تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833315314




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

لئواشتراوس و انديشه سياسي معاصر


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: لئواشتراوس و انديشه سياسي معاصر
انديشه‌سياسي- سيد جواد ميرخليلي:
تفكر و انديشه همواره با انسان همراه بوده و هر جا كه جامعه و انسان وجود داشته، انديشه نيز جزو لاينفك آن بوده است

از ميان تعاريف گوناگون و گاه ابهام‌آميز از انديشه سياسي، فلسفه سياسي و ديگر گونه‌هاي تفكر سياسي، مي‌توان به فهمي كه لئو اشتراوس آن را براي ما بازمي‌نماياند، اشاره كرد.

لئو اشتراوس (1973- 1899) از جمله مهم‌ترين فيلسوفان سياسي سده بيستم است كه فلسفه سياسي او از جامعيت خاصي برخوردار بوده و دوره‌هاي تاريخي كلاسيك، ميانه و مدرن را در بر گرفته است. آرا و انديشه‌هاي اين شرق شناس، در باب مفاهيم اساسي سياسي، به‌ويژه فلسفه سياسي، همواره براي علاقه‏مندان به مفاهيم سياسي، جذاب و خواندني بوده است. وي در رساله خود با نام «فلسفه سياسي چيست؟» به انواع مفاهيم بنيادين سياسي اشاره مي‌كند و آنها را چنين برمي‌شمارد: فلسفه سياسي، انديشه سياسي، نظريه سياسي، كلام سياسي و علوم سياسي.در اين نوشتار، قصد داريم تا به بررسي انواع مفاهيم سياسي از ديدگاه لئو اشتراوس بپردازيم كه البته، مي‌تواند كليد فهم ساير تعاريف متفكرين سياسي از اين مفاهيم اساسي عالم سياست تلقي شود و از همه مهم‌تر اينكه در آشفتگي و بحران معنايي اين مفاهيم در ايران معاصر نيز قطعاً سودمند خواهد بود.

انديشه سياسي، تاريخي طولاني دارد و پيشينه آن به پيشينه تاريخ بشر مي‌رسد؛ يعني از بدو حيات آدمي با وي همراه بوده است و انسان همواره دغدغه انديشه و تفكر راجع به موضوعات و مسائل مرتبط با خود را داشته است.

اصولاً مي‌توان انديشه‌هايي را كه با پرسش از ماهيت پديده‌هايي چون اقتدار سياسي، سامان سياسي، نهادهاي سياسي و دولت، سروكار دارد انديشه سياسي خواند ( كمال پولادي، تاريخ انديشه سياسي در غرب، ص 2). همچنين انديشه سياسي ممكن است دفاع از يك عقيده جزمي و يا دفاع از يك ايمان و اعتقاد ديني باشد و يا اينكه در يك اسطوره متبلور شود.

ريمون آرون نيز در تعريف انديشه سياسي مي‌گويد: انديشه سياسي، عبارت است از كوشش براي تعيين اهدافي كه به اندازه معقولي احتمال تحقق دارد و همچنين مشخص كردن ابزارهايي كه در حد معقولي مي‌توان انتظار داشت كه موجب دستيابي به آن اهداف شود.

لئو اشتراوس، تأمل يا ارائه تفسير درباره آراي سياسي را انديشه سياسي مي‌داند. اشتراوس، با بيان اينكه انديشه سياسي به هرگونه تأمل در باب مسائل اساسي سياسي گفته مي‌شود، بيان مي‌كند كه انديشه سياسي، لزوماً به‌دنبال آن نيست كه با بهره‌گيري از روش‌هاي خاص به معرفت درست برسد و معرفت حقيقي درباره سياست را جانشين گمان سياسي كند؛ دقيقاً برخلاف فلسفه سياسي كه داعيه حركت از گمان سياسي به سوي معرفت درست را دارد.

فلسفه سياسي

فلسفه سياسي- كه در يونان باستان با جست و جوي بهترين نظام سياسي و شيوه حكومت، آغاز شد- شاخه‌اي از فلسفه به‌شمار مي‌رود و همچون فلسفه در پي معرفت نسبت به انسان، طبيعت، حيات انساني و جهان است.

مفهوم فلسفه سياسي از ديدگاه اشتراوس، كوششي براي نشاندن معرفت به ماهيت امور سياسي به جاي گمان درباره آنهاست (همان، ص 4). اين ويژگي فلسفه سياسي، منتج از همراهي و همگامي ذات تفكر فلسفي با آن است؛ چرا كه فلسفه همواره ملازم با فقدان معرفت و آگاهي است.

اشتراوس از منظري نوافلاطوني، در احياي فلسفه سياسي، تلاش كرده است. وي مشخصاً از منظر فلسفه به فلسفه سياسي مي‌نگرد. او فلسفه را انديشيدني مي‌داند كه به ريشه‌ها مي‌پردازد و فراگير است. اشتراوس، فلسفه سياسي را فلسفيدن در باب آنچه به حيات سياسي، يا همان علت غايي كنش سياسي مربوط است، مي‌داند (همان).
اشتراوس، قائل به اين است كه فلسفه سياسي دو مرحله تاريخي را تجربه كرده است: كلاسيك و مدرن. فلسفه كلاسيك با امور نيك و عادلانه، در مقولات خوبي و عدالت سروكار دارد. چنين مقولاتي معطوف به زندگي بخردانه، يعني والاترين موضوع فلسفه سياسي كلاسيك هستند؛ درحالي كه چنين جهت‌گيري‌اي در فلسفه سياسي جديد، جايگاهي ندارد. از نظر اشتراوس، در فلسفه سياسي مدرن ارتباط ميان سياست با قانون طبيعي از هم گسست.

از آنجا كه فلسفه سياسي، تلاشي براي جايگزيني معرفت به جاي گمان است، بنابراين همواره اين امكان براي فيلسوف وجود دارد كه با نگاهي انتقادي و نقادانه به گذشته بازگشته و به دستاوردهاي خود بنگرد و به عبارتي، بازانديشي كند، چرا كه همواره ناآگاهي فيلسوف بر آگاهي وي پيشي مي‌گيرد و در نتيجه مي‌توان گفت كه فلسفه سياسي، كوششي آگاهانه و انتقادي براي دريافت امور سياسي است.

كلايمر رودي در تعريف فلسفه سياسي مي‌گويد: هر عمل سياسي، مستلزم ارزش‏هاي سياسي اساسي است؛ در نتيجه بديهي است كه انديشمندان سياسي از افلاطون تاكنون، به ارزش‏هايي كه مبناي جامعه خوب و عادلانه‏ هستند، بينديشند. فلسفه سياسي از جامعه خوب، عدالت و مسائلي از اين قبيل بحث مي‌كند. علوم سياسي، زير رشته‌هاي مختلفي دارد و فلسفه سياسي يكي از زيررشته‌هاي كمتر علمي آن است و با استلزامات هنجاري و رفتاري نظام سياسي ( راهي كه دولت و جامعه «بايد» سازمان داده شوند و شهروند «بايد» رفتار كند) و همچنين ارزش‏هاي اوليه بشري در ارتباط است. انديشه‌ورزان جديد سياست هر چند مي‏خواهند علوم سياسي را تا حد ممكن علمي‏تر كنند، اما اين مسئله به معناي كم شدن ارزش فلسفه سياسي نيست.

همچنين مي‌توان فلسفه سياسي را به منزله پويشي روشمند و پيگيرانه براي رسيدن به معرفت سياسي يا حل معماهاي سياسي دانست كه با عزيمت از مبادي وجودشناسي،
روش شناسي و كيهان شناسي، حاصل مي‌شود. بنابراين مي‌توان فلسفه سياسي را به منزله كوششي نظام مند و داراي قاعده براي فهم ماهيت امور سياسي دانست كه بزرگ‌ترين فيلسوفان سياسي در طول تاريخ انديشه همواره كوشيده‌اند تا به آن دست يابند.
فلسفه سياسي اغلب به شيوه‌اي انتزاعي با غايات حكومت و ابزارهاي مناسب دستيابي به آنها و همچنين نيل به بهترين شكل حكومت سروكار دارد. موضوعات اصلي فلسفه سياسي را مباحثي همچون چگونگي احراز استواركردن زندگي سياسي بر اصول اخلاقي، دليل و ضرورت وجود حكومت، دلايل اطاعت اتباع از قدرت و...شكل مي‌دهد (حسين بشيريه، تاريخ انديشه‌هاي سياسي در قرن بيستم، ص 17).

رابطه انديشه سياسي و فلسفه سياسي

انديشه سياسي، به معناي جديدش بيشتر با فلسفه سياسي نزديكي و قرابت دارد تا با گفتمان‌هاي سياسي ديگري همچون نظريه يا تئوري به معناي جديد آن. بنابراين مي‌توان انديشه سياسي سده بيستم را دنباله فلسفه سياسي قديم دانست؛ چرا كه هر دو به مطالعه در باب مسائل سياسي همچون سرشت و سرچشمه دولت، مباني مشروعيت، عدالت و آزادي، قانون، انواع نظام‌هاي موجود و مطلوب سياسي و جايگاه مردم در امور سياسي مي‌پردازند. اما تفاوت مهمي كه ميان اين دو وجود دارد اين است كه انديشه سياسي، خصلتي عمل گرايانه‌تر دارد و علايق انتزاعي‌تر فلسفه سياسي ازجمله بحث از دلايل و ضرورت مباني‌تكوين حكومت را كنار گذاشته است؛ چنان كه فلسفه سياسي، مطالعات خود را با رجوع به مبادي وجودشناسي و هستي‌شناسي و به‌گونه‌اي روشمند انجام مي‌دهد؛ بر خلاف انديشه سياسي.

نكته ديگري كه در اينجا نبايد مغفول بماند اين است كه فلسفه سياسي، جزئي از انديشه سياسي بوده و انديشه سياسي، حوزه‌اي كلي‌تر را شامل مي‌شود. بدين صورت كه هر بحثي در فلسفه سياسي بخشي از انديشه سياسي است، اما برعكس آن صحيح نيست؛ يعني هر انديشه سياسي را نمي‌توان فلسفه سياسي دانست. بنابراين رابطه ميان اين دو عموم و خصوص مطلق است. همچنين لازم به ذكر است ،انديشه سياسي از بدو تاريخ حيات بشر با وي همراه بوده، اما فلسفه سياسي از يونان باستان و تقريباً با سقراط آغاز شده است.

روش راهبردي سياسي

لئو اشتراوس در باب نظريه سياسي مي‌گويد: نظريه سياسي، روشي راهبردي در امر سياست است كه با انديشه و تفكري همه جانبه در اين باب، قادر به ارائه سياستي فراگير خواهد بود. در نظريه سياسي، اينجا و اكنون از الزامات ذاتي هر نظريه است.
در واقع مي‌توان هدف بنيادين نظريه را توضيح، فهم و تفسير واقعيت دانست و حتي مي‌توان اذعان كرد كه اصلاً فهم واقعيت بدون نظريه امكان پذير نيست.

رابطه نظريه سياسي و انديشه سياسي

اگر بخواهيم در باب تفاوت ميان انديشه سياسي و نظريه سياسي، سخن بگوييم بايد گفت كه نظريه‌پردازي در سده بيستم به تبعيت از توسعه علوم ديگر به‌وجود آمده است. در اين نوع نظريه پردازي نيز روش‌هاي اثباتي علوم به كار برده مي‌شود. نظريه پردازي اثباتي و فارغ از گرايش‌هاي آشكار ايدئولوژيك و فلسفي و خالي از عنصر تجويز و عمل و معطوف به تحليل و تبيين محض، طبعاً انديشه سياسي به شمار نمي‌رود.

انديشه سياسي، گرچه ممكن است تا اندازه‌اي توصيفي و يا تبييني باشد، اما اصولاً هنجاري است؛ يعني با چگونگي سامان دادن به زندگي سياسي بر حسب اصول نظري يا اخلاقي ويژه‌اي سروكار دارد. انديشه سياسي، اخلاقاً نگران وضعيت بشري است؛ در حالي كه نظريه پرداز سياسي، ظاهراً بر نسبيت ارزشي تأكيد مي‌كند؛ گرچه ممكن است دردشناس باشد، اما درمانگر نيست. نظريه سياسي، اغلب در حيطه جامعه‌شناسي سياسي قرار مي‌گيرد. خلاصه اينكه انديشه سياسي، برخلاف نظريه سياسي به‌دنبال قانونمندي پديده‌ها و يا محدود به قواعد اثباتي علم نيست؛ هر چند محدود به قواعد منطق است. البته بايد گفت كه انديشه سياسي، لزوماً با دستاوردهاي نظريه و دانش سياسي، متعارض نيست. همچنين انديشه‌هاي سياسي، برخلاف اغلب نظريه‌ها، كليت را موضوع بررسي خود قرار مي‌دهد نه اجزاء را و تلاش مي‌كند تا پديده‌هاي پراكنده را چنان بازنمايي كند كه گويي ضرورتاً ميان آنها رابطه‌اي اندام وار وجود دارد.

ايدئولوژي

ايدئولوژي سياسي، تفكري آرمان‌گراست كه به پيدايش تعهد و اطاعت در پيروان مي‌انجامد؛ نيز داراي كار ويژه‌هاي تبليغاتي است و از اصول فكري اوليه‌اي بر مي‌خيزد و مي‌بايست به‌عنوان مجموع حقايق مطلق و دگرگوني ناپذير پذيرفته شود. اما انديشه سياسي، گرچه در مواردي ايدئولوژيك است، اما معطوف به شناخت نيز هست. ايدئولوژي سياسي به‌دنبال ايمان و اعتقاد است، در حالي كه انديشه سياسي، خواهان ايقان و تقاعد است؛ در نتيجه، ايدئولوژي‌هاي سياسي با مذهب، قرابت بيشتري دارند تا با فلسفه يا نظريه سياسي و بنابراين مي‌كوشند تا به‌منظور جلب پيروان، پيچيدگي‌هاي واقعيت را انكار كرده و راه حل مشكلات را ساده، جلوه دهند.

رابطه فلسفه سياسي و ايدئولوژي سياسي

اما در باب رابطه فلسفه سياسي و ايدئولوژي سياسي بايد گفت كه فلسفه سياسي، برخلاف ايدئولوژي، تلاش چنداني براي جستن روش‌ها و عملي كردن آنها نمي‌كند. در عين حال، فلسفه سياسي بر خلاف ايدئولوژي‌ها جزئي نيست، بلكه همواره مي‌كوشد بر گمان‌ها چيره شود.

كلام سياسي

«كلام سياسي» از حوزه‌هاي مطالعاتي انديشه سياسي اسلام به شمار مي‏آيد كه درصدد بررسي، تبيين و دفاع از آموزه‌هاي سياسي ديني است. واژگان «علم كلام» و به تبع آن «كلام سياسي»، اصطلاحاتي اسلامي هستند و به تفكر اسلامي تعلق دارند و از اين حيث، اصطلاحاتي خاص هستند، اما مي‏توان آنها را با واژگان لاتين «theology» و «political theology» مقايسه كرد.

كلام سياسي، شاخه‏اي از علم كلام است و بدين جهت ويژگي‌هاي علم كلام را نيز مي‏بايست در آن جست ‏وجو كرد. در بررسي چيستي كلام سياسي، توجه به تعاريف و ويژگي‌هاي كلي علم كلام ضروري است.

با وجود تعاريف گوناگون از علم كلام، تاكنون تعريف منسجمي از كلام سياسي ارائه نشده است اما مي‏توان براساس تعريف برگزيده علم كلام، كلام سياسي را نيز چنين تعريف كرد: «كلام سياسي، شاخه‏اي از علم كلام است كه به تبيين و توضيح آموزه‌هاي ايماني و ديدگاه‌هاي ديني در باب مسائل سياسي پرداخته و از آنها در قبال ديدگاه‌ها و آموزه‌هاي رقيب دفاع مي‏كند» (بهروز لك، روش شناسي كلام سياسي).

لئو اشتراوس در رابطه با كلام سياسي، قائل به اين است كه اين مفهوم بر گرفته از تعاليم سياسي‌اي است كه از وحي الهي ناشي مي‌شود. در حقيقت وي با توجه به مسئله وحي و خاستگاه بودن آن براي تعاليم سياسي، اين عنوان را برمي‌گزيند تا جلوه‌اي وحياني به آن تعاليم سياسي بدهد.

علوم سياسي

«علوم سياسي»، اصطلاحي است كه با اوج گرفتن مكتب اثبات گرايي، رواج بيشتري پيدا كرد، در حالي كه تا قبل از آن، واژه «سياست»، كاربرد بيشتري داشت. تأكيد بر «علم» بودن سياست و همچنين سرايت دادن روش‌هاي علوم تجربي به علوم اجتماعي، نوع نگاه به اين مجموعه علوم را تغيير داد.

اين رشته داراي يك دانش سازمان يافته است و از پيروان خود، خواهان نوعي نظم روشنفكرانه در مناظره است. از همه بالاتر، علوم سياسي، ادعاي خود را بر اين اساس استوار مي‌سازد كه همه دانش‌ها عمومي هستند و در معرض چالش قرار دارند. علوم سياسي از پيروان خود مي‌خواهد كه به ارائه بحث‌ها و استدلالات و مداركي بپردازند كه ديگران را قانع سازد. علوم سياسي، خواهان انسجام منطقي است. همچنين علوم سياسي خواهان نوعي تعهد نسبت به ارزيابي كفايت مداركي است كه براي پشتيباني از يك قضيه جمع‌آوري شده‌اند. اما اشتراوس درباره علوم سياسي مي‌گويد كه اين رشته از ابداعات دانشگاهي دوران جديد به حساب مي‌آيد. همچنين علوم سياسي داراي حوزه‌هاي وسيعي از مسائل سياسي است
 شنبه 2 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن