واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: كوچكزاده:همه چیز را می دانم،فروشنده منزل حسن روحانی فامیل ماست همه بغض و كينهشان نسبت به دولت است و دولت را مثل يك بچه كوچولوى كمعقل و بىتدبير براى مردم تعريف مىكنند و نتيجه مىگيرند كه اين دولت كمعقل و بىتدبير مردم را به دوراهى نابودى مىبرد، پس اين از اوجب واجبات است، حتى اگر نماز ترك شود. مهدى كوچكزاده نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در جلسه هفتگى انصار تهران گفت: ... والله آنچه كه ما از اصلاحطلبى شناختهايم - البته كارى به تك و توك انسانهاى خوب ندارم- و آنها به ما نشان دادند، ضديت با دين است. من كارى به چند انسان ساده كه فريب خوردند و از آنها استفاده كردند و آنها را سر ليست خودشان قرار دادند، ندارم؛ همانهايى را كه در دوره قبل ضايعشان كردند. حالا دوباره همينطور است. مثلاً آدم ساده و سليمالنفس مثل آقاى عارف را مىخواهند سر ليست خودشان قرار دهند. من اينجا به آقاى عارف مىگويم مواظب باش اينها خيلى بزرگتر از شما را به لجن كشيدند و موقعى كه بهرهبردارى خودشان را كردند آنها را به طرفى پرت كردند. مواظب باش اگر تو سرليستى، تو به اينها فرمان بده كه هر روز در مقابل منويات رهبر معظم انقلاب عرض اقدام نكنند و هر روز با مقدسات چالش درست نكنند. خيلى سياستمدارتر از شما را اينها بر بلندى نشاندند و بعد گفتند بايد دورشان زد و از آنها عبور بايد كرد. آنچه كه ما ديديم يك اصلاحات رضاخانى و يك اصلاحات آمريكايى بيشتر نبود. كارى به اين نداريم كه تعدادى هم افراد متدين در اين بين قابل شمارش بودند كه ديديم يكى از اينها مىگفت: عباى فلان كس اينقدر گشاد است كه از نهضت آزادى تا فلانى زير اين عبا جمع شدهاند. خدا رحمت كند مرحوم ابوترابى را كه چه بصيرتى داشت. اسم ايشان را كه در ليست گذاشتند، ايشان قبول نكرد و اسمش را از ليست آنها خارج كرد. به خاطر آن همه سال اسارت خداوند به ايشان لطف كرد. اى كسانى كه لااقل خيال مىكنيد آبرويى داريد و از اينها نيستيد و اينها مىخواهند سرليستتان كنند، بدانيد سرليستى يعنى چه؟ بياييد اعلان برائت كنيد. اينها دلشان براى دين و براى اسلام نسوخته. اينها امروز داد مردمسالارى و دمكراسىشان گوش فلك را كَر كرده است. آيا اينها در چند سالى كه در رأس قدرت بودند بهاسلام هيچ تعرضى نكردند. ما هيچوقت نديديم كه شما دادى بزنيد كه چرا اسلام را مخدوش مىكنيد. آقاى توسلى، اى كسى كه سالها در كنار امام بودى ششماه نگذشته است كه بنده دست تو را بوسيدم و گفتم چون اين دست سالها به بدن امام خورده آن را مىبوسم. ايشان در بين جمعى از اصلاحطلبان حاضر شده و گفته است: اينها مىخواهند همه ياران امام را سيلى بزنند و بدهكار كنند. آقاى توسلى امام اين را به ما ياد داد كه ما عقد اخوت با كسى نبستهايم، ميزان دوستى من با هر فرد در ميزان درستى راه او و تقيد او به اسلام نهفته است. امام حاصل عمرش را بر كنار كرد. امام ياد داده است كه ما قوم و خويشى با رفيقهاى امام نداريم. اين حرفى است كه شما به استناد آن مىگويى كه امروز اوضاع خراب است و ياران امام دارند سيلى مىخورند. چه منطق امام گونهاى بر اين حرف شما حاكم است؟! ما از صدر اسلام كسانى را داشتهايم كه افرادى كه شما ممكن است نام ببريد، يك انگشت كوچك ياران پيامبر نمىشدند ولى راه خودشان را عوض كردند و زر و زيورى جمع نمودند كه بعد از مرگشان با تبر نمىشد خرد كرد. مثل طلحه و زبير كه به زبير پيامبر لقب سيفالاسلام داده. امام به كدام يك از شما چنين لقبهايى داده است؟ به هيچكدام از شما لقب كه نداده هيچ، بلكه در وصيتنامهاش گفته است من به واسطه سالوسي و اسلامنمايى بعضىها تعريفهايى از كسانى كردهام، ملاك حال فعلى افراد است. خيلىها در كنار امام بودند و وقتى پايشان را از موازين اسلام ناب محمدى كج گذاشتند، خود ايشان به آنها سيلى زد. ما اگر خط امامى هستيم اتفاقاً روشمان اين است. اتفاقاً اگر كسى خط امامى است، رفيق امام نمىشناسد. اين چه استدلالى است كه شما مىكنيد. شما گفتهايد: «امروز كسانى كه هيچ نقشى در انقلاب و مبارزه نداشتند تئوريسين و مدعى امام و انقلاب شدهاند. مىگويند هدف از انقلاب، جمهورى اسلامى نبود و با اين كار مردم و رأى آنها را ناديده مىگيرند.» چرا شبهه مىاندازيد: چرا همه مومنين و متدينين را اينگونه زير سوال مىبريد آن هم با چى؟ با اينكه ما بوديم كه بغل دست امام بوديم! امام حاصل عمرش را بيرون پرت كرد. اين ملت هم اين كار را ياد گرفته و با كسى شوخى ندارد. ملت تا وقتى كه ببيند كسى در راه انقلاب و ارزشهاى انقلاب و ارادت به امام خمينى گام برمىدارد، مخلص اوست و گر نه هر كسى كه مىخواهد باشد، او را به بيرون پرت خواهد كرد. چرا از اينكه كسانى كه به ارزشها و مبانى انقلاب پشت كردهاند، به بيرون پرت مىشوند، نگرانيد؟ آقاى توسلى گفته است: «اين نگاه بسيار خطرناك است چرا كه حاضر مىشود حتى به نام مصلحت آراى مردم را محترم نشمارد.» آقاى توسلى آن نگاهى، اينقدر خطرناك است كه عاشورا را كينه بدر و احد مىنامد، آن نگاهى، اينقدر خطرناك است كه مىگويد ما در اسلام آخوند نداريم و اين يك چيزى بيخودى است كه از مسيحيت آمده است. آقاى توسلى! يك سند بياور كه آن روز يك فرياد زدى. تو كه يار غار امام بودى اين جمله امام را كه مىگويد "آخوند يعنى اسلام، روحانيين با اسلام در هم مدغمند، هر كس به من هر چه هم بگويد مانعى ندارد آنكه با اين عنوان مخالف است، اين دشمن شماست." مىدانى. موقعى كه آغاجرى در همدان آن حرف را زد چه دفاعى از روحانيت كردى؟ چه دفاعى از خط امام رضوانالله تعالي عليه كردى؟ ما به صداقت شما شك داريم؛ يار امام بوديد، باشيد. شما نمىتوانيد ما را اين گونه فريب دهيد. آن موقع چرا هيچچيزى نگفتى؟ چرا نگران اسلام نبوديد؟ آقاى حسن روحانى در شب عاشورا در حرم حضرت امام گفته است: آيا نماز خواندن واجبتر است يا كار كارشناسى در جامعه انجام دادن. همه بغض و كينهشان نسبت به دولت است و دولت را مثل يك بچه كوچولوى كمعقل و بىتدبير براى مردم تعريف مىكنند و نتيجه مىگيرند كه اين دولت كمعقل و بىتدبير مردم را به دوراهى نابودى مىبرد، پس اين از اوجب واجبات است، حتى اگر نماز ترك شود. براساس يكسرى فرضياتى كه اصل آن باطل است، اين حرفها را مىزنند. اين قدر فخر مىفروشيد كه ما چنين كرديم و چنان كرديم. مقام معظم رهبرى نقلى بدين مضمون دارند: «در آن دولت قبل هم هى آمدند گفتند شانزده تا سانتريفيوژ، اينها قبول كردند، بعد گفتند پنج تا سانتريفيوژ باز اينها قبول كردند، آخر آمدم گفتم اگر اين روش بخواهد ادامه پيدا كند، خودم وارد صحنه مىشوم كه بعد مجبور شدند آن روند عقبنشينى را متوقف كنند و من وادار كردم برگشت مسير در همان دولت قبل بشود.» معلوم است كه حضرت آقا چقدر با آن رويهاى كه آقاى حسن روحانى در صدد آن بود، موافق بودند! اينها مىگويند كار احمدىنژاد نيست و ما خودمان در دولت قبل راه انداختيم. بله، اگر سيلي مقام معظم رهبرى نبود تا حالا همه مملكت را فروخته بوديد! آقا، جلوى شما را گرفت و اين را خود ايشان فرموده است. حالا مىآييد فخر مىفروشيد كه با بىتدبيرى و كار غيركاشناسى دارند مملكت را به لبه پرتگاه مىبرند؟! مىخواهيد براى ما منجى درست كنيد؟! آقاى روحانى در بخش ديگرى از صحبتهايش مىگويد: «اگر در جامعه حكومت ضد دين و ضد مردم حضور داشت، اين واقعه پيام و سرمشقى براى ما دارد.» من به عنوان يك دانشگاهى نمىفهمم كه در زمان اباعبدالله عليهالسلام حكومت ضد دين و ضد مردم چگونه بود. آن جماعت كه همه مردم بودند و بر سر اباعبدالله عليهالسلام ريختند. چرا سفسطه مىكنيد؟! اينها گفته امام حسين عليهالسلام را هم براى اينكه جسارت به خلق نشود، تبديل مىكنند. آقاى آرمين، "انى خرجت لطلب الاصلاح فىامة جدى" را مىخواند "فىدين جدى". امام حسين عليهالسلام اصرار دارد كه امت جدم فاسد شده بودند، شما مىخواهيد بگوييد كه دين فاسد شدنى است و ما حق داريم هر روز بر او پيرايه بيفزاييم و يا كم كنيم! آقاى حسن روحانى! امام مىفرمود زىطلبگىتان را اگر حفظ نكنيد اين ملت از اسلام بر مىگردند. شما فردا بيا به اين ملت پاسخ بده كه زى شما در طول اين انقلاب كه پستهاى بالا هم گرفتهايد؛ در شوراى عالى امنيت ملى هم بودهاى، دكترا هم از انگلستان گرفتهاى، منزل شما در خيابان مقدس اردبيلى است و فروشنده آن منزل به شما از قوم و خويش من است و به من گفته است كه آنجا كجاست، چطور بوده است. بيا به مردم گزارش بده كه آيا اين زىطلبگى است كه شما داريد. معلوم است كه مردم از شماها بر مىگردند. امام گلوى خود را پاره مىكرد براى اينكه اين انقلاب، انقلاب پابرهنهها و محرومين و مستضعفين است. معلوم است كه انقلاب نيازى به چنين رؤسايى نخواهد داشت و به شما پشت خواهد كرد. آن وقت دق دلى خودتان را مىآييد سر اين دولت خالى مىكنيد كه اين دولت كارشناس نيست! دائماً مىگويند اين دولت كارى كرده كه دنيا با ما بد شده است. در جاهاى زيادى هم مقام معظم رهبرى، هم حضرت امام بارها فرمودهاند كه اين بدى اينها با ما سر اين نيست كه چنين و چنان و مسائل جزئى، بلكه اينها با اسلام بد هستند و با اين مرامى كه ما طرح كرديم مبنى بر ضديت مردم دنيا با ظلم مخالف هستند، لذا تا ريشه ما را نكنند، ول كن نيستند. باز هر روز بزرگترتان مىآيد در تريبونها مىگويد بحران هست و جدى هم هست. چرا با مردم اين جور حرف مىزنيد؟ امام رحمه الله عليه روز اول جنگ گفت يك دزدى آمده و سنگى انداخته و رفته است. امام كه مىفهميد چه خبر است ولى با مردم كه حرف مىزد مىگفت خبرى نيست؛ پاسدارها و ارتشىهاى ما اگر بخواهند دو روزه كار اينها را يكسره مىكنند. امام در عين بحران از بحران حرف نمىزند. موقعى كه دانشجويان پيرو خط امام لانه جاسوسى را تسخير كرده بودند، امريكا گفته بود من حمله مىكنم. دانشجويان يك بيانيهاى دادند كه اگر امريكا حمله نظامى كند ما چه كار مىكنيم و... اما بلافاصله حضرت امام جمله معروف "آمريكا هيچ غلطى نمىتواند بكند" را گفتند و اينكه اين جوانهايى كه از روى احساسات يك چيزى گفتهاند كه اگر امريكا حمله نظامى بكند، همين اگرش را نبايد بگويند. شما اگر مريد و پيرو خط امام هستيد، هر روز يك خاطره از امام در مىآوريد و در جامعه بامبول درست نكنيد. امريكا بناى حمله داشت و حمله هم به طبس كرد؛ ولى امام گفت همين اگرش را هم نبايد بگوييد. آن وقت بزرگتر شما هر روز مىآيد در تريبون مىگويد وضعيت بحرانى است. حالا به مردم گفتيد و بحران هم هست؛ مردم چه كنند. مردم مثلا بروند لباس ضد گلوله بپوشند؟ من نمىتوانم باور كنم كه مشكل شما مشكل فراموش شدن ارزشهاى امام است، اتفاقاً برعكس مشكل شما پايبندى اين ملت به ارزشهاى امام است و همه همّ و تلاشتان را در اين ده، پانزده سال كردهايد كه اين را از ملت بگيريد تا آن را به زانو زدن در مقابل امريكا وادار كنيد و انشاءالله اين خوابى است كه تعبير نخواهد شد و آرزويى است كه نوكرانتان به گور خواهند برد. منبع: انصار نیوز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 838]