محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845653673
مدارا با دولت خاتمی برادری با احمدینژاد
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: مدارا با دولت خاتمی برادری با احمدینژاد غلامعلی حداد عادل حداد عادل گفت سیاست مجلس را در تعامل با دولت های خاتمی و احمدی نژاد، مدارا و برادری اعلام کرد. غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس شورای اسلامی درباره نحوه تعامل مجلس شورای اسلامی با دولت های آقایان خاتمی و احمدی نژاد گفت: ما همیشه معتقد بودیم باید با دولتها همکاری کنیم. تضعیف دولت آقای خاتمی و احمدینژاد هیچ یک را صحیح نمیدانستیم. تضعیف دولت ضربه زدن به مردم است. در دوران آقای خاتمی هم بنده معتقد بودم باید با دولت همکاری کرد و نباید چوب لای چرخ دولت گذاشت. وی ادامه داد: مجلس هفتم بنا بر تضعیف دولت خاتمی نداشت و بعد از آن بنا بر همکاری جدیتر با دولت احمدینژاد داشت. اما هیچ کدام از این سخنها به معنی این نیست که مجلس هفتم در برابر دولت آقای احمدینژاد منفعل بود یا در برابر دولت خاتمی برای تضعیف او فعال بود. وی درباره شایعاتی پیرامون توصیه مقامات عالی رتبه نظام مبنی بر حضور در دوره ششم مجلس شورای اسلامی گفت: صددرصد دروغ است. آنها آرای بنده را در صندوقها کم شمرده بودند بعد هم گفتند شورای نگهبان او را به مجلس آورده و از رانت استفاده کرده است. حداد عادل در خصوص برخی کنترل هایش بر نمایندگان اقلیت مجلس ششم که تشکیل شده از اصولگرایان بود، افزود: برخی روزها من صبح میرفتم نطق دوستان اقلیت را که آماده کرده بودند میگرفتم و جاهای تندش را خط میزدم. آنها لطف میکردند و میپذیرفتند، بعد که میرفتند نطق میکردند، اگر یک کم تند بود اکثریت فکر میکرد من این قسمتهای تند را اضافه کردهام. رئیس مجلس شورای اسلامی درباره تحصن عده ای از نمایندگان در مجلس ششم گفت: من فکر میکنم بعضی از نمایندهها که در تحصن شرکت کرده بودند در واقع جوگیر شده بودند و رفتارهای بعدی آنها نشان داد که در حاشیه بودند ولی برخی از آنها روی همان مبانی ساختار شکنانه خود با مبانی انقلاب مشکل داشتند و سردمدار بودند. حساب این دو دسته را میشود از هم جدا کرد. ولی من تصمیمگیر نیستم، شورای نگهبان است. متن کامل مصاحبه به شرح زیر است: در انتخابات مجلس ششم نام شما در کدام یک از لیستهای انتخاباتی قرار داشت؟ من در لیست جامعه روحانیت مبارز بودم. از آن لیست 30 نفره آقای هاشمی وارد شد، من هم در بازنگری آرا از طریق شورای نگهبان وارد شدم. آقای هاشمی به مجلس نیامد و اینطور شد که من ماندم و 29 نفر نماینده دوم خردادی از تهران. ترکیب مجلس ششم را با اکثریت اصلاحطلب پیشبینی میکردید؟ نه. اصلاحطلبان که اکثریت را به دست گرفتند میتوانستند پیشبینی کنند که چه میشود و نه ما که اقلیت شدیم. کسی نمیتوانست پیشبینی کند. پس چطور عنوان میکنید که اصلاحطلبها فکر میکردند شما برای ساماندهی اقلیت وارد مجلس میشوید و علیه شما موضع گیری داشتند؟ از هما اول که بنده ثبتنام کردم مخالفتها شروع شد. بعد از انتخابات هم در اعلام نتیجه اولیه در لیست اسامی نمایندگان تهران نبودم. بعد که شورای نگهبان صندوقها را باز کرد و 700 صندوق را شمرد، اعلام کرد آرای فلانی خوانده نشده و من وارد مجلس شدم. در این زمان مخالفتها اوج گرفت. پنج ماه ابتدای تشکیل مجلس موضوع اعتبارنامه من موضوع روز بود. در این زمان میگفتند نمیخواهیم بیایید. مجلس به یک دلیل سیاسی اعتبارنامه من را نگه داشته بودند ولی ظاهر حقوقی برایش درست کردند. دلیل مخالفتها با حضور شما در مجلس چه بود؟ خب، گذشت زمان ثابت کرد حق با آنها بوده است (میخندد). به هر حال اشتباه بزرگی کردند. برخی از عقلای خودشان هم به آنها میگفتند که اشتباه میکنند. موضوع اعتبارنامه چطور حل شد؟ حل نشد. 90 نفر از مشارکتیها رای ندادند. 130 نفر از دوستان آقای کروبی و اقلیت رای موافق دادند که من رای آوردم. در آن زمان مطرح شد که اعتبارنامه شما به توصیه مقام معظم رهبری تصویب شد؟ صددرصد دروغ است. آنها آرای بنده را در صندوقها کم شمرده بودند بعد هم گفتند شورای نگهبان او را به مجلس آورده و از رانت استفاده کرده است. حالا بهتر است که سر این زم را باز نکنید. فراکسیون اقلیت مجلس ششم چطور شکل گرفت؟ گویا پیشبینی اصلاحطلبان هم اشتباه نبود و شما ریاست اقلیت را بر عهده گرفتید. من تنها نماینده تهران بودم که جزو اقلیت بودم. بقیه نمایندههای اقلیت مجبود بودند زمان تعطیلی مجلس به حوزه انتخابیه بروند. نوع گرفتاریشان با من فرق میکرد آنها ترجیح دادند که من رئیس باشم. به عنوان رئیس فراکسیون اقلیت بد نیست بدانید این اصلاح "اقلیت" را بنده در ادبیات سیاسی کشور جا انداختم، تا قبل از آن فراکسیونها اسم داشت. بنده جرات کردم و با شجاعت گفتم ما اقلیت هستیم. اسم ما "فراکسیون اقلیت" است. این عبارت نهادینه شد که میبینید در مجلس هفتم هم دیگر میگویند اقلیت. ولی در برخی موضعگیریها مطرح کردید مجلس هفتم اقلیت ندارد. نه، من میگویم در مسائل اساسی انقلاب اقلیت و اکثریت نداریم. اما در مسائل اداره کشور خوب است که دو تفکر وجود داشته باشد و اینها مراقب هم باشند. به هر حال ما در مجلس ششم آنچه وظیفهمان بود انجام دادیم. چه در مجلس ششم و چه در مجلس هفتم، تلاشم این بود که فضای عالم سیاست را یک فضای اخلاقی و منطقی کنم. سعی کردم از التهاب بیجا کم کنم. اما در مجلس ششم موضعگیری اقلیت در نطقها، برخورد با اصلاحطلبان و از رسمیت انداختن جلسات خیلی منطقی و اخلاقی به نظر میرسید؟ این موضوع یکی، دو بار فقط اتفاق افتاد. مجلس ششم، مجلس داغی بود. مجلس التهاب بود، مجلس ساختار شکنی بود. این دقیقترین تعبیری است که فعلاً من به کار میبرم. طبیعی بود که درگیری هم باشد. مثلاً فرض کنید امام (ره) راجع به شخصی نظر داده به او گفته شما بروید در حاشیه. دیگر در سیاست نباشید، خب، برای ما امام اصل است، ما انقلاب را از امام جدا نمیدانیم ولی بروید نطقهای مجلس ششم را بخوانید، ببینید چطور درست نقطه مقابل این اندیشه امام رفتار میکردند. نمایندگان مجلس ششم به دیدن آن فرد میرفتند و بعد تبلیغش را میکردند. او هم در همان زمان علیه امام صحبت میکرد. اینها ساختار شکنی بود. ما دشمنی با عمر و زید نداریم. اینطور نیست که واقعاً دعوای بندهبا فلان کس بر سر قدرت باشد. این رفتارها منجر به واکنش شدید اقلیت میشد؟ بله. اقلیت غیر از آن اکثریت فکر میکرد. بنده تلاش میکردم واکنش اقلیت، واکنش منطقی باشد و آنقدر معقول بود که آقای خاتمی میگفتند "اقلیت نجیب". در مجلس ششم اگر میدیدم یکی از دوستان ما افراط میکند جلو او را میگرفتم. برخی روزها من صبح میرفتم نطق دوستان اقلیت را که آماده کرده بودند میگرفتم و جاهای تندش را خط میزدم. آنها لطف میکردند و میپذیرفتند، بعد که میرفتند نطق میکردند، اگر یک کم تند بود اکثریت فکر میکرد من این قسمتهای تند را اضافه کردهام. برخی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم عنوان میکنند رفتارهای اقلیت فضای مجلس را متشنج میکرد و در مجلس درگیری لفظی و حتی گاه فیزیکی به عمد ایجاد میکردند. بله، اگر ما نبودیم که معلوم نبود مجلس چه شد (میخندند). ما نظر خومان را میگفتیم. یکی، دو، سه مورد دوستان ما کاری کردند، که بشود آن را کار خشن نامید ولی بعد از آن سعی کردیم به عنوان یک فراکسیون از طریق آییننامه فعال باشیم. اواخر مجلس ششم با رد صلاحیتهای گسترده که بیش از 80 نماینده مجلس هم صلاحیتشان رد شد موضوع تحصن رخ داد که در انتخابات مجلس هفتم و هشتم ملاکی برای رد صلاحیتهای بعدی بود. به نظر شما تا چه زمانی شرکت نمایندگان در تحصن ملاکی برای عدم صلاحیت است و آیا مانند آقای باهنر فکر میکنید زندگی نمایندگان شرکت کننده در تحصن به دلیل رافت نظام اسلامی است؟ من فکر میکنم بعضی از نمایندهها که در تحصن شرکت کرده بودند در واقع جوگیر شده بودند و رفتارهای بعدی آنها نشان داد که در حاشیه بودند ولی برخی از آنها روی همان مبانی ساختار شکنانه خود با مبانی انقلاب مشکل داشتند و سردمدار بودند. حساب این دو دسته را میشود از هم جدا کرد. ولی من تصمیمگیر نیستم، شورای نگهبان است. با توجه به آن رد صلاحیتهای گسترده که منجر به تحصن شد، انتخابات مجلس هفتم به نحوی برگزار شد که به گفته آقای کروبی رئیس مجلس، تکلیف 190 کرسی از پیش تعیین شده بود. این حرفها همیشه در عالم سیاست هست. به هر حال اگر یک کسی طبق قانون صلاحیتش رد شد خب ممکن است انتخاب هم نشود، کسی که صلاحیتش رد میشود طبیعی است که در انتخابات هم شرکت نمیکند. به نظرم ما به جای اینکه بحث را در این مرحله داشته باشیم، باید یک مرحله به عقبتر برویم که فلانی که صلاحیتش تایید نشد طبق قانون بود یا نه. برای اینکه دوستان ما زیاد هم یک طرفه به قاضی نروند خدمتشان یادآوری میکنم که در انتخابات شرکت کردند و در تهران لیست دادند. کسی که در انتخابات مجلس ششم نفر دوم تهران بود در انتخابات مجلس هفتم هم کاندیدا بود و در لیست یک جریان دوم خردادی هم بود اما رای نیاورد. یعنی اینطور نیست که فرض کنید لیست ندادند. اما برخی از گروههای اصلاحطلب در انتخابات مجلس هفتم شرکت نکردند. نه، شما مقایسه کنید لیست دوم خرداد در انتخابات مجلس هفتم را با لیست مجلس ششم. برخی از افراد مجدداً کاندیدا بودند اما رای نیاوردند. معنای این حرف چیست؟ این تغییر گرفتمان در مردم صورت گرفته بود یا اکثریتی از مردم در انتخابات شرکت نکردند؟ مردم از مجلس ششم منزجر شدند. این خیلی روشن است. تحصن کردند اما هیچ اتفاقی در کشور نیفتاد. آقایان فکر کردند اگر تحصن کنند یک موج عظیم اجتماعی راه میافتد و در واقع نظام تحت فشار جامعه مجبور میشود اینها را برگداند و تایید صلاحیت کند. ولی هیچ کس نیامد. مردم از آن همه رفتار نامعقول بیزار شدند. الان هم امثال آقای کروبی این حرفها را میزنند که امیدوارم اگر در مجلس هشتم بر سر کار آیند از گذشته درس بگیریم. مجلس هفتم سابقه همکاری با دو دولت آقای خاتمی و احمدینژاد را در کارنامه خود دارد تعامل مجلس با دولت اصلاحطلب و اصولگرا چگونه بود؟ ما همیشه معتقد بودیم باید با دولتها همکاری کنیم. تضعیف دولت آقای خاتمی و احمدینژاد هیچ یک را صحیح نمیدانستیم. تضعیف دولت ضربه زدن به مردم است. در دوران آقای خاتمی هم بنده معتقد بودم باید با دولت همکاری کرد و نباید چوب لای چرخ دولت گذاشت. با اینکه سلیقه سیاسی ما با آقای خاتمی فرق میکرد اما همه مسائل مطرح بین مجلس و دولت که سیاسی نیست. اما نمایندگان مجلس هفتم قبل از اینکه وارد مجلس شوند برای آقای خرم (وزیر راه دولت خاتمی) خط و نشان کشیدند و در مجلس او را با استیضاح برکنار کردند. بحث استیضاح اکثر وزرای دولت خاتمی را نیز مطرح میکردند که در مورد آقای حاجی با حکم حکومتی متوقف شد. من شخصاً مانع استیضاح آقای حاجی شدم. خدمت مقام معظم رهبری توضیح دادم. علت آن هم این بود که سه، چهار ماه به پایان دولت آقای خاتمی نمیتواند برای این مدت کوتاه فرد بهتر از حاجی معرفی کند. من این را به ضرر کشور میدانستم. رهبری هم همین مطلب را تایید فرمودند و مجلس اطاعت کرد. پس با این حساب کوتاهی عمر دولت در همزمانی با مجلس هفتم مانع بسیاری از اقدامات نمایندگان شد. نه. هیچ کس دیگری که بتواند مقصود مجلس هفتم را برآورده کرده و بهتر از آقای حاجی در آن مدت وزارتخانهای را اداره کند حاضر نبود برای سه یا چهار ماه مسوولیت بپذیرد. قصد نمایندگان برخورد با دولت بود یا فقط با آقای حاجی مخالف بودند؟ وزیر آموزش و پرورش همیشه بیش از سایر وزرا در معرض استیضاح است. شما اگر دقت کنید میبینید وزرای آموزش و پرورش یا رای اعتماد نیاوردند و یا استیضاح شدند. اینطور نبود که مجلس به خاطر مخالفت با دولت آقای خاتمی سراغ آقای حاجی رفته باشد. در مورد آقای خرم چطور؟ آیا این برخوردها مخالفت اکثریت مجلس با دولت خاتمی تلقی نمیشود؟ گفتمان اصلی مجلس هفتم، گفتمان مقابله با دولت آقای خاتمی نبود. گفتمان مدارا با دولت آقای خاتمی بود. اگر آقای خرم اسیتضاح شد به دلیل وقایع فرودگاه بود که درست مقارن با انتخابات مجلس هفتم اتفاق افتاد و فضای ملتهبی ایجاد شد. اگر آن اتفاق نمیافتاد استیضاح خرم رخ نمیداد. پس برنامهریزی برای تضعیف دولت خاتمی در دستور کار مجلس هفتم نبود؟ نه. مجلس هفتم بنا بر تضعیف دولت خاتمی نداشت و بعد از آن بنا بر همکاری جدیتر با دولت احمدینژاد داشت. اما هیچ کدام از این سخنها به معنی این نیست که مجلس هفتم در برابر دولت آقای احمدینژاد منفعل بود یا در برابر دولت خاتمی برای تضعیف او فعال بود. آقای احمدینژاد که رئیس جمهور شدند تقریباً قوای کشور یکدست شد و آقای باهنر عنوان کرد "حجت بر اصولگرایان تمام شد" چه تعریفی از تعامل با دولت همسوی اصولگرا داشتید؟ ما گفتیم بنا بر تقویت و همکاری با دولت با حفظ استقلال مجلس داریم. این حرفی بوده که از روز اول زدیم الان هم میزنیم. اما در نحوه تعامل مجلس هفتم با دولت احمدینژاد یک فراز و نشیبی دیده میشود. ابتدا مجلس به چهار وزیر دولت نهم رای اعتماد نمیدهد پس از آن حالت انفعال در مجلس ایجاد میشود و دو سال همراهی مطلق با دولت را شاهد هستیم. نه، اینطور نیست. شما بودجه سال 85 را ببینید. این اولین بودجهای بود که آقای احمدینژاد به مجلس داد ما با دولت اختلافنظری جدی داشتیم. بسیاری از لوایح را که دولت احمدینژاد به مجلس آور نمایندگان تغییر دادند و خیلیها را هم پذیرفتند. در بحث بودجه شاید مخالفتهایی صورت گرفت اما بعداً با پذیرش لوایح متمم از سوی نمایندگان نظر دولت تامین شد. علت آن بود که یک مطالبهای در کل کشور برای توسعه ایجاد شد و دولت متممها را آورد، نمایندگان هم دیدند دولت در سفرهای استانی و در برنامهها مرتب در حال ساخت و ساز است بنابراین رای دادند. ولی جلوی همین متمم را به اصلاحیه تبدیل کند. امسال هم دولت چون نظر مجلس را میدانست به جای متمم، اصلاحیه بودجه آورد. منظور این است که ما واقعاً سعی کردیم مثل یک برادر که میخواهد به برادرش کمک کند آنجا که دولت درست میگوید تایید میکنیم و اگر اشتباه کرده اشتباه را گوشزد کنیم. با یک همدلی برادرانه یک جاهایی نسبت به نظر دولت نقد داشتیم اما این نقدها را در فضای آرام مطرح میکردیم. اما در بسیاری موارد با دولت همراهی صرف داشتید؟ نه، اینطور نبود. بر خلاف آنچه که امروز در عالم سیاست و به خصوص در ایام نزدیک انتخابات تبلیغ میشود ما دستهایمان را به علامت تسلیم در برابر دولت بلند نکردیم که هر چه دولت میگوید ما بدون اینکه فکری کرده باشیم اطاعت کرده و منفعل باشیم. از سوی دیگر بنا نداشتیم با دولت ستیزه کنیم. بنای همکاری با دولت داشتیم. تعبیر برادری که برای دولت نهم به کار بردید به نظر میرسد در بسیاری از موارد این برادر کمال استفاده را از همراهی مجلس داشت و در بسیاری از موارد به دلیل انفعال مجلس، دولت آقای احمدینژاد قانون را رعایت نکرد مانند انحلال شوراها، سازمان مدیریت، برداشت بدون اجازه از حساب ذخیره و ... مجلس واکنش جدی در برابر این رفتارهای دولت نداشت؟ ما جنجال نکردیم وگرنه همان مساله شوراها در دستور کار ما قرار دارد. مساله شوراها که هنوز خاتمه پیدا نکرده مجلس حرف دارد و ما سعی میکنیم مساله را حل کنیم. ولی دولت کار خودش را انجام میدهد. بله، دولت نظر مجلس را قبول ندارد. به نظر میرسد توجهی به مصوبه مجلس هم ندارد. علیرغم مصوبه نمایندگان، آقای احمدینژاد دستور ادغام شوراهای عالی در کمیسیون دولت را داده است. درست است تا وقتی قانونی نشه دولت فکر خودش را انجام میدهد. مجلس یک قانون وضع کرده، شورای نگهبان برگردانده به مجلس و اشکال گرفته است. مجلس اصلاح کرد و مجدداً به شورا فرساتد، باید ببینیم شورا چه تصمیمی میگیرد اگر حل نشد که به مجمع میرود. اینور نیست که ما تشخیص دهیم دولت اشتباه میکند و موضوع را رها کنیم. چرا در مورد شوراها به مقام معظم رهبری نامه نوشتید و خودتان با رئیس دولت موضوع را حل نکردید؟ بله. آن هم یک نمونه دیگری بود که ما در عین دوستی و برادری و میل شدید به تقویت دولت، یک جا هم احساس کردیم که باید از مجلس دفاع کنیم. این یک نمونه از این است که مجلس منفعل نبود. اما خیلیها عنوان کردند در سال پایانی عمر مجلس در آستانه انتخابات یک کار تبلیغاتی بود. نه، ابداً. اگر مردم قبول دارند که من دروغ نمیگویم که انشاالله اینطور است، صادقانه عرض میکنم در این اقدام ذرهای به فکر نبودم که این اقدام برای من سود دارد یا زیان. در همین قضیه شوراها یک راه حلی انتخاب شد که حداقل تنش را داشته باشد یعنی این اختلاف بین دولت و مجلس پیدا شد که اگر تدبیر نمیشد میتوانست به یک جنجال دردسر ساز تبدیل شود و مردم را گیج کند. البته یک عدهای همسویی مجلس هفتم با دولت نهم را نمیپذیرند و دائماً دوست دارند مجلس هفتم با دولت نهم را نمیپذیرند و دائماً دوست دارند مجلس را تحریک کنند که چرا در مقابل دولت نمیایستد. این یک حرف سیاسی است و ما آن را میفهمیم. چرا نحوه عملکرد مجلس هفتم باید به نحوی باشد که رئیس جمهور به صراحت نامه بنویسد و بگوید یک مصوبه مجلس را اجرا نمیکند و چرا شما برای حل این موضوع باید به رهبری نامه بنویسید؟ رئیس جمهور نگفت قانون را اجرا نمیکند، گفت دولت با این مصوبه مجلس مخالف است. من تشخیص دادم باید این نامه نوشته شود. چرا نامه را علنی و در صحن مجلس قرائت کردید؟ آقای احمدینژاد نگفته بود نامه محرمانه است. اگر اعلام نمیکردیم طبیعی بود که نامه دست هر کس بیفتد و بگوید چرا ساکت نشستید. تشخیص من این بود که به جای اینکه ماهها صبر کنیم تا به دولت جواب بدهیم و بعد دولت به ما جواب بدهد و این بحث کش پیدا کند، رهبری موضوع را حل کنند. من یک نامه به رهبری نوشتم که چنین قانونی را تصویب کردیم و دولت چنین نظری دارد. ایشان در کمترین زمان به مناسبترین شکل پاسخ دادند و داستان حل شد. دوستی ما با دولت هم ادامه دارد. اما علیرغم همه دوستیهایی که شما مطرح میکنید با دولت نهم داشتید، آقای احمدینژاد در گفتوگوی تلویزیونی خود به صراحت مجلس و تصمیمات نمایندگان را عامل تمام مشکلات اقتصادی و تورم معرفی کرد که به اعتقاد بسیاری از نمایندگان نشان داده شد تعامل با دولت احمدینژاد یک سویه و فقط از جانب مجلس بوده است. صحبتهای آقای احمدینژاد آنقدر هم که شما میگویید غلیظ نبود. با همان انگیزهای که در مجلس ششم حضور یافتید در انتخابات مجلس هشتم هم حاضر شدید؟ حقیقت این است که امروز با همان انگیزهای که وارد مجلس ششم شدم در انتخابات مجلس هشتم شرکت کردم و هر روزی که ببینم احتیاجی نیست، خودم راحت کنار میروم. انتخاب بشوم یا نشود مهم نیست، مهم آن است که به وظیفهام عمل کنم و شانه خالی نکنم. منبع: شهروند امروز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]
صفحات پیشنهادی
مدارا با دولت خاتمی برادری با احمدینژاد
مدارا با دولت خاتمی برادری با احمدینژاد غلامعلی حداد عادل حداد عادل گفت سیاست مجلس را در تعامل با دولت های خاتمی و احمدی نژاد، مدارا و برادری اعلام کرد. غلامعلی حداد عادل ...
مدارا با دولت خاتمی برادری با احمدینژاد غلامعلی حداد عادل حداد عادل گفت سیاست مجلس را در تعامل با دولت های خاتمی و احمدی نژاد، مدارا و برادری اعلام کرد. غلامعلی حداد عادل ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها