واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: داوود فيرحي: دين در حال بازگشت به حوزه عمومي است
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: سياسي
مدرس علوم سياسي دانشگاه تهران گفت: معناي سكولاريسم، فروپاشي دين و دولت است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) حجتالاسلام دكتر داوود فيرحي در نشستي كه با عنوان "پساسكولاريسم، اسلام و سياست در قرن 21" از سوي انجمن علمي علوم سياسي دانشگاه فردوسي مشهد در آمفيتئاتر دانشكده علوم اداري و اقتصاد اين دانشگاه برگزار شد، افزود: اگر سكولاريسم به معناي دوگانگي دين و دولت و عبور از دين به نفع دولت باشد كه از آن به عنوان دين خصوصي ياد ميكنند، خود دولت نيز دچار مشكل و فروپاشي تدريجي ميشود كه در اين صورت با جامعهاي فاقد اقتدار نهايي و حاكميت سياسي روبه رو هستيم ؛ معناي سكولاريسم، فروپاشي دين و دولت است.
فيرحي با بيان اين كه پس از حادثه يازده سپتامبر و از سال 2001 تا 2008 ميلادي دين دوباره نقش پررنگي يافت، گفت: در اين زمينه چند سوال مطرح ميشود، يكي اين كه از سوي سياستمداران اين سوال مطرح ميشود كه آيا بازگشت دين به حوزه سياست، دوباره مشكلي را وارد زندگي بشر ميكند يا ميتواند راه حلي باشد و اين پرسشي بود كه از حدود سال 2001 ميلادي پيدا شد و سازمان ملل تصميم گرفت وارد فاز گفتوگوي اديان شود، البته اگر گفتوگوي اديان مديريت نشود، قرائتهاي خشن از اديان جامعه را تخريب ميكند.
وي ادامه داد: سازمان ملل سرمايهگذاري سنگيني در اين موضوع انجام داد تا جنبشي شبيه به جنبش سبزها در حوزه دين شكل بگيرد تا نيروهاي مذهبي در جهان بتوانند مشكلات جامعه را حل كنند.
اين عضو هيات علمي دانشگاه علوم سياسي تهران خاطرنشان كرد: ديگر براي محققان دانش سياسي اين سوال مطرح نميشود كه آيا دين وارد حوزه عمومي بشود يا نشود؟ چرا كه دين وارد حوزه عمومي شده است و تحقيقات جديد نشان ميدهد در اروپا گرايش به دين به شدت رونق پيدا كرده است و در انتخابات اخير آمريكا كه به پيروزي اوباما نيز منجر شد، كليساها، قويترين و فعالترين بخش در اين انتخابات بودند.
وي با بيان اين كه چگونه ميشود بازگشت دين به حوزه عمومي را تبيين كرد؟ گفت: آنهايي كه مثبت فكر ميكنند ميگويند آينده به سمت معنويت حركت ميكند، اما چرا چنين اتفاقي رخ داد كه با ورود به موضوع تبيين جامعهشناسي سياسي بازگشت دين، معلول جهاني شدن تلقي ميشود.
فيرحي با اشاره به نظريه اليورروي يكي از نظريهپردازان حوزه انديشه سياسي با عنوان" بحران دولت سكولار و اشكال جديد تجليات مذهب"، خاطرنشان كرد: بازگشت مذهب، مربوط به بحراني است كه داخل دولت سكولار وجود دارد كه به عنوان مثال دولتهاي سكولار مفهوم آزادي را قيد ميزنند و ميگويند انسان آزاد است كه در دولت ملي هر تصميمي بگيرد، به شرطي كه تصميم مذهبي نگيرد كه اين پارادوكس دولتهاي مدرن است كه از يك سو از آزادي صحبت ميكنند و از سوي ديگر شهروندي را از مذهبي بودن جدا ميكند.
وي ادامه داد: مشكل ديگر در اين زمينه، حاكميت توتاليتر دولت است، يعني دولت اجازه نميدهد غير از قوانين دولت، قوانين ديگري وجود داشته باشد، اما جهاني شدن اين اجازه را ميدهد و قوانين غيردولتي و قومي و مذهبي فرصت بروز و ظهور پيدا ميكنند.
اين استاد دانشگاه با بيان اين كه در بازگشت دين به حوزه عمومي جامعه كليسا حاكميتي ندارد، گفت: دين بدون نهادهاي ديني سنتي در حال قدرت پيدا كردن است.
وي ادامه داد: هاونهاپس با مطرحكردن اين پرسش كه آيا دموكراسي ملازم سكولاريسم است؟ تصريح ميكند "ميتوان دموكراسي را در خط و مسير ديگري دنبال كرد و ملازمه دموكراسي و سكولاريسم قطع شده است و تدابيري را پيشنهاد ميكند تا دموكراتيك بودن دولت سر جايش باقي بماند."
اين استاد دانشگاه تهران يادآور شد: جاست كاسناوا نيز در مقالهاي با عنوان مذهب، سكولاريسم و نظام اروپايي اين موضوع را مطرح ميكند كه چطور ميشد در جامعه اروپا هر اروپايي، هم اروپايي و هم مذهبي باشد.
دكتر فيرحي عنوان كرد: در تاريخ مدرنيته، ايمان به عقل بود، اما اخيرا اقتدار عقل، شكسته شده است و در هيچ جايي انسان امروز به قطعيت نميرسد و با شك شكننده زندگي ميكند كه انگار روي يخ راه ميرود و ناخودآگاه با نوعي توكل و ايمان راه ميرود.
اين استاد دانشگاه تهران ادامه داد: يك نظريهپرداز ايتاليايي نيز ميگويد عصر امروز عصر تفسير است كه آدمي هيچ قطعيتي ندارد و هر روز زندگي خودش را از نو ميخواند؛ چرا كه عصر تفسير، عصر علم نيست و حوزه سياست به تصميمات ايماني تبديل ميشود.
وي با اشاره به جريانهاي روشنفكري گفت: به نظر روشنفكران، در سه، چهار سال اخير اساسا دو جريان روشنفكري در اروپا وجود داشته است، يكي جريان روشنفكري فرانسه كه تجدد را با سكولاريسم همسان كرد و ديگري روشنفكري محصول اروپاي شمالي و آمريكا كه در واقع همان تجدد مذهبي است.
اين استاد دانشگاه اضافه كرد: روشنفكران چند سال اخير نظريه روشنفكري فرانسوي را نوعي كجخواني نقشه نوگرايي دانسته و به نظر آنها چون فرهنگ روشنفكري فرانسه به خاورميانه نيز كشيده شده است دولتي شكل ميگيرد كه دولت ملي آن، سكولاريسم باشد.
به گزارش ايسنا در ادامه اين جلسه دكتر فيرحي در جلسه پرسش و پاسخ دانشجويان خاطر نشان كرد: در كشورهايي مانند تركيه كه در آنها دولت ديني شكل نگرفته است، سكولاريسم به بازگشت مذهب در اين كشورها خيلي خدمت ميكند و در كشورهاي غربي مثل فرانسه، اين بازگشت خشن است اما در سوئد، نروژ، هلند و آمريكا سكولاريسم خيلي به بازگشت مذهب در اين كشورها كمك كرده است.
وي افزود: در كشور نروژ به موسسات اسلامي كمك ميكنند و گفتوگوهاي مذهبي روان ميشود، اما در كشورهايي مانند ايران، عربستان، پاكستان و افغانستان كه دولت ديني دارند سكولاريسم ميشكند و در واقع سكولاريسم در اين كشورها ، يك پارادوكس است.
اين استاد دانشگاه يادآور شد: سكولاريسم جدايي نهادهاي ديني از دولت است كه الگوي آن كليساي كاتوليك است و اصالت سكولاريسم تفكيك نهادي دين و دولت است و اما چون در برخي كشورها هر دو نهاد سست شدهاند، از پساسكولاريسم صحبت ميشود.
وي افزود : تحليلگران حوزه انديشه سياسي ميگويند هيچ ديني نيست كه امكان دموكراتيك شدن نداشته باشد و اگر اين موضوع وجود ندارد به دليل وجود موانع تاريخي است.
وي ادامه داد: اينكه ميگويند تاريخ سكولاريسم در حال به پايان رسيدن است به معناي اين نيست كه سكولاريسم به طوركلي از تاريخ حذف شود.
فيرحي با اشاره به غيرقابل پيشبيني بودن آينده، گفت: برخي تحولات دست ديگراني است كه ما براي آنها تصميم نميگيريم.
وي در پاسخ به سوال دانشجويي مبني بر اين كه آيا جدايي دين از سياست ضرورت دارد؟ تصريح كرد: در هم تنيدگي دين و دولت سرنوشت جامعه ماست. درهم تنديگي دين و دولت ارادي نبوده است كه جدايي و تفكيك آن هم ارادهاي باشد.
وي درباره جايگاه سكولاريسم در جامعه ايران افزود: بسياري از افراد در جامعه ما از سكولاريسم دينستيزي را استنباط مي كنند، اما در اساس، سكولاريسم اشكال مختلفي دارد و لااقل در شكل غيرفرانسوي آن به اين معنا نيست؛ همان طوري كه انديشه شيعه نيز يك دست نيست و تحت شرايط گفتمان مسلط بر جامعه تغيير ميكند، اما بايد بدانيم كه دعواي جدايي دين از سياست دعواي 60 سال قبل اروپاست ، زمان آن گذشته است و بايد به دنبال مسائل جديد بود.
فيرحي با بيان اينكه مسائل سياسي و اجتماعي بايد مفهومسازي شود، گفت: اين كه از عدالت صحبت ميكنيم، اما نميدانيم چه ميگوييم و به دنبال چه چيزي هستيم و مردم نميتوانند بر دولتها نظارت كنند دليل همين عدم مفهومسازي است.
انتهاي پيام
چهارشنبه 29 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]