واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
در آخرین روز های سال 1385 بزرگ مرد و پیشکسوت تقویم و رویت هلال ماه بازنشسته شد ، استاد محمد رضا صیاد 34 سال از عمر با برکت خود را در این راه گذرانده اند و خدمات بزرگي به جامعه نجوم - تقويم و رويت هلال ماه ايران داشته اند.
بسم الله الرحمن الرحیم
در اخرین روز های سال 1385 بزرگ مرد و پیشکسوت تقویم و رویت هلال ماه بازنشسته شد ، استاد محمد رضا صیاد 34 سال از عمر با برکت خود را در این راه گذراند ، لازم میدانم بازنشستگی این مرد بزرگ را به ایشان و خانواده محترم و معزز ایشان ، به جامعه نجومی و بخصوص به گروه غیر حرفه ای رویت هلال ماه تبریک و تهنیت عرض کرده و از خداوند بزرگ برای ایشان طول عمرو سلامتی و موفقیت بیش از پیش را ارزومندیم.
حدود 15 سال پیش با ایشان اشنا شدم در اولین بر خورد احساس کردم سالهاست او را می شناسم ،چنان با خوشرویی وبا متانت مرا پذیرفت که شیفته او شدم در اولین برخورد به من درس بزرگی داد او به من اموخت می توان با تمام بزرگی در مقابل کوچک تر متواضع بود و غرور را در نطفه خفه کرد، در انموقع من یک جوان پور شور و طالب علم و یک رصدگر تازه کاربودم ، دو سه سالی بیش نبود که به رصد هلال ماه می پرداختم، بعد از اشنایی با ایشان از وجود پر برکتشان تا به امروز بهره مند بودم ، اگر اندوخته ای دارم مطمئنا از وجود ایشان است ، محمد رضا صیاد علاوه بر مسائل علمی خیلی چیزها به من اموخت ، اواحترام به اساتید را به من اموخت اوهمیشه از اساتید خود سخن می گفت و چه زیبا حرمت انها را نگه می داشت او به من اموخت که صبور باشم ، او به من اموخت عمر بسیار کوتاه و دنیا با تمام بزرگی بسیار کوچک است ، او اموخت که صبر و حوصله ودر کنار ان تلاش و کوشش موفقیت را به دنبال خواهد داشت ، او همیشه از بخشش و بخشیدن سخن گفت ، او اموخت که سکوت علاج خیلی از دردهاست ، دردهایی که با هیچ مسکنی ارام نمی شود اما با سکوت آری ،او عشق ورزیدن را اموخت ، او زدودن زنگار و غبار از دل و دیده را اموخت ، او اموخت که قدر شناس باشم ، او اموخت که کینه نداشته باشم ، او اموخت که حسادت ام الفساد است و دروغ بدتر از ان او خیلی چیزها اموخت ، اما اگر من یا ما نیاموختیم مشکل از خود ماست مشکل از نفس ماست اگر او را نشناختیم مشکل از او نیست ، البته پر واضح است که هر انسانی می تواند اشتباه کند و حتما اوهم اشتباهاتی داشته اما او باز هم اموخت که با سعی و تلاش و خواستن می توان اشتباهات را اصلاح و جبران کرد، محمد رضا صیاد 34 سال برای علاقه مندان به تقویم و رویت هلال ماه تلاش کرد ، 15 سال است که من این تلاش و کوشش را می بینم ، او بدون هیچ چشم داشتی با تمام توان تلاش کرد ، من به چشم خود دیدم که چقدر خون دل خورد و باز هم می خورد ، چه کارها که برای پیشرفت این جوانها انجام نداد، کدام رصدگری است که او را نشناسد؟ کدام شخصی است که بتواند ادعا کند از او چیزی نیاموخته ؟ به او سمتهای مهم و زیادی را پیشنهاد دادند اما او با متانت تمام انها را رد کرد او هرگز به فکر پست و مقام نبود که اگرمی بود به اسانی در اختیار می گرفت ، او به فکر رای جمع کردن از این و ان نبود ، او هرگز از احساسات پاک دانش اموختگانش گدایی نکرد تا رای جمع کند و خودی نشان دهد ، او همیشه ظاهر و باطنش یکی بود و هست ، او احتیاجی به این کارها ندارد ، او اهل قلم است و منطق ، درست است که او باز نشسته شده اما او در آغاز کار است ، او برای این جوانها نقشه های زیادی دارد ، او برای گروهی که خود به وجود اورده برنامه ها دارد او 8 سال تمام زحمت کشید تا این لشکر بزرگ را بوجود اورد و تا نام تک تک انها عالم گیر نشده دست از تلاش و کوشش بر نخواهد کشید ، او تازه میخواهد شروع کند او می خواهد رصد تمام رصدگران را گرد اوری و در یک البوم زیبا قرار دهد ، او خیلی کارها می خواهد انجام دهد ،البته به عنوان فرمانده این ارتش بزرک به کمک تک تک انها نیاز دارد ومن مطمئنم همه به او لبیک خواهند گفت، خداوند سایه این مرد بزرک وبی غل وغش را از سر تمام دوستاران واقعی اش به انهایی که با خلوص نیت او را دوست دارند مستدام بدارد.
یا حق . سید محسن قاضی میرسعید.
به مناسبت فرارسيدن زمان بازنشستگی پيشکسوت رؤيت هلال ايران، استاد محمد رضا صياد و تبريک بی اندازه به ايشان، به پاس زحمات وصف ناشدنی يشان در راه خدمت به علم و توسعه آن در ايران، که چهره ايشان برای جميع لشکر رصدگران و پژوهشگران رؤيت هلال، آشنا و چه بسا بسياری از آنها زير دست ايشان يا زير دست شاگردان وی در اين راه وارد شده و ادامه طريق می دهند، در اينجا به ذکر نظرات خود از اين مرد خستگی ناپذير و کوشا و توانا، با قلم ناتوان خود می پردازم:
اولين بار با نام صیاد در کتاب اولين سمينار ستاره شناسی ايران (1350 در دانشگاه تبريز) آشنا شدم که در آنجا ايشان يک مقاله در مورد گاه شماری ارائه داده بودند. آن موقع سال 1374 بود. در سال 76 يا 77 بود که از طریق مجله نجوم با ایشان در طرح رويت هلالهای جوان همکاری ام را شروع کردم و همان سال بود که برای يک موضوع علمی در زمینه طلوع غروب خورشید و آفتاب، ساعتها با تلفن و نامه به بحث پرداختیم. در آن زمان که تا کنون ایشان را نديده بودم، در ذهنم از صدای ایشان پشت تلفن، يک جوان 25 ساله بود تداعی می شد که بسيار صبور، ملايم و متواضعانه برخورد می کرد.
ايشان ساليان زيادی را در زمينه تقويم و رکورد نويسی رؤيت هلال کار کرده و خصوصيات عالی اين مرد بزرگ باعث شده تا به امروزه کارهای بزرگی در اين زمينه انجام شود و دست آوردها و شخصيتهای زيادی همجون قاضی ميرسعيد، موحد نژاد، بوژمهرانی، گياهی يزدی و ... شناخته شوند. هر چند در جمع رصدگران محترم انتقادهايي به ايشان می شود و طبيعی است که در روش کار و نظرات هر کس ممکن است اشکالاتی باشد، اما خصوصيات مثبت و بارز ايشان می تواند سر لوحه کار ما قرار گيرد تا روزی برسد که ايشان به همچون شمايي افتخار کند و ثمره کار خود را ببيند.
از جمله خصوصيات ايشان نظم و انظباط خاص در ثبت وقايع می باشد. ايشان با علاقه و صبر و حوصله تمام نامه ها را با شماره و ترتيب خاصی ارسال کرده و برای هر رصدگر و پژوهشگر يک پرونده تهيه می نمايند. ديگر روش کار ايشان ميدان دادن به جوانان و شاگردان خود می باشد که خود باعث پيشرفتشان می گردد. نکته بعدی تشويق کردن نيروهای علاقه مند و فعال می باشد که ظاهراً تمام حرکتها را دورا دور زير نظر دارند. در مناقشات و اختلاف نظرها با انجام امور خود و دامن نردن به آنها، نشان از بلندای روح لطیف خود دارند. برای ايشان نتايج پژوهشی مقدم بر مسائل مادی است و ... و خدا می داند که سینه اين مرد بزرگ رؤيت هلال ايران نگهدارنده چه راز و رمزی های ناگفته ای است که اميدواريم در فراغت از کار ايشان در زمان بازنشستگی، بتوانيم بيشتر از ايشان بهره ببريم. در پايان اين چند بيت را (از يکی از دوستانم) تقديم می دارم:
تا که بوديم، نبوديم کسی کشت ما را غم بی هم نفسی
تا که خفتيم همه بيدار شدند تا که مردیم همگی یار شدند
قدر آن شيشه بدانيد که هست نه در آن موقع که افتاد و شکست
به اميد سربلندی ايران و ايرانيان در تمام زمينه ها خصوصاً نجوم
سيد قاسم رستمی- عضو گروه غير حرفه ای رؤيت هلال ايران
تفت – 23 اسفند ماه 1385
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 271]