تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس از مكّه بر گردد و تصميم داشته باشد كه سال بعد هم به حجّ برود، بر عمرش افزو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1849907784




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قاتل داداشی: طاقت این همه عذاب را ندارم، از همه خجالت می کشم!


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:

با پایان تحقیقات در مورد پرونده قتل قوی.ترین مرد ایران، متهمان به زودی صحنه حادثه را بازسازی می.کنند و پرونده آنها با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارسال می.شود.
جام جم: با پایان تحقیقات در مورد پرونده قتل قوی.ترین مرد ایران، متهمان به زودی صحنه حادثه را بازسازی می.کنند و پرونده آنها با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارسال می.شود.

متهمان این پرونده 3 پسر به نام.های علیرضا، ناصر و علیرضا 17 و 18 ساله هستند. آنها شنبه.شب گذشته هنگام تردد با خودروی پراید در 45 متری گلشهر کرج با خودروی روح.الله داداشی، قوی.ترین مرد ایران و سرنشین همراه وی به.صورت سطحی تصادف کردند که میان آنها مشاجره درگرفت.

در این حادثه 3 پسر جوان با قوی.ترین مرد ایران درگیر شدند و یکی از آنها به نام علیرضا با 3 ضربه چاقو به قلب و گردن روح.الله داداشی، او را مجروح کرد و همراه دوستانش متواری شد. داداشی در راه انتقال به بیمارستان از شدت جراحات درگذشت اما با تلاش ماموران، متهمان در کمتر از 30 ساعت دستگیر شدند و به اتهام وارده اعتراف کردند.

با عامل این جنایت گفت.وگو شده است:

خودت را معرفی کن؟

علیرضا هستم و 18 سال دارم.

میزان تحصیلات؟

تا سال سوم راهنمایی درس خواندم و به دلیل این که علاقه.ای به ادامه تحصیل نداشتم، درس خواندن را رها کردم و اکنون کارگری می.کنم.

رابطه شما با خانواده.ات چطور بود؟

بد نبود و اختلافی با هم نداشتیم.

چطور با علیرضا و ناصر ـ همدستانت ـ آشنا شده بودی؟

در بوستان نزدیک خانه.مان با هم دوست شده بودیم. آنها نیز مانند من به درس خواندن و ادامه تحصیل علاقه.ای نداشتند.

چرا چاقو حمل می.کردی؟

یک روز برای ملاقات با دوستانم ـ ناصر و علیرضا ـ به بوستان نزدیک خانه.مان رفته بودم .که مشاهده کردم مردی غریبه راه یک پسر نوجوان را سد کرده و با تهدید چاقو از وی پول زور می.خواهد. ترسیدم و فرار کردم و از همان موقع برای دفاع از خود سلاح حمل می.کردم.

از شب حادثه بگو؟

آن شب از برادرم خواستم تا خودروی پرایدش را به من امانت دهد تا مادر بیمار یکی از دوستانم را به بیمارستان ببرم. با این ترفند خودرو را از برادرم گرفتم و سراغ ناصر و علیرضا رفته و برای تفریح به یکی از بوستان.ها رفتیم و پس از آن با خودرو در سطح شهر می.گشتیم.

حادثه چگونه رخ داد؟

ساعات پایانی شب شنبه بود. در بازگشت به خانه.مان در منطقه 45 متری گلشهر ناخواسته آینه کناری خودرو من به یک خودروی آزرا برخورد کرد و همین موضوع باعث درگیری ما با راننده و همراه وی شد. بعد از طی مسافتی خودروی هر دویمان در خیابان پونه در همان حوالی متوقف شد.
با بالا گرفتن درگیری.مان وقتی مقتول قصد نزدیک شدن به من را داشت با دیدن هیکل تنومند وی ترسیده و برای نجات جان خود و دوستانم با چاقو به او حمله کردم و سپس فرار کردیم.

خانواده.ات از ماجرا خبر داشتند؟

نه، وقتی به خانه.مان آمدم خواب بودند. بلافاصله لباس خون.آلودم را در سطل زباله انداخته و در خیابان گذاشتم و تا صبح خوابم نمی.برد و چهره مرد جوان مقابل چشمانم بود. گمان می.کردم مردم او را به بیمارستان منتقل کرده و نجاتش داده.اند.

روز بعد پول و لباس.هایم را درون ساکی گذاشته و از خانه بیرون زدم و به مادرم گفتم به مسافرت می.روم. سرگردان کوچه و خیابان.ها بودم از دوستانم نیز خبری نبود. به شدت احساس ترس کرده بودم.

چطور از مرگ روح.الله داداشی با خبر شدی؟

من نام مقتول را نمی.دانستم و او را نمی.شناختم. صبح دوشنبه وقتی سوار تاکسی شدم، از طریق رادیو شنیدم مردی که از قوی.ترین مردان ایران و جهان بوده به طرز مرموزی کشته شده است، با شنیدن این خبر به شدت شوکه شده و می.ترسیدم او همان مردی باشد که من با چاقو به او حمله کرده بودم.

بعد چه شد؟

با پیاده شدن از خودرو به سمت کیوسک روزنامه.فروشی رفته و چند روزنامه خریدم و با خواندن خبر قتل و دیدن عکس مقتول دیگر مطمئن شدم او همان مردی بوده که با وی درگیر شده بودم. چند بار با تلفن دوستانم تماس گرفتم اما پاسخی نمی.دادند. با احتمال این که آنها از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شده.اند، به فرار ادامه دادم تا این که هنگام خروج از کرج در میدان امام خمینی (ره) از سوی ماموران شناسایی و دستگیر شدم.

اکنون که دستگیر شده.ای چه احساسی داری؟

تا پیش از دستگیری عذاب وجدان داشتم و چهره مقتول یک لحظه از مقابل چشمانم دور نمی.شد، اما اکنون کمی آرام.تر شده و فقط منتظرم هر چه زودتر مجازات شوم. دیگر نمی.خواهم زنده باشم.
من شرمنده خانواده.ام هستم. با لحظه.ای غفلت، کاری از من سر زد که باعث شد جوان بی.گناهی را قربانی و زندگی خود و دوستانم را نیز تباه کنم.

سابقه کیفری داری؟

نه، ندارم.

حرف آخر؟

طاقت این همه عذاب را ندارم، .از مسوولان قضایی می.خواهم مرا مجازات کنند، کاش چاقویی حمل نمی.کردم، کاش کسی به من می.گفت در زندگی سرانجام خلاف و حمل چاقو مرگ است، از همه خجالت می.کشم...











این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن