محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829489335
گراميداشت دكتر رضا داوري فيلسوف معاصر ايران
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: گراميداشت دكتر رضا داوري فيلسوف معاصر ايران
همزمان با برگزاري روز جهاني فلسفه، عصر روز پنجشنبه مراسم پاسداشت مقام علمي استاد دكتر رضا داوري اردكاني با عنوان در موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران برگزار شد.
اين مراسم با همكاري بنياد حكمت اسلامي صدرا، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، دانشگاه تهران، دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، فرهنگستانهاي جمهوري اسلامي ايران و كميسيون ملي يونسكو (ايران) براي گراميداشت و قدرداني از نيم قرن تلاشهاي دكتر داوري اردكاني و باحضور جمع زيادي از استادان دانشگاهها، مراكز و نهادهاي علمي فرهنگي كشور و دوستداران استاد داوري اردكاني برگزار شد.
بنابه گزارش خبرنگار ما دكتر غلامرضا اعواني رئيس موسسه پژوهشي حكمت فلسفه ايران در ابتداي مراسم علت انتخاب عنوان را براي مراسم پاسداشت دكتر اردكاني مربوط به مقدمه كتابي از دكتر داوري دانست كه در سال 1354 منتشر شده بود و طي آن دكتر داوري ابونصر فارابي را فيلسوف فرهنگ ناميده بود، چرا كه به عقيده وي فارابي فيلسوف فرهنگ بوده و فلسفه ارتباط تام و تمام با فرهنگ دارد و فلاسفه بزرگ بيشترين تاثير را در حوزه فرهنگ داشتهاند، مثل تاثير افلاطون در تمدن و فرهنگ غرب كه امروز هم دكتر داوري اردكاني در نسل ما بيشترين تاثير را در زمينههاي فرهنگي داشته و دارد.
وي با اشاره به اين عبارت معروف كه معيار ارزيابي هر تمدن و فرهنگ، بستگي به شان فلسفه در آن تمدن دارد، گفت:
قرن ما، در طول تاريخ يك قرن استثنايي و منحصر به فرد است و وقايع بزرگي از ديدگاه تفكر در 50 سال اخير رخ داده است كه در طول هيچ عصري شاهد آن نبودهايم و در اين 50 سال، دكتر داوري هميشه به تاليف مباحث مهم فرهنگي و مسائل مختلف و پر فراز و نشيب نيم قرن اخير پرداخته است به طوري كه كمتر مسئلهاي را ميتوان يافت كه او دربارهاش مطلبي ننوشته باشد و به همين لحاظ همواره آماج حملاتي بوده، با اين حال هميشه مواضع خاص خود را در برابر ناهنجاريها داشته كه از معروفترين آنها ميتوان به مسئله اشاره كرد كه او خيلي نسبت به آن حساس بوده و هست.
در ادامه مراسم دكتر سيدمصطفي محققداماد از اعضاي هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي از بردباريها و صبر و تحمل دكتر داوري در برابر توهينها و پرخاشهايي كه به ساحت وي ميشد ياد كرد و از ادب، شرح، حوصله و تحمل او در برابر مشكلات به عنوان مهمترين نشانههاي شخصيت ادبي، فرهنگي وي ياد كرد و گفت: ظرف اين سالها ما هيچگاه نديديم كه او در برابر منتقدين سرسخت خود، پاي را از مرز ادب فراتر بگذارد و هربار كه نظر او را در اين موارد ميخواستند با تواضع ميگفت:
دكتر محسن جهانگيري از اعضاي هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي نيز با اشاره به عباراتي در مقدمه كتاب دكتر رضا داوري گفت: به قول دكتر داوري بيان فلسفه با زباني ساده، جرح و قلب فلسفههاست، زيرا فلسفه يك انديشه عميقتر از علم است و اگر آنرا به درجه عقل تودهها تنزل بدهيم، چيزي از آن باقي نميماند و معنايش اين است كه عقل ابن سينا را به عقل يك آدم معمولي تنزل دادهايم و اين شدني نيست و به جاي اين كار ما بايد عقل يك آدم معمولي به سمت ابنسينا تنزل دهيم و آن كس كه فلسفه را ميخواهد بايد خودش را براي دريافت آن مستعد سازد.
وي با اشاره به ارادت 40 ساله به دكتر داوري و همكاريهاي طولانياش با وي از مسئوليتپذيريها و اجتماعي بودن وجوه شخصيتي دكتر داوري ياد كرد و حضور وي در جامعه را يكي از غنايم مهم برشمرد و يادآوري كرد: فيلسوف بايد در متن جامعه حضور داشته باشد و از علوم خود براي رفاه و آسايش مردم كشور خودش استفاده كند، نه اين كه در گوشهاي نشسته و فقط فكر كند.
دكتر كريم مجتهدي عضو هيات علمي دانشگاه تهران با اشاره به اين كه گفت: هر فيلسوفي اگر فيلسوف است، فيلسوف فرهنگ است و اگر فلسفه را با تجليات ديگر فكري و روحي انسان مقايسه بكنيم متوجه خواهيم شدكه ذاتا بين فلسفه و علوم و حتي اديان و هنر و رشته هاي مختلف علمي تفاوت بسيار است.
وي افزود: فلسفه يك رشته ميان رشتههاي ديگر نيست و فلسفه يك شيء نيست، يك فعل و تفكر است و اگر اين تفكر در ديگر رشتهها نباشد، استفاده واقعي از آنها نخواهد شد و همه بهرهبرداريها صوري خواهد بود و ما دانشمند نخواهيم داشت و فقط صاحب افرادي خواهيم شد كه ادعاي دانش ميكنند. فلسفه آن انگيزه دروني است كه ممكن است در يك طبيب بيشتر از يك فيلسوف رسمي باشد و يا در داستان نويس و شاعر عميقتر از مدرسين فلسفه باشد و اگر فلسفه نباشد بقيه رشتهها، تظاهري به علم بيش نيست و فلسفه آن تفكر ناگفته است و آن حركتي است كه در زير هر فكر و عمل بايد خودش را متجلي سازد، فيلسوف هميشه در راه است و هيچ وقت هم به مقصد نميرسد و همين در راه بودن، تحرك به زندگي او ميدهد.
وي آنگاه با ذكر خاطراتي از دكتر داوري گفت: در عرض 30 سال گذشته و سالهاي پرفراز و نشيب سياسي كشور و جريانهايي كه گاه بسيار خوشايند و گاه بسيار ناخوشايند بوده از نزديك شاهد و همراه بودم با حركات دائمي و مستمر دكتر داوري كه آسان هم نيست او هميشه با يك اخلاق بسيار شايسته و بدون تظاهر سعي كرده است به اين شعله كه هر فيلسوف بايد همراه خود داشته باشد وفادار بماند و فلسفه هم همين وفاداري است و اين يك اصل است كه شان انسان را براي انسان توجيه ميكند و انسان اين شان را براي خودش گرامي ميدارد و در پايان بگويم كه من از نزديك شاهد فعاليت هاي فرهنگي - علمي آقاي دكتر داوري بوده و هميشه به وي ارادت داشته و دارم.
در ادامه دكتر غلامحسين ابراهيمي ديناني عضو ديگر هيات علمي دانشگاه تهران با ذكر اين نكته كه فيلسوفان را بايد در سخنان آنان شناخت و نبايد با زندگي معموليشان كاري داشت، گفت: به تعداد فيلسوفان دنيا ميتوان از فلسفه تعريف ارائه كرد، اما اين كه وظيفه فلسفه چيست؟ و پرسشهاي شبيه اين كه فيلسوف چه وظيفهاي در جامعه دارد؟ آيا فلسفه موظف است كه زندگي و مشكلات روزمره مردم را حل كند؟ كه اين گونه سئوالها يك توقع بيجايي است، زيرا فيلسوف قرار نيست مشكلات روزمره مردم راحل كند، او با پرسشهاي مهمي ارتباط دارد و فلسفه در پرسش مطرح ميشود و آنجا كه پرسش مطرح نيست، فلسفه نيست، اما پرسشها متفاوت است، يك پرسشهاي روزمره و جوابهاي روزمره دارد اما پرسشهاي بنيادي مثل آغاز چيست؟ انجام كجاست؟ سرنوشت چيست؟، واقعيت چيست؟ حقيقت كدام است؟ و خودي كيست؟، اينها پرسشهاي مربوط به يك فيلسوف است و فيلسوف بايد براي اين پرسشها پاسخ بگويد، گرچه نبايد اين را به كار ببريم، اصلا بايد را نبايد درباره فيلسوف مطرح كرد.
وي گفت: كسي نميتواند براي فيلسوف تعيين تكليف كند، به مجرد اين كه كلمه را بگوييم فلسفه مقيد ميشود و وقتي فلسفه مقيد شد، فلسفه مرده است و ديگر فلسفه نيست، فلسفه به يك معني خيلي آموختني نيست، انديشه را ميشود تغيير داد، و ميشود آموخت، كار فيلسوف آموختن انديشهها نيست، فيلسوف انديشهها را ميانديشد و كارش انديشيدن انديشههاست و اين بيان از فلسفه قدري مشكل است، زيرا مردم از فيلسوف انتظاراتي خاص دارند.
تولد دوباره فيلسوفان
وي گفت: به هر صورت فيلسوف دوباره خود را ميآفريند به قول فيلسوف بزرگي، براي يك فيلسوف يكبار مخلوق شدن كافي نيست و فيلسوف بايد دوباره خود را بيافريند. بايد از نو خود را بيافريند و كسي كه از نو خود را بيافريند، فيلسوف نيست اين همان چيزي است كه معروف به است و دكتر داوري اردكاني فيلسوفي است ژرفانديش كه دغدغه فلسفه دارد و بسيار پرتحمل و خوشنيت و براي همه خيرخواه است و در اين مدت كه من با او آشنا هستم يك بدخواهي و يك بدگويي نسبت به شخصي از او نشنيدهام، آنقدر خوب است كه گاهي من به او ميگويم زياد خوبشدن هم، خوب نيست.
سخنان دكتر حداد عادل
سخنران بعدي اين مراسم دكتر غلامعلي حدادعادل نماينده مردم تهران و رئيس كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي بود كه از حدود 40 سال پيش سمت شاگردي دكتر داوري را در كلاسهاي فلسفه دانشكده ادبيات داشته است.
وي با اشاره به ياد و خاطرات مربوط به آن دوران گفت: در آن زمان روشنفكري غالبا مرادف، و برابر با ماركسيست بودن و يا حداقل سوسياليست بودن بود و 80 درصد روشنفكران آن روزگار گرايشهاي اينگونه داشتند و 20 درصد باقي مانده هم طرفدار ليبراليسم و سرمايهداري بودند اما، در كلاس دكتر داوري با روشنفكري روبرو بوديم كه از اين اوصاف و برچسبهاي رايج آن زمانه به دور بود،او يك روشنفكر بود و هست، اما تكراركننده شعارهاي رابج به سرزبانها نبود و اين فضاي سنگيني براي او در دانشگاه ادبيات تهران بود.
دكتر حدادعادل گفت: دانشجو در كلاسهاي درس فلسفه دكتر داوري بيش از هر چيز طعم تفكر را ميچشيد، او با بيان شيرين و سخنهاي دلنشين و با متانت، دانشجو را به عمق تفكر دعوت ميكرد، آن دينستيزي و دينگريزي كه در آن زمان رايج بود، درباره آقاي دكتر داوري نبود، برعكس او همواره نسبت به گوهر دين و معنويت تاكيد داشت و در كلاس او يك تركيب لطيفي از فلسفه و ادبيات و تلميهات انساني را يك جا ميديديم.
آقاي دكتر داوري كه ظرف 40 سال گذشته توفيق دوستي و شاگردي او را حس كردهام و اين سرمايهايست براي بنده، برخلاف بسياري ديگر كه در فلسفه معلومات فلسفي دارند، او حال فلسفي دارد، من هميشه گفتهام، دكتر داوري حال فلسفياش برقال فلسفياش غلبه دارد، مثل شاعري كه وقتي سكوت هم ميكند در حال شاعر انگيست. دكتر داوري هم وقتي سخن نميگويد، انسان ميتواند تصور كند كه او دارد فكر ميكند و اين حال فلسفي ملكه او است و حتي وقتي راجع به مسائل مردمي و اداري هم كه صحبت ميكند باز آن رگه فلسفه از كنار صحبتهاي او قابل لمس است. تلاش او اين بود كه مخاطبان خود را از روزمرگي دور كند، چون در جامعه معمولا به دنبال اين هستند كه از چيزي و جايي شروع كنند و به سرعت به نتيجه دلخواه برسند، دكتر داوري برعكس عمل ميكرد و به جاي شتاب و عجله به سمت جلو، به عقب و ريشههاي يك موضوع فكر ميكند و ما را به ريشه و مبناي نظري و فكري آن موضوع دعوت ميكند و اين شان يك فيلسوف است كه شبيه شنا كردن برخلاف جريان آب است و اين هم فقط كار يك فيلسوف است و دكتر داوري از اين بابت به فلسفه به معناي متافيزيك بودن و در قالب اصطلاحات رسمي فلسفه سخن نميگويد، تفكر او همواره معطوف به يك سري از عناصر فرهنگي، ادبيات، هنر و يا اخلاق است و انتخاب عنوان براي او بسيار درست است و هركس كه كارت دعوت به اين مراسم را با عنوان دريافت نمود تعجب نكرد بلكه تحسين كرد و معلوم است اين كار از سر بصيرت بوده است.
دكتر حدادعادل آنگاه با ذكر خاطراتي از دوران شاگردي در كلاسهاي دكتر داوري گفت: من هميشه در كلاسهاي آقاي دكتر داوري چاشني شيرين معنويت را ميچشيدم و سي سال پيش كه انقلاب در حال اوج گرفتن بود اين توفيق را داشتم كه هفتهاي يكي دو بار به منزل او رفته تا براي تكميل پاياننامهام كه درباره بود از او كمك بگيرم و آن روزها، كه روزهاي اوج انقلاب بود بيشتر از اين كه راجع به فلسفه و پاياننامهام حرف بزنيم راجع به انقلاب كه دغدغه همه ما بود، حرف ميزديم.
پس از سخنان دكتر حدادعادل، دكتر علياصغر مصلح از اعضاي هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي در سخناني، او را از برجستهترين و موثرترين و ممتازترين متفكران جمهوري اسلامي برشمرد و به توصيف ويژگيهاي اخلاقي و انساني او پرداخت.
در ادامه دكتر سعيدآبادي دبير كميسيون ملي يونسكو (ايران) پيام ويژه يونسكو را به پاس گراميداشت مقام دكتر داوري قرائت كرد و آنگاه دكتر محمدباقر خرمشاد معاون فرهنگي - اجتماعي وزارت علوم از دكتر داوري به عنوان قله دماوند تفكر ايراني و نسل جديد سخن به ميان آورد و با ذكر خاطراتي يادآوري نمود كه دكتر داوري چگونه با صبر و متانت و وقار خاص خود هر منتقد و مخالف خود را تبديل به يكي از دوستداران پروپاقرص خود ميكند.
سخنان دكتر اردكاني
در پايان دكتر رضا داوري اردكاني كه از خود به عنوان يك معلم ساده سخن به ميان آورد خطاب به حاضران در مراسم يادشده اظهار شرمساري كرد و گفت: اين همه محبت شما بزرگواران در حق طلبه كوچك فلسفه و دوستدار حكمت است.
لازم به توضيح است كه در پايان اين مراسم، بخش كوتاهي تحت عنوان جشن نامه برگزار گرديد كه طي آن 15 نهاد مركز علمي و پژوهشي كشور با اهداء لوحهاي تقدير و جوايز ويژه از زحمات و تلاشهاي 50 ساله او در زمينه حكمت و فلسفه قدرداني كردند.
شنبه 25 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]
-
گوناگون
پربازدیدترینها