علمیّه قم؛ 9.مقاتل الطّالبیین، كتابفروشى صدوق تهران؛ 10.سیره ابنهشام، كتابفروشى اسلامیّه تهران، دو جلد.ج) بخش سوم، آثار تألیفى اینجانب است كه از قرار زیر مىباشد:1.كیفر گناه، كتابفروشى صدر تهران، دو جلد؛ 2.مبارزه با گناه، علمیّه اسلامیّه تهران؛ 3.تاریخ انبیاء، علمیّه اسلامیه تهران، دو جلد؛ 4.تاریخ زندگانى رسولخدا(ص) تهران، سه جلد؛ 5.تاریخ زندگانى فاطمه(س) و دختران آن حضرت، علمیّه اسلامیّه تهران؛ 6.تاریخ زندگانى امیرالمؤمنین على(ع)، علمیّهاسلامیّه تهران، دو جلد؛ 7.تاریخ زندگانى امام حسن(ع)، علمیّه اسلامیّه تهران، دوجلد؛ 8.جنبههاى اخلاقى و سیره عملى حضرت رضا(ع)، دانشگاه مشهد؛ 9.شرح تألیفات شیخ طوسى(ره)، دانشگاه مشهد؛ 10.تاریخ تحلیلى اسلام، چهارجلد؛ 11.چهل حدیث، سه جلد؛ 12.شرح زیارت امین اللّه؛ 13.وصایاالرّسول والائمّه (با ترجمه فارسى).
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]
صفحات پیشنهادی
حضرت آیت اللّه آقاى حاج سید هاشم رسولی محلاتی دامت برکاته
حضرت آیت اللّه آقاى حاج سید هاشم رسولی محلاتی دامت برکاته-حضرت آیت اللّه آقاى حاج سید هاشم رسولی محلاتی دامت برکاتهاینجانب سیّد هاشم رسولى محلّاتى به سال ...
حضرت آیت اللّه آقاى حاج سید هاشم رسولی محلاتی دامت برکاته-حضرت آیت اللّه آقاى حاج سید هاشم رسولی محلاتی دامت برکاتهاینجانب سیّد هاشم رسولى محلّاتى به سال ...
10 اختراع زمان باستان که فکر میکردید مربوط به زمان ما هستند!! ()
حضرت آیت اللّه آقاى حاج سید هاشم رسولی محلاتی دامت برکاته ... اعتراضات ني ني 16 ماهه - اضافه به علاقمنديها 10 اختراع زمان باستان که فکر میکردید مربوط به زمان ما ...
حضرت آیت اللّه آقاى حاج سید هاشم رسولی محلاتی دامت برکاته ... اعتراضات ني ني 16 ماهه - اضافه به علاقمنديها 10 اختراع زمان باستان که فکر میکردید مربوط به زمان ما ...
شهید آیه الله صدوقی
از جمله این صاحبان اندیشه و عمل می توان به حاج شیخ عبدالكریم یزدی معروف به آیه الله مؤ سس ... آیه الله سید هاشم رسولی محلاتی. ... عابد پاك طینتی آقا شیخ غلامرضا فقیه خراسانی با درخواست مردم و توصیه حضرت امام و بزرگان ایشان به یزد ... جناب مستطاب حجه الاسلام و المسلمین آقای صدوقی دامت افاضاته ... والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته ...
از جمله این صاحبان اندیشه و عمل می توان به حاج شیخ عبدالكریم یزدی معروف به آیه الله مؤ سس ... آیه الله سید هاشم رسولی محلاتی. ... عابد پاك طینتی آقا شیخ غلامرضا فقیه خراسانی با درخواست مردم و توصیه حضرت امام و بزرگان ایشان به یزد ... جناب مستطاب حجه الاسلام و المسلمین آقای صدوقی دامت افاضاته ... والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها