تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 13 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مسلمان آينه برادر خويش است، هرگاه خطايى از برادر خود ديديد همگى او را مورد حمله قرار ند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837409879




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده:علي معروفي زبان فارسي ، زبان الفت و همبستگي مردم ايران و تركيه


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده:علي معروفي زبان فارسي ، زبان الفت و همبستگي مردم ايران و تركيه
خبرگزاري فارس:عده اي از تاريخ فرهنگ نويسان به استناد سنگ نبشته هاي بدست آمده از نقاط مختلف آسياي صغير اعتقاد پيدا كرده اند كه فرهنگ ايراني از قرن ها پيش در ميان تركان ريشه دوانيده و آسياي صغير مدتها تحت اداره هخامنشيان بوده است.


بدون شك يكي از مهم ترين پايه هاي مدنيت فرهنگي و اسلامي كه در سير تكامل سياسي ، اجنماعي و خصوصا فرهنگي تركيه نقش به سزايي داشته است، فرهنگ ايراني مي باشد كه اين امر در قرن يازدهم ميلادي كه ترك ها در اراضي آناتولي مستقر شده و پايه هاي تركيه كنوني را بنا نهادند، تا اواخر قرن بيستم هويداست. نيازي به ذكر نمي باشد كه روابط ايرانيان و تركها به دوران پيش از اسلام برمي گردد اين روابط در دوره اسلام منسجم تر شده و هر دو طرف به طور متقابل بر يكديگر تاثير گذارده اند و شكي نيست كه اين تاثير پذيري متقابل نيز در آينده تاثير خواهد يافت .
امروزه نمي توان ادعا كرد كه همه جوانب گوناگون اين امر توسط طرفين به اندازه كافي مورد توجه قرار گرفته است.

زبان‌ها به‌ عنوان‌ وسيلة‌ تفهيم‌ و تفاهم‌ بين‌ افراد، در عين‌ حال‌ نقش‌ اساسي‌ در روابط‌ علمي‌، فرهنگي‌، اجتماعي‌، سياسي‌ و اقتصادي‌ ميان‌ كشورها و ملت‌هاي‌ مختلف‌ دارند. بدين‌ معني‌، رابطة‌ محكم‌ و ديرينة‌ زبان‌ فارسي‌ و زبان‌ تركي‌، در طول‌ تاريخ‌ هميشه‌ نقش‌ تعيين‌كننده‌اي‌ در روابط‌ ايران‌ و تركيه‌ داشته‌ است‌. ناگفته‌ معلوم‌ است‌ كه‌ گذشتة‌ روابط‌ ايران‌ و تركيه‌ به‌ ازمنة‌ بسيار قديمي‌ برمي‌گردد. ايران‌ و تركيه‌، ايرانيان‌ و تركان‌، زبان‌ فارسي‌ و زبان‌ تركي‌ مثل‌ دو گرهي‌ است‌ كه‌ جبر تاريخ‌ و موقعيت‌ جغرافي‌ آنها را به‌ طور ناگسستني‌ و قطع‌ نشدني‌ به‌ هم‌ پيوند زده‌ است‌. به‌ گفتة‌ ديگر تركان‌ و ايرانيان‌ داراي‌ سرنوشت‌ مشتركي‌ هستند كه‌ جبر تاريخ‌ بر آنها تحميل‌ كرده‌ است‌. لذا اين‌ دو ملت‌ شريف‌ و اين‌ دو كشور بزرگ‌ منطقه‌ ناچارند كه‌ دوشادوش‌ زندگي‌ كنند. مشتركات‌ و شباهت‌هايي‌ كه‌ در رفتار و كردار و گفتار مردم‌ ايران‌ و تركيه‌ ديده‌ مي‌شود، آنچنان‌ زياد است‌ كه‌ در اين‌ مختصر مجال‌ شمارش‌ آن‌ امكان‌پذير نيست‌. بي‌شك‌ يكي‌ از مهم‌ترين‌ مشتركات‌ بين‌ تركان‌ و ايرانيان‌ همان‌ مبادلة‌ واژه‌ و تأثير متقابل‌ دو زبان‌ فارسي‌ و تركي‌ است‌.
توجه و علاقه سخنوران ترك به فارسي، بر رونق اين زبان در ميان تركان افزود. اين پاسداران ترك فارسي از راههاي مختلف به ترويج فارسي دست مي زدند؛ بعضي چون فضولي، ردپاي سخنوران نامي فارسي گوي را تعقيب كرده، به ترتيب ديوان فارسي دست مي يازيدند؛ برخي چون نوائي به استقبال برزگ شاعران ايراني مي رفتند و دراقتفاي آنان شعر مي ساختند؛ بعضي ديگر ترجمه امهات آثار فارسي را ترجيح مي دادند؛ عده اي چون سروري، سودي، لامعي و شمعي دروادي شرح نويسي قدم مي گذاشتند؛ بلاخره عده اي چون شعوري، شاهدي و حليمي به تدوين فرهنگهاي دوزبانه مي پرداختند.
طي‌ قرون‌ طولاني‌ كه‌ تركان‌ و ايرانيان‌ به‌ نحوي‌ با هم‌ ارتباط‌ برقرار كرده‌اند، واژه‌هاي‌ زيادي‌ از يكديگر گرفته‌ و از آنها در زبان‌ خود استفاده‌ كرده‌اند. با اين‌ وصف‌ مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ زبان‌ فارسي‌ همراه‌ با زبان‌ عربي‌، در رأس‌ يكي‌ از آن‌ زبان‌هايي‌ قرار مي‌گيرد كه‌ زبان‌ تركي‌ از آنها تأثير قابل‌ اعتنايي‌ پذيرفته‌ است‌. في‌المثل‌ تركان‌ به‌ خاطر آنكه‌ با دين‌ اسلام‌ بيشتر به‌ واسطه‌ ايرانيان‌ آشنا شده‌اند، اولين‌ اصطلاحات‌ ديني‌ را مانند نماز و آبدست‌ و روزه‌ كه‌ امروزه‌ "اوروچ‌" تلفظ‌ مي‌شود، از ايرانيان‌ اخذ كرده‌اند. باري‌ به‌ اين‌ نكته‌ ساده‌ هم‌ مي‌توان‌ اشاره‌ كرد كه‌ تركان‌ و ايرانيان‌ در طول‌ تاريخ‌، ساليان‌ متمادي‌ روابط‌ دوستانه‌ و برادرانه‌اي‌ با هم‌ داشته‌ و چهار عنصر اصلي‌ زندگي‌ يعني‌ "آب‌ و نان‌ و هوا و اعتقاد" را سهيم‌ شده‌اند و از عقد پيمان‌ قصر شيرين‌ در سال‌ 1638 به‌ اين‌ طرف‌ مرزهاي‌ خود را حفظ‌ كرده‌ و هميشه‌ در صلح‌ و آرامش‌ زندگي‌ كرده‌اند. خوشبختانه‌ وضع‌ كنوني‌ روابط‌ دو كشور اگرچه‌ هنوز در سطح‌ مطلوب‌ نيست‌ ولي‌ هر روز دارد بهتر و بيشتر مي‌شود.
از آنجا كه‌ بحث‌ از آيندة‌ امري‌، به‌ ناچار مستلزم‌ بحث‌ از گذشته‌ آن‌ هم‌ هست‌، بايد مقداري‌ از پس‌زمينة‌ زبان‌ فارسي‌ در تركيه‌ حرف‌ زد. تاريخ‌ زبان‌ فارسي‌ را در تركيه‌ مي‌توان‌ در دو بخش‌ جداگانه‌ بحث‌ و بررسي‌ كرد و دست‌آوردهاي‌ اين‌ دو فرآيند تاريخي‌ را در ميان‌ گذاشت‌: دوره‌ قبل‌ از جمهوري‌ و دوره‌ بعد از جمهوري‌. چون‌ اينكه‌ وضع‌ زبان‌ و ادب‌ فارسي‌ در دو دوره‌ سلجوقي‌ و عثماني‌ كمابيش‌ معلوم‌ همگان‌ است‌، نمي‌خواهم‌ در اين‌ مختصر وارد مسائل‌ جزئي‌ تاريخي‌ بشوم‌، بيشتر روي‌ كليات‌ تأكيد مي‌ورزم‌ تا سخن‌ به‌ درازا نكشد.

تركان بر حسب موقعيت جغرافيايي، مناسبت هاي تاريخي، همسازيهاي فرهنگي و شرايط و عوامل اجتماعي ، روابط پيوسته با ايرانيان داشته اند. عده اي از تاريخ فرهنگ نويسان به استناد سنگ نبشته هاي بدست آمده از نقاط مختلف آسياي صغير اعتقاد پيدا كرده اند كه فرهنگ ايراني از قرن ها پيش در ميان تركان ريشه دوانيده و آسياي صغير مدتها تحت اداره هخامنشيان بوده است. ولي آنچه مسلم است نفوذ واقعي فرهنگ ايران در آسياي صغير ، كمي پيش از استقرار حكومت سلجوقيان آغاز شد و به تدريج عنوان فرهنگ غالب را در ديار روم كسب كرد. وقتي سلجوقيان پس از نبرد ملازگرد (464 هجري) قدرت را در دست گرفتند، در كنار زبان عربي كه بعنوان زبان علم عزيزش مي داشتند، فارسي را به عنوان زبان رسمي پذيرفتند. ابن بي بي در كتاب الاوامر العلائيه في الامور العلائيه به حادثه اي اشاره مي كند كه نشان ميدهد در دوره سلجوقيان، فارسي علاوه بر اينكه زبان رسمي محاوره و مكاتبه بوده، قاطبه ملت از مردم عادي تا وزيران و سلاطين كه اغلب ترك زبان بوده اند، با فارسي الفت داشتند و با تفنن در فارسي استادي و برتري خود را به اهل فضل نشان مي دادند.
وقتي تمدن اسلامي از طريق خراسان بزرگ (مركز فرهنگ و تمدن ايران) ضمن عبور از ماوراء النّهر بر سرزمين تركان قدم گذاشت و تركان از طريق ايرانيان با اسلام آشنا شدند، برميزان الفتها افزوده شد و دو ملت كه تا آن روز روابط خود را اغلب بر مباني مادي استوار مي كردند، متوجه بعد معنوي قضيه شدند و علاقه بيشتري به فرهنگ ايران پيدا كردند؛ براي بيان احساسات خود از فارسي الهام گرفتند و همچون عربي نويسي كه در ايران قديم مظهر برتري به شمار مي آمد، فارسي نويسي را بدون اعراض و اعتراض پذيرفتند و از وجوه امتياز شمردند. آنان فارسي را وسيله اي براي ايجاد الفت و افزايش همبستگي ها ديدند و هرگز نيانديشيدند كه اين زبان در پي سلطه سياسي يا تحميل فرهنگي قدم بردارد.

فارسي در انتقال به سرزمين تركان با مشكلي چندان روبه رو نشد. زيرا تركان در روند مهاجرت به غرب، مدتها در سرزمين ايران مانده و با عناصر تشكيل دهنده فرهنگ ايران زمين ، از جمله فارسي تا انداز هاي آشنا شده بودند. فارسي و به اعتبار آن فرهنگ ايراني از راههاي مختلف در بطن فرهنگ ترك قدم گذاشت. اولاً سخنوراني از ايران كه طوعاً يا كرهاً به مهاجرت و ترك ديار خود مجبور مي شدند ، با تدوين آثاري به فارسي بر شهرت آن زبان مي افزودند. از اين قبيلند فخرالدين عراقي و سيف فرغاني كه از جور مغول به آسياي صغير پناهنده شدند؛ يا نجم دايه و سلطان العلماء كه آزار مردم بلخ به ترك ديارشان مجبور كرد؛ يا گلشني و ادريس بدليلي كه به سبب اختلافات مذهبي دست از يار و ديار خود كشيدند؛ يا ابن بي بي كه شكست خوارزمشاه به جلاي وطنش مجبور ساخت.
توجه و عنايت سلاطين ترك سبب شد كه فارسي قدر ديد و درصدر نشست. ابتدا دربار سلاطين سلجوقي كه بعضي از آنان چون ملكشاه و سلطان طغرل شعر به فارسي مي ساختند ، محفل پارسي گويان شد. در دوره خوارزمشاهيان نيز فارسي زبان دربار شد و تعدادي از سلاطين خوارزمشاهي چون آتسز، تكش و دو فرزندش علاء الدين و تاج الدين به سرودن شعر مشغول مي شدند. هرچند غائله مغول فترتي پيش آورد، با برپايي امپراطوري عثماني كه مقدر بود ششصد سال بر سرزمين تركان حكم براند، فارسي دوباره رواج يافت. اغلب سلاطين عثماني همانگونه كه فرزندان خود را به فراگيري فارسي تشويق مي كردند، از اعزاز فارسي نويسان دريغ نمي ورزيدند. بعضي از آنان چون سلطان محمد فاتح، سلطان بايزيد، سلطان سليم، و سلطان سليمان دوست شعر و شاعر بودند و در ميدان شاعري اسب مي تاختند.

ادبيات ديواني يا به تعبيري ادبيات كلاسيك ترك كه در دوره عثماني به اوج رسيد، مهمترين وجه مشترك دو ملت است كه تحت تأثير شديد فارسي شكل گرفت و تا نيمه دوم قرن نوزدهم، بدون اينكه تغييري در ساختارش پديد آيد، آثار گرانسنگي صادر كرد.تغذيه زبان تركي از فارسي سبب شد كه تعداد زيادي واژه و تعبير فارسي وارد زبان تركي شد. هرچند در اوايل دوره جمهوريت، پالايش زبان تركي از عناصر بيگانه( به ويژه فارسي و عربي) مطرح و به اجرا گذارده شد و تعداد زيادي از اين عناصر از جريان خارج شد، مع الوصف هنوز تعداد قابل توجهي از تعابير و واژه و تعبير فارسي، موجوديت و حضورشان را زبان تركي ادامه ميدهند. مضافاً اينكه بدون آشنايي با واژه هاي پاكسازي شده، نمي توان به بررسي متون عثماني پرداخت كه شالوده و اساس زبان و ادب تركي بر آنها استوار است. به عبارت ديگر اين تعابير و واژه ها هرچند در زبان و ادب معاصر ترك به كار گرفته نمي شود، پژوهشگراني كه در زمينه هاي مختلف از ادبيات گرفته تا فلسفه و تاريخ تحقيق مي كنند، خود را بي نياز از آنها نمي بينند.

لازم بياد آوريست كه در بعضي از دوره ها به ويژه در دوره حاكميت مغول، واژه هاي تركي نيز در مقياسي محدود وارد فارسي شدند؛ ولي اين كلمات كه اغلب اصطلاحات اداري و حكومتي مغولها بودند، با برافتادن سلطه مغول، از خير انتفاع برافتادند و تنها تعدادي از آنها به جهت استيلاي اقوام ترك زبان در ايران (چون تيموريان و تركمانان) كه به زبان تركي تكلّم مي كردند، باقي ماندند.

تأثير فارسي بر زبان تركي را در وجوه و زمينه هاي متعددي مي توان ملاحظه كرد؛ از اين قبيلند:

1) مضامين ادبي(تشبيه مو به سنبل و مار، تشبيه چشم به نرگس، تشبيه گونه به خورشيد، تشبيه قد به سرو، و...)

2) اصلاحات عرفاني (جان، آئين، چرخ، چله، دستار، دسته گل ، خام، خرابات (در مفهوم فارسي كلمه)، كشكول، و...)

3) اصطلاحات موسيقي (نوا، سه گاه، چهارگاه، بسته، گفته، بسته نگار،آهنگ. بوسليك، و...)

4) نامگذاري ها شامل:

5- اسامي اشخاص(نوشين، نسرين، بهتر، شادمان، شادي، شبنم، توران، آگاه، باران، نالان)

6- اسامي پرندگان(شاهين، بلبل، قمري، خروس،قو و...)

7- اسامي جانوران (زرافه، سنجاب، ...)

8- اسامي سبزيجات (يونجه، يولاف، شاه تره، هويج، ترب، ترخون،...)

9- اسامي گلها ( بنفشه، لاله، سنبل، شب بوي، زنبق، ...)

10- اسامي درختها (زيتون، سرو، بادام، ..) و غيره .

تركان درپاره اي از واژه هاي دخيل فارسي در تركي تصرف كرده، در بعضي موارد به تحريف يا تحدير معنا پرداخته و در ديگر موارد به تغيير شكل دست زده اند.

روابط ايرانيان و تركان سابقه اي بسيار ديرينه دارد. بدين سبب زبان فارسي هميشه اهميت خود را در ميان تركان حفظ كرده است. اين زبان كه در دوره سلجوقيان به عنوان زبان رسمي مورد قبول واقع شده بود, در دوره عثمانيان به عنوان زبان ادب مورد توجه قرار گرفت و شاعران و نويسندگان آن دوره و در رأسشان سلاطين و شاهزادگان عثماني تحت تاثير شاعران و نويسندگان به تدوين آثار فارسي رغبت يافتند. در اين ميان اشاره بايد كرد كه پاره اي از منابع مهم تاريخ و ادبيات ترك به زبان فارسي نگاشته شده اند.

آموزش زبان فارسي كه اهميتش را در دوره جمهوريت نيز (نسبتاً) از دست نداده بود, در گروههاي زبان و ابيات فارسي دانشگاههاي معتبر تركيه ادامه يافت. دانشگاه آنكارا يكي از اين دانشگاههاست كه در دانشكده زبان, تاريخ ـ جغرافياي آن (كه بدستور مستقيم آتاتورك در سال 1935 احداث شد) گروه زبان و ادبيات فارسي بصورت يكي از نخستين گروههاي اين دانشكده احداث گرديد. اين گروه كه از همان روزها تاكنون بدون وقفه فعاليتش را ادامه ميدهد, به تربيت استادان ارزشمند و تعداد زيادي دانشجو توفيق يافته و‌ آثار متعدد ارجمندي در خصوص فرهنگ , ادب و تاريخ ايران بصورت مولفات اعضاي هيات علمي و رساله هاي پايان تحصيلي در دوره هاي فوق ليسانس و دكترا فراهم كرده است.
در اين ميان در " نشريه زبانهاي شرقي" ارگان انتشاراتي گروه زبانها و ادبياتهاي شرقي مقالات متعددي درباره زبان و ادبيات فارسي انتشار يافته است.

آموزش زبان فارسي در دانشگاهها
دانشجويان دوره ليسانس در دو سال اول با مطالبي چون تاريخ , جغرافياي ايران, زبانها, اديان و ادبياتهاي ايراني در دوره پيش از اسلام و در رأس آنها با دستور زبان فارسي آشنا مي شوند. در دو سال اخير ادبيات ايران در دوره هاي مختلف اسلامي و نيز آثار شاعران و نويسندگان معروف تدريس ميشود. دانشجويان براي اينكه كمال خود را اثبات كنند, در سال چهارم به تدوين رساله اي مي پردازند. هر كدام از دانشجويان دوره ليسانس مجبور هستند ظرف چهار سال 128 واحد درسي در مورد زبان و ادبيات فارسي بگذرانند.دانشجويان ساير رشته ها نظير زبان و ادبيات تركي, تاريخ, فلسفه و تاريخ هنر نيز زبان فارسي را بعنوان واحد اختياري انتخاب مي كنند.
درسهاي دوره هاي فوق ليسانس و دكترا بيشتر به سوي موارد تخصصي معطوف است. دانشجويان از يك طرف به بررسي آثار شخصيتهاي مهم زبان و ادب فارسي روي مي آورند و از ديگر سو به تحقيق درخصوص آن عده از نسخه هاي خطي كه مستقيماً با زبان, ادبيات, تاريخ و فرهنگ ترك ارتباط دارند, مي پردازند.
فرهيختگان زبان و ادبيات فارسي, همانگونه كه مي توانند در كادر آموزشي دانشگاهها فعاليت كنند, در نهادهائي چون وزارت امور خارجه , وزارت كشور, وزارت فرهنگ نيز استخدام ميشوند.

كتابخانه دانشكده زبان در تركيه , تاريخ ـ جغرافيا داراي حدود 2000 جلد كتاب فارسي است كه اكثراً از طريق اهداء دريافت شده اند و اغلب جنبه منبع و مرجع دارند. متأسفانه اين تعداد براي رفع نياز استادان ودانشجويان كفايت نمي كند، اين كتابخانه حدود 4000 نسخه خطي فارسي نيز دارد كه تعدادي از آنها جزو آثار نادر بحساب مي آيند.

اعضاي گروه زبان و ادبيات فارسي ارتباط صميمي با رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران دارند و با شركت فعال در نشستها و كنفرانسهائي كه ترتيب مي يابد, رشته هاي الفت را مستحكم ميسازند.

دانشكده ادبيات دانشگاه استانبول
هلموت ريتر شرقشناس و دانشمند آلماني در اثناي جنگ جهاني دوم به تركيه پناهنده شده بود، در سال 1938 باتفاق احمد آتش به احداث انستيتوي شرقشناسي دست زد كه به دانشگاه استانبول وابسته بود. برنامه درسهاي ادبيات عربي و ادبيات فارسي كه براساس آئين نامه مورخ 15 اوت 1900 در دارالفنون (عنوان سابق دانشكده ادبيات) تنظيم شده بود، از سال 1938 ببعد به سمت رئيس در يك كرسي به نام زبانشناسي عربي- فارسي جمع شد.اين كرسي كه در سال 1963 به دو كرسي جداگانه تقسيم شد، تا سال 1981 كه قانون 2547 آموزش عالي به مورد اجرا گذارده شد، آموزش را در سه بخش زبانشناسي عربي، زبانشناسي فارسي و فرهنگ پاكستان ادامه داد و در سال 1994 زبان و ادبيات اردو در احتوا گرفت.

از ميان اهداف گروه زبان و ادبيات فارسي علاوه بر آموزش زبان فارسي، مي توان به انجام تحقيق در خصوص ادبيات كلاسيك و معاصر فارسي، بررسي و گردآوري اطلاعات مربوط به تاريخ و فرهنگ ترك كه در منابع فارسي جاي گرفته اند، اشاره كرد. فرهيختگان اين گروه عنوان زبانشناس در رشته زبان و ادب فارسي كسب مي كنند.در گروه علاوه بر دوره ليسانس، دوره هاي فوق ليسانس و دكترا نيز موجود است.

نقش‌ زبان‌ فارسي‌ در روابط‌ تركيه‌ و ايران‌

وضع‌ كلي‌ زبان‌ فارسي‌ در دورة‌ قبل‌ از جمهوري‌
در دوره‌هاي‌ سلجوقي‌ و عثماني‌، فرهنگ‌ و ادبيات‌ ايران‌ تأثير بسزايي‌ بر زبان‌ و ادب‌ تركي‌ گذاشته‌ است‌ كه‌ آثار آن‌ به‌رغم‌ تمام‌ ديگرگوني‌هايي‌ كه‌ از دوره‌هاي‌ تنظيمات‌ و مشروطيت‌ به‌ بعد در زبان‌ و ادب‌ و فرهنگ‌ و دستگاه‌ آموزشي‌ ترك‌ صورت‌ گرفته‌ است‌، اگرچه‌ مقداري‌ كم‌رنگ‌ و بي‌رونق‌ گشته‌ ولي‌ كمابيش‌ باقي‌ مانده‌ است‌. نگارنده‌ در اين‌ مختصر به‌ جاي‌ اينكه‌ فرآيند گسترش‌ و تأثير زبان‌ فارسي‌ در قلمرو تركان‌ را مورد بحث‌ و بررسي‌ قرار بدهم‌، مايلم‌ چند نكته‌ كلي‌ را درباره‌ علل‌ اصلي‌ توجه‌ و علاقة‌ تركان‌ به‌ زبان‌ فارسي‌ نشان‌ بدهم‌ و از نتايج‌ اين‌ توجه‌ سخن‌ در ميان‌ بياورم‌.
اولين‌ و مهم‌ترين‌ علت‌ توجه‌ تركان‌ به‌ زبان‌ فارسي‌ شايد اين‌ بود كه‌ آنها هنگام‌ كوچ‌هاي‌ دسته‌جمعي‌ و بزرگ‌ از خاك‌ آسياي‌ ميانه‌ به‌ سوي‌ آناطولي‌ هميشه‌ با ايرانيان‌ روبه‌رو شده‌ و ساليان‌ دراز كنار آنها زندگي‌ كرده‌ بودند كه‌ اين‌ امر باعث‌ ورود كلمات‌ و اصطلاحات‌ زيادي‌ از زبان‌ فارسي‌ به‌ زبان‌ تركي‌ شد. دوم‌ اينكه‌ تركان‌ به‌ واسطة‌ ايرانيان‌ با عقايد دين‌ اسلام‌ آشنا شده‌ و تعداد زيادي‌ از مفاهيم‌ و اصطلاحات‌ ديني‌ را از آنها آموخته‌ بودند. بدين‌ وجه‌ زندگي‌ مشترك‌ و دوشادوش‌ ايرانيان‌ و تركان‌ راه‌ را براي‌ تأثيرگذاري‌ زبان‌ فارسي‌ بر زبان‌ تركي‌ به‌ سرعت‌ هموار كرد و كلمات‌ فارسي‌ همراه‌ با سيل‌ كلمات‌ عربي‌ در متن‌ زبان‌ تركي‌ جاي‌ خود را باز كردند. وقتي‌ تركان‌ در آسياي‌ صغير كاملاً مستقر شدند و استانبول‌ را به‌ سال‌ 1453 گشودند، ديگر زبان‌ فارسي‌ همراه‌ با زبان‌ عربي‌ و زبان‌ تركي‌ يكي‌ از زبان‌هاي‌ متداول‌ امپراتوري‌ عثماني‌ گشت‌ و تعداد زيادي‌ از اديبان‌ و شاعران‌ ايراني‌ در دربار عثماني‌ راه‌ يافتند. همزمان‌ با روند پيدايي‌ و رشد زبان‌ و ادب‌ ترك‌، آموزش‌ زبان‌ فارسي‌ هم‌ به‌ عنوان‌ واحدهاي‌ درسي‌ وارد مدرسه‌هاي‌ آن‌ زمان‌ شد. آثار شخصيت‌هايي‌ چون‌ عطار، مولانا، سعدي‌، حافظ‌، جامي‌ و غيره‌ مثل‌ اينكه‌ جزوي‌ از فرهنگ‌ و ادب‌ تركي‌ بوده‌اند، مورد استقبال‌ و توجه‌ و قبول‌ قرار گرفت‌. دانشمندان‌ بسياري‌ بر اين‌ متون‌ ادبي‌ شروح‌ و حواشي‌ و تعليقات‌ مي‌نوشتند. علت‌ اصلي‌ اين‌ پذيرش‌ صميمانه‌ ظاهراً اين‌ بود كه‌ نياكان‌ ما بدون‌ هيچ‌ شائبه‌اي‌ بزرگان‌ ادب‌ فارسي‌ را در دايرة‌ بزرگ‌ فرهنگ‌ اسلامي‌ جزوي‌ از خود مي‌دانستند و بيگانه‌ نمي‌گرفتند. آثار بزرگان‌ و سرآمدان‌ ادب‌ فارسي‌، چون‌ مثنوي‌ مولوي‌، گلستان‌ سعدي‌، ديوان‌ حافظ‌، پندنامة‌ عطار قبل‌ از اينكه‌ آثار مربوط‌ به‌ يك‌ زبان‌ خارجي‌ باشند، به‌ عنوان‌ آثار مشترك‌ اسلامي‌ در مدارس‌ عثماني‌ تدريس‌ مي‌شد. بدين‌وجه‌ سال‌هاي‌ طولاني‌ زبان‌هاي‌ عربي‌ و فارسي‌ پابه‌پاي‌ زبان‌ تركي‌، در حوزه‌هاي‌ علمي‌ و فرهنگي‌ سرزمين‌هاي‌ بس‌ وسيع‌ امپراتوري‌ عثماني‌، يكي‌ به‌ زبان‌ علم‌ و يكي‌ به‌ زبان‌ ادب‌ گسترش‌ عظيمي‌ پيدا كرده‌ و مورد توجه‌ قرار گرفته‌ بودند.
بي‌شك‌ در پرتو اين‌ برخورد و ديد بود كه‌ تركان‌ در دوره‌اي‌ از تاريخ‌ خود نه‌ تنها از كلمات‌ عربي‌ و فارسي‌ استفاده‌ كردند بلكه‌ مستقيماً از اين‌ دو زبان‌ بهرة‌ لازم‌ را برده‌ و آثار قابل‌ اعتنايي‌ به‌ اين‌ دو زبان‌ از خود به‌ جاي‌ گذاشتند. با اينكه‌ زبان‌ تركي‌ به‌ نحوي‌ تحت‌ تأثير عربي‌ و فارسي‌ قرار گرفته‌ است‌، ولي‌ نبايد از اين‌ نكته‌ غفلت‌ كرد كه‌ خصوصاً حمايت‌ تركان‌ عثماني‌ از زبان‌ فارسي‌ باعث‌ شده‌ است‌ كه‌ در طول‌ تاريخ‌ زبان‌ و ادب‌ فارسي‌ به‌ واسطة‌ علما و فضلاي‌ امپراتوري‌ عثماني‌ تا دل‌ كشورهاي‌ اروپا گسترش‌ پيدا كند و قلمرو نفوذ خود را وسعت‌ دهد.
در اين‌ ميان‌ شاعران‌ و نويسندگان‌ عثماني‌، حتي‌ عده‌اي‌ فرمانروايان‌ عثماني‌ با استفاده‌ از مصالح‌ زبان‌ عربي‌ و فارسي‌ بناهاي‌ بس‌ عظيمي‌ ساختند و آثار فراواني‌ اعم‌ از منظوم‌ و منثور از خود بر جاي‌ گذاشتند. يادآوري‌ اين‌ نكته‌ هم‌ ضروري‌ مي‌نمايد كه‌ اگرچه‌ شاعران‌ ترك‌ از مضامين‌ و تركيبات‌ شعر كلاسيك‌ فارسي‌ استفاده‌ كردند ولي‌ درونمايه‌هاي‌ اين‌ دو ادبيات‌، با همة‌ شباهت‌ ظاهري‌ از هم‌ جداست‌ و هر يكي‌ قيمت‌ و ارزش‌ منحصر به‌ فرد خود را دارند. اين‌ بدان‌ معني‌ است‌ كه‌ هرچند مصالح‌ ساختماني‌ شعر كلاسيك‌ ديواني‌ ترك‌ اغلب‌ از عناصر ايراني‌ گرفته‌ شده‌ است‌، ولي‌ طرز معماري‌ ساختمان‌ خاص‌ ادب‌ ترك‌ است‌.

با ورود جريان‌هاي‌ ادبي‌ و فكري‌ و سياسي‌ سرزمين‌ غرب‌ به‌ قلمرو عثماني‌ از قرن‌ هجدهم‌ به‌ بعد و در نتيجة‌ داير گشتن‌ نهادهاي‌ تعليم‌ و تربيت‌ به‌ روش‌هاي‌ جديد، زبان‌هاي‌ فارسي‌ و عربي‌ اندك‌ اندك‌ از رونق‌ گذشتة‌ خود افتادند و اعتبار خود را از دست‌ دادند و جاي‌ خود را به‌ زبان‌ فرانسه‌ و آلمان‌ واگذار كردند. هرچند زبان‌ فارسي‌ به‌ عنوان‌ يك‌ زبان‌ خارجي‌ در مدارس‌ عثماني‌ تدريس‌ مي‌شد ولي‌ ادبيات‌ ترك‌ هرچه‌ بيشتر از مضامين‌ مشترك‌ دور مي‌گشت‌ و به‌ ادب‌ غرب‌ مي‌گرويد. از قرن‌ نوزدهم‌ گروهي‌ از اديبان‌ و زبان‌شناسان‌ در جهت‌ تصفية‌ كلمات‌ عربي‌ و فارسي‌ از تركي‌ حركت‌ جديدي‌ را آغاز كردند. آنها معتقد بودند كه‌ بايد زبان‌ تركي‌ را از تأثير بيشتر از حد عربي‌ و فارسي‌ نجات‌ داد. بدين‌گونه‌ اين‌ حركت‌ جديد نقطة‌ عطفي‌ در سير بعدي‌ زبان‌ تركي‌ واقع‌ افتاد و راه‌ را براي‌ پاكسازي‌ كلمات‌ عربي‌ و فارسي‌ به‌ ويژه‌ در دورة‌ جمهوري‌ هموار كرد.
با تأسيس‌ جمهوري‌ در تركيه‌ به‌ سال‌ 1923، در ساخت‌ سياسي‌، اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ و زيربنايي‌ كشور دگرگوني‌هايي‌ صورت‌ گرفت‌. يكي‌ از اين‌ تحولات‌ بزرگ‌ و انقلابي‌، در جهت‌ ساده‌ و سره‌ كردن‌ زبان‌ تركي‌ بود. آتاترك‌، باني‌ بزرگ‌ جمهوري‌ تركيه‌، معتقد بود كه‌ ترك‌ها ديگر فقط‌ با تدريس‌ علوم‌ ديني‌ و عربي‌ و فارسي‌ نمي‌توانند جاي‌ خود را در ميان‌ ملل‌ پيشرفته‌ بگيرند. از اين‌ رو وي‌ مي‌خواست‌ زبان‌ تركي‌ را از تأثير بيشتر از حد معمول‌ و معقول‌ زبان‌هاي‌ خارجي‌ به‌خصوص‌ عربي‌ و فارسي‌ رها كند چون‌ زباني‌ كه‌ در زمان‌ عثمانيان‌ به‌طور مخلوطي‌ ناهماهنگ‌ از سه‌ زبان‌ تركي‌ و عربي‌ و فارسي‌ به‌ نام‌ تركي‌ عثماني‌ به‌ وجود آمده‌ بود، ميدان‌ را براي‌ گسترش‌ و تحول‌ و پيشرفت‌ زبان‌ تركي‌ كاملاً تنگ‌ كرده‌ بود. نه‌ تنها مردم‌ عادي‌ ازاين‌ زبان‌ چيزي‌ درك‌ نمي‌كردند بلكه‌ روشنفكران‌ و محصلان‌ هم‌ از يادگيري‌ و كاربرد آن‌ به‌ سختي‌ سر در مي‌آوردند. چون‌ مجبور مي‌شدند دستور سه‌ زبان‌ متفاوت‌ از هم‌ را ياد بگيرند و اين‌ خود كار چندان‌ آساني‌ نبود. آتاترك‌ حروف‌ لاتين‌ را جايگزين‌ الفباي‌ عربي‌ كرد. با اينكه‌ هم‌ در تركيه‌ هم‌ در جهان‌ اسلام‌ عده‌اي‌ با اين‌ فكر او مخالفت‌ كردند، وي‌ از اين‌ اقدام‌ منصرف‌ نشد و به‌ سال‌ 1928 در مدت‌ كوتاهي‌ به‌ تغيير الفبا توفيق‌ يافت‌.
به‌ خاطر جا افتادن‌ اين‌ حركت‌ انقلابي‌ در دستگاه‌ جديد تعليماتي‌، براي‌ مدت‌ كوتاهي‌ زبان‌هاي‌ عربي‌ و فارسي‌ از ميان‌ درس‌هاي‌ مدرسه‌ها حذف‌ شدند. ولي‌ بلافاصله‌ از آن‌، بعد از دهة‌ 30 ميلادي‌ در دانشگاه‌هاي‌ نوپاي‌ تركيه‌، كنار زبان‌هاي‌ مختلف‌ جهان‌ مانند چيني‌، هندي‌، اردو و زبان‌هاي‌ اروپايي‌ كرسي‌هايي‌ براي‌ آموزش‌ زبان‌هاي‌ عربي‌ و فارسي‌ هم‌ احداث‌ شدند و از آن‌ زمان‌ به‌ بعد اين‌ زبان‌ها تنها در سطح‌ دانشگاهي‌ تدريس‌ شدند.
امروزه‌ در چهار دانشگاه‌ استانبول‌، آنكارا، ارزروم‌ و قونيه‌ كرسي‌هاي‌ زبان‌ و ادب‌ فارسي‌ در سطوح‌ ليسانس‌، فوق‌ليسانس‌ و دكترا مشغول‌ كار آموزش‌ فارسي‌ هستند. گذشته‌ از آن‌ زبان‌ فارسي‌ در كرسي‌هايي‌ مانند زبان‌ و ادب‌ ترك‌، تاريخ‌، فلسفه‌ و در دانشكده‌هاي‌ الهيات‌ به‌ عنوان‌ يك‌ درس‌ اختياري‌ تدريس‌ مي‌شود. تاكنون‌ هزاران‌ دانشجو از اين‌ كرسي‌ها فارغ‌التحصيل‌ شده‌اند و بسياري‌ از آنها به‌ نحوي‌ سروكاري‌ با زبان‌ و ادب‌ و فرهنگ‌ ايران‌ دارند. معلوم‌ همگان‌ است‌ كه‌ مطالعات‌ ايران‌شناسي‌ در تركيه‌ به‌ ويژه‌ بعد از تأسيس‌ دانشگاه‌هاي‌ جديد و بزرگ‌ هرچه‌ بيشتر سرعت‌ گرفته‌ و طي‌ هشتاد سال‌ در دوره‌ جمهوري‌ با انتشار آثار زيادي‌ در زمينه‌هاي‌ گوناگوني‌ مانند زبان‌، ادب‌، تاريخ‌، جغرافيا، عرفان‌ و تصوف‌، سياست‌، علوم‌ ديني‌ و علوم‌ اجتماعي‌ رشد خود را به‌ اثبات‌ رسانده‌ است‌. كارهاي‌ اساتيدي‌ همچون‌ معلم‌ رفعت‌، محمد فواد كوپرولو، احمد آتش‌، شمس‌الدين‌ گون‌ آلتاي‌، عدنان‌ صادق‌ ارزي‌، عثمان‌ توران‌، علي‌ نهاد تارلان‌، ابراهيم‌ قفس‌ اوغلي‌، فريدون‌ نافذ اوزلوق‌، آگاه‌ سرّي‌ لوند، تحسين‌ يازيجي‌، عبدالباقي‌ گولپينارلي‌، نوري‌ كنج‌ عثمان‌، نجاتي‌ لغال‌، فاروق‌ سومر، اسماعيل‌ حقي‌ اوزون‌ چارشيلي‌، حكمت‌ ايل‌ آيدين‌، آيدين‌ صايلي‌، مليحه‌ آنبارجي‌ اوغلي‌ كه‌ بزرگان‌ و پيشروان‌ مطالعات‌ ايران‌شناسي‌ در تركيه‌ هستند، هميشه‌ براي‌ ما باعث‌ افتخار است‌. سعي‌شان‌ مشكور باد.
تحقيقات‌ ايران‌شناسي‌ از آغاز گشايش‌ كرسي‌هاي‌ زبان‌ و ادب‌ فارسي‌ در دانشگاه‌هاي‌ مختلف‌ تركيه‌ با تمام‌ سرعت‌ و به‌ رغم‌ همة‌ كاستي‌ها و مشكل‌ها ادامه‌ دارد. ايران‌شناسان‌ نسل‌ جديد ، با امكانات‌ اندك‌ مايه‌ و ناچيزي‌ كه‌ در اختيار آنهاست‌، با تمام‌ قدرت‌ تلاش‌ مي‌كنند در زمينه‌هاي‌ مختلف‌ ايران‌شناسي‌ كه‌ اساتيد بزرگوار گذشته‌ شايد بنا به‌ اقتضاي‌ زمان‌ خودشان‌ توجه‌ زيادي‌ به‌ آنها نشان‌ نداده‌اند، كار كنند و زبان‌ و ادب‌ و فرهنگ‌ ايران‌ و ايراني‌ را به‌ مردم‌ خود بشناسانند و انصافاً كارهاي‌ بسيار خوبي‌ هم‌ تاكنون‌ از خود بر جاي‌ گذاشته‌اند. اين‌ بدان‌ ماند كه‌ همان‌طور كه‌ فقدان‌ اساتيد بزرگي‌ چون‌ بهار، فروزانفر، قزويني‌، غني‌، مينوي‌، زرين‌كوب‌ و غيره‌ ــ با اينكه‌ جايشان‌ واقعاً خالي‌ است‌ ــ به‌ معناي‌ به‌ آخر رسيدن‌ مطالعات‌ ايران‌شناسي‌ در ايران‌ نيست‌، در تركيه‌ هم‌ وضعي‌ شبيه‌ به‌ اين‌ وجود دارد. كوتاه‌ كلام‌ مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ مطالعات‌ ايران‌شناسي‌ برخلاف‌ تصور بعضي‌ها در مسير طبيعي‌ خود پيش‌ مي‌رود و اصلاً جاي‌ نگراني‌ در مورد ضعف‌ و سستي‌ و ناتواني‌ آن‌ نيست‌. البته‌ جاي‌ گفتن‌ هم‌ ندارد كه‌ امور پژوهشي‌ به‌ شدت‌ نياز به‌ پشتيباني‌ و حمايت‌ مقامات‌ فرهنگي‌ و سياسي‌ هر دو كشور دارد تا كارهاي‌ محققان‌ نسل‌ جديد در سطح‌ مطلوب‌ از آب‌ درآيد.
يكي‌ ديگر از نكات‌ مهمي‌ كه‌ بايد اشاره‌اي‌ كوتاه‌ به‌ آن‌ رود، ماهيت‌ و كيفيت‌ آموزش‌ زبان‌ فارسي‌ در گروه‌هاي‌ زبان‌ و ادب‌ فارسي‌ در تركيه‌ است‌. قبل‌ از همه‌ چيز بايد گفت‌ كه‌ كار آموزش‌ زبان‌ فارسي‌ در كرسي‌هاي‌ زبان‌ و ادب‌ فارسي‌ نسبت‌ به‌ بيست‌ سي‌ سال‌ گذشته‌ كه‌ بيشتر با تكيه‌ به‌ متون‌ كلاسيك‌ فارسي‌ و با روش‌هاي‌ نسبتاً قديمي‌ صورت‌ مي‌گرفت‌، امروزه‌ با استفاده‌ از روش‌هاي‌ سمعي‌ و بصري‌ جديد آموزشي‌ انجام‌ مي‌گيرد. في‌المثل‌ تدريس‌ درس‌هايي‌ مانند مرجع‌شناسي‌، انواع‌ ادبي‌، اطلاعات‌ ادبي‌، جريان‌هاي‌ ادبي‌، صناعات‌ ادبي‌، نقد ادبي‌، زبان‌ گفتاري‌، زبان‌ مطبوعاتي‌، عروض‌، ادبيات‌ معاصر، نظم‌ و نثر معاصر، تاريخ‌ ادبيات‌ ايران‌ در دوره‌هاي‌ قبل‌ و بعد از اسلام‌ همراه‌ با دستور زبان‌ فارسي‌ برنامه‌هاي‌ درسي‌ امروز را در مقايسه‌ با برنامه‌هاي‌ دوران‌ گذشته‌ محكم‌تر و كامل‌تر مي‌سازد.
در نتيجه‌ مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ با هرچه‌ بهتر و بيشتر شدن‌ روابط‌ دو كشور در زمينه‌هاي‌ سياسي‌، فرهنگي‌، آموزشي‌، اقتصادي‌ و همسايگي‌ و با شناخت‌ سالم‌ و صحيح‌ دو جامعه‌ نسبت‌ به‌ همديگر آيندة‌ زبان‌ فارسي‌ در تركيه‌ روشن‌تر و خوب‌تر از گذشته‌ خواهد گشت‌. حالا دريغ‌ خوردن‌ به‌ آنچه‌ در گذشته‌ اتفاق‌ افتاده‌، دردي‌ را درمان‌ نمي‌كند، پس‌ بايد چشمانمان‌ را به‌ سوي‌ آينده‌ بدوزيم‌ و ببينيم‌ كه‌ چه‌ بايد كرد و چه‌ مي‌توان‌ كرد؟ از آنجا كه‌ زبان‌ شيرين‌ فارسي‌ و فرهنگ‌ و ادب‌ ايراني‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از مطرح‌ترين‌ فرهنگ‌هاي‌ جهان‌، در تركيه‌ نيز از جايگاه‌ والا و بسيار با ارزشي‌ برخوردار است‌، در آينده‌ هم‌ مثل‌ گذشته‌، حلقة‌ ربطي‌ بين‌ تركيه‌ و ايران‌ خواهد شد و مردم‌ دو كشور را به‌ هم‌ نزديك‌ خواهد كرد.

فرهنگ ايراني همواره در منطق ي آسياي مركزي و حتي در تركيه از غلبه برخوردار بوده است و بي‌هيچ شبهه‌ايي اين فرهنگ اصيل تاب گستردگي و انتشار را در اين مناطق دارد و نبايد ترديد كرد كه اگر بخواهيم مناطق مختلف جهان را از حيث ميزان تأثيرپذيري از فرهنگ ايراني - اسلامي تقسيم كنيم، آسياي مركزي در رأس آن مناطق قرار دارد.به يقين تلاش‌هاي فرهنگي آنگاه مي‌توانند مؤثر واقع شوند كه از پايداري برخوردار باشند و فعاليت‌هاي كوتاه اثر، هرگز نمي‌تواند در جهت تقويت روابط فرهنگي مؤثر واقع شود. خصيصه‌هاي فرهنگي مشترك بين ما قابليت پايدار شدن را دارا هستند و به سهولت مي‌توان با تمسك به شيوه‌هايي همچون اعطاي فرصت‌هاي مطالعاتي، اعطاي بورسيه‌هاي تحصيلي متقابل، ترجمه و چاپ كتب سودمند به رسوبگذاري و پايدار سازي سياستهاي فرهنگي كمك كرد.
كشور تركيه با آنكه نسبت به تأسيس دانشگاه‌هاي مشترك در كشورهاي آسياي مركزي اقدام كرده است و بيش از يكصد مدرسه در اين كشورها داير كرده است هنوز به گسترش و تعميق روابطش در زمينه‌هاي فرهنگي مي‌انديشد و بزرگترين حامي مالي سياستهاي فرهنگي تركيه در آسياي مركزي تجار و شركتهايي هستند كه در آن مناطق به فعاليت مشغولند.
پرداختن به فعاليت‌هاي مشترك پايدار راهي است كه مي‌توان با طي آن به مقصد دوستي و يكدلي و روابط پايدار دست يافت.
دست آخر اينكه در طي سالهاي اخير تمركز دغدغه‌هاي مسئولين كشورمان بر روي مسائل و موضوعات سياسي بوده است و اين دغدغه كه در جاي خود از اهميت ويژه‌ايي برخوردار است سبب گرديده تا سهم كمتري از انديشه و دغدغه مسئولين كشورمان به موضوع روابط فرهنگي امان با كشورهاي همجوار بويژه آسياي مركزي و تركيه صرف شود. اين درحالي است كه همواره همه سياسيون بر اين نكته تأكيد كرده‌اند كه گسترش و بهسازي روابط فرهنگي، زمينه ساز مؤثري در بهبود روابط سياسي كشورها است. نگاهي گذرا به آمار تبادلات سياسي و مقايسه آن با تبادلات فرهنگي در سالهاي پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي بر درستي اين پندار تأكيد مي‌كند كه فرصت‌هاي طلايي پديد آمده از دست رفته‌اند دست كم فرصت‌هاي نقره‌ايي را نبايد از دست داد.

طبيعي است تاريخ مشترك و روابط فرهنگي پيوسته و همچنين مرز هاي دوستي دو كشور كه در صد سال اخير در منطقه مثال زدني است و نيازهاي مشترك دو طرف با توجه به اهميت ژئوپلتيك هر يك ، زمينه خوبي براي تبديل شدن به يك مدل مناسب همكاري همه جانبه است .
تركيه در سال هاي گذشته روابط سياسي و اقتصادي و فرهنگي خود را با ايران افزايش داده است و حجم روابط از 8ر2 ميليارد دلار در سال 2004 به مرز بي سابقه 8 ميليارد دلار رسيده است .
تلاش تركيه براي ايفاي نقش مثبت در زمينه فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران و مقاومت در برابر فشار هاي آمريكا در قبال همكاري گازي با ايران نشان دهنده اين واقعيت است كه تركيه ابدا حاضر نيست مناسبات تاريخي و فرهنگي و اعتماد ساز خود با ايران را قرباني سياست هاي توطئه آميز آمريكا كند و در 6 سال گذشته و به ويژه پس از اشغال عراق ، دو كشور ايران و تركيه نشان داده اند كه در عمل در راه تحكيم روابط در حركت اند .

اكنون دو كشور ايران و تركيه دو مدل جديد از همكاري و توسعه در منطقه به شمار مي آيند كه در هرسه زمينه روابط دوجانبه و منطقه اي و حتي بين المللي رويكردي نزديك و تعاملي رو به جلو دارند و به ويژه در عرصه سياسي و فرهنگي به عنوان دو قدرت منطقه اي ، بيشترين تلاش ها را براي رايزني و همكاري مشترك داشته اند.
بهترين راه مقابله با تحركات فرهنگي دشمنان مشترك، افزايش همكاري‌هاست. براي نهادينه كردن روابط فرهنگي، انديشمندان دو ملت با گفتگوهاي متقابل در رسانه‌هاي يكديگر به هم‌ياري دعوت شوند.
شناخت واقعي دو ملت از فرهنگ و ارزش هاي يكديگر مانع از اهداف رسانه‌هاي غربي براي بر هم زدن روابط مي‌شود.

منابع:
سايت رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در آنكارا و استانبل
مركز تحقيقات و مطالعات ايراني در تركيه
اولين سمينار "تاريخ روابط فرهنگي ايران و تركيه"، تهران، 1380
دومين سمينار "روابط فرهنگي ايران و تركيه"، آنكارا، 1381
شوراي گسترش زبان و ادبيات فارسي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي
آينده زبان فارسي .دكتر دريا اُرس دانشيار دانشگاه‌ آنكارا، تركيه‌.
...................................................................................
انتهاي پيام/
 پنجشنبه 23 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 554]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن