واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: درمان- دكتر بابك زماني: ميگويد: آقاي دكتر، نسخه و گواهي و فرمهايي را كه پر كرده بودين بردم. ميگن حالا كه نيست اگر هم بياد بايد آزاد بخرم. چند ميليون تومن ميشه/ بيمه تاييد نميكنه. تازه جون به دست و پام اومده ميتونم راه برم اگر «اي وياي جي» رو سر وقت نزنم دوباره ضعيف ميشم. از كجا بيارم هر دوماه يك بار چند ميليون تومن بدم ؟ آخرش درست ميشه. همه آخرش گير ميارن. يعني چند دفعه با اين پاي مريض بايد برم داروخانه و بيام ؟ جوابي ندارم. بيمار مبتلا به نوعي التهاب در اعصاب محيطي است كه هر دوماه بايد داروي IVIG (آي وياي جي) مصرف كند. هنوز بيمار پايش را بيرون نگذاشته كه يكي از دوستان زنگ ميزند. پس از سلام وعليكي نسبتا طولاني كه ميخواهد موضوع اصلي را به عمد تحت الشعاع قرار بدهد، ميگويد: راستي يك چيزي همين طوري تصادفي يادم آمد. براي فلاني يك آمپولي نوشتي هم خيلي گرونه هم اصلا گير نميآد. نميشه يك داروي مشابه بنويسي كه گير بياد، يك خُرده هم ارزونتر باشه ؟ متأسفانه IVIG دارويي است كه هيچ مشابهي ندارد. رابطه فاميلي و ارادت قديمي هم در اين مورد كاري نميتواند بكند. در برخي موارد ميتوان از داروهاي ديگري استفاده كرد كه ممكن است عوارض بيشتر، اثرات كمتر، يا نحوه استفاده دشوار تري داشته باشند. در اينگونه موارد نميتوان از لفظ مشابه براي اين داروها استفاده كرد. كاري است كه پزشك در شرايط نامناسب ممكن است راهي بهجز آن نداشته باشد. اين مشكلي است كه بسياري از متخصصان وبيماران با بسياري از داروهاي جديد دارند. واقعيت اين است كه سيستم داروسازي كشور، صنعت بيمه را به داروهاي ارزان عادت داده يا بد عادت كرده است. داروها عمدتا با توليد داخلي با قيمتي بسيار ارزان عرضه ميشوند. اينكه هزينه واقعي توليد اين داروها با توجه به استفاده از امكانات دولتي چقدر است و اينكه چه ميزان يارانه بهصورت غيرمستقيم وناپيدا صرف توليد اين داروها ميشود نكتهاي است كه به بحث ما مربوط نيست و بنده در اين مورد صلاحيت ابرازنظر ندارم. قدر مسلم اينكه بيمهها بهطور عموم با داروهاي ارزان سروكار دارند و از بد حادثه اكثريت داروهاي جديدي كه بخش مهمي از آنها در درمان بيماريهاي صعب العلاج به كار ميروند داروهايي هستند كه قيمت آنها از حدود متعارف قيمت دارو در تمام دنيا بالاتر است. در نتيجه در كشور ما كه قيمت داروها از قيمت متعارف دارو در دنيا هم پايينتر است، هر داروي جديدي كه معرفي و توليد ميشود تا چند سال نوعي بحران دارويي در كشور ايجاد ميكند. واقعيت اين است كه ذخاير دارويي جهان در حال به پايان رسيدن است. ديگر دارويي مثل جوشانده پوست درخت بيد وجود ندارد كه بتوان از آن آسپيرين ساخت، يا ديگر گياهي مشابه تاتوره كه از آن آتروپين ميتوان ساخت، يا كپك نان كه ميتوان از آن پنيسيلين ساخت باقي نمانده است. صنعت داروسازي جهان تمام داروهايي را كه در طب سنتي كشورها وجود داشت به كار گرفته است و ديگر اگرچه همچنان امكان معرفي چنين داروهايي باز هم وجود دارد اما اين يك استثنا خواهد بود. از اين پس ديگر بايد داروها را ساخت! از سوي ديگر فناوري پزشكي و فناوري توليد دارو آنچنان پيشرفت كرده است كه ديگر بشر نيازي به اتكاي صرف برتصادف يا جستوجو در فارماكوپههاي سنتي هم نميبيند. اكنون با شناخت دقيق از مكانيسم ايجاد بيماريها ميتوان بهدنبال داروهايي رفت كه آن نقيصه احتمالي در فلان ارگان را برطرف ميسازند.دوسه دهه پيش پزشك علاقهمندي كه خود آسم داشت بيش از 500 ماده را روي خود آزمايش كرد تا سر انجام توانست دارويي را كه امروزه بهعنوان داروي آسم به كار ميرود شناسايي كند. و البته براي اثبات تاثير آن دارو او 500 بار در خود حمله آسم ايجاد كرد تا تا ثير مواد مختلف را بررسي كند. امروزه بهجاي اين روش ميتوان مكانيسم آسم را شناخت و دارويي ساخت كه حلقه معيوب بيماري را بشكند. اما پر واضح است كه كشف و توليد چنين داروهايي بسيار پرهزينه خواهد بود. كشف چنين مادهاي مستلزم تحقيقات گسترده در مورد مكانيسم ايجاد بيماريها و چنين مادهاي است و اين تحقيقات به نوبهخود مستلزم منابع اقتصادي قابل توجه و دانش وسيع است. سپس اين ماده بايد به نحو مناسبي توليد گردد و توليد چنين مادهاي هم كار آساني نيست و پس از توليد، تازه بايد تحقيقات ميداني گسترده در مورد آن دارو به انجام برسد. اين تحقيقات هم خود مستلزم فرهنگ و دانش عميقي است. در حال حاضر پذيرش تاثير يك دارو يا يك روش درماني توسط جوامع علمي فرايند بسيار دشواري است كه براساس «طب برمبناي شاهد» صورت ميگيرد. در اينجا نه تنها وسعت دانش ما مورد نظر است بلكه عمق آن مورد توجه بيشتري است. وقتي كه تاثير دارو به اثبات رسيد، تازه بايد امكان توليد تجارتي آن براي عموم در نظر گرفته شود. در يك كلام اين داروها از اين پس داروهاي بسيار گراني خواهند بود و بايد سيستم اجتماعي متحولي وجود داشته باشد كه بتواند اين داروها را در دسترس عموم قرار دهد. بيتوجهي به نكات فوق و بهخصوص بيتوجهي به هزينههايي كه براي كشف توليد و استفاده داروهاي جديد لازم است تاثيري جز افت كيفيت در صنعت داروسازي نخواهد داشت. بنابراين داروهاي جديد اگرچه به تعداد بسيار كمترند اما بسيار مؤثرتر ودر نتيجه مورد نياز ترند. بهزودي تنها داروهايي در فارماكوپه باقي خواهند ماند كه تاثير بيشترشان به اثبات رسيده باشد و خيلي از داروهاي موجود كه بهصورت انبوه و ارزان توليد ميشوند تا جاي داروهاي واقعي يا مؤثرتر را بگيرند از فارماكوپه خارج خواهند شد؛ داروهايي مثل سيتي كولين وپيراستام وانواع ويتامينهاي مختلف. هم اكنون قيمت برخي داروهاي جديد مثلا در زمينهام اس آنچنان است كه در كشور ما حتي نميتوان بر زبان آورد! يا برخي داروها كه در مرحله حاد سكته مغزي استفاده ميشوند اگرچه قيمت آنچناني ندارند وفقط هر آمپول هزار دلار ميارزد، اما چون بايد در ساعات اوليه و به سرعت مورد استفاده قرار بگيرند بزرگترين مشكل در استفاده از آنها در كشور ما مشكل بيمه است. مشكل تهيه احتمالا پيش در آمد مشكلات بيشتري است كه ما و صنعت داروسازي و سيستم بيمه ما با داروهاي جديدتر خواهد داشت. راستي اگر بيماران وپزشكان و مسئولان داروخانهها تا اين حد با IVIG به دردسر ميافتند، با IVX كه در آينده خواهد آمد چه خواهند كرد؟ عده زيادي از بيماران مبتلا به بيماريهاي صعب العلاج روزها و شبهايشان را در كنار رسانهها يا در اينترنت به اميد داروهاي جديد ميگذرانند و گاه به پزشكشان مراجعه ميكنند تا فقط بپرسند: خبر جديدي نيست ؟ آيا بهراستي اگر خبر جديدي شد ميتوان آن دارو را براي همه اين بيماران تهيه كرد؟ يا فقط مشكلات بيشتري براي پزشكان وبيماران ومسئولان داروخانهها ايجاد ميشود؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 895]