واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: متن كامل نطق ناتمام آيت الله توسلي ايشان گفتند كه من خواب ديدم امام (ره) به من فرمودند كه : " حسن من را دارند از اين خانه بيرون مي كنند." گفتم: آقا چه كسي شما را از اين خانه بيرون مي كند؟ باز خواب ديدم دوباره كه امام (ره) فرمودند: "حسن من را دارند از اين خانه بيرون مي كنند" تا سه مرتبه من اين خواب را ديدم. امام (ره) آمد ارزش هاي انقلاب را كه بگويد كه تهمت نزنيد ، دروغ نگوييد، ريا نكنيد. ايسنا: آيت الله توسلي در حالي جان به جان آفرين تسليم كرد كه در جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام درحال سخن گفتن به عنوان ناطق پيش از دستور بود. متن اين نطق ناتمام كه در مراسم تشيیع آيتالله توسلي در اختيار خبرنگاران قرار گرفت، به اين شرح است: توسلي: امام (ره) اين ملت را شناخت. با عرض تسليت به پيشگاه مقام معظم رهبري و ملت عزيز لبنان و حزب الله در رابطه با شهادت عماد مغنيه و با تاسف از اين كه در ايام دهه فجر كه (از روز ورود حضرت امام (ره) تا 22 بهمن روز خوشحالي ملت ايران است و همه به ياد امام (ره) بودند ) جاي تاسف است كه در چنين ايامي به بيت رفيع حضرت امام (ره) آن طور اهانت ها و تهمت ها و دروغ پردازي هايي شد كه حتي راديوهاي بيگانه هم كلمات اين سايت را نقل كردهاند، همانطور كه حضرت عالي ( هاشمي)فرموديد ما نمي دانيم كه چه كسي هست اما متوجه مي شويم كه يك دستي در كار است كه بيت امام (ره) و شخصيت هاي مبارز اسلام را كه به انقلاب دلبستگي داشتند ،آنها را از صحنه خارج كنند. آقاي حاج حسن آقا خميني دو تا مطلب ذكر كرد كه حالا از منشا آن هم من يك خوابي كه ايشان ديده بودند را بگويم. حدود دو ماه قبل، بعضي از بزرگان اطلاع دارند، ايشان گفتند كه من خواب ديدم امام (ره) به من فرمودند كه : " حسن من را دارند از اين خانه بيرون مي كنند." گفتم: آقا چه كسي شما را از اين خانه بيرون مي كند؟ باز خواب ديدم دوباره كه امام (ره) فرمودند: "حسن من را دارند از اين خانه بيرون مي كنند" تا سه مرتبه من اين خواب را ديدم . البته من نمي گويم كه خواب حجت است اما گاهي خواب هايي است كه انسان از آنها چيزهايي را متوجه مي شود. من در كلمات حضرت امام (ره) مطالعه مي كردم و ديدم كه اين پيش بيني را خود امام (ره) كرده است در تاريخ 23 ابان 61 : «اين جانب هيچ گاه ميل نداشتم و ندارم كه درباره نزديكان خود سخني بگويم يا دفاع كنم. ليكن علاوه بر آنكه در پيشگاه مقدس حق (جل وعلي ) مقصر و مجرم هستم و از درگاه متعال است اميد عفو و بخشش دارم و تمام سرمايه ام اعتراف به تقصير و عذر از آن است و نزد مسلمانان و ملت عزيز نيز اعتراف به قصور ، تقصير و از آنان اميد عفو و طلب آمرزش دارم؛ اما درپيش گروه هايي و اشخاصي گناهاني نابخشودني دارم( از نظر اين گروهها) و احتمال قوي مي دهم كه پس از من براي انتقام جويي از من به بعضي از نزديكان و دوستانم تهمت ها كه من آن ها را ناروا مي دانم ، بزنند و به آتشي كه بايد مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احيانا به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگيرند.» اين نامه اي است مفصل از امام (ره). هاشمي : اين نامه كجا است؟ آيا اين نامه چاپ شده ؟ توسلي:بله، عين اين نامه هست. البته اين نامه مفصل است و من قسمتي از آن را خواندم. هاشمي:اين در صحيفه نور و اين ها هم است؟ توسلي:در صحيفه امام(ره) هست، اين نامه در وعده ديدار امام (ره) هست. صانعي:در دو سه جا هست. توسلي:اين نامه در دو سه جا هست. شما ببينيد آقاي حاج حسن آقا يك مسووليت دارد. نگهداري ...، موسسه تنظيم و نشر امام (ره) مربوط به ايشان است و اگر او نخواهد امام (ره) را حفظ كند و كلمات امام (ره) را نگهداري كند خوب چه كسي بايد بكند؟ حاج حسن آقا يك كسي است كه هم توليت آستانه حرم امام را دارد و هم مسوول موسسه تنظيم و نشر آثار امام (ره) است. خوب ، وقتي كه نگاه مي كند و مي بيند كه كلمات امام (ره) دارد طور ديگري معنا مي شود. اين وصيت نامه امام (ره) است. در بند ل وصيت نامه : «وصيت برادرانه من در اين آخرين قدم هاي آخر عمر بر قواي مسلح به طور عموم آن است كه اي عزيزان كه به اسلام عشق مي ورزيد بيدار باشيد و هوشيار. وصيت اكيد من به قواي مسلح آن است كه از مقررات نظام ، عدم دخول در احزاب و گروه ها و جبهه هاست. به آن عمل نماييد و قواي مسلح چه نظامي و انتظامي و پاسدار و بسيج و غيره اينها در هيچ حزب و گروهي وارد نشده و خود را از بازي هاي سياسي دور نگه دارند، در اين صورت مي توانند، قدرت نظامي خود را حفظ كنند. امام(ره) در آنجا مي فرمايد: به عنوان دفاع از من. ارزش هاي انقلاب، امام (ره) فقط به روضه خواني و سينه زني نيست و اين ها نيست ... ارزش هاي انقلاب امام (ره) به آن چيزهايي است كه امام (ره) از آنها خون دل مي خورد، شما ببيند منشور روحانيت امام در سال 67 است.مي فرمايد كه در 15 خرداد 42 مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود كه اگر اين ها بود مقابله را آسان مي نمود، بلكه علاوه بر آن گلوله حيله مقدس نمايي و تحجر بود. گلوله زخم زبان و نفاق و درويي كه هزار بار بيشتر از باروت و سرب جگر و جان را مي سوخت و مي دريد.عده اي مقدس نما واپس گرا همه چيز را حرام مي دانستند خون دلي كه پدر پيرتان از اين دسته متحجر خورده است؛ هرگز از فشارها و سختي هاي ديگران نخورده است. امام (ره) آمد ارزش هاي انقلاب را كه بگويد كه تهمت نزنيد ، دروغ نگوييد، ريا نكنيد. من يك روز داشتم مي رفتم در اتاق ديدم كه مرحوم حاج احمد آقا با يكي از دوستان دارند صحبت مي كنند و به ايشان مي گويند كه امروز خدمت امام (ره) نرويد(ايشان هرروز خدمت امام (ره) مي رفتند) ايشان گفتند كه براي چه؟ حاج احمد آقا فرمودند: آيا شما درجايي صحبت كرديد؟ ايشان گفت: بله، فرمودند كه امام (ره) صحبت هاي شما را گوش كرده. شما در صحبت هايتان ظاهرا يك چيزهايي گفتيد كه مثلا گفتيد امام (ره) خدمت امام زمان مي رسد. فرياد امام (ره) بلند شد كه اين نسبت ها چه هست كه به من مي دهند . من هم يك فرد عادي هستم . چرا اين حرف ها را به من نسبت مي دهند؟ اين حرف ها چه است كه نسبت به من مي زنند؟ شما خودتان در خاطرتان است. هاشمي:اين مساله چه بود آيا مساله سري است؟ توسلي:حالا نام ايشان را من چرا ببرم اگر خواستيد من به طور خصوصي به شما مي گويم. هاشمي:حالا در مجمع كه در حضور آقايان ايرادي ندارد؟ توسلي:عرض شود كه آن چيزي كه شما خودتان مي دانيد. آن سه نفري كه آمدند و مي خواستند بگويند كه ما خدمت امام زمان (عج) مي رسيم. شما واسطه بوديد ، دونفر مرد بودند و يك خانم. هاشمي:نه يك زن و شوهر بودند. توسلي: به هر حال يك كتاب خطي هم آوردند و بردند و خدمت امام (ره) رسيدند و گفتند كه ما خدمت امام زمان (عج) مي رسيم، امام فرمود كه من سه تا سوال دارم؟ اول اين ها را از آقا سوال كنيد و براي من بياوريد من با شما صحبت مي كنم. 1-حادثه ربط حادث به قديم براي من لاينحل مانده است؟ 2-آن چيزي كه من به آن خيلي علاقه دارم چه هست؟ 3- و يك چيزي هم گم كرده ام كه آن چه است؟ مقصود امام (ره) از آن گمشده است ... هاشمي :ايشان به يك عكسي علاقمند بودند. توسلي:بنا شد كه بروند و خبر بياورند، دو روز آمدند و سر سهراه به مرحوم حاج احمد آقا فرمودند كه "برو ببين كه چه مي گويند". من متوجه نشدم كه چه چيزي گفتند به مرحوم حاج احمد آقا. كه وقتي برگشت امام (ره) فرمود و به ايشان گفت: "شيادها دست از اين حرفهايتان برداريد و دنبال اين شيادي ها نرويد" برنامه امام (ره) اين بود. نمي خواستند مردم را با اين حرفها سرگرم كنند و حرف امام (ره) اين بود.....
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 417]