واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: مرکز گسترش سینمای مستند به اکران جهانی "بدرود بغداد" لطمه زد
مهدی نادری کارگردان بدرود بغداد که امسال به عنوان نماینده ایران در اسکار معرفی شد در گفتگو با خبرگزاری مهر از برخورد مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با این فیلم به شدت گلایه کرد
.به گزارش سینما روز مهدی نادری که با فیلم بدرود بغداد نخستین فیلم سینمایی خود را تجربه کرده بود به اصرار مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و حمایت شفیع آقامحمدیان مدیر این مرکز به عنوان نماینده ایران به اسکار معرفی شد.اما کارگردان فیلم سینمایی "بدرود بغداد" معتقد است فیلم می.توانست با یک پخش.کننده خصوصی در جریان چرخه نمایش اسکار قرار بگیرد اما مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برای این کار همکاری نکرده است.
این در حالی است که بسیاری از منتقدان فیلم بدرود بغداد را به عنوان نخستین تجربه کارگردانش ستودند، اما آن را مناسب برای حضور در اسکار ندانستند. این کارگردان در خصوص اینکه فیلمش مناسب حضور در اسکار بود یا نه بیان داشت: من برای این که بچه.ها را سر صحنه تهییج کنم می.گفتم بهترین.های صحنه شما هستید. چون سر صحنه کسی نباید به کسی بی.احترامی کند. همه باید احساس قوی داشته باشند و حتی در بدترین مشکلات به آنها انرژی می.دادم.چهار سال پیش به محمد آفریده مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی گفتم، می.خواهم فیلمی کار کنم که در زنجیره سینمای آمریکا غافل افتاده زیرا آنها شناختی از ما ندارند آنها بیشتر به خودشان در فیلم.هایشان می پردازند. سفری هم که به عراق رفتم احساس کردم باید این فیلم ساخته شود.به تورج اصلانی مدیر فیلمبرداری .گفتم زمانی که دوربین دستت هست احساس کن روی پرده عریض سالن کداک فیلم در حال دیده شدن است و 500 داور آن را می.بینند. این انرژی عوامل را بالاتر می.برد و کمتر خطا پیش می.آید. من فکر اسکار را نمی.کردم و احساس می کردم مثل "خواب تلخ"، "باز هم سیب داری"، "تنها دو بار زندگی می.کنیم" و ... برایش چنین اتفاقاتی می.افتد. اگر قرار بود "بدرود بغداد" اسکار بگیرد، خیلی بانمک می.شد و من حتماً در سالن کداک تیاتر لطیفه تعریف می.کردم.
مهدی نادری که از اکران فیلمش بسیار گلایه داشت، اکران جهانی را برای فیلم های سینمایی بسیار حیاتی دانست و در این مورد به صحبت های کارگردانان مشهور نیز اشاره کرد و گفت: همان سئوالی که پنج سال پیش تارانتینو از سینمای ایران کرد که تا کی قرار است بر پایه مسائل حقوق بشر و حقوق زنان کار کنید ویا همان حرفی که ویم وندرس به من زد شما در فرهنگ کلاسیک متوقف شدید. ادبیات و شعر و عرفان و فلسفه شما بی.نظیر است. تا کی قرار است خبر اول سیاسی باشید ولی سینما چی؟ من گفتم شما بخشی از سینمای ما را نمی.شناسید. چون جشنواره.ای نیست. این سینما برای اینکه به اکران جهانی بپیوندد خیلی راه دارد.تصوری که من از اسکار دارم این است که آنها بالاخره به خاطر اعتبار خودشان به استاد کیارستمی اسکار می.دهند. اما در زمینه.های دیگر به دلایلی با اسکار فاصله داریم.
نادری در خصوص اینکه چرا با وجود نارضایتی قبول کرده است که فیلمش را با این شرایط به اسکار بفرستند افزود: من سوئیس بودم و داشتم یک پروژه را پیگیری می.کردم برای سازمان ملل که در اجلاس نیویورک کنار فیلم.هایی از خانم بنی.اعتماد، شیردل و ... به نمایش درآمد.من در سوئیس به دنبال پیگیری عضویت در انجمن فیلمسازی بودم و خوشبختانه از بین 150 فیلمسازی که درخواست داده بودند من قبول شدم. و البته برای پروژه دیگری هم کار می.کردم و یکباره به من خبر دادند که به ایران بیایم و فیلمم نماینده سینمای ایران در اسکار است. من این را شنیدم که البته به مدیر مرکز گسترش زنگ زدم و گفتم فیلم نواقص فنی دارد.تنها دستاورد اسکار برای من این بود که آدم.های اطراف را شناختم و دوم اینکه نواقص فنی فیلم برطرف شد. به هر حال مرکز گسترش سالی 200 فیلم تولید می.کند که حتما همه هم خوب است.! اما "بدرود بغداد" اینقدر اهمیت نداشت که جواب پخش.کننده.های آمریکایی آن را بدهند. درد و دل من این است. متاسف نیستم چهار ماه بعد این حرف.ها را می.زنم. آن روزها تلاش فردی می.کردم و امید داشتم و بعید می.دانستم فیلمی برای مدیر یک مرکز که تولید کننده اثر است مهم نباشد اما با شرایطی روبرو می.شدم که تعجب می.کردم.انجمن.هایی در واشنگتن دیسی، سالت لیک و جمهوری چک از من درخواست کرد فیلم را ببیند و یا پخش کننده فیلم.های الیور استون و مایکل مور درخواست داشت که نسخه.ای از فیلم را به آنها بدهم تا ببینند و پخش کنند. اما از آنجایی که به چشم مدیر مرکز گسترش این پخش کننده بی.ارزش بود جواب به ایمیل.های آنها نمی.دادند. هنوز تمام این ایمیل.ها موجود است."پخش مرکز گسترش بهترین پخش جهان است" این افکار دوستان بود که فیلم.ها را بگیرند و آرشیو کنند تا خاک بخورد و بعد به بقالی ب.دهند.
نادری رفتار مرکز را غرض ورزانه می داند و از اینکه مستقیم با مدیر مرکز در ارتباط نبوده است به شدت گله مند است و در خصوص دانش کم افرادی که در مرکز گسترش هستند گفت: فکر می.کردم اینها کارشان را بلد نیستند. همان روزها که دو نفر را معرفی کرده بودند که رابط من با مدیر باشند البته به این شیوه مدیریت به شدت انتقاد دارم. این بچه.ها نمی.دانستند نوار اپتیک چیست. آقا محمدیان به اندازه دو کپی برای این فیلم زحمت کشیده.اند. حتی این فیلم که نماینده اسکار است پوستر ندارد. این تقصیر من است که تلاشم را کردم و فیلم را ساختم. بیش از این هم امکان دیگری نداشتم.باور می.کنید آن روزها خوشحال نبودم. نمی.توانستم در آن زمان اینها را مطرح کنم. بیشتر سعی می.کردم با نامه.نگاری و رایزنی کار کنم. آقا محمدیان و شیرین نادری مدیر بازرگانی با اسکار هم مثل یک جشنواره گمنام برخورد کردند. باور نمی.کردم اینها انقدر انسدادی برخورد کنند. بارها و بارها به آنها دستور دادند که پخش کننده فیلم را تغییر دهند اما قبول نمی.کردند. نمی.دانم آقا محمدیان چه می.خواست؟زمستان سال گذشته خانم نسرین میرشب فیلم را دید ضمن تبریک گفت، جالب است باید برای فیلم تو در هر جشنواره خارجی توضیح دهم که این فیلم اول یک کارگردان است و معتقد بود فیلم اثر موفقی است و چقدر زبان انگلیسی در آن روان است. چقدر بازی.هاخوب شده با امکانات کمی که داشتی، به فرم و ساختار خوبی رسیدی. ولی وقتی اسم مرکز آمد او متوجه شد که نمی.تواند برای این فیلم کاری کند. اما من باز خوشبین بودم به هر حال ایشان تجربه قبلی هم داشتند از "خواب تلخ". ایشان ضمن لطفی که داشت وقتی فهمید پای مرکز در میان است بی.خیال این فیلم شد.من تلاش کردم فیلم را برای پخش به آقای اطبایی بسپارم. شاید این اتفاق برای فیلم.های دیگر افتاد اما برای "بدرود بغداد" نشد.
این کارگردان در خصوص شباهت های فیلمش به قفسه رنج کاترین بیگلو، تاثیر گرفتنش از آن فیلم را کاملا رد می کند و می گوید: اگر چهار سال پیش فیلم من مجوز ساخت می.گرفت الان نمی.گفتند که شبیهبه "قفسه رنج" است. من این فیلم را ندیدم تا فیلمم تمام شد و تدوین همانجام دادم. تا اینکه شب 29 بهمن ماه در منزل برادرم علیرضا نادری "قفسهرنج"را دیدم.
در حالی چندی پیش اعلام شده بود که مهدی نادری به زودی اولین فیلم وسترن سینمای ایران را خواهد ساخت در مورد ساخت این فیلم نیز گفت: امیدوارم فیلم بعدی من "شکارچی گرگ" باشد. تحقیقات زیادی کردم، فیلم ادای دینی به سینمای وسترناست. تقلید از وسترن.های نسل گذشته نیست.امیدوارم شش سال برای ساخت "شکارچی گرگ" زمان صرف نکنم. البته دربارهسناریوی دیگری هم با فارابی صحبت کردم. ساختار تولید فیلم هم باید مثلحرکت های پرانرژی که در این دوره شاهدش هستیم شود. ما بهترین صنعتفیلمسازی را در خاورمیانه داریم. اگر راه استاد تقوایی و مهرجویی زنده بودما حالا درباره چندمین اسکار صحبت می.کردیم. اگر مدیران گذشته اشتباهنمی.کردند ما این فیلمسازان را از دست دادیم. چرا تقوایی فیلم نساخت. چرامهرجویی دلزده فیلم می.سازد. چند تا بیضایی، اصلانی، مهرجویی و ... وجوددارد.
این کارگردان از عدم حمایت از فیلمسازان ایرانی برای بین المللی شدن و خصوصا حضور در اسکار گلایه کرد و گفت: ما فیلمسازان درخشانی داریماما کدامیک آزادی عمل و حمایت.هایی نظیر آنچه مثلا ایناریتو در کشورشدارد، می.بیند؟ استعدادها جلوی چشم ما هستند. فیلم "جدایی نادر از سیمین" بسیار سرزنده و امروزی است. زمانی اهمیت فیلم بالا می.رود که رقیب دوم کهخرس نقره.ای را از برلین گرفته بشناسیم. بلاتار فیلمساز بزرگ و فیلسوفنئوپتاگوراس و به نوعی تارکوفسکی هزاره سوم است. گرچه مناسبات اسکار رانمی.شود تشخیص داد، اما من مطمئنم اصغر فرهادی بیشتر از اینها دردنیا خواهد درخشید. اسکار چیست؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 161]