محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854261307
تلويزيون - تيزِرسازان
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: تلويزيون - تيزِرسازان
تلويزيون - تيزِرسازان
گلبو فيوضي :بعد از بررسيهاي تئوريك و آشنايي با نظريههاي موجود در ارتباط با تبليغات و تيزرهاي تلويزيوني در هفتههاي گذشته در اين صفحه، اين بار به سراغ تيزرسازان پركار و باسابقهاي ميرويم تا پاي صحبت آنها با مسائل فني و اجرايي و مشكلات ساخت يك تيزر تلويزيوني بيشتر آشنا شويم.
سپهر عليمحمدلو: تيزرساز - كارگردان انيميشن - فيلمساز و مشاور تبليغاتي شركت اشيمشي
او تيزرهاي معروفي از جمله: اشيمشي- الجي- بانك كارآفرين- چيتوز - بانك سامان و... را كارگرداني كرده است.
محدوديتهايي در تيزرسازي در ايران وجود دارد. از پرداخت سوژه گرفته تا استفاده از ريتم و موسيقي. اين محدوديتها تو را خلاقتر ميكند يا آزارت ميدهد؟
بزرگترين محدوديت، به نظرم قيمت بالاي پخش تيزرهاست. مسئلهاي كه باعث شده است فشار زيادي به سفارشدهندگان تيزر وارد شود. به هر حال نكات مميزي هم گاهي تاثير زيادي روي كيفيت تيزرها ميگذارد، اما نه به اندازه مشكلي كه هماكنون با قيمت داريم. پخشكنندههاي تيزر از اين راه سود خيلي زيادي به دست ميآورند؛ اما متاسفانه خيلي تلاش براي ارتقاي سطح تيزرها نميكنند؟ صاحبان آگهي دوست دارند فروش محصولشان بيشتر شود... اگر قيمت پخش تيزر يك كمي پايين بيايد هم صاحبان آگهي بيشتر راغب به توليد تيزر ميشوند - كه اين در نهايت به نفع صنايع كشور است - و هم صنعت تبليغات رشد پيدا ميكند.
يعني تو معتقد به وجود مافيا در اين صنعتي هستي؟
بله. فكر ميكنم چنين شرايطي وجود دارد. خصوصا در اين سالها كه تا حدي بازار صنعت تيزرسازي با ركود مواجه است.
دليل اين ركود به نظر تو چه چيزهايي ميتواند باشد؟
بازار ساخت تيزر وابسته است به صنايعي كه پويا باشد و در رونق، ولي به دليل صدمهاي كه در چند سال اخير متوجه خيلي از صنايع بوده است مسلما تيزرسازي هم با ركود روبهرو است. و از سوي ديگر هم قيمتهاي پخش تيزر در تلويزيون خيلي بالا رفته و توليدكنندهها خيلي توان ساخت و پخش تيزر را ندارند.
تا چه اندازه از نتيجه كارهايي كه ميكني راضي هستي؟ يا ساخت تيزر حس هنري تو را به عنوان يك فيلمساز ارضا ميكند؟
مشكل عمدهاي كه ما به عنوان يك تيزرساز با آن مواجه هستيم نبود مشاوران تبليغاتي در كنار سفارشدهندگان است. به همين دليل خيلي از آنها تنها يك تيزر سفارش ميدهند. اين بخش از سفارشدهندهها شناختي از رنگ و فرم و ساختار سينمايي و هنري ندارند، آنها صرفا با ديدن چند تيزر در ماهواره ميخواهند محصولاتشان را آنگونه تبليغ كنند و تلاش دارند كه اعمال نظر كنند. شايد هم به اين خاطر است كه به تيزرسازها خيلي اعتماد ندارند و ما هم ابزار خيلي درستي جز ديالوگ براي اين اعمال نظرها نداريم. اين مسائل و كشمكشها باعث ميشود كه خيلي موارد از نتيجه كار راضي نباشم.
تا چه اندازه در ساخت تيزر به اين معتقدي كه مشغول ساخت يك اثر هنري هستي؟ آيا به تيزر به چشم يك ويدئوآرت يا فيلم كوتاه نگاه ميكني يا ساختن تيزر برايت صرفا يك توليد اقتصادي و تجاري است؟
زماني كه ايدهپردازي ميكنم براي تيزر، بيشتر به اين فكر ميكنم كه چقدر ميتوانم به فروش كالا كمك كنم. مخاطبانم چه قشري هستند. محصول چه ويژگياي دارد؟ سقف فروش را چطور ميشود بالا برد. اينها به نظرم مهمتر هستند. با توجه به اين آگاهيها تلاش ميكنم از فرم و فضا و قالب مناسب استفاده كنم.
تا حالا اتفاق افتاده است كه سفارشدهندهاي به تو بگويد كه اين تيزري كه ساختي خيلي بازاري شده؟
مواردي پيش آمده است كه سفارشدهنده بگويد كمي هنري شده، كمي بازاريتر ميخواهم. اما در كل من سعي ميكنم شعور مخاطب را در نظر بگيرم و با پرداخت دستپايين مفاهيم بينندگان را آزار ندهم.
صاحبان آگهي براي تبليغ محصولاتشان ايدهاي دارند يا هميشه خودت ايدهپردازي ميكني؟
گاهي اوقات خودشان هم ايده دارند. بعضي وقتها آگهيهايي را از ماهواره ميبينند و ميخواهند مثل آنها بسازيم. البته من معمولا زير بار اينطور كپيكاري نميروم. اما مشكل اينجاست كه خودشان هم دقيقا نميدانند چه ميخواهند، زمانهايي ايدههايي را مطرح كردند كه نميتوانسته به فروش محصولشان كمك كند. اگر سفارشدهنده دقيقا بداند كه چه ميخواهد، اين مسئله به ما خيلي كمك ميكند. منتها مشكل عمده اينجاست كه آنها مشاوران تبليغاتي ندارند و علم تبليغات هم در ايران علم خيلي نوپايي است. به همين خاطر گاهي مشورتهاي خوبي داده نميشود. گرچه در چند سال اخير ما شاهد تاسيس شركتهاي تبليغاتي هستيم كه خوشفكر هستند و ايدههاي مناسبي پيشنهاد ميدهند.
مهمترين ويژگي يك تيزر تلويزيوني با اشكال ديگر تبليغات مثل بيلبورد، بروشور و تبليغات محيطي در چيست؟
خب در ايران يكي از مهمترين تفاوتهايش در قيمت تبليغات تيزر است. تيزرها خيلي گرانتر از اشكال ديگر تبليغات تمام ميشود؛ البته گستردهتر هم هست. به همين خاطر خيلي از شركتهاي خارجي به خاطر تعرفههاي دوبرابر پخش تيزر براي كمپانيهاي خارجي نميتوانند تبليغات تلويزيوني داشته باشند. از طرفي هم بعضي از محصولات اصولا براي تبليغات تلويزيوني مناسب نيستند. محصولاتي كه مشتري خاص دارند لازم نيست حتما تبليغات تيزر داشته باشند. شايد روزنامهها يا مجلات تخصصي برايشان بهتر باشد. اين تشخيص، وظيفه مشاوران تبليغاتي است.
به غير از انتقادي كه به تعرفههاي تيزر در ايران وجود دارد، نقد ديگري هم داري؟
فضاي تيزرسازي در ايران كمي آلوده به روابط مافيايي است، كه باعث ميشود فرصتها بهطور عادلانه در اين كار تقسيم نشود. همچنين، شورايي كه در تلويزيون مسوول انتخاب و پخش تيزرهاست گاهي خيلي بيش از حد حساسيت نشان ميدهد و كارها را بدون دليل منطقي رد ميكند.
تيزري بوده كه بسازي و پخش نشود؟
بله. تيزرهاي زيادي بوده كه ساختيم و پخش نشده كه هم به ما، به عنوان سازنده ضربه زده و هم به صاحبان آگهي. مثلا گفتهاند كه اين تيزر غربي است. حالا بايد ديد كه اصلا تعريف غربي و شرقي در نظر مسوولان چيست؟ اينها چيزهايي است كه خيلي باعث سوال ميشود و ما را سردرگم ميكند.
شايد كمي مشكل تعاريف هم داريم.
بله. من واقعا وقتي ميگويند تيزرم غربي است، نميدانم يعني چه و شكل شرقياش چطور ميشود؟ به همين خاطر هم چند وقتي است خيلي كار تيزر قبول نميكنم و بيشتر به كارگرداني مجموعههاي انيميشن رو آوردهام.
احد محبي: طراح و مجري جلوههاي ويژه رايانهاي در ساخت تيزر، مشاور و پشتيبان فني پروژههاي تبليغاتي در سينما و تلويزيون
وضعيت تيزرهاي امروز در ايران در مقايسه با سالهاي قبل و همچنين در قياس با صنعت تيزرسازي در كشورهاي همسايه مثل تركيه يا امارات از نظر فني چطور است؟
نسبت به ۱۰ سال پيش كه وضعيت تيزرها خيلي بهتر شده است. ما شاهد استفاده از جلوههاي ويژه به صورتي كاملا موثر در كارها هستيم. اما استفاده از تكنيكهاي بصري به خاطر هزينه بالا به توان مالي سفارشدهنده بستگي دارد. به نظر من از نظر تجهيزات فني و نرمافزاري، تقريبا برابر هستيم. اما اطلاعات فعالان اين حوزه بايد افزايش يابد و آنها بايد تلاش كنند با آگاهي كامل از ابزار به آن مسلط شوند. با تمام اين اوصاف گمان نميكنم سطح تيزرسازي در ايران حتي از تركيه هم بهتر شده باشد.
فقط از نظر تكنيك عقبتريم يا سوژه هم كم داريم؟
سوژه خيلي مهم است؛ اما متاسفانه الان خيليها دارند از كارهاي كشورهاي ديگر كپي ميزنند. خود من ترجيح ميدهم يك ايده ناب و تازه را كار كنم، اما خيلي از دوستان با اين كپيكاريها افكار خودشان را هم محدود ميكنند.
سپهر عليمحمدلو معتقد است كه صاحبان آگهيها سازندگان را مجبور به كپيكاري ميكنند، تو در اينباره چه فكر ميكني؟
به نظرم فقط به سفارشدهندهها مربوط نيست. خيلي از تيزرها از ابتدا از طرح و فيلمنامه هم كپي شدهاند. خيلي از ايدههاي نو و بكر را ميشود به سفارشدهندهها پيشنهاد داد. اما با رعايت نكردن موارد اينچنيني با تيزرهايي مواجه هستيم كه خيلي با فرهنگ ما سازگاري ندارد.
شايد يك تيزر در آلمان براي آن جامعه كاربرد داشته باشد، اما كپي آن در ايران جواب نميدهد. ما ميتوانيم از ايدهها الهام بگيريم، اما نه از كپيبرداريهاي صرف.
تو به فرهنگ غربي و شرقي در تيزر معتقدي؟
نه، معتقد نيستم. اما ميتوانيم تيزرهاي ايراني داشته باشيم. وقتي يك تيزر آلماني را ميبينيم كاملا متوجه ميشويم كه اين كار آلمانيهاست، يا مثلا آمريكاييها براي خودشان يك سبك مخصوص دارند. اما ما سبكي كه از آن خودمان باشد نداريم. حتي تيزرهاي تركيه هم مخصوص خودشان است، تكنيكهاي خودشان را دارند اما تيزرهاي ما خيلي كپي از ديگران است.
دخالت صاحبان آگهي در روند ساخت تيزر تا چه اندازه آزاردهنده است؟
بعضي وقتها خيلي دخالت ميكنند. البته من اجراكننده هستم نه كارگردان، اما مواردي بوده كه كارهاي خيلي خوبي را رد كردهاند و نتيجه نهايي دلچسب نبوده. گاهي اوقات محتواي تيزرها با اين دخالتها عوض ميشود؛ براي من فرقي ندارد، نهايتا قرارداد جديدي ميبندم!
وقتي تيزري كار ميكني فقط برايت بخش تجاري كار مهم است يا جنبههاي بصري و هنري تيزر هم برايت اهميت دارد؟
خب برايم بخش هنري هم مهم است. برايم مهم است نتيجه كار خوب دربيايد و كارم را گسترش بدهم. بيشترين چيزي كه براي خود من مهم است نوع و روش انجام كار است. اينكه كار نويي انجام دهم و تميز از آب در بيايد.
فكر ميكني ما تا چه اندازه از دنياي ديجيتال عقب هستيم. فقر امكانات سختافزاري و نرمافزاري چقدر در گستره خلاقيت سازندگان تيزرها تاثير دارد؟
خيلي از دنياي ديجيتال عقب نيستيم. شايد تنها يك يا چند دستگاه باشد كه در ايران هنوز وارد نشده است، اما در نهايت ميشود هر كاري كه در اروپا انجام ميدهند در اينجا هم انجام داد. فقط بايد هزينهاش تامين شود و شايد كمي سختتر باشد. مثلا ما در ايران هنوز دوربينهاي موشنتراكمايلو نداريم. اين دستگاه ميتواند يك حركت را چندينبار تكرار كند. خوب داشتن اين دستگاه خيلي كار مرا راحتتر كند، اما نبودش فقط كارمان را سختتر ميكند. بدون اين دستگاه مجبوريم كارهاي بيشتري را سر صحنه يا در كامپيوتر انجام دهيم اما كار را محال نميكند. من قبول ندارم به خاطر اينكه مثلا در اروپا اين دستگاه يا دستگاههاي ديگر وجود دارد تيزرهاي خوبي ميسازند. مشكل مهم ما نبود ايده است كه ما را تبديل به كپي كار كرده از نظر نرمافزاري هم به لطف نبود كپيرايت تقريبا همه نرمافزارهاي روز تروكاژ در ايران وجود دارد. اما كاربرانش محدودند. تخصصها تعريف نشده است و مثلا من كه كارم كامپوزيت است مجبورم كار تريدي هم انجام دهم. اين شايد به اين خاطر است كه دفاتر توليد تيزر را در بسياري موارد كساني تاسيس كردهاند كه شناخت كافي از اين صنعت ندارند و براي گسترش تخصصها كاري نميكنند.
اين همان ماجراي مافياي تيزر در ايران است؟
بله واقعا اذيتكننده شده است. من خيليها را ميشناسم كه تواناييهاي خيلي خوبي در ساخت تيزر و كارهاي تروكاژ دارند و به خاطر نبود حمايتها يا وجود شركتهاي بزرگ نميتوانند كار كنند.
كار تو كامپوزيت است. شده تا حالا در ساخت يك آگهي كمي اغراق كني و محصول را غيرواقعي جلوه بدهي؟
تا دلت بخواهد (ميخندد). مثلا يكبار براي تبليغ يك ماكاروني، از يك مارك ديگر استفاده كردند چون شكل بهتري در ظرف داشت!...
در حال حاضر استفاده از رنگ، جلوههاي ويژه، موسيقي و در كل هارموني تيزرها را چطور ميبيني؟
خيلي بهتر از قبل است، اما هنوز تخصصي نيست. براي مثال ما هنوز يك اصلاحكننده رنگ متخصص در ايران نداريم و داشتن چنين ابزاري واقعا لازم است يا موسيقيها در خيلي از تيزرها انتخابي است و ممكن است يك موسيقي را در چند تيزر بيارتباط به هم بشنويم.
حسام فرهمند: تيزرساز و فيلمساز مستند
او تيزرهاي معروفي از جمله: مجموعههاي همراه اول و بانك پارسيان را كارگرداني كرده است.
وقتي يك تيزر را كار ميكني آيا صرفا به فكر ساخت يك اثر تبليغاتي هستي يا نگاهت به تيزر مثل يك فيلم كوتاه يا ويدئوآرت است؟
اينكه ماهيت تيزر يك كار تجاري است را نبايد فراموش كرد. اينكه به هر حال يك سفارشدهندهاي وجود دارد، كار را از يك كار شخصي صرف متمايز ميكند. از طرفي هم تيزرسازي جزيي از صنعت سينماست و نه هنر سينما. در كل تبليغات يك صنعت است، صنعت تلفيق هنر و جذب مخاطب. تا چند سال پيش واقعا خبري از ايدههاي نو در تيزرها نبود اما در اين سه - چهار ساله تيزرهايي را ميبينيم كه معلوم است سليقههاي نو و جواني آنها را پرداخت كرده، اين تفاوتها از سليقههاي شخصي سازندگان خبر ميدهد. ميبينيم كه در ساخت تيزرها به دكوپاژ و طراحي صحنه و داستان اهميت ميدهند. داشتن استوريبورد در تيزرها رسم معمول شده و صاحبان آگهي هم از اين قضيه راضي هستند، چون دوست دارند قبل از ساخت بدانند نتيجه كارشان چطور خواهد شد. از طرفي به سفارشدهنده هم مربوط است. اينكه سفارشدهنده بخواهد صرفا يك محصول را معرفي كند يا اينكه تبليغ براي معرفي كارهاي سفارشدهنده است. معمولا وقتي كه قرار نيست يك محصول معرفي شود و فقط ميخواهيم يك «برند» را معرفي كنيم، دستمان براي متفاوت ساختن بازتر است. براي من كارگردان هم، اينطور تبليغات بهتر است.
كمي از تجربههاي شخصيات در اين باره برايمان بگو؟
براي خود من وقتي كه داشتم تيزرهاي همراه اول را ميساختم اين موضع تبليغ برند مشخصتر بود. در آن تبليغات از يكجايي سعي كردم در كارهايم تكنيك وجود داشته باشد و از ويژوال افكت استفاده كردم. نوع نگاهم به جلوههاي ويژه هم به اين خاطر بود كه معتقدم در تيزر بايد يك «آن» وجود داشته باشد. شايد وجود يك اتفاق هيچ مفهومي در نگاه اول نداشته باشد، اما در نهايت مفهوم نهايي را القا ميكند. اين كار هم براي خودم تجربه مفهومي خوبي بود وهم از نظر جلوههاي ويژه تجربه موفقي شد.
ساخت تيزرها را براساس سليقه خودت قبول ميكني يا هر سفارشي كه باشد را ميپذيري؟
من الان دارم در يك مجموعه كار ميكنم و خيلي امكان انتخاب ندارم اما خوبي اين مجموعه اين است كه قرار گذاشتهايم هر كارهاي را قبول نكنيم. من بيشتر سعي ميكنم در ايدهپردازي تيزرهايي كه ميسازم، طرحهايي را اجرا كنم كه جديد باشد و لحظههاي خوبي براي مخاطب بسازد.
تيزرسازي در ايران محدوديتهايي دارد كه مثلا در آلمان يا تركيه يا آمريكا اين محدوديتها نيست. از نظر نوع سوژههاي انتخابي، شكل پرداخت و هم مميزيهاي تلويزيون. اين محدوديتها چقدر آزاردهنده هستند و آيا روند كار را كند ميكنند؟
اين محدوديتها چند بخش دارند. يكي از آنها كه خيلي هم غيرواقعي است؛ اين است كه تو هميشه وقتي كاري ميسازي بايد نگران ذهني باشي كه ممكن است هزار و يك برداشت عجيب و غريب از كارت داشته باشد. بزرگترين محدوديت اين است كه ميزان و شكل محدوديتها اصلا قاعده مشخصي ندارد. قبلا اينطور بود كه تو طرح تيزرت را به تلويزيون ميدادي و شورايي در آنجا يا طرح را ميپذيرفت يا آن را رد ميكرد اما چند سال است كه اين شورا منحل شده و هر بار با تيزرها با سليقهاي خاص برخورد ميشود. ما كار را با توجه به مميزيهايي كه در ذهنمان تعريف كردهايم ميسازيم و به سازمان ميفرستيم. حال اينكه كار قبول شود يا رد اصلا قاعده مشخصي ندارد. حتي بعضي وقتها پيش خودم ميگويم احتمالا از اين تيزر اشكال بگيرند، اما آن تيزر بدون هيچ مورد اصلاحي پخش ميشود. اين نبود قاعده هميشه يك مشكل بوده است و هنوز هم وجود دارد. مثلا مدتي كادر اسكوپ (كادر عريض) ممنوع بود. پس از آن آزاد شد و ما هم به خاطر زيباييشناسي اين كادر از آن استفاده ميكرديم، اما دوباره ممنوع شده است و هيچ دليل مشخصي هم براي آن وجود ندارد.
چقدر به كپيكاري در تيزرها معتقدي؟
ما چند نوع كپيكاري داريم. يكسري از تيزرسازها هستند كه رسما كپيبرداري ميكنند و از ماهواره تيزرها را ميدزدند و تدوين مجدد ميكنند. اين كار مسلما خالي از ايده است اما از يك بعد ديگر من فكر ميكنم كه خيلي از رماننويسان، رمانهاي زيادي خواندهاند كه توانستهاند رماننويس شوند، يا خيلي از فيلمسازان فيلمهاي زيادي ديدهاند و از آنها الهام گرفتهاند. اينكه تيزر يك كپي صرف باشد كار جذابي نيست، اما اينكه تيزرهاي مختلفي ببيني و از آنها الهام بگيري به نظرم اشكالي ندارد. مثلا من در چند تيزر خودم سعي كردم فضاهايي را بشكنم. اين ايده را از يك تيزر خارجي الهام گرفتم، آنقدر تغيير دادهام كه ديگر شكل كپي نداشت و شخصيت واحد پيدا كرده بود؛ من فقط كليد اوليه را از آن تيزر گرفته بودم. آن تيزرها فقط ذهنم را باز كردند. اما كپي صرف از يك تيزر اصلا مطلوب من نيست اما به هر حال سفارشدهندههايي هستند كه ميگويند: «ببين اگر ميتواني مثل اين تيزر خارجي كار كني، با هم قرارداد ببنديم.» من هميشه سعي كردهام به نحوي صاحبان آگهي را راضي كنم كه ايدهها را صرفا كپي نكنيم.
تبليغات در تلويزيون تا چه اندازه انحصاري شده است؟
واقعيتي كه وجود دارد اين است كه سياستهاي تلويزيون طوري نيست كه اين انحصار يا مافيا به وجود بيايد. مراحل تيزرهاي تلويزيوني دو بخش است: ساخت و پخش. ساخت تيزر هزينهاي دارد، اما هزينه پخش همان تيزر بسيار بيشتر از هزينه ساخت آن است. كاري كه سازمان ميكند اينطور است كه به پخشكنندههاي تيزر ۱۳/۶ درصد پورسانت ميدهد. اين كارمزد در پخش تيزرهايي كه چندصد ميليون تومان يا چند ميليارد تومان هزينه دارد رقم بالايي است. مافيا از آنجايي شروع ميشود كه شركتهاي پخشكننده، اين رقم را به عنوان سود خودشان برميدارند و اين هزينه يا بخشي از آن را در ساخت تيزر هزينه نميكنند. به همين خاطر است كه بيننده كار خوب و متنوع نميبيند. خيلي از بچههايي كه ميشناسم در صورت وجود امكانات ميتوانند تيزرهايي بسازند كه در منطقه - امارات و تركيه - اول باشد، اما چون امكانات مالي ندارند نميتوانند. ما در اين پروسه هرگز وارد بخش پخش نشدهايم و در شركت، خودمان را از بازي پخش جدا كردهايم. ما كارمان را انجام ميدهيم و پولمان را ميگيريم. ساخت تيزر كاري كاملا تكنيكي است. خيلي از تكنيكهاي سينما اول در تيزر تجربه شده و بعد از اينكه ديدهاند در يك كار ۲۰ ثانيهاي جواب داده است، در يك فيلم ۱۲۰ دقيقهاي اجرا كردهاند. اين امكان در صورت وجود امكانات مالي مهيا ميشود، اما متاسفانه پخشكنندههاي تيزر خيلي در اين مورد سرمايهگذاري نميكنند.
به عنوان سازنده تيزر آيا به اين فكر ميكني كه تيزر تو چه بازخوردي در جامعه دارد؟ آيا در ايدهپردازيها از نظرات مثلا يك جامعهشناس يا روانشناس استفاده ميكني؟
من نظرات را شنيدهام اما خيلي با كس خاصي صحبت نكردهام. خيلي هم منابع كاملي درباره فرهنگسازي تيزر يا تبليغات نداريم اما در كل سيستم معيوب است. اگر مشاور تبليغاتي درستي در شركتها وجود داشته باشد، اين مشاور بايد درباره فرهنگسازي تبليغات و بازخوردش در جامعه تحقيق كند و با بررسي جنبههاي اجتماعي و روانشناسي محصولش در نهايت كارگردان مورد نظر را انتخاب كند اما به خاطر نبود اين پست همهچيز به سازنده تيزر برميگردد. سازمان هم اطلاعات آماري دقيقي در اينباره ندارد. گاهي اوقات ميگويند كه فلان تيزر بهترين تيزر بوده كه فكر نميكنم مبناي درست تحقيقاتي داشته باشد. البته اصولا اين كار وظيفه سفارشدهندگان تيزرهاست، نه تلويزيون.
سه شنبه 5 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]
-
گوناگون
پربازدیدترینها