واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: تجليل از رضا داوري اردكاني، «فيلسوف فرهنگ» سخنان اعواني، خاتمي، جهانگيري، ديناني، حداد عادل، مجتهدي و...
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - حكمت و فلسفه
مراسم بزرگداشت رضا داوري اردكاني در تجليل از چهار دهه تلاش فكري - فلسفي اين استاد فلسفه برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش حكمت و فلسفهي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين مراسم كه روز گذشته (پنجشنبه، 23 آبانماه) در مؤسسهي پژوهشي حكمت و فلسفهي ايران برپا شد، حسين سيدعرب، شهرام پازوكي و علياصغر محمدخاني به عنوان مسؤول جلسه حضور داشتند.
همچنين غلامرضا اعواني - رييس مؤسسهي پژوهشي حكمت و فلسفه - در اين مراسم در سخناني با اشاره به خاطراتي از دوران آشنايياش با رضا داوري اردكاني، گفت: داوري اردكاني در فرهنگ ما بسيار تأثيرگذار بوده و با تمام جريانهاي فكري كه در ايران گذشتهاند، از نزديك آشنا بوده و دربارهي آنها موضعگيري كرده و نوشته است.
او افزود: قرن ما از برخي جهات منحصر بهفرد است، بويژه از لحاظ تفكر و مواجههي ما با غرب. اما اين 50سالي كه داوري اردكاني در طي آن، كتاب و مقاله نوشته و به تأليف پرداخته، بسيار از لحاظ فكري، فرازونشيب دارد و تقريباً در آثار او، كمتر نحلهاي را ميتوان پيدا كرد كه از آن ننوشته باشد و مسلماً آماج حملات زيادي بوده و پذيرفته و هيچوقت از جايگاه خود عبور نكرده است.
اعواني متذكر شد: او در مسألهي غرب و غربزدگي بسيار حساس بوده و در گرايشهاي غرب كه سريعالرواج و بطلالزوال هستند، هم كار كرده و در تربيت شاگردان بسيار موفق بوده و بسياري از استادان اين دو نسل حاضر به نحوي مستقيم يا غيرمستقيم شاگرد او بودهاند.
در ادامه، مصطفي محقق داماد در سخناني با اشاره به عنوان «فيلسوف فرهنگ» براي داوري اردكاني و نيز با اشاره به اين مفهوم در زبان عربي معاصر و مفهوم «ادب»، به دو خطبه از نهجالبلاغه توجه داد و اظهار داشت: هر كس ميخواهد پيشواي جمعيتي باشد، بايد خودش را قبل از هر كس آموزش دهد و بايد تأديب خودش با عمل باشد؛ نه با زبان، و كسي كه خودش را به ادب واداشته است، او را بايد تكريم كرد و او سزاوار بزرگداشت است.
وي افزود: در فلسفهي داوري اردكاني، جدا از همهي ويژگيها و ضدغرب بودنش، آنچه براي من مهم است، ادب، شرح صدر، حوصله و تحمل اوست كه در مقابل مهمترين توهينها، تحمل كافي داشته و پرخاش نكرده است. او مستفيض به فيض حق است؛ چون آدم پرتحمل و مؤدبي است؛ در حاليكه بيانصافيهاي زيادي عليه او وجود دارد. و خدا كمك كند به ما كه فضاي علمي را به بيادبي نكشانيم.
محسن جهانگيري هم در اظهاراتي با توجه به گفتهي داوري اردكاني در مقدمهي يكي از آثارش، دربارهي قابل فهم كردن زبان فلسفه براي جوانان امروزي، به صورتي كه فلسفه جرح و قلب نشود، گفت: به نظر من، همانطور كه استاد نوشته، اگر بخواهيم فلسفه را در عادات فكري منحل كنيم، يا آنرا وسيلهي پندارهاي سست و سطحي قرار دهيم، اين واقعاً جرح و قلب فلسفه است. فلسفه يك فكر و انديشهي عميق است و حتا عميقتر از علم. اگر ما بخواهيم فلسفه را در حد عقل تودهها و عامهي مردم تنزل دهيم، فلسفه ميشود هيچ؛ يعني در حد عقل يك كودك؛ يعني عقل ابن سينا را در حد عقل يك آدم معمولي تنزل دهيم. پس چه بايد كرد؟ كسي كه ميخواهد فلسفه ياد بگيرد، بايد خود را مستعد و آماده كند براي فهم فلسفه و علم و دريافت آن. اينكه مقام آن را پايين بياوريم، و مقام اين را ببريم بالا تا به آن مرتبه برسد، اين مقصود فلسفه و علم و هنر نيست.
وي افزود: داوري اردكاني در سال 59 و در آن دوران، حاضر شد رياست دانشكدهي ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران را بپذيرد و آنها كه آن دوران را ديدهاند، ميدانند چه جرأتي ميخواهد و با چه متانتي دانشكده را اداره كرد. او آدم بيغرضي است.
به گزارش ايسنا، كريم مجتهدي نيز در سخنراني خود گفت: داوري اردكاني واقعاً فيلسوف فرهنگ است. اما فيلسوف فرهنگ نوعي تكرار امر مكرر است و هر فيلسوفي اگر فيلسوف است، فيلسوف فرهنگ است. فلسفه يك رشتهي ميانرشتهيي يا يك شيء نيست؛ فلسفه فعل و تفكر است، كه اگر در رشتههاي ديگر نباشد، به درد نخواهند خورد. در طب، رياضي، فيزيك و سياست، استفادههاي صوري و تظاهر است و دانشمندي نخواهيم داشت. فلسفه آن انگيزههاي دروني است، تفكر ناگفته است، آن حركت مزمن است كه در زير هر فكر و عملي بايد خود را متجلي كند. فيلسوف هميشه در راه است و هيچوقت نميرسد و همان در راه بودن، به علم و زندگي تحرك ميدهد. فيلسوف و فلسفه انگيزهي پژوهش هستند. فيلسوف ميتواند بينام باشد و چهرهاي نداشته باشد؛ اما بازهم فيلسوف باشد.
او در ادامه يادآور شد: من شاهد بودم كه داوري با همان خصايصي كه گفتند، با يك اخلاق بسيار افتاده، بجا و بدون تظاهر، سعي كرد به اين فلسفه وفادار بماند. فلسفه وفاداري به يك اصل است، كه در اين دنيا، شأن انسان را براي انسان توجيه ميكند.
همچنين پيام سيدمحمد خاتمي خوانده شد، كه در آن آورده بود: بزرگداشت داوري اردكاني، بزرگداشت خرد، اخلاق و معرفت است و نقش ممتاز اين بزرگوار در نيم قرن حيات علمي ايشان نقش انكارناشدني است.
سپس غلامحسين براهيمي ديناني در سخناني گفت: فيلسوفان را بايد از سخن آنها شناخت. به تعداد فيلسوف، تعريف فلسفه داريم. اساساً فلسفه به پرسش ميپردازد و آنجا كه پرسش نيست، فلسفه هم نيست. پرسشهاي بنياديني مثل آغاز چيست، انجام كجاست، سرنوشت چيست، واقعيت چيست، حقيقت كدام است، خودي چيست، اينها پرسشهاي فيلسوف است و فيلسوف بايد به اينها پاسخ گويد. اين پرسشها هرچه بنياديتر، فلسفيتر.
او افزود: همه از فيلسوف انتظار دارند. فلسفه آموختني نيست. كار فيلسوف، آموختن انديشهها نيست؛ او انديشهها را ميانديشد. فيلسوف دوباره بايد خود را بيافريند و كسي كه از نو خود را نيافريند، فيلسوف نيست؛ آفرينش خداوند برايش كافي نيست.
ديناني عنوان كرد: داوري اردكاني بحق فيلسوف فرهنگ و بزرگ عصر ماست. او فيلسوفي است كه ژرفانديش است، كه به خوبي ميانديشد، دغدغهي فلسفه دارد و فلسفه براي او جدي است.
در ادامه، غلامعلي حداد عادل نيز در سخناني گفت: داوري اردكاني استاد ما بود و اين اتفاق مبارك سر راه من بود. در آن زمان، روشنفكري غالب برابر با ماركسيست بودن و حداقل سوسياليست بودن بود. اما ما در كلاس درس او، با روشنفكري روبهروييم كه از اين اوصاف و برچسبهاي رايج زمانه به دور بود. روشنفكر بود؛ اما تكراركنندهي شعارهاي بر سر زبانها نبود. او مبلغ ماركسيسم نبود. دانشجو در كلاس درس او، بيش از هر چيز، طعم تفكر را ميچشيد. با بيان شيرين، با سخن دلنشين و با متانت، دانشجو را به عمق تفكر دعوت ميكرد.
رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي ادامه داد: آن دينستيزي و دينگريزي كه مد زمانه بود، در وجود او نبود. برعكس، همواره نسبت به گوهر دين و معنويت تأكيد داشت. ما در كلاس داوري اردكاني، تركيب لطيفي از فلسفه و ادبيات و تلميحات عرفاني را يكجا ميديديم. برخلاف بسياري ديگر كه معلومات فلسفي دارند، او حال فلسفي دارد و حال فلسفياش بر قال فلسفياش غلبه دارد. تلاش كرده مخاطبان خود را اعم از همه از ردزدگي دور كند. در جامعه همه ميخواهند سريع به نتايج برسند؛ اما او برعكس به هر چيز كه ميرسد، رو به عقب برميگردد و به ريشه فكر ميكند. اين دقيقاً شأن يك فيلسوف است. در كلاس او چاشني شيريني معنويت را ميچشيديم. او فقط به فلسفه به معناي اخص كلمه يعني متافيزيك و در قالب اصطلاحات رسمي فلسفه سخن نميگويد؛ تفكرش همواره معطوف به يكي از عناصر فرهنگ است، يا ادبيات، هنر، تاريخ، سياست و اخلاق.
سپس مصلح - از شاگردان داوري اردكاني - گفت: او متفكر افلاطوني در دوران مابعد نيچه است. توصيف همگي بودن و هايدگري بودن، به گمان من، براي او توصيف درستي نيست. آنچه از او آموختيم، ايمان داشتن به قدرت و توان عقل براي خردمندانه كردن عرصهي زندگي است. او با اذعان به اينكه در دوران مابعه نيچه هستيم، سخت به قدرت خرد آدمي براي اينكه به اين تزلزلها سامان داده شود، ايمان دارد. او از برجستهترين و ممتازترين و مؤثرترين متفكران جمهوري اسلامي است و احياناً امكاني را كه از درون فرهنگ ايران تشخيص ميداد، مدلي مانند جمهوري اسلامي بوده است و اين باعث شد در بين متفكران، هماهنگترين فيلسوف با مباني انقلاب اسلامي باشد، كه از سوي دوستان و منتقدان باعث دو مشكل براي او شد. دوستان او، بويژه كساني كه در جمهوري اسلامي، نقشي سياسي داشتند، انتظار داشتند كه او به عنوان يك متفكر رسمي در قالبهاي سطحيتر تقليل يابد و منتقدانش نيز انتظار داشتند نوعي ديگر تقليل پيدا كند، و انديشهي او كم انگاشته شد.
وي افزود: تجربهي زندگي داوري اردكاني آموختني است و از او ميخواهيم كه خاطرات 50سالهي خود را بنويسد، كه بسيار مهم است. او به تنهايي يك سند زنده براي مهمترين جريانات فكري و فرهنگي براي جامعهي ايران است.
در ادامه، پيام كميسيون ملي يونسكو توسط محمدرضا سعيدآبادي - دبيركل اين كميسيون - خوانده شد، كه در آن آمده بود: استاد گرامي داوري اردكاني! از زمان پيدايش فلسفه، فرزانگاني رخ نمودند كه بر اساس عقلانيت، تفكر و معرفت را نويد دادند. فرزانگاني كه رهبري فكري بشريت را به سوي مراحل عاليتر در دست داشتند. براي جامعهي اكنون ايران، همعصر بودن با يكي از دانايان و فرزانگان مايهي مباهات است. فيلسوفي كه با انتخاب راهي درست در اين مسير، بر ما حق بزرگي دارد. قدرداني از شما در مقابل دستاوردهاي علميتان كاري اندك است. كميسيون ملي يونسكو در روز جهاني فلسفه آرزو دارد پرچمدار علم و معرفت و آموزش توأم با بصيرت باشد. خدمات شما را به عنوان سرپرست كميسيون يونسكو در سالهاي گذشته، ارج مينهيم.
سپس محمدباقر خرمشاد - معاونت فرهنگي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري - در سخناني گفت: از تلاش ايشان براي رشتهي علوم انساني تشكر ميكنم و مقطعي از علوم انساني امروز ايران را بدون نام ايشان، نميشود نام برد.
او در ادامه خطاب به داوري اردكاني گفت: شما دماوند تفكر ايراني هستيد و جوانترها و نسل جديد با پشتگرمي شما به آيندهي بلند نگاه ميكنند. شما ادامهي گذشتهي پرافتخار و نويد آيندهاي پرتلألو هستيد.
در ادامه، علياكبر صادقي رشاد - رييس پژوهشگاه فرهنگ و انديشهي اسلامي - در سخناني گفت: داوري اردكاني همواره ميگويد من يك طلبهي فلسفه هستم، كه تعبير دقيق و بلندي است و هم حاكي از فيلسوفي اوست و هم ميگويد من دوستدار حكمتم، كه حكايت از تواضع عميق او دارد و اصالت فكرياش.
وي سپس با اشاره به تعبير فيلسوف فرهنگ، گفت: او به حق فيلسوف فرهنگ است؛ جوهر همهي آثارش كه متنوعاند، فرهنگ است.
در بخش پاياني مراسم، با حضور علياكبر رشاد، غلامرضا اعواني، غلامحسين ابراهيمي ديناني، غلامعلي حداد عادل و ايرج فاضل، لوحهاي تقدير و هدايايي از سوي پژوهشگاه فرهنگ و انديشهي اسلامي، بنياد حكمت اسلامي صدرا، مؤسسهي پژوهشي حكمت و فلسفه، فرهنگستانهاي جمهوري اسلامي ايران، دانشكدهي طب سنتي، گروههاي فلسفهي دانشگاههاي اصفهان، علامه طباطبايي و آزاد اسلامي تهران شمال، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، خانهي كتاب، روح الله عالمي، پژوهشكدهي مطالعات فرهنگي وزارت علوم، كميسيون ملي يونسكو، كتابخانهي مجلس و فرهاد رهبر - رييس دانشگاه تهران - به داوري اردكاني اهدا شد.
سپس رضا داوري اردكاني در سخناني گفت: چندي پيش در مجلسي، از يك استاد معماري تجليل كردند و او در همان مجلس، دار فاني را وداع گفت. من معني اين واقعه را ميفهمم. بودن در چنين مجلسي و شنيدن چنين سخناني از حد لياقت من بيرون است. من يك روستايي ساده هستم كه با كتاب انس پيدا كردم و البته اين شرف كمي نيست. بزرگواراني كه اينجا سخن گفتند، به گزاف سخن نميگويند؛ اصلا من چيزي و كسي نيستم كه در مورد من گزافگويي شود. يك طلبهي سادهي فلسفه هستم؛ اما حرفهايشان را باور ميكنم، كه اگر نكنم، جسارت كردهام به آنها. من 57 سال معلمي كردم و 50 سال قلم زدم؛ كاري كه كردم، از روي اعتقاد و با اعتقاد بوده است؛ به اين جهت، تواضع بيهوده نميكنم. اما حقيقتاً در آنچه گفتند، احسان بود. جزء مهم كار من ناشي از علاقه و رغبت بوده است. من اگر هر كاري را رها كنم، جز به فلسفه و مطالعه به معني بسيط لفظ نميپردازم.
رييس فرهنگستان علوم افزود: من چيزي نداشتم؛ ولي ميخواستم معلم باشم. نظرها مختلف است. كساني هم مثل خود من - البته با معني مختلف - معتقدند كه چنين مجلسي نبايد گرفته شود. به هر حال، آنها هم نظري دارند؛ چرا تحمل نكنم؟ شما آمديد و لطف كرديد؛ در ازاي اين لطف، بگذاريد ديگران هم قهري داشته باشند. من فلسفه و علم را هيچوقت تابع ملاحظات هيچكس نكردم. در نوشتن فلسفه، ادب كردم و رعايت كردم و تواضع؛ اما فلسفه را براي چيزي ننوشتم.
داوري اردكاني در پايان مراسم بزرگداشتش، غزلي از حافظ خواند.
انتهاي پيام
جمعه 24 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]