واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در نشست كانت و روشنگري عنوان شد كريم مجتهدي: من فلسفه كانت را تجليل ميكنم
خبرگزاري فارس: كريم مجتهدي گفت: آنچه من بواسطه آن كانت را مورد تجليل قرار ميدهم مقاله او درباره روشنگري نيست بلكه خود فلسفه كانت است.
به گزارش خبرنگار آئين و انديشه فارس كريم مجتهدي در نشست كانت و روشنگري در تالار كمال دانشگاه تهران با اشاره به مسئله تجديد حيات فرهنگي در قرن 16 و تفاوت آن با عصر روشنگري (رنسانس) در قرن هجده گفت: اگر از نظر تاريخي بخواهيم به عصر روشنگري نگاه كنيم به قرن 16 و تجديد حيات فرهنگي ميرسيم كه از ايتاليا آغاز شده است.
وي قرن 18 يا حمان عصر روشنگري را عصري مهم در غرب دانسته و تصريح كرد: در اواخر قرن 18 سه اتفاق مهم رخ داد. اتفاق نخست انقلاب صنعتي در انگلستان بود. اين انقلاب تأثيرات بسياري بر حوزههاي ديگر از جمله اقتصاد و فرهنگ داشت. اتفاق و رخداد دوم انقلاب اجتماعي - سياسي در فرانسه بود و سومين رخداد انقلاب فرهنگي در آلمان. در واقع عصر روشنگري از مقدماتي آغاز شد كه ريشه در گذشته داشت.
اين مدرس دانشگاه تهران با مقايسه اصطلاح «عصر روشنگري» در زبانهاي فرانسوي، آلماني و انگليسي به مشتركات آن اشاره كرد و اظهار داشت: نكته مشترك و قابل تأملي كه بين اين اصطلاحات وجود دارد «نور» يا «وضوح»است. كه از واژه لاتيني «LUX» گرفته شده است.
وي تصريح كرد: اين اصطلاحات همه از ذهن روشن سخن ميگفتند.
كريم مجتهدي با اشاره به چگونگي شكلگيري عصر روشنگري در فرانسه و انگلستان و اينكه در اين دو كشور به شكل خودجوش شكل گرفته در مقايسه با آلمان گفت: عصر روشنگري يك ضرورت تاريخي و بستر مناسب در فرانسه و انگلستان داشت و به عبارتي خودجوش بود. اما در آلمان اين چنين نبود. «فردريك دوم» در آلمان زماني كه تصدي كشور را برعهده داشت با توجه به اين كه تحصيلاتش در فرانسه بود و به اين زبان به نگارش كتاب هم پرداخته بود تحولي اجباري در آلمان ايجاد كرد.
مؤلف كتاب «فلسفه نقادي كانت» ادامه داد: به دوره فردريك دوم دوران «استبداد متور» ميگويند «ولف» پس از «لايب نيتس» فيلسوف رسمي فردريك است، كه او هم علاقه به روشنگري دارد. پس از مدتي فلاسفه رسمي و دانشگاهي آلمان اين قدر مجهز بودند كه در انگلستان و فرانسه همچنين موقعيتي ديگر نميشد.
مؤلف كتاب «فلسفه در قرون وسطي» با اشاره به اينكه «كانت وارث عصر روشنگري است» گفت: كانت كتاب نقادياش را در سال 1781 منتشر كرد «كانت» زماني به عرصه آمد كه هر آنچه براي روشنگري قرار بود حادث شود اتفاق افتاده بود.
مجتهدي در ادامه با اشاره به موقعيت دوران «كانت» اضافه كرد: در سال 1783 دو سال بعد از كتاب «عقل محض» كانت، يك كشيش پروتستاني در يكي از معتبرترين ماهنامهها در برلين مطلبي مينويسد و ميگويد «روشنگري چيست»؟ در آن مقاله پرسش از اين نيست كه «روشنگري چيست؟» بلكه به شكلي انتقادي از «روشنگري» پرسش ميكند. در ادامه آن ماهنامه هم موقعيت را مغتنم شمرده و پرسش روشنگري چيست را به نظرسنجي ميگذارد. براي نخستينبار در سال 1873 «مفدلسن» پاسخ ميدهد. او ميگويد ما ميخواهيم به عقل و علوم متكي باشيم.
وي ادامه داد: اما مقاله دوم را «كانت» مينويسد. در اين مقاله سه چهار صفحهاي كانت ميگويد: روشنگري خروج انسان از حالت «نابالغي» است. به اين معنا كه وقتي از حالت نابالغي خارج شديد روشنگريد او عدم بلوغ را هم تحميل خود انسان ميداند و پاي نقص فاهمه نميگذارد. او ميگويد ما عادت ميكنيم كه اينگونه فكر كنيم در واقع عدم روشنگري به نوعي تنبلي ذهني است كه خودمان بر خودمان تحميل ميكنيم و انگار نميخواهيم عقلمان را بپذيريم.
مؤلف كتاب «درباره هگل و فلسفه روح» در ادامه تصريح كرد: «كانت» عبارت معروفي از يك شاعر رومي به نام «هوراس» ميآورد و ميگويد: شهامت فكر كردن داشته باش. او ميگويد روشنگر كسي است كه شهامت فكر كردن داشته باشد.
وي تصريح گفت: آنچه من بواسطه آن كانت را مورد تجليل قرار ميدهم مقاله او درباره روشنگري نيست بلكه خود فلسفه كانت است.
«فلسفه استعلايي» كانت از قرن هجدهم به بعد تأثيرات فراواني دارد كه تا امروز هم ادامه پيدا كرده است اگر اتفاقي از دوران روشنگري و پس از روشنگري به فرهنگ بشري در حوزه فلسفه رسيده «فلسفه استعلايي» (شناخت امكانات ما تقدم) بوده است. از اين نظر است كه من كانت را بسيار مهم ميدانم.
انتهاي پيام/ش
چهارشنبه 6 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]