تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):روزه و حج آرام‏بخش دل‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798497016




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كند و كاوي در رابطه استاد و دانشجو


واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: كند و كاوي در رابطه استاد و دانشجو
گروه دانشگاه-جمعيت دانشجو و استاد بخش قابل توجهي از جامعه را در بر مي گيرد.فارغ التحصيلان دانشگاه ها به عنوان بخش فرهيخته و تصميم ساز در بخش هاي مختلف اقتصادي، فرهنگي، سياسي اجتماع وارد شده و به ارائه خدمت مي پردازند.

كيفيت آموزش دوران دانشگاه در ميزان كارداني اين افراد كه در واقع گردانندگان جامعه هستند، نقش اساسي دارد.در اين بين رابطه استاد و دانشجو و عوامل موثر بر آن از قبيل وظايف دانشجو و استاد، انتظارات آنان از يكديگر، نقش مديريت دانشگاه از اهميت فوق العاده اي برخوردار مي باشند.رابطه اي كه بايد در وراي موضوعات مادي در فكر ايجاد آن بود.

يك دانشجوي دانشگاه آزاد اسلامي مي گويد: رابطه ام با اساتيد به طور معمول محدود به كلاس هاي درس مربوط به همان اساتيد است و حتي در زمينه مسائل علمي خارج از حيطه كلاس درس از اساتيد راهنمايي نخواسته ام.اين دانشجو معتقد است در ضعف رابطه اساتيد و دانشجويان، هر دو گروه مقصرند چرا كه گاه دانشجو به لحاظ مسائل مختلف به استاد خود اعتماد نمي كند و برخي اساتيد نيز برقراري رابطه دوستانه با دانشجويان را در شان خود نمي دانند و در اين زمينه مجالي به دانشجو نمي دهند.او مي افزايد: متاسفانه بسياري از اساتيد بدون درك مشكلات عاطفي دانشجويان تنها به تكرار مكررات و ارائه مطالب درسي اكتفا مي كنند و به طوري كه چنين وانمود مي شود، يادگيري دانشجو براي آن ها چندان اهميتي ندارد!دانشجوي ديگري اولين قدم در يادگيري را اعتماد و درك متقابل مدرس و فرد يادگيرنده نسبت به يكديگر مي داند و عنوان مي كند: به طور قطع اگر استاد شناخت كافي از دانشجو نداشته باشد در انتقال درسي موفق نخواهد بود، همان طور كه اگر دانشجو نسبت به استاد اعتماد و علم كافي نداشته باشد، اهداف تحصيلي او تحقق نخواهد شد.اين دانشجو برگزاري جلسات هفتگي و ماهيانه با حضور اساتيد و دانشجويان در خصوص مسائل درسي و غير درسي را در تقويت رابطه استاد و دانشجو موثر مي داند و مي گويد: نتيجه محدود كردن رابطه استاد و دانشجو به مطالب درسي، حضور اجباري دانشجو سر كلاس و كاهش راندمان تحصيلي است.دانشجوي ديگري با اشاره به جو خشك و سرد برخي كلاس هاي درسي اظهار مي دارد: برقراري رابطه دوستانه بين استاد و دانشجو نيازمند داشتن ظرفيت و رعايت حريم از جانب دو طرف است.اين دانشجو تصريح مي كند: با توجه به اين كه در هر كلاس افرادي با ظرفيت هاي شخصيتي متفاوت حضور دارند اساتيد در برقراري روابط دوستانه با دانشجويان گاه مردد هستند چرا كه تعدادي از افراد با اندكي نرمش توسط اساتيد، به خود اجازه گفتن هر حرف و يا انجام دادن هر عملي را مي دهند و بنابراين براي حفظ حرمت كلاس استاد ناچار است محتاطانه و جدي با دانشجو برخورد كند.وي ادامه مي دهد: البته در ضعف اين مقوله (رابطه استاد با دانشجو) تنها دانشجويان مقصر نيستند چرا كه بسياري از اساتيد از همان جلسه اول كلاس با سخت گيري هاي بي مورد و به گمان خود نشان دادن ابهت خود به دانشجويان فرصتي براي برقراري ارتباط نمي گذارند به طوري كه دانشجو حتي از رفع اشكالات درسي خود صرف نظر مي كند.در صورتي كه برخي از اساتيد در عين برقراري يك جو دوستانه در كلاس هاي درسي خود، دانشجويان و كلاس را با كيفيت عالي كنترل مي كنند.به عقيده او ايجاد رابطه خوب و متقابل بين استاد و دانشجو يك مهارت است كه طرفين بايد اين مهارت را كسب كنند و در غير اين صورت يا رابطه اي به وجود نمي آيد و يا اين كه رابطه اي بسيار ضعيف ايجاد خواهد شد كه عواقب خاص خود را دارد.به گفته يك دانشجوي بيرجندي نمي توان ادعا كرد همه اساتيد در برقراري رابطه با دانشجويان و بالعكس موفق نبوده اند اما شايد بتوان علت ناكامي تعدادي از اساتيد و دانشجويان در برقراري رابطه دلسوزانه و محبت آميز با يكديگر را ناشي از ضعف سيستم آموزشي كشور و اولويت نمره محوري بر يادگيري محوري دانست.اين دانشجو مي گويد: اگر هدف دانشجو فقط كسب نمرات بالاتر باشد و يادگيري چندان نقشي در تحصيل او نداشته باشد نتيجه آن حفظ كردن مطالب درسي است كه اين هدف را بدون حضور استاد و تنها با خواندن و حفظ كردن چند جزوه و كتاب درسي نيز مي توان محقق كرد.او معتقد است: درك متقابل استاد و دانشجو و ايجاد رابطه دوستانه توام رابطه استاد و دانشجو بايد از سطوح پايين تر تحصيلي پايه گذاري شود تا طرفين از ابتدا با آمادگي و پذيرفتن محدوديت هاي اين رابطه آن را در مقاطع تحصيلي بالاتر محقق كنند، چرا كه فردي كه چند سال دركلاس هاي خشك و با معلماني جدي درس خوانده و ممكن است ظرفيت اندكي نرمش توسط استاد در محيطي مثل دانشگاه را نداشته باشد.

در ادامه به سراغ يكي از اساتيد دانشگاه بيرجند كه در اين زمينه داراي اطلاعات و تحقيقات گسترده اي بود رفتيم.دكتر سيد سعيد احمدي زاده عضو گروه علمي مهندسي محيط زيست دانشگاه بيرجند و مسئول مركز كارآفرين و هدايت استعدادهاي درخشان اين دانشگاه در گفتگويي به سوالات ما در اين زمينه پاسخ داد.از آنجايي كه ورود به دانشگاه يكي از آرزوهاي جوانان مي باشد و دانشجو و استاد بطور مستقيم و غير مستقيم جمعيت بسيار زياد و مهم تر آن كه طبقه فرهيخته و تصميم ساز جامعه را در بر مي گيرند بر آن شديم تا در رابطه با استاد و دانشجو و حقوق آنان و نقش مديريت دانشگاه در اين بين از تني چند از مدرسين دانشگاه نقطه نظراتشان را جويا شويم در اين شماره مصاحبه اي ترتيب داديم با آقاي دكتر سيد سعيد احمدي زاده عضو هيئت علمي گروه مهندسي محيط زيست دانشگاه بيرجند:

نحوه گزينش دانشجو و نيز كنكور در ايران را چگونه ارزيابي مي كنيد و نقش استادپس از ورود دانشجو به دانشگاه چيست؟

اولا در ايران ورود دانشجو به دانشگاه در ادامه دبيرستان و نه در ادامه دوره كسب مهارت ها و علوم مي باشد. امروزه دانش آموزان آن هم در دبيرستان هاي خوب با تكنيك درس خواندن، تست زدن، سرعت و... آشنا مي شوند. اما آشنايي با تكنيك درس خواندن به هيچ عنوان به معناي فهم و كسب فرهنگ عمومي نيست. چرا كه ياد گيري تكنيك ها وتمرين و ركاري و سرعت، زماني براي مطالعات عميق وتفكر باقي نمي گذارد و در نتيجه بالاترين رتبه هاي كنكوري كه به دانشگاه مي آيند اغلب از اطلاعات اوليه در حوزه هايي چون معارف، فلسفه، ادبيات و هنر بي بهره اند و با نام نظريه ردازان، براي اولين بار در سر كلاس دانشگاه آشنا مي شوند.دانشجو انتظار دارد با همان روشي كه در دبيرستان آشنا شده در دانشگاه هم كار كند يعني همان روش تست زدن و حفظ كردن، در نتيجه دانشگاه در بدترين حالت، محل دادن مدارك دانشگاهي مي شود كه در جامعه هيچ كاربردي ندارد و در بهترين حالت، نيز توليد علم و عالم را نخواهيم داشت بلكه انتقال علم را بصورت سطحي خواهيم داشت.دوما در سيستم گزينش كنكور در ايران اكثرا انتخابي در كار نيست. دانشجو رشته اش را انتخاب نمي كند بلكه اين رشته است كه دانشجو را بر اساس امتيازش انتخاب مي كند. لذا دانشجو بدون شناخت از رشته و بدون انگيزه و علاقه وارد رشته اش شده و بينشي نسبت به علم و كار و آينده اش ندارد.در اين بين نقش استاد معلوم مي شود استاد هم بايد پاسخگوي اشكالات در نظام آموزشي ياد شده باشد و هم وظيفه انتقال علم و معرفت را بر عهده داشته باشد و هم ايجاد انگيزه و علاقه و آگاهي و تعميق بينش دانشجو نسبت به علم و آينده محصل را برعهده گيردكه اين موضوع پيچيده و در توان هر مدرسي نمي گنجد.چرا كه بعضي از اساتيد به اشكال وارده در نظام آموزشي كاري ندارند و بنابراين بدون توجه به شرايط گزينش دانشجو شروع به انتقال علم و نظريه پردازي مي نمايند كه نتيجه آن اين است كه دانشجو فلسفه كسب علم را در نمي يابد ولي اگر اساتيد شناخت از شرايط اجتماعي و اشكالات نظام آموزشي پيدا كنند تاكيد بيشتري بر كسب بينش و فرهنگ همراه با علم بر اساس ايجاد انگيزه و علاقه مند كردن دانشجو را به عمل مي آورند.

در اين ميان نقش متوليان فرهنگي و ساير نهادهاي تخصصي و يا مدرسين در دانشگاه ها چيست؟

همان طور كه گفتم دانشجو به عنوان فردي جوان و با مشكلات دوران جوانيش به دليل نداشتن چشم انداز روشني از آينده همواره نگران شغل و آينده خود در جامعه است و دچار مشكلات فرهنگي و رواني مي شود از اين رو نقش متوليان فرهنگي براي رفع نيازهاي روحي و رواني و فرهنگي دانشجو اهميت مي يابد.نيازهاي روحي و رواني دانشجو با وجود اركاني همچون استاد، تشكل هاي دانشجويي، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري، امور فرهنگي و مركز مشاوره، متولي كاملي ندارد، چراكه همان طور كه گفتم استاد بيشتر به دانشجو از بعد علمي نگريسته و كمتر به مسائل ومشكلات او توجه مي كند.از سوي ديگر تشكل هاي دانشجويي بيشتر در بخش سياسي فعال بوده و كارهاي فرهنگي شان برجسته نيست. امور فرهنگي دانشگاه نيز محور فعاليت هايشان بر برگزاري مراسم و تقويت فعاليت هاي فوق برنامه و انجمن هاي علمي است و از بخش مركز مشاوره نيز فعاليت مشاوره اجباري براي تمام دانشجويان ديده نشده است.لذا لازم است اساتيد به عنوان خط اول ارتباط با دانشجو فضاي ارتباط با دانشجو را از يك فضاي صرف علمي فراتر ديده و به پويايي ارتقاء فرهنگ و معرفت و بينش علمي دانشجو نيز كمك نمايند. نهادهاي ديگر فرهنگي و مهارتي وظيفه تقويت اساتيد و دانشجو را در اين ميان دارند.

به طور كلي هدف از برگزاري كلاس در دانشگاه چيست؟

انتقال علم و دانش و معرفت و بينش به دانشجويان و فراگيري مهارت هاي ارتباطي در محيط دانشگاه،آشنايي و الگوبرداري از منش و رفتار دانشمندان، آگاهي يافتن در مورد آينده حرفه اي و آموزشي و ايجاد فرصت مطالعه منابع علمي موجود براي دانشجو و كارگروهي پژوهشي با ساير دانشجويان و كشف استعدادها و علاقه مندي هاي دانشجو و شكوفايي استعدادها در محيط درسي توسط اساتيد.

ملاك و معيارهاي اصلي تشكيل كلاس چه مواردي است؟

به نظر بنده در اين رابطه معيارهاي آموزشي و قانوني وجود دارد و از طرفي معيارهاي كه مي توان به آن رعايت روح قوانين گفت. معيارهاي آموزشي و قانوني كه متاسفانه تاكيد نظام آموزشي فقط بر اين مبني است شامل، تدريس محتواي آموزشي درس (سرفصل مصوب) و برگزاري منظم جلسات رعايت حضور و غياب دانشجو، محروم كردن دانشجو درصورت غيبت، امتحان.اين معيارها را مي توان معيارهاي متوسط از هدف برگزاري كلاس دانست. اما معيارهاي كلي تر برگزاري كلاس، تربيت دانشجو در رشته اي خاص مي باشد. دانشجو بر اساس نقشه اي علمي و عملي تربيت شود و نقش او در آينده مشخص مي شود.هدف كلي از حضور دانشجو در دانشگاه، اخد مدرك كارشناسي و غيره نيست و يا هدف، فقط آموختن روش حل مسائل مهندسي و آموختن يك سري محفوظات نيست.هدف كسب مهارت هاي فردي اجتماعي و شكوفايي استعدادها و ارضاي كسب علم و مفيد بودن انسان درجامع است. به گفته حضرت امام راحل دانشگاه بايد كارخانه انسان سازي باشد. لذا آيا دانشجو با ياد گرفتن فرمول ها و محفوظات به انسانيت مي رسد؟چه كسي و يا كساني بغير از خود او مي توانند در طي اين طريقت به او كمك كنند؟

اما روح قوانين كه استاد بايد رعايت كند و قوانين نا نوشته هستند منش و رفتار عالمانه وجدان علمي يعني اصرار و تاكيد با تمام انرژي بر يادگيري دانشجو حتي خارج از ساعات كلاس انگيزه دار و ايده دار كردن دانشجو و شأن و هويت بخشي به دانشجو و توجه به حالات روحي و رواني و شرايط دانشجو و مشوق بودن براي او در طي مسير علمي است.

استاد و دانشجو چه وظايفي نسبت به هم دارند؟

با توجه به مطالبي كه گفتم در اين جا مي توان رابطه استاد و دانشجو را تعريف كرد. اين ارتباط يك رابطه دو طرفه است در نيمي از اوقات استاد بر دانشجو تاثير دارد و در نيم ديگر رفتار مودبانه و جوياي علم بودن و بي تفاوت نبودن دانشجويان نسبت به مطالب ارائه شده و هم كلاسي ها وفعال بودن مي تواند استاد را بر سر ذوق و شوق آورده او را ترغيب بيشتر به تعليم و فعاليت كند.در شكل گيري رابطه استاد و دانشجو نقش استاد را مي توان در چهار محور زير مشخص كرد:

*در نقش يك مربي: با ارائه راهنمايي هايش مسير را به دانشجو نشان مي دهد و با دريافت باز خورد هاي عملكرد خود نقاط قوت و ضعف وي را متذكر مي شود.

*در نقش يك بستر ساز و تسهيل كننده امور: بستر و فرصت به دست آوردن تجربه هاي جديد و استفاده از مهارت ها را براي دانشجو فراهم مي آورد.

*در نقش يك مشاور دلسوز و مهربان: به دانشجو با توجه به شرايط وحالاتش و سختي هاي مسير بصورت پدري مهربان مشاوره صحيح و دلسوزانه مي دهدو به طور فعال وارد رفع مشكلاتي كه از دستش برمي آيد مي شود.

*در نقش يك رابط: به ايجاد شبكه هاي حرفه اي كارآمد ميان همكارانش، ديگر آموزگاران و دانشجو يان مي پردازد.بايد توجه داشت كه وظيفه استاد پاسخ دادن به تمام سوالات دانشجو نيست بلكه وي با ارائه اطلاعات، دانشجو را در به دست آوردن مهارت هاي لازم در مسير درست هدايت مي كند.اين رابطه براي استاد نيز مفيد است چرا كه همواره كمك به نسل آينده موجب رضايت قلبي مي شود و همزمان با دستاوردهاي علمي دانشجويان، اساتيد نيز يافته هاي علمي جديدي را به دست مي آورند و گستره مهارت هاي آن ها وسعت مي يابد.در اين شرايط است كه دانشجو مي تواند براي رسيدن به اهدافش برنامه ريزي كرده و آن ها را دست يافتني فرض كند.اين رابطه براي دانشجو نيز وظايفي را تعريف مي كند كه در سه بعد خلاصه مي شوند:

*تعيين هدف دانشجو و حركت فعالانه براي اين هدف: دانشجو بايد مهارت ها و دانسته هاي خود را در نظر بگيرد و هدف خود را درآينده مشخص نموده و در راستاي آن از استاد خود علم آموزي كند و از فرصت هاي به دست آمده به خوبي استفاده كند و در مقابل خود و جامعه احساس مسئوليت كند.

*تعيين انتظارات واقع گرايانه از استاد: دانشجو بايد درك متقابلي از استاد وتوانايي هاي او پيدا كرده و بفهمد استاد در چه زمينه هايي مي تواند به وي كمك كند.

*توسعه ارتباط: از طريق فعال بودن،رفتار مؤدبانه،منظم بودن، فراگيري و ارائه بازخوردهاي آن، درس خواندن و تلاش بيشتر. دانشجو بايد براي ايجاد و تداوم رابطه با استاد علا قه داشته باشد و در عين حال بايد بپذيرد كه لازم نيست تمام اهداف وي توسط استاد تامين شوند لذا در شناسايي و ايجاد ارتباط با افراد ديگري كه مي توانند او را در رسيدن به اهدافش كمك كنند بكوشد و درك كند هدف رسيدن او به سطحي از استقلال است كه بتواند فعاليت هايش را بدون راهنمايي از استاد انجام دهد و قوي ترين ارتباط ها زماني شكل مي گيرند كه هر دو جزء رابطه در محيطي مناسب(دانشگاه مناسب) رشد و تعالي يابند.

استاد خوب چه ويژگي هايي دارد؟ براي يك دانشجوي خوب چه خصوصياتي متصور است؟

در تعريف ارتباط استاد و دانشجو به اين موضوع تاحدي اشاره نمودم. استاد خوب در ارتباط با استاد و دانشجو مفهوم مي يابد به طور خلاصه بايد گفت استادي كه علاوه بر رعايت قوانين واصول آموزش، روح قوانين نا نوشته را نيز رعايت نمايد(منش و رفتار عالمانه، وجدان، عدم تبعيض بين دانشجويان وعدالت آموزشي، صرف تمام انرژي بر يادگيري دانشجو، انگيزه دار كردن و هويت بخشي به دانشجو، توجه به حالات روحي و رواني و شرايط دانشجو با دلسوزي و مهرباني و مشوق بودن براي دانشجو) علاوه بر تقويت خود درپيشرفت علمي با علم و دستاوردهاي خود به دانشجو نيز كمك مي كند. استاد دانشگاه تنها مدرس دانشگاه نباشد و در عرصه توليد فكري و رفع مشكلات در جامعه نيز نقش ايفا كند و به تربيت دانشجو بپردازد تربيت به مفهوم مراقبه، گيري، استمرار... نيز هست كه هم وجه آموزشي دارد و هم وجه رورشي. حقوق و وظايف استاد و دانشجو نسبت به يكديگر چه مواردي است؟در تعريف ارتباط به طور مفصل به آن اشاره نمودم و به طور خلاصه وظيفه دانشجو علم آموزي، تقويت روحيه خودباوري، فعال بودن بيشتر و اهميت به سرنوشت خود وجامعه است.وظيفه استاد خوب را نيز بيان نمودم.

سوال اين كه گفته مي شود امروزه تحصيل در دانشگاه فايده اي ندارد چون دستاورد مالي ندارد (داستان هميشگي علم بهتر است يا ثروت) نظر شما راجع به اين موضوع چيست؟

جهل و ناداني بد است و علم خوب، علم در صورتي ارزش پيدا خواهد كرد كه با عمل خير توام باشد. حضرت رسول خدا به ابوذر وصيت مي كرد كه يك ساعت در جلسه علمي ازده هزار جهاد ، قرآن خواندن ، قيام كردن بهتر و مقدس تر است. اجازه بدهيد در اين بين به سخنان آيت ا... هاشم زاده هريسي در جمع اساتيد دانشگاه اشاره كنم او مي گويد:همه چيز با علم معنا پيدا مي كند عبادت هم با علم است . بدون علم نه جهاد، جهاد است و نه نماز، نماز است. هيچ چيز بدون علم مفيد نيست بسياري از اعمال بدون طي مراحل علمي مضر است. اگر انسان از روي عدم اطلاع از علم كار خير انجام دهد كار خيرش هم ممكن است به صورت شر در آيد و اما چرا همه علوم مقدس است براي اين كه علوم مال خداست در قرآن آيات فراواني وجود دارد كه در بيش از 30 الي 40 آيه اشاره شده است. استاد خداست و همه علوم را خدا به ما آموخته است ( علم الانسان ما لم يعلم ، علم القلم، لا علم لنا الا ما علمتنا و...) خداوند علوم را در طبيعت جهان آفرينش گذاشته بعد به انسان ها قدرت يادگيري و مغز داده بعد تشويق كرده و به يادگيري وادار كرده است و دستور داده لعلكم تتفكرون (تفكر كنيد) سپس خداوند زمينه هايش را فراهم كرده است. پس همه علم از خداست و غير از خدا چيزي نيست و چيزي كه از خداست عيب و نقصي ندارد پس هر كس كه عامل علم و حامل علم و منتقل كننده علم است و يا گيرنده علم است هر علمي كه باشد ارزشمند است العلماء باقون اگر جايي علم ضرر و نقصي داشته باشد مربوط به خود بشر است خود بشر است كه از علم سوء استفاده مي كند از خيلي از نعمت هاي خداوند سوء استفاده مي شود خوبي علم از آن خدا و بدي علم از آن بشر است اين كه با علم جهان را ويران مي كنند چون علم را در جاي خودش بكار نبرده اند. علم و عالم را هميشه و در همه مكاتب به عنوان ثروت واقعي به حساب مي آورند و ثروت يك جاهل ضرر به خود او و آخرت او و جامعه است.با توجه به اهميت و گستردگي اين موضوع در هفته هاي بعد سعي خواهيم كرد به بررسي ديگر ابعاد آن بپردازيم.
 سه شنبه 28 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1635]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن