محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826437792
*ضرورت تحول در حوزهها* تكثر آراء در حوزه عامل تحول است حوزهها دراولين قدم جريان تحول را بشناسند گفتوگو با خاتمي،مقتدايي،رضايي،ميرمدرس،نيكمنش و صادقي
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: *ضرورت تحول در حوزهها* تكثر آراء در حوزه عامل تحول است حوزهها دراولين قدم جريان تحول را بشناسند گفتوگو با خاتمي،مقتدايي،رضايي،ميرمدرس،نيكمنش و صادقي
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فقه و حقوق - فقه
آذرماه سال گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع برخي از اساتيد، فضلا، پژوهشگران و مبلغان حوزههاي علميه قم، مشهد و اصفهان، تحول در حوزههاي علميه را ضروري خواندند و با تاكيد بر لزوم تحول در شيوههاي آموزشي، پژوهشي، متون درسي حوزههاي علميه و همچنين اعطاي مدرك مستقل حوزهاي، افزودند: همه اين امور براي تحول لازم است اما بايد به گونهاي مديريت شوند كه تحول در جهت صحيح باشد و حوزههاي علميه از آفات مدرك گرايي، و يا كاهش سطح علمي و دانايي در امان بمانند.
در همين راستا، خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در گفتوگوهايي جداگانه با برخي از صاحبنظران حوزه علميه، ضرورتهاي تحول و راهكارهاي اين امر را در محورهاي مختلف به بحث گذاشت كه نمونهاي از آن در پي ميآيد.
مهمترين دليل ضرورت تحول، وظيفه حوزهها در پاسداري از دين است
عضو شوراي عالي حوزهي علميهي قم با اشاره به پيشرفتهاي حوزههاي علميه كشور نسبت به سالهاي پيش از انقلاب، مباني تحول حوزه را در اين دانست كه حوزههاي علميه در خط مقدم آفندي و پدافندي اسلام قرار گيرند و از مباني اسلامي دفاع كنند.
آيتالله سيد احمد خاتمي در گفتوگو با خبرنگار فقه و حقوق ايسنا عنوان كرد: مهمترين دليل ضرورت تحول در حوزهي علميه آن است كه حوزهي علميه پاسدار و نگهبان دين است و در طول تاريخ از زمان غيبت صغراي امام زمان (عج) تا كنون اين حوزههاي علميه بودند كه از سنگر دين در حوزههاي مختلف از جمله اعتقادات ديني، تفسير قرآن، فقه و اصول، اخلاق و فلسفهي سياسي اسلام پاسداري كردند.
خاتمي ادامه داد: مباني تحول اين است كه حوزههاي علميهاند كه بايد در خط مقدم آفندي و پدافندي اسلام عزيز قرار بگيرند و از مباني اسلامي دفاع كنند و در زمان خودش در عرصهي عرضهي دين قبل از اينكه شبههاي مطرح شود، تهاجمي عمل كنند. به گونهاي عمل كنند كه زمينهاي براي تهاجم به اسلام باقي نماند. طرح تحول حوزه كه مقام معظم رهبري سالياني است كه دنبال ميكنند اين هدف را دنبال ميكند و اين هدفي مقدس است.
وي با بيان اينكه مسالهي تحول در حوزهي علميه پيشينهاي بيش از 50 سال دارد، عنوان كرد: از زمان مرحوم آيتالله العظمي بروجردي مسالهي تحول در حوزه پيوسته به عنوان يك آرمان مطرح بوده لكن اين تحول را بايد درست معنا كرد. معناي درست اين تحول اين است كه ارزشهاي ثابت و مايهي افتخار حوزه، تحكيم و تقويت شود و نارساييهايي يعني موانعي كه در عرصهي پاسداري از مكتب- كه هدف حوزههاست- وجود دارد، برداشته شود. معناي تحول در حوزه هرگز به معناي به هم ريختن زيرساختهاي مثبت حوزههاي علميه نبوده، نيست و نخواهد بود.
خاتمي گفت: قبل از انقلاب، اين اقبال و گرايش فوقالعادهاي كه بحمدالله به قرآن- اين كتاب بزرگ آسماني- هست، در حد كار قرآني نبود. افتخار ما قبل از انقلاب تفسيرالميزان مرحوم علامه طباطبايي است كه انصافا افتخار تفاسير شيعه است اما بعد از انقلاب هزاران كار قرآني فاخر عرضه شده است. فقيه متاله آيتالله العظمي جوادي آملي14 جلد تفسير تسنيم و 17 جلد تفسير موضوعي قرآن نوشتهاند. آيتالله العظمي مكارم، تفسير نمونه را به همراه همكاران تفسيريشان قبل از انقلاب شروع كردند اما عمدتا بعد از انقلاب به سامان رسيد. تفسير موضوعي پيام قرآن در 10 جلد، تفسير اخلاق در قرآن در سه جلد آثار مباركي است كه بعد از انقلاب به سامان رسيده است. آيتالله العظمي سبحاني تفسير مفاهيم القرآنشان را بعد از انقلاب تكميل كردند. منشور جاويد قرآن را كه در 14جلد چاپ شده پس از انقلاب به سامان رساندند. اينها بخشي از كارهاي بزرگي است كه در رابطه با قرآن در حوزه صورت گرفته است.
وي با بيان اينكه مسالهي ساماندهي حوزهها از جمله نقاط مثبت است گفت: ساماندهي در حوزهي علميهي قم، خراسان، اصفهان و ديگر حوزههاي علميه را بايد ديد. بنده به عنوان مدرسي كه از سال 1364 تدريس عمومي در حوزهي علميهي قم را برعهده داشتم تاكنون كه همچنان اشتغال دارم، شاهد نشاط تحصيلي فوقالعادهاي در حوزه علميه هستم. در طول اين مدت بنده با بيش از پنج شش هزار طلبهي درسخوان مواجه بوده و هستم و شاهد افزون بودن نشاط علمي طلاب نسبت به قبل از انقلاب هستم.
وي با خاطرنشان كردن اين نكته كه عليرغم چنين گامهاي مثبت و بلندي كه در حوزهها برداشته شده است، اگر فكر كنيم به نقطهي كمال رسيدهايم اين اولين گام سقوط است ادامه داد: بايد همچنان به قله فكر كنيم و خودمان را به قله بايسته برسانيم. به نظر من قله بايسته اين است كه حوزههاي علميه خودشان را به جايي برسانند كه در عرصهي پاسخ به شبهات، پاسخشان به ثانيه نكشد تا در هر سايتي عليه اسلام و تشيع مطلبي گفته ميشود بلافاصه پاسخ منطقي از طريق همان سايت بدهند. قله اينجاست كه حوزه علميه ما مثل پيشينه درخشانش در خط مقدم نهضت نرم افزاري باشد. قله اينجاست كه حوزه علميه ما انبوهي از شهيد مطهريها، جوادي آمليها و امثال اينها را در درون خود داشته باشد. بايد تلاش كنيم كه به اين قله برسيم.
خاتمي با بيان اينكه در اين عرصه بايد از افراط و تفريط پرهيز كرد، اظهار كرد: افراط اين است كه بگوييم حوزه هيچ مشكل و كمبودي ندارد. تفريط هم اين است كه نقاط برجسته حوزه را نبينيم. بايد همه از بزرگان حوزه، مراجع عاليقدر و خود طلاب بكوشند تا اين نارساييها برطرف شود.
عضو شوراي عالي حوزهي علميهي قم در پاسخ به اين سوال كه چه راهكارهايي براي دستيابي به تحول مورد نظر مقام معظم رهبري وجود دارد، عنوان كرد: تفكر ضرورت تحول در حوزههاي علميه بايد نهادينه شود. اگر اين تفكر نهادينه شد، جاده براي تحول صاف ميشود. اين كار نياز به اين دارد كه تعريف درستي از تحول عرضه كنيم. اگر از تحول تعريف نادرستي عرضه شود ضدتحول خواهد بود و اگر به بهانهي تحول بخواهيم ارزشهايي كه در حوزههاي علميه است آسيب ببيند اين نيز ضدتحول است.
وي افزود: اگر قصه تحول درست معنا و نهادينه شود و اين ضرورت را همه از جمله استادان و طلاب حوزهها احساس كنند، انديشهي تحول نهادينه ميشود. به عنوان نمونه در رابطه با تعطيلات حوزه بايد اين نكته را خاطر نشان كنم كه تعطيلات حوزه به معناي تعطيلات در جاهاي ديگر نيست. تعطيلات حوزه، تعطيلي درس است اما تعطيلي كار نيست. طلبهها سه ماه تابستان را كار دارند و آنچه را كه آموختهاند نشر ميدهند. طلبهها در ماه رمضان تعطيل هستند اما كارشان تعطيل نيست و به نشر علم ميپردازند كه زكات علم است.
وي ادامه داد: برخي فكر ميكنند وقتي ميگوييم تعطيلات حوزه زياد است اين تعطيلات مصادف با استراحت و كنار كشيدن از كار است. اين مساله در حوزه وجود ندارد. مساله تبليغ و به ميان مردم رفتن و مشكلات مردم را ديدن از نقاط مثبت حوزههاي ماست و همين از جمله عوامل گسترش انقلاب بزرگ اسلامي ما بود اما اگر در همين سطح هم انگيزه در استادان و طلاب ايجاد شود كه حتيالامكان انگيزه براي تحصيل بيشتر شود، قطعا اين تحول هم در اين عرصه و هم در عرصه مديريتي و تحول در كتابهاي درسي نيز اتفاق خواهد افتاد.
خاتمي به تحول در كتابهاي درسي اشاره كرد و گفت: تحول در كتابهاي درسي بايد بسيار دقيق باشد؛ چون آنچه در كتابهاي درسي مهم است ايجاد عمق است. اينكه كتابهاي تحصيلي ما بعد از 500 سال مثل "شرح لمعه" باقي مانده، رمز بقاي آن در عمق اين كتابهاست. اگر قرار است تحولي در اين عرصهها به وجود بيايد بايد ساماندهي شده و به گونهاي باشد كه از عمق آن چيزي كاسته نشود. بهعلاوه تا وقتي كه آن تحول بايسته به وجود نيامده همين كتابها را بايد محكم و متين خواند. كساني ميتوانند در عرصهي كتابهاي درسي تحولآفرين باشند كه همين كتابها را درست فهميده باشند.
اين عضو جامعه مدرسين حوزه علميهي قم در ارزيابي از ارتباط بين دو نهاد علمي حوزه و دانشگاه در راستاي دستيابي به تحول عنوان كرد: اين اهداف مشترك است كه حوزه و دانشگاه را به وحدت ميرساند. مسالهي آرمان وحدت حوزه و دانشگاه، آرمان بلند امام راحل عظيمالشأن بود كه قبل از پيروزي انقلاب، شهيداني مانند شهيد آيتالله مفتح، شهيد آيتالله مطهري، شهيد آيتالله بهشتي و شهيد دكتر باهنر دنبال كردند. پس از انقلاب هم اين آرمان به عنوان آرمان بلند دنبال شد و هر ساله به مناسبت 27 آذر سالگرد شهادت شهيد آيتالله مفتح و وحدت حوزه و دانشگاه مراسمي در اين زمينه شكل ميگيرد.
وي گفت: هم حوزويان و هم دانشگاهيان بايد مواظب باشند از كساني كه مبناي وحدت را خدشهدار ميكنند، برحذر باشند. كساني كه اساس نظام اسلامي را زير سوال ميبرند و از بن با نظام اسلامي مخالفت ميكنند، به اين مبناها آسيب ميرسانند. اين كار چه در پوشش روشنفكري و چه در پوشش تقدس ممكن است اتفاق بيفتد.
خاتمي با بيان اينكه تفكر سكولار و لائيك را كه برخي از روشنفكران بيمار از آن دم ميزنند، سم وحدت ميدانم، ادامه داد: اين تفكر كه در زمان غيبت نبايد حكومت اسلامي تشكيل داد، صبغهي تقدس دارد كه من به آن تقدسنمايي ميگويم. صاحبان اين تفكر به برخي روايات استناد ميكنند كه در جاي خود بررسي شده است.
وي ادامه داد: اين روايات نظر به اين دارد كه مدعيان ناحق رهبري را ميدان ندهيد، زير پرچم مدعيان ناحق نرويد كه اگر زير پرچم اينها رفتيد زير پرچم طاغوت رفتهايد. برخي از اين روايات نيز پيشگويي ميكند كه در زمان غيبت امام زمان (عج) اگر كسي در مسير تشكيل حكومت الهي حركت كند، مشكلات و سختيهايي به همراه دارد، اين واقعيت است. برخي روايات هم از نظر سند ضعيف هستند. در يك كلام تفكر جدايي دين از سياست امروز همانند يك قيچي دوتيغه است، يك تيغهاش روشنفكري بيمار و جريان سكولاريسم است و تيغهي ديگرش كه در ظاهر 180 درجه با هم فاصله دارند جريان تحجر است كه اين دو يك قيچي را تشكيل ميدهند كه اسلام ناب محمدي را هدف قرار داده است. حوزويان و دانشگاهيان بايد هر دو مراقب اين خطر باشند.
تحول در حوزه تاثير زيادي در روابط حوزه و دانشگاه دارد
مدير حوزه علميه قم نيز در گفتوگو با ايسنا، بيان اينكه تشكيل كرسيهاي نظريه پردازي و آزادانديشي يكي از موضوعات مورد توجه در معاونت پژوهشي حوزه است و انشاءالله نتيجه آن را در آيندهاي نزديك اعلام خواهيم كرد، گفت: طرحهايي از جمله طرح تقويت حوزههاي علميه در شهرستانها، ساماندهي نخبگان در حوزه علميه و رشتههاي تخصصي و انجمنهاي علمي موجود در حوزه علميه پس از بيانات مقام معظم رهبري شروع شده و انشاءالله ادامه خواهد داشت.
آيت الله مقتدايي اظهار كرد: پس از بيانات مقام معظم رهبري جمعي از دوستان در حوزه، گرد هم آمديم و بنا شد شورايي براي پيگيري فرمايشات مقام معظم رهبري تشكيل شود و به حمدالله شورايي با عنوان پيشبرد و ارتقاي حوزه علميه شكل گرفت.
وي افزود: تاكنون برنامهريزيهاي خوبي در زمينههاي مختلف صورت گرفته و طرحهايي از جمله طرح تقويت حوزههاي علميه در شهرستانها، ساماندهي نخبگان در حوزه علميه و ساماندهي رشتههاي تخصصي و ساماندهي انجمنهاي علمي موجود در حوزه علميه در حال آماده شدن است.
مدير حوزه علميه قم يادآور شد: در راستاي جلوگيري از تراكم علما و روحانيون در قم معاونت آمار و بررسي حوزه در حال آمارگيري از كليه روحانيون سراسر كشور همراه با مدارج علمي و تاليفات آنها است كه اين اقدامات پس از بيانات مقام معظم رهبري شروع شده و انشاءالله ادامه خواهد داشت.
مقتدايي با بيان اينكه تشكيل كرسيهاي نظريه پردازي و آزادانديشي يكي از موضوعاتي است كه معاونت پژوهشي بر روي آن كار ميكند، گفت: انشاءالله نتيجه آن را در آيندهاي نزديك اعلام خواهيم كرد.
وي با اشاره به اينكه تعامل ميان حوزه و دانشگاه از موضوعات مورد تاكيد امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري است، ادامه داد: قطعا اين تحولي كه در حال شكل گيري در حوزه علميه است و روز به روز رشد دارد، ميتواند ارتباط ميان حوزه و دانشگاه را در بخشهاي مختلف تحكيم دهد.
مقتدايي افزود: حوزه و دانشگاه ميتوانند مكمل يكديگر باشند، دانشگاه امتيازاتي دارد كه حوزه ميتواند آن را اخذ كند و همچنين حوزه نيز داراي امتيازات فراواني از جمله معنويت است كه دانشگاه ميتواند آنها را اخذ كند؛ اين تعامل قطعا در آينده بيشتر خواهد شد و تحول در حوزه تاثير زيادي در روابط حوزه و دانشگاه خواهد داشت.
حوزه علميه در اولين قدم جريان تحول را بشناسد
همچنين عضو كميسيون حوزوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي به ايسنا گفت: مقام معظم رهبري به عنوان رهبر نظام اجتماعي، رهبري تحول جامعه اسلامي را به عهده دارند يعني رهبري نظام اجتماعي نه تنها در ايران بلكه در جهان اسلام، تحولات را بر اساس آرمانهاي متعالي اسلام با گرايش شيعه دنبال ميكنند.
حجت الاسلام و المسلمين دكتر عبدالعلي رضايي تصريح كرد: اين تحول، يك تحول فراگير است و دليل آن هم تكامل نظام اجتماعي در هر مقطع تاريخي است. در فرآيند تحول تاريخي سه جريان كفر، نفاق و ايمان توامان حضور دارند ولو پايان تاريخ از نگاه شيعه، حتما به عصر ايمان ختم خواهد شد اما به هر حال تا رسيدن به آن مرحله تكامل نهايي، گذر از مراحل قبلي هم ضروري است يعني كفر در مرحله تكامل خود نميتوانستند با ساز وكارهاي گذشته حركت كند چون وجدان بشر با هدايت انبيا و ائمه معصومين تغيير جهت يافته و بعد در قالب نفاق ادامه حركت ميدهد بعد از نفاق عصر ايمان است و به نظر ميرسد كه همزمان با عصر ظهور باشد.
اين مدرس دانشگاه ادامه داد: بر همين اساس ضرورت تحول در حوزههاي علميه، عقبه اي به اسم فلسفه تاريخ دارد و مقام معظم رهبري نيز بر همين جريان تاكيد دارند اگر چنانچه هر رهبري نتواند تكامل تاريخ را بشناسد و آن را مديريت كند، قطعا به عنوان رهبر جهان اسلام شناخته نخواهد شد.
رضايي گفت: عرصه اجتماعي از آنجا كه حكومت اسلامي تشكيل شده و اهداف طرح شده از طرف حكومت شيعه فراگير است لذا اين اهداف محدود به يك مقطع تاريخي خاص نيست ضمن آنكه بايد از پوسته خود خارج و در قالب اجتماعي ظهور و بروز يابد. سپس از عرصه ملي به عرصه منطقهاي آيد و بعد جهاني شود.
عضو هيات علمي دفتر فرهنگستان علوم اسلامي اظهار كرد: طرح مساله تحول از سوي مقام معظم رهبري به بحث مديريت جهاني باز ميگردد كه ما آن را دنبال مي كنيم. اين مديريت جهاني يك الزام براي رهبري ايجاد ميكند يعني خود رهبري هم بايد در هدف و موضوع تكامل يابد زيرا همه چيز در حال تكامل و نو شدن است اسلام هم اگر بخواهد فراگير شود ناگزير از همراهي با روند تكامل است منتها آنچه اهميت دارد مديريت چنين تكاملي است زيرا اگر اين مديريت وجود نداشته باشد ديگر بر تكامل مسلط نخواهيم بود و جريان تكامل به دست ديگران ميافتد.
عضو كميسيون حوزوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي با بيان اينكه حوزهها نميتوانند صرفا با مفاهيم كلان وكلي جريان تكامل را هدايت كنند، اظهار كرد: حوزهها بايد بتوانند مفاهيم كلي را به مفاهيم راهبردي و عملياتي تبديل كرده و در اختيار سطوح بعدي جهت مديريت تكامل قرار دهند. نقش حوزه در جريان تكامل، نقشي محوري است و بايد صحت، حجيت و نسبت تكامل با عبوديت و تعالي را به دست گيرد. اگر اين بخش نخواهد كار كند، ممكن است تحول اتفاق بيفتد اما يك تحول غير متعبد خواهد بود كه نسبتي با دين ندارد و قطعا تحولي است كه رو به مسير تكامل نميرود و برعكس ضد تكامل حركت ميكند.
رضايي با تاكيد بر لزوم درك جايگاه رفيع حوزه از سوي حوزويان گفت: در زمان گذشته حوزهها نيازهاي جامعه خود را خوب درك كرده و به آنها پاسخ شايسته دادهاند. زيرا در آن زمان حاكميت اسلام نبوده و نيازها بيشتر فردي و معطوف به حوزه فقه فردي، اخلاق فردي و حكمت فردي بوده است اما با تشكيل حكومت اسلامي، نظام اجتماعي در يك دوران گذار قرار گرفته و در همين راستا سطح نيازها تغيير يافته و به شكل حاكميتي و اجتماعي در آمده است.
وي ادامه داد: در اين مقطع حوزه سعي ميكرد با همان ابزارهاي گذشته خود را ترميم كند و ظرفيت خود را جهت پاسخ به نيازها افزايش دهد تا حدي هم موفق بود اما چون نيازها دايما در حال توسعه است ميبينيم كه آن ابزارها براي پاسخ به نياز امروز كفايت نميكند. لذا حوزهها بايد خود را براي پاسخ به نيازهاي اجتماعي مانند مديريت اجتماعي، حقوق شهروندي، مدنيت، معماري، اقتصاد، روزمرگيهاي اجتماعي نيازهاي جهان اسلام و نيازهاي جهاني مجهز كنند.
رضايي خاطرنشان كرد: اين امر با اشباع پذيري ظرفيتهاي گذشته و پديد آمدن ظرفيت هاي جديد هم زمان شده است بنابراين وضعيت فعلي حوزه، وضعيت شكنندهاي است يعني چنانچه تحول در مفاهيم، ساختارها و ابزارها رخ ندهد، قدرت پاسخ گويي به اين سطح از نيازها وجود نخواهد داشت.
اين مدرس دانشگاه تاكيد كرد: در صورت عدم توجه به اين موضوع اگر نگوييم حوزه به دليل پشتوانه قوي خود نابود خواهد شد اما منزوي شده و به تعبير ديگر از نظام اجتماعي كنار زده ميشود لذا شرايط فعلي نه مثبت است و نه منفي. منفي نيست زيرا ارادهاي براي تغيير وجود دارد و مثبت نيست زيرا ساز و كارهاي لازم هنوز ايجاد نشده است.
عضو هيات علمي دفتر فرهنگستان علوم اسلامي در خصوص راهكارهاي رسيدن به تحول در حوزه تصريح كرد: مسلما حوزه علميه در اولين قدم بايد جريان تحول را به خوبي بشناسد، هضم كند و از درون شروع به فرهنگسازي كند سپس به يك برنامه ريزي و مديريت تحول نياز است كه اين امر نياز به طراحي يك نقشه جامع دارد.
وي افزود: بدون وجود چنين نقشه جامعي، يا كار متوقف ميشود يا به انحراف ميرود. پس از ترسيم نقشه جامع، بايد تعيين چشم انداز متناسب با چشم انداز كشور، صورت گيرد. نقشه جامع نيز بايد در سه سطح مفاهيم، ساختارها و محصولات طراحي شود حوزه بايد در عرصه مفاهيم براي هدف تحول خود در سطح ملي، منطقهاي و جهاني اقدام به بازنگري كرده و توجه كند كه ساختارش تحول پذير باشد.علاوه بر اين موارد نياز به ظرفيت سازي است كه اين همان جنبش نرم افزاري مورد تاكيد مقام معظم رهبري است يعني بايد مغز افزارها، نرم افزارها و سخت افزارها به نحوي مناسب ايجاد شوند.
رضايي در خصوص نقش ارتباط حوزه و دانشگاه در جريان تحول خاطرنشان كرد: جريان تحول يك جريان فراگير اجتماعي و فرا اجتماعي است لذا كليه آحاد بايد در اين فرآيند حضور داشته باشند. البته سهم تاثير هر نهاد و موضوعي كه هر نهاد دارد متفاوت است مثلا حوزهها بايد نرم افزارهايي را كه ميخواهند ربط تحول را به دين و دين داري تمام كند، توليد كرده و سپس دانشگاهها بايد گذارههاي جهت ده را كه از سوي حوزه تعيين شده به گذارههاي كيفي تبديل كنند تا به اين شكل كيفيت تحول مشخص شود.
رضايي افزود: بخش سوم نهادهاي اجرايي است كه بايد گذارههاي كمي را ايجاد كنند تا زماني كه اين جريان كميت پذير نشود تحول امكان تحقق نخواهد داشت زيرا ما تحول را فقط در فضاي نظري نميخواهيم.
عضو كميسيون حوزوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي اضافه كرد: حوزه، دانشگاه و نظام اجرايي كشور لازم است كه در يك تعامل متقوم و منسجم با يكديگر و با توجه به سهم تاثير و موضوع خود در جريان تحول حضور يابند البته همه اينها نيازمند ساز و كارها و زير ساختهايي است كه تا اين زير ساختها فراهم نشود، تحول قاعده مند امكان پذير نخواهد بود.
اين مدرس دانشگاه نقش مردم را در اين جريان نقشي اساسي برشمرد و اظهار كرد: مردم يا عضو اين نهادها هستند يا نظام نيازها را روشن ميكنند در هر حال نقش مردم در تحولات غير قابل انكار است از طرف ديگر ما نيازمند يك مديريت شبكهاي براي اتصال همه اين نهادها به يكديگر هستيم لذا براي تحول پيشنهاد يك مديريت شبكهاي را ميدهيم كه ربط جامع بين تمام گذاره ها و فرآيندها ايجاد كند.
اجراي نقشه جامع تحول درمان درد امروز حوزه است
رييس دفتر پيگيري فرامين و مطالبات مقام معظم رهبري از حوزه علميه نيز در گفتوگو با ايسنا با تاكيد بر اينكه براي دستيابي به تحول ابتدا بايد فرهنگسازي شود، اظهار كرد: بايد ادبيات تحول در حوزه ايجاد شود و تحول به مطالبهي جمعي حوزويان درآيد و همگان به زبان مشترك برسند.
حجت الاسلام و المسلمين سيد موسي ميرمدرس اظهار كرد: طرح گفتمان مديريت تحول از جانب مقام معظم رهبري در آذرماه 1386، معطوف به سخنان معظم له در آذر سال 1374 است كه بحث " حفظ ، ترميم و بالندگي " در حوزههاي علميه را مطرح كردند و در آن بحث فرمودند: « حوزهي ما از جهت حفظ نسبت به گذشته كما و كيفا افزايش پيدا كرده ولي ترميم ، دقيقتر و سختتر است» . ترميم هم از حيث منابع انساني و مولد علم ديني و هم از حيث مفهومسازي و طرح مباحث جديد ـ مبتني بر نيازهاي نو ـ لازم است و از آن مهمتر تحول و بالندگي است. يعني گشودن آفاق نو و پيشرفت همه جانبه در ساختهاي نرم افزار، سختافزار و منابع انساني.
وي عنوان كرد: حوزههاي علميه با توجه به سه امر نيازمند تحول و مديريت تحول هستند. اولا مسووليت و رسالت تاريخي حوزه در توليد و توزيع دانش ديني و كاربرد و بهرهوري از آن در سطح ملي، منطقهاي و جهاني، ثانيا پيروزي انقلاب اسلامي و لزوم جايگاه حوزه در پاسخگويي به نيازهاي حكومتي و ساختارسازي اجتماعي و رويكرد قهري از فقه فردي به فقه اجتماعي و سوم اينكه تحولات شگرف دنياي امروز به گونهاي است كه قرن بيست و يكم را قرن مديريت تحول نام نهادهاند.
وي استنتاج كرد: بنابراين لازم است حوزههاي علميه با تكيه بر داشتههاي گرانسنگ خود با تحول در دانشگاه، شيوهها و ساختارها و تكامل برنامهها به مسووليت تاريخي خود در قبال جهان اسلام و تشيع عمل كنند.
ميرمدرس خاطرنشان كرد: دلايل طرح تحول از جانب مقام معظم رهبري كه در پاسخ به سوال اول گفته شد، ضرورت آن را نيز اثبات ميكند. طبق ارزيابيها و نظرسنجيهاي به عمل آمده در حوزه علميه قم، كليت لزوم تحول، مورد تاييد همه صاحبنظران و كارشناسان حوزوي است و اگر كساني هم ملاحظاتي در اين باره داشته باشند، به علت تلقي نادرست از مفهوم و گسترهي تحول است والا كسي نميتواند در ضروت اصل تحول ترديد كند. تحول نياز قطعي امروز حوزههاي ماست و حوزه بدون پذيرش مديريت تحول، از مسووليت تاريخي خود باز خواهند ماند.
وي وضعيت فعلي حوزه را نسبت به قبل مثبت ارزيابي و اظهار كرد: تا پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، حوزههاي علميه در قبال مسائل اجتماعي و حكومتي مسووليت پاسخگويي نداشتند، از اين جهت رويكرد حاكم بر حوزهها از منظر اخلاق، فقه و حتي عقايد و معارف كاملا فردي بود و طبيعتا نظام نيازها با نظام پاسخها تقريبا برابري ميكرد ولي پيروزي انقلاب اسلامي، به عنوان اولين انقلاب دوران پست مدرن، موجي نو در عالم انداخت و نظام نيازها و نظام موضوعات به كلي نسبت به گذشته دگرگون شد.
رييس دفتر پيگيري فرامين و مطالبات مقام معظم رهبري از حوزه علميه به بيان راهكارهاي تحول در حوزه علميه پرداخت و تصريح كرد: براي دستيابي به تحول نخست بايد فرهنگسازي شود يعني ادبيات تحول در حوزه ايجاد شود و تحول به مطالبهي جمعي حوزويان درآيد و همگان به زبان مشترك برسند. كتابهايي هم كه در يكي دو دهه اخير در باب " مديريت تحول " نگاشته يا ترجمه شده، به اين نكته اذعان كردهاند كه تا بدنه و مجموعهي مورد تغيير، تحول را نپذيرند امكان موفقيت برنامههاي تحولگرا دشوار يا غير ممكن است.
وي راه حل اصلي را در ترسيم نقشه جامع تحول همه جانبه تبيين و تصريح كرد: پس از فرهنگسازي و رسيدن به درد و زبان مشترك، راه حل اساسي در ترسيم نقشه جامع تحول همه جانبه است تا در اين رهگذر مباني و مفاهيم نظري مديريت تحول در حوزه تعيين شود. سپس محيط درون و بيرون حوزه و نسبت بين اين دو به درستي توصيف شود آن گاه الگوي نظري و مدل عيني تحول شناسايي و ترسيم شود و بر اساس آن اسناد راهبردي تحول، مبتني بر آيندهنگاري تنظيم شود، يعني اسناد بالادستي، ميان دستي و پايين دستي و بعد از همهي اينها، مدل عملياتي همه جانبه تحول طراحي و نمونهسازي شود؛ يعني در يك قلمرو محدود به طور آزمايشي اجرا شود و پس از آن در همه حوزه تعميم داده شود.
وي افزود: ما تصور ميكنيم طرحهاي زودبازده براي تحول، اگرچه بيفايده نيست ولي راه حل اساسي در مديريت تحول، مسيري است كه به طور اختصار بيان شد. طرحهاي كوتاه مدت و زودبازده مسكن است ولي نقشه جامع تحول و اجراي آن ، درمان درد امروز حوزه ماست، اگرچه با زمان بيشتر و هزينهي بالاتر عملياتي ميشود. ما مسير مطمئني غير از نگارش نقشهي جامع تحول سراغ نداريم و تصور ميكنيم منظور مقام معظم رهبري از آيندهنگري هم ترسيم چنين مسيري بوده است.
حوزه و دانشگاه نتوانستهاند متناسب با مطالبات ظرفيتسازي جديد كنند
همچنين معاونت برنامهريزي راهبردي دفتر پيگيري مطالبات مقام معظم رهبري از حوزه علميه در گفتوگو با ايسنا، با بيان اينكه متاسفانه حوزه علميه نسبت به گستره نيازمنديها عقب است، اظهار كرد: نظام كارشناسي كشور از قدرت استفاده از ظرفيت واقعي حوزهها و دانشگاهها برخوردار نيست و اين دو نهاد نيز نتوانستهاند متناسب با مطالبات انقلاب، رهبري و مردم ظرفيتسازي جديد كنند.
ابراهيم نيكمنش اظهار كرد: با توجه به ابعاد نظام عرضه و تقاضا كه الان درباره حوزه علميه و دانشگاه به عنوان نهادهاي مولد علم و فرهنگ از يك سو مطرح است، ميتوان به ضرورت تحول در اين دو نهاد پي برد و به بيان ديگر امروزه تقاضا از اين دو نهاد از راس حاكميت با تمام قوا و دستگاهها و همچنين بدنه عمومي جامعه و نخبگان و نيز خارج از كشور يعني جهان اسلام و جهان بشري را اگر در كنار ظرفيت علمي آنها بگذاريم، ميبينيم كه اين دو با هم هماهنگي ندارد.
نيكمنش به مقايسه و بيان دليل تحول اجتنابناپذير حوزه اشاره كرد و افزود: وقتي اين دو مقايسه ميشوند خود به خود ضرورت تحول غيرقابل اجتناب ميشود؛ به اين معنا كه بايد بتوانيم اولا نيازهاي جامعه مخاطب و خدمتگيرندگان خودمان را خوب بشناسيم و سطح اين نيازها و جوهره و گستره آن، همچنين اولويت نيازها را مشخص كنيم و از آن طرف داشتههاي خود و ظرفيتها را به ويژه از نظر علمي بتوانيم در كنار سطح نيازمنديها بگذاريم.
وي افزود: نهايتا نتيجهاي كه از اين مقايسه گرفته ميشود اين است كه متاسفانه حوزه علميه نسبت به اين جوهره و گستره نيازمنديها عقب است و از اين باب است كه مقام معظم رهبري ادبيات تحول را در سال 86 مطرح كردند؛ ولي در سال 74 بحث بالندگي را مطرح كردند و در سال 70 و قبل از آن به انحاء مختلف بحثهايي را درباره تحول حوزه مطرح فرمودند، كه اگر در كنار تمام صحبتها نگاهي اينچنيني به حوزه عرضه و تقاضا داشته باشيم، بدون شك ضرورت تحول غيرقابل اجتناب است و به تعبير مقام معظم رهبري، گريزي از آن نخواهد بود.
وي افزود : ما يك جهش عظيم را در حوزه نيازمنديها بعد از انقلاب داشتيم و از سال 42 كه جرقه انقلاب زده شد، اين نگاه به دين كاملا عوض و باعث شد اين سطح و مستوي عوض شود؛ به صورتي كه نيازمنديهاي غالبا فردي در زمان قبل از انقلاب، به نيازمنديهاي غالبا اجتماعي بلكه فرااجتماعي (تمدني) تبديل شد.
وي با اشاره به اهميت نيازمنديهاي ديني در جامعه تاكيد كرد: اين فرايند نشان ميدهد جوهره نيازها عوض شده است و به يكباره حوزه خود را با انبوه نيازمنديهايي مواجه ديد كه الزاما ظرفيت لازم براي پاسخگويي به آنها را نداشت و به خاطر همين به تعبير مقام معظم رهبري حوزهي امروز نسبت به حوزهي ديروز در قياس با اقتضائات زماني عقب است، در حالي كه ايشان ميفرمايند حوزهي ديروز نسبت به اقتضائات ديروز جلوتر بود. ايشان تعبيري دارند كه ميگويند مثل دو نفر اسبسوار كه يكي بر اسب تندرو و ديگري بر كندرو نشسته است، با هم مسابقه ميدهند و آن كسي كه اسب كندرو دارد به يك اتومبيل پرسرعت دست مييابد، طبيعي است كه سبقت بگيرد، ولو اسب ديگري بسيار تندرو باشد؛ امروزه نيازمنديها نسبت به ظرفيت موجود در حوزه و دانشگاه مثل ماشين نسبت به اسب تندرو است، هر دو حركت ميكنند و مسير را ميپيمايند ولي هر روز كه ميگذرد اين فاصله بيشتر ميشود.
وي اظهار كرد: به نظر من حوزهي امروز تا اين اندازه نرخ شتاب پاييني نسبت به حوزهي نيازمنديها دارد و نگاهش را به مساله نيازها و جامعهي مخاطب و اقتضائات آينده بايد تغيير دهد.
نيكمنش در پاسخ به اين پرسش كه چه بايدهايي براي حوزه، براي دستيابي به تحول وجود دارد، اظهار كرد: اين بحث سخن از بايدها و نبايدهاست كه اساسا بحث سياستها و استراتژيهاست. من مجددا از بيانات رهبري استفاده ميكنم كه ميفرمايند اولين گام قبول درد است، يعني ما بدانيم واقعا كاستيهايي داريم كه احتمالا در بعضي قسمتها ظرفيت لازم را ندارد. ايشان مثالهاي متعددي در حوزه فرهنگ، سياست، اقتصاد ميزنند اما بديهي است كه علم بايد پشتيبان ساير حوزهها باشد، اگر اين نگاه پذيرفته شود كه اين ضعف و كاستي وجود دارد متناسب با آن ميتوانيم حركت كنيم.
نيكمنش اولين گام پس از پذيرش مساله را فعاليت در حوزه تحول دانست و گفت: اولين گام در حوزهي نظام انگيزشي و تصحيح اين نظام را با پذيرش درد و از راه فرهنگسازي برداشتهايم. اگر احساس نكنيم كه موجودي بالنده و در حال تكامل وجود دارد، اما ضعف و كاستي هم دارد، به تبع آن، دنبال درمان آن نخواهيم رفت. بعد از اينكه درد را بپذيريم راه درمان هم اين است كه در قسمتهاي مهمتر كه به نظر بخش برنامهريزي ميآيد، اقدام كنيم.
وي همچنين با بيان اينكه در بخش برنامهريزي حوزهي علميه كه نظام تصميمسازي و كارشناسي حوزه است بايد پا به ميدان بگذاريم، افزود: البته بايد نگاه آيندهنگر و استراتژيك كه مورد تاكيد رهبري است، داشته باشيم. ايشان ميفرمايد آيندهنگري بايد در درون نظام كارشناسي حوزه تعبيه و نوع نگاه متناسب با حجم نيازمنديهاي موجود عوض شود.
وي وحدت مبنايي ميان اين حوزه و دانشگاه را مهمترين هدف از طرح اين موضوع خواند و گفت: وحدت مبنايي نوع نگاه به وحدت ميان حوزه و دانشگاه است كه بايد آن را كشف و آن را بر اساس يك منطق و متدلوژي جديد بنا كرد.
اين استاد حوزه با اشاره به روند طرح مساله وحدت حوزه و دانشگاه اين مساله را در سه سطح قابل ارزيابي دانست و تشريح كرد: ما به وحدت حوزه و دانشگاه در طول سي سالي كه اين شعار مطرح شده است، سه نوع نگاه ميتوانيم داشته باشيم، اول يك نگاه عاطفي است. اين نگاه، وحدت عاطفي به مساله حوزه و دانشگاه است كه تقريبا در سي سال گذشته نوعي علقه و ارتباط اوليه بين حوزويان و دانشگاهيان و دو نهاد علمي حوزه و دانشگاه ايجاد كرده است.
وي مساله دوم را وحدت سازماني دانست و گفت: نگاه دوم نگاه وحدت سازماني است تا بتوانيم علوم حوزوي (آن بخشي كه ممكن است) را در كنار علوم دانشگاهي در يك سازمان ثالث تعبيه كنيم و آن را وحدت بناميم تا دستپروردهها و خروجيهاي دستگاه جديد بتواند اقتضائات جامعه را جواب دهد. در اين مدت چند مركز يا سازمان تقريبا اينچنيني ساخته شده و خروجيهاي آن را نيز ديدهايم.
وي افزود: اما نگاه سوم نگاه كاملتري است كه كاستيهاي دو نگاه اول را ندارد، وحدت در اين نگاه، توجه به مبناست؛ يعني ما بتوانيم مبناي حوزه را بشناسيم و مبناي تفكر حاكم بر دانشگاه را بدانيم و نقاط انحراف و زاويههاي شديدي را كه بين اين دو مبنا وجود دارد نيز كشف كنيم و نهايتا وحدت مبنا را بر يك منطق و متدلوژي جديد ايجاد كنيم كه متاسفانه اين قسمت نه تنها انجام نشده بلكه نوع نگاه هم به اين امر ضعيف است.
نيكمنش با اشاره به عدم پذيرش وحدت مبنا از سوي برخي آقايان اظهار كرد: شايد اين نگاه سوم را برخي قبول نداشته باشند كه اساسا وحدت مبنا به چه معناست، بالاخره برخي آقايان به منطقهالفراغ قائل هستند كه دين در برابر آن قسمت ساكت ميماند و حرفي براي گفتن احيانا ندارد و يا اينكه اساسا دين را براي گفتن حرفي در اين مساله داراي وظيفه نميدانند كه نگاهشان هم بيشتر به علوم تجربي است.
اين پژوهشگر در پايان سخنانش اظهار كرد: اگر اين نوع نگاه را داشته باشيم و قائل نباشيم كه حداقل در حوزه علوم انساني و اجتماعي ميتوانيم اينها را با هم تلفيق كنيم البته نه يك تلفيق موزاييكي بلكه يك تلفيق مبنايي كه وحدت مبنا ايجاد كند، قطعا وحدت حوزه و دانشگاه در محاق ابهام باقي خواهد ماند و نتيجه كامل را هم نخواهيم گرفت و بيشتر شكل سياسي پيدا ميكند به جاي اينكه يك بحث علمي و كاملا كارشناسانه باشد.
تكثر آرا در حوزه عامل تحول است
رييس مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما نيز به ايسنا گفت: حوزه بايد با حفظ اصول و ارزشهاي حاكم بر خود پاسخ گوي نيازهاي روز آمد باشد و كاركرد خود را ترميم كند.
حجت الاسلام والمسلمين دكتر هادي صادقي با بيان اينكه دنيا در حال تحول است و هر نهادي كه بخواهد با دنيا ارتباط داشته باشد ناگزير از تحول است، گفت: حوزهها در طول تاريخ پيشتاز نوآوري و ارايه روشهاي نوين بوده اند. به عنوان مثال در فقه حوزه، علم اصول يكسان باقي نمانده است و روش استنباط از شرع همواره تكامل يافته لذا ميتوان گفت كه حوزهها هميشه از تغييرات استقبال كرده اند منتها در يك دوران هايي نياز به تغييرات وسيعتر، سريعتر و متناسب تر با تحولات پرشتابي كه در جهان مشاهده ميكنيم، احساس ميشود. تاكيدات مقام معظم رهبري بر لزوم تحول در حوزهها نيز با توجه به همين ضرورت قابل توجه است.
رئيس دانشكده صدا و سيماي قم، علت ديگر تاكيدات رهبر معظم انقلاب را عقب ماندگي چند ساله حوزهها در زمان پيش از پيروزي انقلاب بر شمرد و خاطرنشان كرد: اين عقب ماندگي طولاني مدت بوده و براي جبران آن بايد يك نوع جهش صورت گيرد البته بعد از انقلاب تغييرات بسياري در حوزههاي علميه رخ داد به نحوي كه ميتوان گفت انصافا ميزان تحولاتي كه پس از انقلاب در حوزهها رخ داده شايد در هيچ نهاد فرهنگي ديگري اتفاق نيفتاده باشد يعني اگر با دانشگاه مقايسه كنيم تغييرات حوزه چندين برابر بوده و روز به روز شتاب تحولات بيشتر شده است.
رييس مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما در خصوص راهكارهاي لازم جهت ايجاد تحول اظهار كرد: يكي از نكاتي كه بايد به آن توجه شود يافتن موانع و برخورد درست با آن است سپس بايد به حركتهاي ايجابي روي آورد. يكي از موانع مهم در برابر تحولات احساس خطر از تحولات نابه سامان، حساب نشده ، مديريت نشده و يا احيانا مديريت منفي شده است بر همين اساس بزرگان حوزه براي آنكه مبادا با تحولات ارزشها و اركان قوت حوزه از بين برود در مقابل تحول احتياط ميكنند.
صادقي ادامه داد: از آنجا كه مسائل حوزه با دين مردم سرو كار دارد اگر خدايي ناكرده در برخي زمينهها سستي صورت گيرد، دقت كافي نشود، شيوههاي استنباط فقهي در معرض تغييرات نادرستي قرار گيرد يا احيانا ما را از شيوههاي صحيح استنباط دور كند، چيزهايي كه دين نيستند به نام دين به مردم معرفي ميشوند و اين خطر بزرگي است.
اين مدرس دانشگاه با تاكيد بر لزوم توجه به چنين حساسيتهايي از سوي متصديان تحول در حوزه جهت ايجاد امنيت خاطر براي بزرگان اضافه كرد: روي جو تحول خواهي در حوزههاي علميه بايد كار شود كه اين نياز به كار فرهنگي دارد ابتدا بايد مرزهاي حركت درست و نادرست شناخته و معرفي شود و از دست اندازهاي گروه هاي سياسي كه با اغراض سياسي وارد اين گونه تحولات ميشوند، جلوگيري كرد.
صادقي گفت: يكي از مشكلاتي كه ممكن است مانع اصلي تحولات شود، ورود تحولات به شيوه سياسي به حوزههاست به نحوي كه گروههاي سياسي بخواهند از ظرفيتهاي موجود در حوزه در جهت رسيدن به اهداف خود بهره برداري كنند.
رئيس دانشكده صدا و سيماي قم خاطرنشان كرد: علاوه بر همه اين موارد به عوامل ديگري نيز از جمله تشكيل كميتههايي تخصصي براي پيگيري تحولات و جدي شدن مساله تحول خواهي نياز است هم چنين توجه بيشتر مديران به نيازهاي جهاني شناخت هر چه بيشتر تحولات در عرصه بين الملل، آسيب شناسي تحولات گذشته و فاصله سنجي ميان وضع موجود و نقطه مطلوب در شتاب دادن به روند تحول اثر گذار است.
اين مدرس دانشگاه در مورد توجيه تاكيد بر لزوم تحول از يك سو و برخاستن صداهايي از حوزه در برخي مواقع مبني بر صدور نظراتي كه به نظر ميرسد مدتها قبل حتي در زمان امام(ره) بر سر آن بحث شده و به نتيجه رسيده است، اظهار كرد: حال ممكن است برخي افراد در زمان حال نظراتي غير از آن نظرات ارايه كنند يا در خصوص مساله شطرنج ممكن است در حال حاضر يا سالهاي آتي برخي افراد فتواهايي متفاوت از فتواي امام صادر كنند هيچ يك از اين موارد نه تنها منافاتي با جريان تحول خواهي ندارد بلكه اساسا حسن فقه شيعه به همين تكثر آراست و لازم است كه دركه در جريان تحول خواهي، ظرفيت شنيدن چنين نظراتي را داشته باشيم بنابراين تفاوت نظرات و تكثر آرا در حوزه از نقاط قوت به شمار ميرود و گاهي خود عامل تحول است.
انتهاي پيام
شنبه 9 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 141]
-
گوناگون
پربازدیدترینها