واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: از نفی شریعت تا اعتقاد به تناسخ
در اکنکار آموزه.های اسلام از جمله نماز، عملی بی.فایده تلقی شده و به جای آن از پیروان خواسته می.شود لفظ بی.معنا و بی.محتوای «هیو» را تکرار کنند.
عرفان اکنکار، یکی از مکاتب عرفانی کاملا جدید است که در ایالات متحده آمریکا پدید آمد. امروزه آثار زیادی از عرفان «اک» در ایران منتشر شده و پیروان قابل توجهی یافته است.
اکنکار عرفان نوآمدی است که بر اثر یک تجربه عرفانی توسط «پال توئیچل» پدید آمد. وی در اواخر قرن بیستم در کنتاکی آمریکا متولد شد. او در خلال جنگ جهانی دوم به خدمت نیروی دریایی ایالات متحده در آمد.
پال توئیچل مدعی است که در جوانی به گروهی از استادان معنویت باستان پیوسته و از سوی نظام وایراگی (استادان رها از خواسته.ها، پیران باستانی و درازعمر «اک») مامور احیای طریقتی باستانی شده که آن را به نام باستانی اکنکار به جهانیان معرفی کرده است.
اکنکار به معنای همکاری با خداوند است و توئیچل آن را نزدیک.ترین راه به سوی خدا معرفی می.کند. این دانش به اعتقاد توئیچل، راه خروج روح از قالب فیزیکی بدن و سفر آن به طبقات فوقانی عالم فرامادی تا رسیدن به بهشت حقیقی، که سوگماد در آن به سر می.برد، آموزش می.دهد.
پال توئیچل نیز در همین راستا کارگاه.های آموزشی متعددی برای آموزش سفر روح در کالیفرنیا دائر نمود. مؤسسه اکنکار در سال ۱۹۷۰ در آمریکا به همت پال توئیچل به عنوان یک مؤسسه غیر انتفاعی تأسیس شد. وی آموزش.های خود را از سال ۱۹۶۵ آغاز نمود و در سال ۱۹۷۱ از دنیا رفت. از سال ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۱ داروین گرایس به عنوان استاد حق، در طریقت اکنکار فعال بود، اما از سال ۱۹۸۱ تا کنون «هارولد کلمپ» رهبری این فرقه را به عهده گرفته است.
هارولد کلمپ نخست به مدرسه کشیش.ها رفت و سپس به مدت ۴ سال در نیروی هوایی آمریکا فعال بود و در سال ۱۹۶۹ توسط پال توئیچل به مقام «اک» نایل آمد.
عقاید اصلی اکنکار را می.توان این.گونه برشمرد:
ـ روح، واقعیتی ابدی و هویت حقیقی فرد است.
ـ علت وجود روح، عشق خداوند به روح است.
ـ روح در حال سفری برای شناخت خود و خدا است.
ـ شکوفایی معنوی می.تواند با تماس آگاهانه با اک، (روح مقدس) تسریع شود و این تماس می.تواند در طی تمرینات معنوی اک و با راهنمایی استاد در قید حیات اک حاصل شود.
ـ ماهانتا، استاد در قید حیات اک، رهبر معنوی اکنکار است.
ـ تجربه و آزادی معنوی در این زندگی برای همه میسر است.
ـ همه می.توانند به طور فعالانه، جهان.های معنوی را از طریق سفر روح، رویاها و روش.های دیگر مورد بررسی قرار دهند.
* نقد و بررسی:
در آیین آمریکایی اکنکار، به صورت زیرکانه.، باور به ادیان توحیدی به عنوان مانعی بر سر راه پیشرفت معنوی دانسته شده و کنار زدن و زدودن باورهای دینی یکی از راه.های تکامل روحی و شرط تاثیرگذاری تعالیم معنوی اکنکار بیان شده است.
در این عرفان که «ماهانتا» یا استاد زنده «اک» را در جایگاه خدایی می.نشاند، گفته می.شود که مانع بزرگ در مقابل تعالیم ماهانتا، باورهای دینی افراد است. آن باورها چون در ذهن و جان افراد رسوخ کرده است اجازه نمی.دهد حقیقت تعالیم ماهانتا آشکار شده و تاثیرگذاری خود را نشان دهد.
اینان به طور ضمنی سعی کرده.اند این پرسش مقدر را که اگر کسی بعد از عمل کردن به دستورات و تعالیم اکنکار به هدفی که انتظار داشت و به او وعده داده بودند، نرسید، چنین پاسخ دهند که مشکل از ناحیه خود او بوده است و او باید همه تعالیم دینی و باورهای مذهبی خود را اصلاح می.کرد!
در آیین اکنکار علم و حکمت ماهانتا یا استاد زنده اک را، به مراتب بیشتر و پیشرفته.تر از علوم و اندیشه.های ادیان الهی می.دانند و مدعی.اند با وجود ماهانتا، دیگر نیازی به تعالیم سایر ادیان نیست.
چنانچه در کتاب حکمت اک آمده است: ماهانتا در هر عصری با شکوه و جلال تازه.ای ظاهر می.شود و در بین مردم امروز قدم می.زند. علم و حکمتی که او استطاعتش را دارد، بسیار پیشرفته.تر از دکترین.هایی است که ادیان پرطرفدار جمع.آوری کرده.اند. زیرا مأموریت او آموزش دادن تکنیک.های سفر روح است.
اینان البته مدعی.اند که با ادیان دیگر سر ناسازگاری ندارند، و هرگز نمی.خواهند با آنها در افتاده و به مقابله برخیزند. حتی مدعی.اند فرد می.تواند یهودی یا مسیحی یا مسلمان باشد و به تعالیم اکنکار عمل کند. در عین حال، تأکید می.کنند که «اکنکار مستقیم.ترین مسیر به سوی جهان.های بهشتی سوگماد است.»! و این معنایی جز بی.نیازی از تعالیم ادیان و بلکه لغو بودن عمل به تعالیم آنها، ندارد. زیرا با وجود راه مستقیم اگر کسی بخواهد از کج راهه و جاده.های انحرافی به مقصد دست یابد، معلوم است که کاری پرزحمت و غیر عقلانی انجام داده است.
در کتاب «سرزمین.های دور» در فصلی با عنوان «کند و کاوی در ادیان» به بحث درباره ادیان بزرگ الهی و غیر الهی می.پردازد. در این فصل، توئیچل از زبان «ربازار تارز»، موجودی افسانه.ای که توئیچل مدعی است تحت تعلیم او واقع شده است، می.گوید: «هر دینی را که امروزه در قدرت است نام ببر و من به تو نشان خواهم داد که فقط و فقط زائیده یک وجدان اجتماعی است؛ نه حقیقتی که از جانب سوگماد آمده باشد. همه آن قوانینی که به عنوان قوانین الهی شناخته شده.اند، چیزی نیست جز یک وجدان اجتماعی متحول شده که از قانون مانو، نظام حمورابی، فرامین موسی و احکام کلیسای مسیحیت، مشتق شده است.»
درباره محتوای ادیان نیز می.گوید این ادیان بزرگ هیچ محتوایی را بازگو نمی.کنند «مگر پیکری از احکام و مقررات که از جانب قشر روحانیت رسمی برای تحت کنترل نگاه داشتن پیروان.شان تنظیم شده است تا بدان وسیله عنان سیاسی و اقتصادی توده.های مردم را به دست گیرند.» در ادامه می.گوید: «آیا پدیده.ای شنیع.تر از سیستم طبقاتی که توسط مانو پایه.گذاری شد وجود دارد؟ یا محدودیت.های اجتماعی که در مفاد نظام حمورابی مطرح می.باشند؟ یا پی.آمدهایی که احکام مدون در فرامین موسی، یا اخلاقیات کلیساها و تشکیلات مذهبی مسلمین امروزی باعث می.شوند؟ محدودیت، محدودیت، محدودیت! این تمام آن چیزی است که این شاخص.های اجتماعی بر آن سعی دارند.»
* اکنکار و نفی شریعت
در مکتب اکنکار تساهل و تسامح رفتاری خاصی وجود دارد. به تعبیر خودشان در اکنکار قوانین یا محدودیت.هایی از قبیل توصیه پوششی خاصی برای مردان یا زنان یا رژیم غذایی خاصی و حلال و حرام دانستن برخی از خوردنی.ها وجود ندارد.
سقط جنین و همجنس.بازی و طلاق و امثال آن به عنوان تصمیماتی شخصی دانسته می.شوند و تصریح می.کنند که اکنکار هیچ حکمی در این زمینه ندارد.
ربازار تارز در تعلیمات خود به توئیچل، همه قوانین و مقررات ادیان موجود، به ویژه یهودیت، مسیحیت و اسلام را، ساخته دست بشر می.داند و می.گوید: «بشر به گونه.ای است که فطرتا به داشتن یک مقام متعال پدری و یک مادر محتاج است و در درون خود چنین نیازی را احساس می.کند. روحانیان از همان نخستین روزهای تاریخ زندگی بشر این نیاز را به خوبی کشف کردند و برای بهره.برداری.های سیاسی و اقتصادی به گونه.های مختلفی سعی کرده.اند که ارضای آن نیاز را تحت کنترل قرار دهند. به همین دلیل با جعل مقررات و قوانین خشک و خشن، این ذهنیت را القا کرده.اند که اگر کسی به این مقررات عمل کند، رضایت پدر آسمانی و خدا را جلب کرده و بهشت را برای خود به ارمغان آورده است و اگر کسی از آنها سرپیچی نماید گرفتار جهنم ابدی خواهد شد. یا آنگونه که ادیان هند می.گویند در حیات بعدی خود در قالب موجودی پست و رذل ظهور خواهد کرد و یا حتی ممکن است به طور کلی از جنس حیوانی منسلخ شده و به جمادات بپیوندد. برخی دیگر از ادیان، مثل اسلام، به این وعده و وعید نیز اکتفا نکرده،. سرپیچی از این مقررات و انکار آنها را ارتداد نامیده و مخالفان خود را واجب.القتل می.دانند. روحانیان اسلام به حدی از خشونت رسیده.اند که گفته.اند هر کس با تشکیلات مذهبی از در آشتی در نیاید و بخواهد با آنها بستیزد، مرتد شناخته خواهد شد و مرتد در حقیقت یک اهریمن اجتماعی است که باید در اسرع وقت، زمین را از لوث وجود او پاک کرد.»
ربازار تارز بعد از بیان این سخنان می.گوید: «اگر این را درک کنی، خواهی دانست که به سختی می.توان ادعا کرد که دین و مذهب پدیده.ای ساخت بشر نباشد و کشیش.ها و مقامات روحانی یقینا از طرف کسی جز خودشان مأموریت نیافته.اند.»
* تناسخ
تناسخ از جمله اعتقادات فرقه اکنکار است که جهان فیزیکی را محل وقوع آن معرفی می.کند. بنا بر تعالیم این فرقه، کالبد نورانی، محلی است که روح آدمی پس از مرگ در آن می.ماند تا آنکه به کالبد جسمانی دیگری در جهان فیزیکی وارد شود و چنان.که گذشت، این مسئله در معارضت با باور ادیان ابراهیمی است و فیلسوفان مسلمان نیز بر این آموزه ادیان ابراهیمی، برهان اقامه کرده. و بازگشت روح به دنیا را محال دانسته.اند.
در اکنکار آموزه.هایی همچون نماز که اساس دین اسلام است و به عنوان معراج مؤمنان و وسیله تقرب آنان به خدای متعال معرفی شده است، عملی بی.فایده و حرکتی ربات ...وار و بدون روح تلقی شده و به جای آن تمرینات بشر ساخته خود را می.گذراند و از پیروان خود می.خواهند به جای نماز خواندن، به تمرین.های معنوی اکنکار عمل کنند. تمریناتی مثل تکرار فراوان لفظ بی.معنا و بی.محتوای «هیو» و امثال آن.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3074]