تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 29 بهمن 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شيطان به سپاهيانش مى گويد: ميان مردم حسد و تجاوزگرى بياندازيد چون اين دو، نزد خدا بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

زومکشت

فرش آشپزخانه

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1860571942




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

می خواهم امروزی باشم


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: تنوّع‏طلبى، غريزه انسان است. اين غريزه انسان، راه را به روى بروز سليقه‏هاى گونه‏گون مى‏گشايد و از همين جاست كه بعضى سليقه‏ها بر اذهان افراد ديگر، تأثير مى‏گذارند و در جامعه شايع مى‏شوند. در واقع، مُد، همه‏گير شدن يك فكر و سليقه در هيئت تقليد است. مدگرايى، پديده‏اى است متداول در تمام فرهنگ‏ها و جوامع، و البته به خودى خود، چيز بدى نيست ؛ عجيب و غريب هم نيست. مثلاً انفجارى خطرناك نيست. نوعى الگوى سليقه و پسند است، و طرفداران آن هم، گروه‏هاى سنّى ويژه‏اى نيستند. در ميان اقشار مختلف وجود دارد، حالا با شدّت يا ضعف و در اين ميان، جوانان به دليل كنجكاوى‏هاى خاص و تنوّع‏گرايى و نيازهاى سنّى، بيشتر از ديگران، طرفدار مُد هستند. خودِ مُد پديده‏اى است كه از دير زمان وجود داشته و خواهد داشت. تنها با گذشت زمان و دگرگونى زمانه، رنگ عوض مى‏كند. به تعبيرى مى‏شود گفت كه خودِ مُد هم مُد عوض مى‏كند. مُد، وقتى همه گير بشود، هنجار است و تا هنگامى كه گروه اندك و خاصى پيرو آن هستند، به شكل غير متعارف به آن، نگاه مى‏شود. اكنون، جهان، كوچك شده است. عصر آتش، اسب و كبوترِ نامه‏رسان و جارچى‏هاى خيابانى و... به سر آمده است. كوچك‏ترين رخداد، در «آنى» در جهانْ پژواك مى‏يابد. رسانه‏ها و وسايل ارتباط جمعى، با رشد شتابناك و وسيعشان، جهان را روز به روز ، كوچك و كوچك‏تر مى‏كنند و درنهايت، به دهكده‏اى بدل مى‏سازند و ما ناگزير از برقرارى ارتباط با چهار گوشه جهان هستيم. جهان صنعتى، مَقوله تقليد در رفتارهاى اجتماعى را همانند ابزارهاى مورد مصرف انسان، به صورت توليد انبوه در آورد و به بازارهاى سراسر دنيا صادر كرد. مسلّم است كه هيچ يك از جوامع در حال‏گذار (از سُنّتى به صنعتى) نمى‏توانند خود را از برقرارى ارتباطات، مصون و محفوظ بدارند. پس چه بخواهيم و چه نخواهيم، «مُد» وارد فرهنگ و حريم كشور ما مى‏شود؛ نه ديوارى جلودار آن است و نه صد سپاه و لشكر. لذا تنها كارى كه در اين زمينه مى‏توان انجام داد، نحوه برخورد و نوع پذيرش فرهنگ و هنجارهاى ساير جوامع در جامعه خويش است. فقط، بايد چشم و گوشمان را باز كنيم و مواظب باشيم تا هويت فرهنگى و بناى اعتقادى ما را ويران نسازد و گذشته و اصالت را از جوانان نگيرد. «مُد»، آرام و آهسته پا در حريم منزل ما مى‏گذارد. نخست، زيبا مى‏نمايد و جلوه‏گرى و دلبرى دارد، ولى رفته رفته، موذيانه در عمق وجدان و احساس ما لانه مى‏كند. مُد، يا همان الگوهاى رفتارى و گفتارى و انديشگى، زمانى بد و تخريبگر است كه مغاير با شئونات فرهنگى و اعتقادى يك جامعه باشد. پس نگذاريم، مدها «بى اجازه» وارد گستره اجتماعى ما شوند! هرگاه از پشتوانه قدرتمند علمى و فرهنگى و اعتقادى برخوردار باشيم، مد، فرق مى‏كند. آن هنگام، اين ما هستيم كه مُد را مى‏آفرينيم، الگو مى‏دهيم، رنگ‏ها را انتخاب مى‏كنيم و در اين حضور تلخ ، بازيگر صِرف نخواهيم بود ؛ ولى، وقتى خالى باشيم و فاقد آن پايگاه ارزشى و اعتقادى و علمى، ديگر پر كاهى بيش نيستيم. اين رنگ‏ها هستند كه ما را انتخاب مى‏كنند. پس بازى داده مى‏شويم. با هدف بحث بيشتر درباره پديده «مُد» و «مُدگرايى» پاى صحبت آقاى «دكتر سيد مهدى ثُريّا» نشسته‏ايم. آقاى دكتر ثُريّا، تحصيلات ابتدايى و دبيرستان خود را در تهران به پايان رسانده‏اند . پس از آن در دانشكده حقوق دانشگاه تهران در رشته اقتصاد به تحصيل پرداخته‏اند. سپس به دانشگاه بِركْلى در كاليفرنياى امريكا رفته‏اند و در آن‏جا در رشته آموزش بهداشت، موفق به دريافت درجه كارشناسى ارشد شده‏اند و در نهايت، در رشته انسان‏شناسى در دانشگاه ويسكانسين امريكا مشغول به تحصيل شده‏اند و درجه دكترى پيوسته «انسان‏شناسى و آموزش بزرگسالان» دريافت كرده‏اند. از جمله آثار آقاى دكتر ثريا، عبارت‏اند از: جمعيت از ديدگاه انسان‏شناسى، روش بحث و مذاكره گروهى، ذهنى كه خود را باز يافت، درباره عشق، شعورى ديگر، استاد پير و... . ايشان همچنين كتابى تحت عنوان «فرهنگ و شخصيّت ايرانيان» در دست تأليف دارند. آقاى دكتر ثريا! امكانش هست در ابتدا، تعريفى از مُد ارائه دهيد؟ مُد، رواج كوتاه مدت رفتار و گفتار و تظاهرات فكرى، ذوقى و هنرى است كه خود به خود، فايده مادّى و عملى ندارد و هدف آن، خودِ موضوع رواج يافته است ؛ يعنى تغييرى است كه صرفا به خاطر خود تغيير پيش مى‏آيد و فقط در زمان‏ها و شرايطى پيش مى‏آيد كه ضرورت‏هاى اوّليه زندگى فرد (يا افراد) تأمين باشد. آقاى دكتر! ممكن است در مورد مصداق‏هاى عينى موارد مطرح شده در سؤال قبل، توضيح دهيد؟ بله! در مورد «رفتار»، مى‏توان هنرپيشه‏ها را مثال زد . در زمان ما فيلم «بر باد رفته» اكران مى‏شد كه كلارك گيبل در آن ايفاى نقش مى‏كرد. پس از آن، مدل موهاى آن هنرپيشه مورد تقليد اكثر جوانان قرار گرفت. يا هم اكنون نيز انواع مختلفى از مدل‏هاى مو و نوع پوشش برخى از هنرپيشه‏ها به عنوان مد وجود دارند كه از طريق ماهواره، اينترنت و... وارد جامعه شده‏اند. در مورد «تظاهرات فكرى» نيز همين حالت وجود دارد. در پايان سده هجده و اوايل سده نوزده ميلادى در فرانسه، آلمان و انگليس، كتب «رُمانتيك» در ادب و هنر رشد كرد كه بر احساس و تمايل و فكر آرمانى مبتنى بود. نمونه بارز اين دوره، لامارتين بود (1790 ـ 1869م). يا در مورد هنرِ «اَمپرسيونيسم» در نقاشى و مجسمه سازى (ترسيم هر چيز به شكل و صورتى كه براى نقّاش يا مجسمه ساز، داراى معنا باشد). همچنين، شاهد ظهور «سوررئاليسم» هستيم (كه در اين سبك، هنرمندان از حيطه‏هاى مرسوم، فرا مى‏روند و در برابر هر چيز متعارف و معمول در نقاشى، عصيان مى‏كنند). حتى در مبحث «شناخت» نيز وضع به همين صورت است. سبك‏هاى متفاوت تفكّر، مثل ساخت‏گرايى، مُدهاى فكرى شمرده مى‏شوند و حالا هم كه پُست‏مدرن، باب شده است. آقاى دكتر! به نظر شما دليل گرايش به مد و مدگرايى چيست؟ هر چيز در اين جهان (و خود جهان به‏طور كلى)، در هر زمان، در حال «شدن» و در حال تغيير دائم است. مثلاً يك تكه‏چوب كه زير خاك بماند، ذغال مى‏شود. سپس در اثر گذشت زمان و تغيير، تبديل به الماس مى‏شود. پس جهان و هر آنچه در آن است، در حال «شدن» و تغيير است، نه «بودن». اگر به قرآن نيز رجوع كنيد، در مى‏يابيد كه جهان در حال تغيير است. آيه 91 از سوره مبارك «نمل» چنين عنوان مى‏دارد كه: «مى‏بينى كوه‏ها را و ساكن به حساب مى‏آورى، درحالى‏كه آنها مى‏روند، مثل رفتن ابرها...». همچنين آيه 15 از سوره «ق» و آيه 29 از سوره «الرحمن» و آيات 60 و 61 و 62 از سوره «واقعه» همه بيانگر تغيير دائمى جهان هستند. در فلسفه اسلامى نيز شاهد اعتقاد به تغييرات هستيم. بحث «تجدّد اَمثال» كه به معناى تغيير و تبديل و نو شدن و تازه شدن تمام موجودات جهان است، شاهدى بر اين مدّعاست. در ادبيات هم شاهد همين اعتقاد هستيم، به طورى كه مولوى مى‏گويد: هر نفس نو مى‏شود دنيا و ما بى خبر از نو شدن اندر بقا عمر، همچون جوى، نو نو مى‏رسد مستمرى مى‏نمايد در جسد . امروزه نيز اين موضوع كه جهان و موجودات در آن در حال تغيير و تبديل هستند، مورد قبول تمام انديشه‏مندان است. حال كه جهان و هرچه در آن است، هميشه و در هر حال در حال تغيير است، پس انسان هم به عنوان پديده‏اى از جهان، در حال تغيير است و تغيير در ذات وجودىِ اوست. در نتيجه، جامعه، فرهنگ (به عنوان وسيله‏اى براى برخوردارى از مواهب طبيعت، ادامه زندگى و ادامه نسل) و هر چيز ديگرى كه انسان در آن دخيل است، دچار تغيير خواهد شد. تغيير و تبديل به طور مستمر، موجب نو شدن و تازه شدن است و اگر وجود نداشت، انسان و همه پديده‏هاى حياتى، فكرى و رفتارى او در حالت ركود، فاسد مى‏شد. پس تغيير در سليقه، بينش و رفتار، ويژگى فطرى و طبيعىِ انسان است و او را در سازگارى با جهان متغيّر، آماده مى‏سازد. «مد» نيز نمونه‏اى از تغييرپذيرى و تغييرخواهىِ انسان است. انسان، طبق طبيعتش، از بسيارى چيزها خسته مى‏شود و رو به‏سوى چيزهاى تازه‏تر و نوترى مى‏آوَرَد كه همين، باعث پذيرش مُد خواهد شد. به اعتقاد شما مد و پذيرش آن چه نقش روانى ـ اجتماعى‏اى دارد؟ يا كاركردش چيست؟ مد، سود مادى و فايده‏اى براى رفع نياز انسان‏ها ندارد. در واقع، نيازِ درجه اول انسان (خوراك، پوشاك و مسكن) را رفع نمى‏كند ؛ اما در ارتباط با «هويت‏پردازىِ»(1) افرادِ جامعه، نقش مهمّى ايفا مى‏كند. علت اين‏كه مد، بيشتر از هر سنّى مورد توجه جوانان است، اين است كه او در سال‏هاى بلوغ و نوجوانى و ابتداى جوانى مى‏خواهد براى خودش هويّتى (من كيستم؟) درست كند و معمولاً گرايش به اين دارد كه از آنچه پدر و مادر برايش رقم زده‏اند (يا خيال مى‏كند رقم زده‏اند) بيرون بيايد. گاهى براى جوانان، نوع لباس و آرايش پدر و مادرشان جذابيت ندارد. چيزى كه برايشان جالب و جذّاب است، نوع پوشش همسالان است. بنابراين، مد، با شكل‏هاى لباسى، آرايشى، فكرى، ادبى و... به جوان، فرصت انتخاب مى‏دهد و جوان، خود را با تقليدِ نقش اشخاصى كه در نگاهش بهتر از آنچه از او خواسته شده به نظر مى‏رسند، هويت تازه‏اى (شناخت تازه‏اى از خودش براى خودش) دست و پا مى‏كند. با آرايش موى خاص، خودش را شبيه شخص جالب نظرش در مى‏آورد، با قبول نظرات متفكّرانى كه توجهش را جلب كرده‏اند، شناخت معيّنى از خودش و براى خودش و براى ديگران به وجود مى‏آورد و... . تَقَلاّ براى كسب هويت به صورت تقليد يا پذيرش ظاهر و فكر و ذوق‏هاى متفاوت ادامه پيدا مى‏كند تا اين‏كه تحت شرايط و تأثير عوامل جسمانى، اجتماعى و روانى، كم كم هويت (شناخت) خاصّى برايش ساخته و پرداخته مى‏شود. اما در اين ميان، بايد به هوش باشيم ؛ زيرا عده‏اى پيدا مى‏شوند كه از اين نياز جوانان، سوءاستفاده مى‏كنند و هويّت‏پرداز مى‏شوند كه در واقع، هويت‏پرداز نيستند ؛ بلكه به دنبال مقاصد خود هستند كه اين مقاصد ، مى‏توانند سياسى ، اقتصادى يا اجتماعى باشند. پس انواع و اقسام مدها (مثل مدهاى رفتارى، گفتارى، ذهنى يا حتى مد غذا، مد لباس، مد تكيه كلام و...) پيدا مى‏شوند كه گاهى مى‏توانند اثرات مخرّبى داشته باشند ؛ اما بسته به اين‏كه از جانب چه كسانى هدايت و پردازش مى‏شوند، مى‏توانند اثرات متفاوتى داشته باشند. متأسفانه گاهى اوقات بعضى مدها چيزى جز تخريب انديشه و تفكّر و سطحى‏نگرى به مسائل، با خود به دنبال ندارند. آقاى دكتر! آيا مدها نقش اقتصادى نيز در جوامع ايفا مى‏كنند؟ گرچه مّد و پيروى از آن، به خودى خود، سود و فايده عملى براى شخصى كه از آن استفاده مى‏كند، ندارد بجز اين‏كه مجبور مى‏شود گاهى در ازاى پيروى از مد خاصّى، متحمّل هزينه بشود ، اما مى‏تواند باعث استفاده‏هاى مالى و مادّى بسيار براى كسانى شود كه در كار عرضه آنها هستند. مدسازان و مدپردازان ، با استفاده از تنوّع‏خواهى جوانان ، بهره‏هاى مادى فراوانى به دست مى‏آورند و به مقاصدشان مى‏رسند كه اين مقاصد ، مى‏تواند تغيير فرهنگ افراد ، تغيير نوع تفكّر آنها ، تغيير ارزش‏ها و سنّت‏هاى آنها و ... باشد و در صورتى كه بدون تفكّر و انديشه پذيرفته شوند ، آثار مخرّبى خواهند داشت . چگونه مى‏توان با اين پديده مواجه شد و از اثرات مخرّب آن جلوگيرى كرد؟ مد ، به صورتى كه تعريف كرديم ، در همه جا و در همه فرهنگ‏ها وجود دارد . پس اولين قدم ، پذيرش اين اصل است كه «وجود دارد» و نفى آن ، بى‏حاصل است . پس بايد رهبرى شود و در مسير صحيحى هدايت گردد . ما خودمان بايد از اين نياز جوانان استفاده كنيم ؛ يعنى خودمان برايشان مد بسازيم و اين بستگى به اين دارد كه متفكّران جامعه ما چه مى‏خواهند . اما گاهى اوقات ، ما خودمان ، جوانان را در تناقضْ گرفتار مى‏كنيم . مثلاً مى‏گوييم اعتياد ، بد است ؛ امّا تلويزيون ، فرد معتادى را نشان مى‏دهد كه به راحتى ترك مى‏كند و حتّى تشكيل خانواده مى‏دهد . پس ما بايد يك تجديدنظر كلّى در فرهنگ رسانه‏اى‏مان داشته باشيم؛ چرا كه رسانه ، مورد پذيرش جوانان است . اگر مى‏خواهيم جوانان را از سودجويى‏هاى مدسازان و مدپردازان در امان بداريم ، بايد براى هويّت‏جويى آنان فكرى بكنيم . قهرمان‏هايى را معرفى كنيم كه مورد قبول فرهنگ ايرانى و اسلامى ما باشند . مثل پورياى ولى ، تختى و ساير كسانى كه براى ما مهم هستند . برايشان قهرمان‏هاى اخلاقى تأمين كنيم تا ديگر نگران در دام‏افتادنشان نباشيم . آقاى دكتر! ضمن تشكر از شما ، برايتان آرزوى موفقيت و سلامت مى‏كنيم . من هم از شما سپاسگزارم . در مورد پديده «مد» با خانم «فروزنده داورپناه» ، كارشناس ارشد روانشناسى و پژوهشگر نيز صحبت كرديم . ايشان كه بيشتر در زمينه‏هاى فرهنگى به كار پرداخته‏اند ، در اين باره چنين نظر دارند: اگر به پديده مد به صورت تاريخى نگاه كنيم ، متوجه مى‏شويم كه همين امروز ، بر مبناى تفاوت لباس‏ها و ابزارها و نحوه آرايش مو و صورت و محيط و . . . كه در فيلم‏هاى مختلف مى‏بينيم ، مى‏توانيم دوره تاريخى و حتى حدود جغرافيايى آن واقعه را مشخص كنيم . در تغيير مد ، بدون شك بايد به مسئله صنعت و پيامدهاى اقتصادى ـ سياسى آن هم توجه كرد . براى مثال ، بعد از انقلاب صنعتى در غرب ـ كه همزمان با استعمار كشورهايى همچون هندوستان از سوى انگلستان بود ـ صنايع پارچه‏سازى انگلستان رونق گرفتند ؛ زيرا هم موارد لازم و هم بازار مصرف به راحتى در اختيارشان قرار داشت . اما «مدسازى» (به اين صورت كه براى هر سال ، رنگ و نحوه پوشش و آرايش خاصى مشخص شود) ، پديده‏اى نسبتا جديدتر است . البته براى پيدا كردن تاريخ آغاز اين پديده ، بهتر است از صاحب‏نظرانِ مثلاً طراحى لباس يا تاريخ هنر ، راهنمايى بگيريد؛ اما با اندكى دقت هم مى‏توان دريافت كه تعيين چنين تدابيرى ، تا چه حد مى‏تواند بر بازار مصرف و تقاضاى مصرف كنندگان اثر بگذارد و فروش حال و آينده شركت‏ها و كارخانه‏هاى مربوط را تحت تأثير قرار دهد . و البته پديده پيروى جهانيان از الگوى كشورهاى ثروتمند و همانندسازى خود با آنان (بخصوص در نوجوانان و جوانان) را نبايد از نظر دور داشت . در ديد كلان ، جوامع صنعتى با توليد ، عرضه ، و تغيير «مُد» در كالاهاى مختلف و از جمله لباس‏ها ، وسايل نقليه شخصى ، و ... بخش مهمى از حيات خود را تأمين و تضمين مى‏كنند ، و دامن زدن آنها به اين تنوّع‏طلبى ، ديگر بديهى به نظر مى‏رسد و تحليل آن بدون در نظر داشتن اصول علم اقتصاد ، ممكن نيست . گفتنى است كه پذيرفتن طرح‏هاى نو از سوى كارخانه‏داران ، به تازگى به تجارتى نو تبديل شده است . بديهى است كه مد ، تنها درباره پوشش مطرح نيست . درست همان‏طور كه نمى‏شود با ظاهر و وسايل متعلق به مثلاً سيصد سال قبل در مكان‏هاى عمومى ظاهر شد ، انتخاب وسايل و ظواهر غيرمعمول هم تنها باعث انگشت‏نما شدن شخص در جامعه و اذهان مى‏شود؛ يعنى همان چيزى كه در مذهب ما به آن «لباسِ شُهرت» گفته مى‏شود و مذموم شمرده شده است . قاعدتا هر كس خودش آنچه را كه براى او متناسب‏تر است ، بهتر تشخيص مى‏دهد و شايد بتوان گفت : هر كس بايد خودش آنچه را كه براى او مناسب‏تر است ، برگزيند . اما انتظار براى از راه رسيدن مُدى جديد براى پيروى آن ، نوعى هويّت‏زدگى است كه خود ، مقوله‏اى ديگر است . به منظور بررسى «مد» از ديد يك جامعه شناس ، با خانم «پريسا كاظمى» كارشناس جامعه‏شناسى و پژوهشگر كه تحقيقاتى نيز در اين زمينه داشته‏اند به گفتگو پرداخته‏ايم ، كه آن را در زير مى‏آوريم : در جامعه ما اين طور جا افتاده كه مُد ، همان بزك دوزك‏هاى ظاهرى است . حال آن‏كه ، اصلاً اين طور نيست . مد ، فراتر از ظواهر و صورت‏هاى مادّى است . مد ، گاه بار عاطفى ، روانى ، فكرى و اعتقادى دارد و مُديست يا مدگرا ، ممكن است علاوه بر قبول يك مد ، محتواى فرهنگى و شرايط اجتماعى آن را هم به عنوان يك ايده‏آل بپذيرد . فقط لباس مخصوص ، آرايش ويژه و اصلاح عجيب و غريب موهاى سر ، مد نيست . بلكه مد ، علاوه بر اينها الگوهاى رفتارى را هم شامل مى‏شود و هر مد ، همراه با انبوهى از پيام و محتواست . مد ، يك پديده اجتماعى است كه گاه در شرايط سالم ، آگاهانه و درست ، گسترش مى‏يابد و گاه تحت تأثير عوامل خارجى و غير طبيعى ، رشد و اشاعه پيدا مى‏كند كه در اين صورت ، خطرناك است . الگوهاى رفتارى و گفتارى‏اى كه در هر دوره ، باب مى‏شوند ، گاه ، برخاسته از فرهنگ بومى و داراى رنگ و بوى خودى است و آشناست و در اساس ، مغايرتى با محتواى تاريخى ، فرهنگى و مذهبى جامعه ندارد؛ ولى گاه ، ريشه در بيرون خانه دارد و اين جاست كه جامعه در دراز مدت ، از درون ، پوك مى‏شود و در اين شرايط ، الگوها و مدهاى غلط بيگانه ، اقشار جامعه (بويژه جوانان و نوجوانان) را مى‏ربايد و بدل به بختك شومى مى‏شود كه مى‏توان از آن به «تهاجم فرهنگى» تعبير كرد . گسترش ارتباطات و آسان شدن آمد و شد ميان كشورها ، مَحملى مناسب براى تبادل انواع و اقسام كالاها ، خدمات ، فرهنگ‏ها و الگوهاست و درهاى كشور ما هم كه بسته نيست . مضافا اين‏كه امروزه ، رشد تكنولوژى ارتباطى و مخابراتى ، حتى امن‏ترين مكان‏ها را هم تسخير كرده است . در هر حال ، بهترين راه پيشگيرى و مبارزه با مدهاى غلط و نامناسب ، احياى ارزش‏هاى ملّى و مذهبى است ويكى از پسنديده‏ترين شيوه‏هاى احياى ارزش‏هاى ملى و مذهبى در جامعه ، ارائه صورت‏هاى زيبا و الگوهاى صحيح از اين ارزش‏هاست . براى بحث بيشتر راجع به موضوع «امروزى شدن» و «مد» با آقاى «مختار صحرايى» ـ كارشناس مديريت صنعتى ـ كه در حال حاضر به عنوان مدير اجرايى انتشارات رشد (مركز نشر و پخش كتب دانشگاهى روانشناسى در علوم تربيتى) مشغول به كار هستند ، نيز صحبتى داشته‏ايم . ايشان به عنوان يكى از ناشران فرهنگى كشور و علاقه‏مند به پديده‏هاى اجتماعى و نقد و تحليل آنها ، نظرشان را راجع به «مد» ، اين‏گونه ابراز مى‏دارند : در دنياى كنونى ، ارتباط و تبادل فرهنگ و تفكر بين ملل مختلف به واسطه وجود وسايل ارتباط جمعى و رسانه‏هاى گروهى ، بسيار گسترده و آسان شده است . اين ارتباطات ، يافته‏ها ، تفكرات و تغييرات جديد را به ارمغان آورده و در نتيجه اين فضاى به‏وجود آمده ، ابزار و امكانات و تفكّرات خاص ، وارد هر كشورى مى‏شود؛ امّا استفاده كردن از اين ابزارها و تفكّرات نو ، بستگى به نوع تفكر و بينش افراد از زندگى و ساختار جهان مادّى و معنوى دارد . اين‏كه ملاك‏ها و ديدگاه‏هاى افرادِ جامعه‏اى نسبت به جهان هستى چه باشد ، در به وجود آمدن يك مُد اجتماعى تأثيرگذار است . در اين ميان ، طبيعى است كه بسيارى از تغييرات و نتايج حاصل از آنها چشم بسته پذيرفته شوند و عنوان «مُد» به خود بگيرند و گرايش افراد به سمت آنها نيز باشد ؛ ولى واقعيتْ اين است كه در جامعه ما و جوامع مشابه ، استفاده مناسب و مثبتى از تغييرات و دستاوردهاى مثبت و كاربردى آن نمى‏شود و پذيرش تغييرات و اطلاعات و ابزارهاى جديد ، بيشتر جنبه نمايشى و تزيينى دارد . براى مثال ، هم اكنون غالب خانواده‏ها تمايل به داشتن كامپيوتر دارند و هر كس با توجه به توان خودش به تهيه اين ابزار مى‏پردازد؛ امّا غالبا كاركردى مثبت و جدّى براى خانواده‏ها ندارد . در عين حالى كه در بخش‏هاى زيادى از جامعه ، با استفاده از كامپيوتر ، كمك مهمّى در تسريع كارها و افزايش دقّت در امور مختلف شده است؛ ولى در مجموع به نسبت سرمايه‏گذارى‏اى كه در اين بخش در كشور ما شده است ، نتيجه خيلى خوبى هم نداشته است . بنابراين ، بخش زيادى از سرمايه ما صرف استفاده تزيينى از ابزارها مى‏شود تا استفاده مثبت و محتوايى از آنها . تازه‏هاى جهان به صورت ريز و جزئى در تمام زواياى زندگى ما رخنه كرده است و ديگر داريم قدرت تشخيص آنها را از دست مى‏دهيم . آيا همه اين تغييرات را بايد با نگاه منفى بنگريم؟ خوب ، در نتيجه فشردگى زمان و كوچك شدن هر روزه جهان ، جامعه جهانى با سرعت هر چه تمام‏تر به سمت خلاصه‏سازى و حتى خلاصه‏گويى پيش مى‏رود و وارد شدن اين پديده‏ها به جامعه ما اجتناب‏ناپذير است؛ اما اميدواريم كه در ايران بتوانيم از جنبه‏هاى مثبت و كاركردىِ اين تغييرات و دستاوردهاى آنها ، استفاده كنيم و يك شهروند آگاه ، لازم نيست كه خيلى نگران تشخيص تازه‏هاى مثبت و منفى وارد شده به زندگى خود باشد؛ چرا كه داشتن اصول و معيارها و ملاك‏ها و بينش درست ، ناخودآگاه ، كار خودش را مى‏كند و چنين فردى ، به راحتى مدهاى منفى و تغييرات منفى و سمبل‏هاى منفى را پس مى‏زند . امّا بايد اشاره كنم كه استفاده از ابزارهاى جديد زندگى ، خصوصا در بخش پوشش (حوزه برجسته و اصلى مُد) كه حاصل تفكرات انسان امروزى است ، متأسفانه در فرهنگ ما به شكل عميق ، مورد بررسى و تحقيق قرار نگرفته و خيلى سطحى و گذرا با آن برخورد شده است و پذيرش مُد در اكثر مواقع ، حاصل يك تفكر مثبت و فعّال و كامل نيست . اكثر كسانى كه تن به اين تغييرات مى‏دهند ، درك مفهومىِ درستى از چگونگى و چرايىِ عملى كه انجام مى‏دهند ، ندارند . تا آن‏جا كه به ياد دارم ، در ايرانِ قبل از انقلاب ، گروه‏هايى بودند كه جداى از ساختار عمومى جامعه از پوشش و تركيب‏هاى خاصّى در نحوه رفتار خود (مثلاً تيپ جاهلى يا قيصرى) تبعيت مى‏كردند. بعد از انقلاب نيز شاهد پيدايش گروه‏هاى بسيارى مثل رَپى‏ها، پانكى‏ها و... بوده‏ايم كه هر كدام داراى يك تعريف و شكل خاص بوده‏اند ؛ امّا غالب افرادى كه از اين گروه‏ها تبعيت مى‏كنند، تعريف روشن و مشخّصى از گروهى كه از آن تقليد يا پيروى مى‏كنند ندارند. در صورتى كه با كمى مطالعه و تحقيق در مورد آنها به اين نتيجه مى‏رسيم كه اين گروه‏ها، در جامعه مبدأ، اهداف و تفكّرات خاصى دارند كه از نظر ما شايد اصلاً معقول و منطقى نباشد. در صورتى كه در داخل كشور ما، افرادى كه فقط شبيه اين گروه‏ها رفتار مى‏كنند، اساسا نه اطلاعى از باورها و مفروضه‏هاى ذهنى و اعتقادى آن گروه‏ها دارند و نه اعتقادى به آنها. به‏طور خلاصه مى‏توان گفت كه مدگرايان افراطى در همه جوامع، بدون شناخت و تفكر عمل مى‏كنند و شما در مواجهه با آنها مى‏توانيد خيلى سريع به پوچى و تهى بودنشان پى‏ببريد. گروه‏هاى مورد اشاره در كشور ما نيز در واقع، نه از فرهنگ غنى و كافى اسلامى و ايرانى بهره‏اى برده‏اند و نه اطلاعى درست از فرهنگى كه در ظاهر از آن پيروى مى‏كنند، دارند. البته لازم است يادآورى كنم كه در ميان آنها افرادى بسيار بااستعداد و سالم به جهت فكرى مى‏توان ديد كه متأسفانه به جهت عدم بينش روشن و واضح از زمان حال، هرز مى‏روند و قربانى غفلت خويش‏اند. با اين تفاصيل، ما حق داريم از اين همه سرعت در ارتباطات و از اين همه تغييرات لحظه به لحظه، نگران شويم. استفاده از ارتباطات و تغييرات، جنبه‏هاى مثبت زيادى هم دارد. ارتباطات بين فرهنگى، مى‏تواند افكار و عقايد انسان‏ها را به يكديگر نزديك كند و بتوانيم از عوالم هم با خبر شويم و با اين دستاورد، دنياى بزرگ و جديدى را روبه‏روى هم قرار دهيم كه پُر است از فوايد و محاسن انسانى. با كمى مطالعه در تاريخ كشورمان در خواهيم يافت كه در حال حاضر در يك مقطع زمانى خاص هستيم كه «گذار تاريخى» (گذار از سنّت به مدرنيسم) نام دارد و در اين گذار، شاهد اين هستيم كه برخى مسائل سنّتى و ملّى ما، در فضاىِ امروزى شده، زير سؤال مى‏رود، پايه‏هايش سست مى‏شود و فرو مى‏ريزد. در يك چنين تحولات فرهنگى‏اى، با يك دسته سؤالات و تفكرات بى‏جواب از جانب نوجوانان و جوانان روبه‏رو مى‏شويم كه اين خود، باعث تعارض در جامعه مى‏شود و ايجاد اشكال مى‏كند كه اگر خود را آماده مقابله صحيح و منطقى با اين نوع تحولات نكنيم، قطعا جامعه ما سرنوشت روشنى نخواهد داشت. پس بهترين راه، اين است كه از همين ابتدا، راجع به تغيير و تحوّلات درونى جامعه ، فكرى كرد و افراد جامعه را مسلّح به ابزارهاى فكرى مناسب كرد. امّا جامعه نيمه سنّتى و نيمه صنعتى ما، هنوز در برابر اين همه تحوّلات در دنياى معاصر، مبهوت است و در بعضى بخش‏ها و قشرها و طبقات، مقاومت هم مى‏كند. آنچه مسلّم است، اين است كه تغييرات جهان كنونى با سرعت زياد، وارد جامعه ما نيز خواهد شد. در نتيجه بايد سعى كرد با اين سرعت، همساز و همراه شد و براى همراهى بايد نيازهاى بشرى‏اى كه مى‏خواهد امروزى باشد، شناخته شود كه شايد اين نيازها تعرف شده يا حتى گاهى منطقى نباشند. براى همگام شدن با اين شتاب و تغيير كنونى، اولين گام، تربيت فرزندان به شيوه‏اى صحيح براى سازگارى با اين تغييرات سريع است. حتى بخش ميانسال جامعه (كه حدود پنجاه سال سن دارند) نيز بايد همگام شدن با اين تغييرات را بياموزند؛ چرا كه دورى از اين گردونه، آنها را گوشه‏نشين مى‏كند و باعث دل‏مردگى اين نسل خواهد شد و چه بسا ارتباط بين نسل‏هاى مختلف، گسسته شود و فاصله‏اى عميق و آزار دهنده بين نسل‏هاى موجود ، پديد آيد. اما افزايش دادن اطلاعات لازم (كه از طريق مطالعه، تحقيق، تفكّر و تجربه كردن حاصل مى‏شود)، خود ، كمك بزرگى به همگامى صحيح و منطقى با تغييرات سريع امروزى است. مدها، يكى پس از ديگرى مى‏آيند و پذيرفته مى‏شوند. حالا وظيفه ما به عنوان فرد يا به عنوان جامعه چيست؟ اما اين‏كه: چرا «مد» مى‏آيد و پذيرفته مى‏شود؟ بشر طبعا تمايل به نو شدن دارد و اين نو شدن، نشئت گرفته از درون پويانِگرِ انسان است. پس به دليل اين خصلت درونى، كاملاً پذيراى تغييرات و نو شدن هستيم. منبع: modgerai.blogfa.com




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 221]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن