واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: مديريت بر نرم افزارهاى لينوكس
با توجه به گستردگى توزيع هاى لينوكس مسلما روش هاى نصب نرم افزار ها نيز متفاوت خواهد بود. در ابتدا به تعريف مفهوم كد منبع يا Source Code مى پردازم. يك نرم افزار در ابتدا فقط يك سرى حروف و كلمات است كه يك برنامه نويس آن ها را در محيطى خاص و يايك ويرايشگر متن معمولى مى نويسد اين نوشته ها «سورس كد» برنامه يا «كد منبع» برنامه نام دارند. اين كد ها را مى توانيد در يك ويرايشگر متن معمولى وارسى كنيد، اما براى كامپيوتر معنايى ندارند ! چرا كه كامپيوتر شما فقط زبان ۰ و ۱ (صفر و يك) را متوجه مى شود بنابراين بايد اين برنامه نوشته شده را به زبان كامپيوتر ترجمه كنيم، اين كار ترجمه را « كامپايل » مى گويند.در واقع شما كدمنبع را كامپايل مى كنيد تا كامپيوتر شما آن رادرك كند. به فايل حاصل از كامپايل فايل «باينرى» مى گويند. دليل اين نام گذارى اين است كه فايل حاصل از كامپايل فقط برمبناى دو (Base2) مى باشد، يعنى فقط شامل صفر و يك است. بنابراين وقتى مى گوييم برنامه اى بازمتن (OpenSourec)است اين بدان معناست كه كد هاى منبع آن در اختيار ديگران قرار دارد و در نام هاى CloseSource يا سورس بسته اين كد هاى منبع در اختيار شما قرار نمى گيرد وفقط فايل هاى باينرى در اختيار شما قرار مى گيرد.يكى از محبوب ترين راه هاى نصب نرم افزار در لينوكس نصب از كد منبع يا به اصلاح درست تر كامپايل از سورس كد برنامه است.در ويندوز مايكروسافت شما همواره بسته هاى باينرى را در سيستم خود نصب مى كرديد، اين بسته هاى باينرى كه از پيش كامپايل شده اند بر اساس يك استاندارد كلى كه سيستم عامل (ويندوز) دارد، كامپايل شده اند بنابر اين شما نمى توانيد به راحتى برروى آن ها مانور دهيد، اما در لينوكس قضيه كمى متفاوت است، شما مى توانيد كد منبع را بگيريد و از اول روى سيستم خودتان كامپايل كنيد.شايد بپرسيد اين چه مزيتى دارد؟ زمانى كه شما برنامه اى را در سيستم خودتان شخصا كامپايل مى كنيد مى توانيد آن را بر اساس نياز هاى خودتان تنظيم كنيد.(در اصطلاح صحيح تر مى توانيد نرم افزار راباتوجه به شرايط خود بهينه سازى -optimization-كنيد.) حسن اين كار در آن است كه برنامه نصب شده در سيستم شما كاملابا سيستم شما خوانايى دارد و اگر شما به امكاناتى كه برنامه ارائه مى دهد نيازى نداريد مى توانيد به سادگى آن امكانات را زمان كامپايل نديده بگيريد.بنابراين اولين روش نصب برنامه كامپايل از سورس كد بود، اين روش تا حدودى وقت گير است و نياز به تجربه دارد تابتوانيد به بهترين روش ممكن برنامه خود را كامپايل كنيد، البته گاهى راهى جز كامپايل نرم افزار نداريد.براى همين توزيع كنندگان لينوكس به فكر ايجاد روشى كاربر پسندتر افتادند تا كاربران بتوانند در زمانى كوتاه تر و با روشى ساده تر برنامه هاى خود را نصب كنند، اين ديدگاه باعث بوجود آمدن بسته هاى نرم افزارى RPM و DEB شد. اين بسته ها اغلب همانند بسته هاى نرم افزارى ويندوز از قبل كامپايل شده اند (البته اين فقط يك مقايسه است و در عمل با بسته هاى ويندوزى بسيار متفاوتند) و شما از طريق يك مدير بسته مى توانيد اين بسته ها را مديريت كنيد. مدير بسته ها در لينوكس تقريبا همان برنامه Add/Remove در كنترل پانل ويندوز است كه با توجه به توزيع و نوع بسته نرم افزارى بسيار مختلف است. البته بايد توجه داشته باشيد كه اين بسته ها هم مى توانند حاوى سورس كد نيز باشند. نكته قابل توجه ديگر اين است كه اين بسته ها مى توانند شامل فايل هاى كمكى (Help) و مستندات ديگر مربوط به برنامه باشند.شما برنامه خود را از هر راهى كه نصب كنيد در اغلب موارد فايل هاى آن در مسير هاى usr/bin/ و bin/ و usr/sbin/ قرار مى گيرند و فايل هاى مربوط به پيكره بندى آن در دايركتورى etc/ قرار مى گيرند. بنابراين ما در لينوكس چيز به نام رجيسترى نداريم و تنظيمات مربوط به برنامه ها در فايل ها ذخيره مى شوند كه در بيشتر موارد اين فايل ها فايل هايى هستند كه به راحتى قابل خواندن و ويرايش كردن با ويرايشگر هاى معمولى متن مى باشند.
gnuiran.org
چهارشنبه 22 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]