تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه دیدید که بنده ای گناهان مردمان را جستجو می کند و گناهان خویش را فراموش کرده...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821062551




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مهندسي و معماري سيستم.ها


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: در ايجاد سيستم.هايي که نمونه.هايي از آنها موجود است، مهندسي سيستم.ها به کار گرفته مي.شود. پيچيدگي اين گونه سيستم.ها معمولاً کم است. اما وقتي موضوع ايجاد يک سيستم جديد يا سيستم.هاي پيچيده که داراي کنترل.پذيري کم هستند، مطرح مي.شود مهندسي سيستم.ها پاسخگو نخواهد بود و معماري سيستم.ها استفاده مي.شود. اين مقاله به معرفي معماري سيستم.ها، مقايسه معماري سيستم.ها با مهندسي سيستم.ها، و متدولوژي معماري سيستم.ها مي.پردازد.

کليدواژگان: معماري سيستم.ها، مهندسي سيستم.ها، ايجاد سيستم.، سيستم.هاي پيچيده، سيستم.هاي اجتماعي




1- مراحل ايجاد سيستم.ها
هر پروژه.اي، چه ساخت يک کلبه باشد چه يک هواپيما، با ظهور يا حضور کاربر بالقوه، يک احساس نياز و يک مجموعه از منابع شامل منابع انساني و فيزيکي آغاز مي.شود. با بررسي تاريخچه پروژه.ها، مي.بينيم که بيشتر پروژه.ها به عنوان تطبيق تکاملي و تدريجي ساختار.هاي موجود انجام مي.شوند. به عنوان مثال ساختار يک کشتي سالهاست که طراحي شده است. اين ساختار بر پايه اصولي شکل گرفته که کمتر تغيير يافته است. آنچه تغيير مي.کند و تکامل مي.يابد تواناييهاي آن ساختار از ابعاد مختلف است؛ مواد اوليه استفاده شده، قابليتهاي فني، ظاهر و غيره. به عنوان مثال ديگر مي.توان به يک سيستم اطلاعات مديريت اشاره کرد. اصول چنين سيستم اطلاعاتي چندين سال است که پايه.ريزي شده است و بيشتر تلاش.هاي صورت پذيرفته در جهت پياده.سازي، اجرا و تکميل آن بوده است. در چنين پروژه.هايي تنها اقتباس ساده.اي از ساختارهايي مي.شود که مقصود و مفهوم آنها کاملاً روشن و بديهي است. مراحلي که در ايجاد چنين سيستم.هايي طي مي.شود در شکل 1 آمده است (خط.هاي وصل کننده به عمد بدون جهتند، يعني اين فرايند رفت و برگشتي است):

اولين مشکلي که در چنين فرايند سرراستي اتفاق مي.افتد هنگامي است که يک نوع جديد از ساختار در راستاي مفاهيم ساختار موجود مورد نياز باشد که اصول و فناوري.هاي جديدي را طلب کند. اينجاست که به يک نوع فعاليت مهندسي نياز است (شکل 2).

هر چه ساختار پيچيده.تر مي.شود جريان پروژه نيز پيچيده.تر مي.شود. معمولاً جريان پروژه.هاي سيستم را در قالب «مدل آبشاري1» به صورت زير نمايش مي.دهند (شکل 3):

در چنين فرايندي گروه.هاي متفاوتي انجام وظيفه مي.کنند و مهندسين سيستم عهده.دار تطبيق عناصر ساختار در جاهايي هستند که «فصل مشترک.ها2» ناميده مي.شوند.
2- پيچيدگي در سيستم.ها
واژه «پيچيدگي3» از ابعاد گوناگون قابل بررسي است. از ديدگاه کمي و رياضي، بهترين راه شناخت پيچيدگي آن است که آن را به مثابه يک مفهوم آماري در نظر بگيريم؛ يعني مفهوم پيچيدگي، برحسب احتمال قرار گرفتن يک سيستم در يک حالت خاص و در يک زمان معين، به بهترين وجه قابل تشريح است. در حالي که از ديدگاه غيرکمي، پيچيدگي را کيفيت يا خاصيتي براي سيستم تلقي مي.کنند که در اثر تلفيق پنج عامل (رضائيان 1376، 100-102) زير به وجود مي.آيد:
(1) تعداد عناصر تشکيل دهنده سيستم
(2) ميزان تعامل عناصر مختلف سيستم
(3) نحوه تعامل عناصر مختلف سيستم
(4) ويژگيهاي هر يک از عناصر سيستم
(5) درجه نظام يافتگي ذاتي سيستم
بنابراين اکتفا به برخي از شاخصهاي مذکور براي تشخيص ميزان پيچيدگي، گمراه کننده است. در واقع، براي به دست آوردن يک شاخص معني.دارتر، بايد علاوه بر «تعداد عناصر» و «ميزان تعاملهاي ميان آنها.»، «نحوه تعامل»، «ويژگيهاي هر يک از عناصر.» و «درجه نظام يافتگي سيستم» نيز مورد ملاحظه قرار گيرند. به اين ترتيب، تحليلگر مي.تواند با استفاده از مجموعه اين پنج شاخص، به مجموعه حالتهاي ممکن قابل تصور براي سيستم دست يابد. براي مثال هنگام تعيين حيطه نظارت يک سرپرست، اگر کار خيلي تکراري باشد و اعضاي گروه نيز خوب آموزش ديده باشند، با فرض اينکه هيچ تلاش عمدي براي به زحمت انداختن سرپرست انجام نشود، و نسبت بالايي از تعاملهاي بالقوه به تعامل بالفعل تبديل نشود، سيستم موردنظر، سيستمي ساده تلقي مي.شود. البته مجموعه قوانين و رويه.هاي موجود نيز ممکن است موجب کاهش قابل ملاحظه تعاملهاي مذکور شود. بنابراين، پيچيدگي يک مفهوم نسبي است که در اثر تعامل مجموعه عوامل پنج.گانه مذکور معين مي.شود (نه فقط برخي از آنها، نظير «تعداد عناصر.» و «ميزان تعامل»). براي مثال، سرپرستي که دو متخصص انرژي (که يکي ذغال سنگ را به مثابه اميدوارکننده.ترين منبع انرژي آينده در نظر مي.گيرد و ديگري بر مزاياي انرژي هسته.اي تأکيد دارد؛ يعني وجود ديدگاه.هاي متفاوت) زير نظر وي کار مي.کنند، در مقايسه با کسي که حدود بيست مهندس نفت را سرپرستي مي.کند، با سيستمي بمراتب پيچيده.تر مواجه است.
در واقع دو عامل اول به پيچيدگي «ساختاري» و سه عامل آخر به پيچيدگي «رفتاري» سيستم اشاره دارند. آنچه که در اين جا مدنظر ماست بيشتر پيچيدگي رفتاري است. در پيچيدگي ساختاري تعداد عناصر سيستم خيلي زياد بوده و ميزان تعامل بين آنها بسيار زياد يا حتي بي.شمار است. در پيچيدگي رفتاري روابط علت و معلول کاملاً روشن نيستند و نتايج کوتاه مدت و بلند مدت خيلي متفاوتند. اقدامات اعمال شده بر روي بخش.هاي مختلف سيستم نتايج متفاوتي دارند و ممکن است دخالت.هاي حساب شده و روشن، نتايج غير قابل پيش.بيني و غير منتظره داشته باشند. رفتار کلي سيستم به سختي قابل پيش.بيني است. رفتار کلي سيستم در کل قابل مشاهده نبوده و اندازه.گيري آن مخرب يا غير قابل انجام است. به سختي مي.توان پيچيدگي رفتاري را بر اساس قوانين حاصل از نظريات بيان نمود چرا که داده کافي و پايا وجود ندارد (ساسمن 2000).
براي مثال، قوانين و مقررات مدون حاکم بر نحوه تعامل عناصر سيستم و عوامل تعيين کننده ويژگيهاي آن عناصر، بر ميزان پيچيدگي سيستم اثر مي.گذارند. برخي براي سنجش ميزان پيچيدگي يک سيستم از دو عامل يا معيار «تعداد عناصر تشکيل دهنده سيستم» و «ميزان تعامل عناصر مختلف سيستم» استفاده مي.کنند که ممکن در برخي موارد سطحي و گمراه کننده باشد. اگر کسي بررسي خود را به اين دو بعد محدود کند، به مسيري هدايت مي.شود که ممکن است موتور ماشين سواري را در شمار سيستم.هاي بسيار پيچيده قرار دهد. زيرا موتور ماشين از تعداد قطعات زيادي تشکيل شده و به همين ميزان نيز ميان اجزاي آن تعامل وجود دارد. همچنين براساس اين دو شاخص پيچيدگي، تعامل ميان دو نفر انسان (يک سيستم اجتماعي)، در شمار سيستمهاي بسيار ساده قرار مي.گيرد زيرا اين سيستم فقط دو عنصر دارد و ميان آنها فقط دو رابطه تعاملي قابل تصور است. در صورتي که اگر فرد مذکور، در تحليل خود به نقش سه عامل ديگر مؤثر بر پيچيدگي (يعني «نحوه تعامل عناصر مختلف سيستم»، «ويژگيهاي هر يک از عناصر» و «درجه نظام يافتگي ذاتي سيستم») نيز توجه کند، به نتيجه ديگري خواهد رسيد. در مورد موتور ماشين، تحليلگر مشاهده خواهد کرد که ميزان تعامل موجود ميان قطعات آن، از قوانين و توالي معيني تبعيت مي.کنند و ويژگيهاي عناصر آن از پيش تعيين شده.اند. بدين ترتيب با استفاده از اين پنج شاخص پيچيدگي، تحليلگر متوجه مي.شود که موتور ماشين در واقع يک سيستم بسيار ساده است در حالي که سيستم «تعامل ميان دو انسان» که به ظاهر ساده به نظر مي.رسيد، در واقع سيستم بسيار پيچيده.اي است زيرا ويژگيهاي هيچ يک از عناصر آن، از پيش قابل تعيين نيستند. از آنجا که احتمال شرطي بودن رفتار آنها، علي.رغم وجود برخي قوانين ثابت در مکالمه و تعامل، بسيار کم است، نتيجه نهايي تعامل يا گفتگو قابل پيش.بيني نيست زيرا عناصر اين سيستم در رعايت يا عدم رعايت آداب معاشرت، آزادي عمل دارند و درجه قابليت پيش.بيني حالت نهايي برخورد آنها، بسيار پايين است. بنابراين، تحليلگر متوجه مي.شود که اين سيستم دو نفره، در واقع يک سيستم بسيار پيچيده است.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 280]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن