واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: اگر ادعا کنيد که در ديدارهايتان براساس همان عشق پاک، ضوابط ديني و اخلاقي را رعايت ميکنيد و خود را به گناه آلوده نميسازيد، همينکه از رابطه عاطفي با هم احساس لذت ميکنيد و همينکه با ديدن همديگر و حتي ياد و خاطره هم، تپش قلبتان شديدتر ميشود، معنايش اين است که رابطهاي عادي نيست و هشداردهنده است
آيا دوستيهاي قبل از ازدواج براي شناخت بيشتر يکديگر، اشکالي دارد؟
دوستيهاي پيش از ازدواج افزون برمشکلاتي که براي دختر و پسر ايجاد ميکند و سبب اختلال در نظام زندگي آنان ميشود، اشکالات جدي ديگري را نيز دارد.
1ـ خطرهايي را به ويژه براي دختر پديد ميآورد. با توجه به اين که دو جوان، سرشار از عواطفند و در اوج غرايز جنسي قرار دارند (به گونهاي که وقتي کنار هم قرار ميگيرند، فعل و انفعالات هورموني در وجودشان شکل ميگيرد و کشش فراواني در آنها ايجاد ميشود)، احتمال بسياري وجود دارد که به هم نزديک شوند و گوهر عفت دختر در معرض خطر قرار گيرد.
دليل مخالفت قرآن، روايات ديني و فقه اسلامي با اينگونه دوستيها همين است. خداوند در قرآن کريم، دختران و پسران را از ملاقاتهاي پنهاني نهي ميفرمايد:
«وَلکن لَا تُواعدُوهُنَ سِرّاً»
«وَ لا مُتّخذِي أَخدانٍ»
«وَ لَا مُتّخِذاَتِ اَخدانٍ»
در روايات ديني ما نيزبا خلوت زن و مرد نامحرم مخالفت شده است:
رسول خدا صلي الله عليه و آله ميفرمايد:
«لا يَخلوُنَ رجُل بِامَراة فَما مِن رجلٍ خَلا بامرأة اِلَا کانَ الشّيطانُ ثالثَهُما»؛ هيچ مردي با زني [نامحرم] خلوت نکند؛ زيرا هيچ مردي با زني خلوت نميکند، مگر آن که نفر سوم شيطان است.
براساس فتاواي فقيهان، اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتي باشند که کسي آنجا نباشد و ديگري هم نتواند وارد شود، چنانچه بترسند که به حرام بيفتند، بايد از آنجا بيرون بروند و ماندن آنها درآن مکان حرام است. و نيز گفتوگوي بيش از حد ضرورت با نامحرم کراهت دارد.
اين به جهت ايجاد زمينه آبروريزيها، ارتباطات گناهآلود و در نتيجه لطمه به کانون ارزشمند خانواده است.
2ـ موضع تهمت است؛ زيرا ديگران در صورت مشاهده دختر و پسربا هم نميدانند که ارتباط آن دو براي شناخت ازدواج است و گمان ميکنند رابطهاي نامشروع دارند و اين مطلب برازدواج آنان به ويژه دختر (در صورت منتهي نشدن اين رابطه به ازدواج) اثر منفي خواهد داشت.
3ـ در اين گونه ارتباطات، شناخت جدي امکان پذير نيست؛ زيرا دو طرف مراقب خود هستند و طبيعي است که فهرستي از معايب خود را در اختيار ديگري قرار نميدهند.
4ـ اگراين دوستيها به ازدواج بينجامد، با توجه به ويژگي غيرت در مرد، ممکن است سؤالاتي در ذهن او شکل گيرد که چرا همسرم پيش از محرميت با من رابطه برقرار کرد و نکند مشابه اين رابطه را با ديگران نيز داشته است و اعتمادش از وي سلب ميشود و هر قدر رابطه دوستي تنگاتنگتر بوده باشد، ميزان اين سؤالات و سلب اعتماد نيز افزونتر خواهد شد.
5ـ در صورتي که اين دوستيها به ازدواج منتهي نشود ـ که در موارد بسياري هم به دليل تغيير شرايط طرفين يا مخالفت خانوادهها چنين ميشود ـ آثار منفي بسياري خواهد داشت. احساس سرخوردگي و شکست روحي، افسردگي، نفرت از جنس مخالف و ازدواجگريزي و در مورد دختران، از دست دادن خواستگاران، برخي از اين آثار است. پس توصيه ميشود براي دوري از اين مشکلات و پيامدهاي منفي، همسر آينده خود را در فرآيند خواستگاري بشناسيد.
رابطه عاشقانه قبل از ازدواج
رابطه دوستي من با دختري براي ازدواج، به صورت عشقي پاک و مقدس است، نه رابطهاي هوسآلود؛ آيا چنين رابطهاي اشکال دارد؟
افزون برخطرهايي که اينگونه رابطهها دارد، بايد توجه داشته باشيد که احساسات عاشقانه نيز برخاسته از همان غريزه جنسي و از آثار رواني آن است؛ بنابراين، نبايد اين احساسات به ظاهر پاک ومقدس، شما را بفريبد.
براساس تجارب چند ساله نگارنده در جايگاه مشاور، موارد بسياري از رابطههايي اينگونه پاک و مقدس به آبروريزي و بيعفتي انجاميده است. يادتان باشد که جوانيد و سرشار از عاطفه و در اوج غرايز جنسي و به طور قطع، توانمندتر از حضرت اميرمؤمنان علي عليه السلام نيستيد که به زنان جوان سلام نميکرد و ميفرمود:
ميترسم صدايشان مرا خوش آيد و زيادتر از پاداشي که ميجويم، [گناه] به من برسد.
شما از حضرت موسي (ع) باايمانتر نيستيد که وقتي پشت سر دختران شعيب راه ميرفت، به آنها گفت: بايستيد و پشت سر من بياييد و راه را به من نشان دهيد.
شما وارستهتر از حضرت يوسف (ع) نيستيد که خداوند فرمود: اگر مقام عصمت و نبوت يوسف و کمک ما نميبود، ممکن بود در برابر وسوسههاي زليخا به خطا رود.
دختران ما به طور قطع از حضرت مريم (س) پاکدامنتر نيستند که وقتي جبرئيل در شکل جواني زيباروي ظاهر شد، فرمود:
«اِني اَعُوذُ بِالرحمنِ مِنکَ»؛ من از تو به خداي رحمان پناه ميبرم.
اگر ادعا کنيد که در ديدارهايتان براساس همان عشق پاک، ضوابط ديني و اخلاقي را رعايت ميکنيد و خود را به گناه آلوده نميسازيد، همينکه از رابطه عاطفي با هم احساس لذت ميکنيد و همينکه با ديدن همديگر و حتي ياد و خاطره هم، تپش قلبتان شديدتر ميشود، معنايش اين است که رابطهاي عادي نيست و هشداردهنده است.
گذشته از اين، چون در اين رابطه عاشقانه، عواطف خرج ميکنيد، وقتي با ازدواج به هم ميرسيد ـ اگر برسيد! ـ، نخواهيد توانست آنگونه که لازمه زندگي زناشويي است، عاطفه خرج هم کنيد و عشق و صفا و صميميتي که لازمه زندگي مشترک و ستون خيمه زندگي زناشويي خواهد بود، کمرنگ خواهد شد.
جايگاه عشق در ازدواج
جايگاه عشق در ازدواج کجاست؟ آيا اول بايد عاشق شد و بعد ازدواج کرد يا اول ازدواج کرد و بعد عاشق شد؟
عشق به معناي محبت شديد و قوي است که به طور فطري و غريزي درانسان وجود دارد و آن را نميتوان انکار کرد.
عشقهاي قبل از ازدواج با اين فرض که عشق پاک باشد و نه هوسراني، سبب حاکميت احساسات ميشود و بر اساس روايات ديني ما، شخص را کر و کور ميکند (حُبُک الشّيء يُعمي و يُصِم)
چشم عقل به طور معمول با تير عشق، کور و باعث ميشود که شخص در انتخاب ديگري براي زندگي مشترک، از اصول خود دست بردارد؛ به مسئله کفويت (همتايي) بيتوجهي کند؛ بديهاي طرف را نبيند و در مواردي، بديهاي او را نيز خوبي ببيند. بنابراين توصيه ميشود مراقب عشقهاي پيش از ازدواج باشيد.
به تعبير افلاطون، وصال مدفن عشق و به گفته چينيها، ازدواج گورستان عشق است. پس، اين عشقها بعد از ازدواج فروکش ميکند و با ورود عقل و باز شدن چشمها و گوشها، شخص متوجه ميشود که انتخاب درستي نکرده است. بنابراين بهترين عشق، عشق ايجاد شده پس از محرميت بين دختر و پسر است؛ عشقي که بزرگان علم و دين به همسرانشان داشتهاند؛
عشق ماندگار و بيشائبه ،عشق در پرتو تعقل و انديشه و نه سوار بر عقل است و قرآن کريم هم آن را تأييد و بر آن تأکيد ميکند.
«وَ مِن آياتِهِ اَن خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواَجاً لّتَسکُنُوا اِلَيهَا وَ جَعَلَ بَينَکم مَوَدّة وَ رَحمَة اِنَ فِي ذلِک لآيَاتِ لِقَوم يَتَفَکَرونَ»؛ از نشانههاي او اين است که از خودتان برايتان زوجهايي را آفريد تا کنارشان آرام گيريد و بين شما دوستي و مهرباني قرار داد؛ همانا دراين، نشانههايي براي متفکران است.
بنابراين عاقلانه ازدواج کنيد و عاشقانه زندگي کنيد؛ يعني تا زماني که زمينه ازدواجتان فراهم نشده، بر در قلب خود قفلي بزنيد و آن را تا زمان مناسب به روي کسي نگشاييد؛ همانگونه که غرايز جنسي خود را کنترل ميکنيد و از راه مشروع، يعني ازدواج به آن پاسخ ميدهيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 148]