واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - دکتر محسن اسماعیلی - دین, نه تنها از رسانه برای اشاعه ارزشهای مورد تایید خود بهره می برد, بلکه بر دیگر کارکردهای رسانه و شیوه رفتار آن هم تاثیر می گذارد. میزان این تاثیر به قلمرو نفوذ دین و حوزه ای بستگی دارد که دین برای مداخله و صدور حکم خود را صالح می داند. بنابراین دینی که خود را مسئول تنظیم همه بخشهای زندگی فردی و اجتماعی بشر می داند, به خود حق می دهد (یا برای خود وظیفه قائل است) که در همه عرصه های کار رسانه ای دارای قواعد ارشادی یا الزامی باشد.برای نمونه, همان گونه که می دانیم, پر کردن اوقات فراغت, سرگرمی, ایجاد نشاط و ارائه برنامه های شاد و تفریحی از اصلی ترین وظیفه های رسانه های همگانی است. این وظیفه در مباحث ویژه علوم ارتباطات و حتی تدوین قوانین رسانه ای مورد تایید و تاکید قرار گرفته است. اما میزان و کیفیت ایفای این وظیفه یکسان نیست و از جهان بینی حاکم بر صاحبان و مدیران رسانه ها و نیز تولیدکنندگان برنامه ها تاثیر می پذیرد. طبیعی است که اگر اینان به چیزی جز اصالت عیش و شادی باور نداشته باشند به گونه ای عمل می کنند که در صورت اعتقاد به اهداف برتر, حرمت انسان و قواعد اخلاقی عمل نخواهند کرد.«قانون خط مشی کلی و اصول برنامه های سازمان صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران» که در تاریخ 17 تیرماه سال 1361 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است ، مثال گویایی برای تبیین این تفاوت است . قانون مذکور پس از اشاره به رسالتی که برای رسانه ها در مقدمه قانون اساسی در نظر گرفته شده است ، نتیجه می گیرد که : « صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران می باید .... زمینه را برای رشد و شکوفایی استعدادها و باروری خلاقیت های انسان تا مرز خلیفه اللهی آماده نماید.» اما همین قانون پس از بیان این اهداف بلند معنوی, تاکید می کند که «رسالت دیگر این رسانه پاسخگویی به نیازهای تفریحی جامعه و بارور ساختن اوقات فراغت عمومی از طریق اجرای برنامه های سالم و تفریحی است تا در سایه شادابی تن و روان, سلامت و آرامش فکری جامعه تامین گردد.» و به همین منظور اجرای برنامه های تفریحی سالم و شادی آفرین را از خط مشی های کلی و اصول برنامه های این سازمان قلمداد می کند. ناگفته پیداست که دنبال کردن هدف های مذکور, موجب آن می شود که برنامه های طنز و سرگرمی به دو نوع «سالم» و «ناسالم» و یا به تعبیر علمای اخلاق «ممدوح»و «مذموم» تقسیم شود. این تقسیم بندی نتیجه آن بینش دینی است که می گوید انسان موجودی است هدفمند, همان گونه که جامعه نیز از نظر قرآن باید به سوی هدف خاصی حرکت نماید و همه چیز, و از جمله طنز, آنگاه مطلوب و شایسته است که در خدمت همین هدف به کار آید. اگر خوش طبعی و بذله گویی بخواهد صرفاً برای گذران بیهوده عمر پر بها به کار آید و نتیجه ای جز غفلت و سبک مغزی, بدگویی, کینه انگیزی, آبروریزی و خواری نداشته باشد همان بهتر که نباشد. چنین لودگی هایی نه تنها سبب آرامش خاطر و آمادگی برای رسیدن به کرامت انسانی نیست, که بذر دشمنی ها و آغاز سقوط از مقام والای خردمندی است و همین نوع از مزاح است که در تعدادی از روایات نکوهیده شده و ممنوع گردیده است. بنابراین طنز با رعایت ضوابط و حدود آن هنر است و اگر چنین هنری نداریم, به قول ملامحمدمهدی نراقی بهتر است که یک سر ترک آن گوییم.(جامعه السعادات، ج2، ص293) برای مثال روشن ترین معیار, «ارج نهادن به حیثیت انسانی افراد و پرهیز از هتک حرمت آنان طبق ضوابط اسلامی»[19] و «پرهیز از ترویج ارزش ها و سرگرمی هایی که با معیارهای اسلامی مخالفت دارد.»[20] می باشد و از این رو در قانون خط مشی کلی و اصول برنامه های سازمان صدا و سیما نیز مورد تاکید قرار گرفته است. البته ضوابط و حدود مورد نظر, بیش از آنکه قانونی باشند اخلاقی اند و پیش از آنکه بر زور و اجبار استوار شوند, بر وجدان و انصاف خواهی بنیان نهاده شده اند.[21]اما به هر حال آنچه گفته شد نمونه ای از تاثیر دین بر یکی از کارکردهای اصلی رسانه هاست. به این ترتیب, تاثیر دین بر کارکردهای دیگر, نظیر اطلاع رسانی, ارشاد و آموزش, بی نیاز از توضیح بیشتر است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 242]