تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 6 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بپرهيز از كارى كه موجب عذرخواهى می ‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

تسمه تردمیل - روغن تردمیل

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

خرید یخچال خارجی

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802194021




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مرض بي‌عاطفگي‌(دوستم ‌داشته ‌باش‌)


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: روش تربيتي محبت جام جم آنلاين: خانمي با يادآوري خاطرات دوران كودكي‌اش با تاسف مي‌گفت: من هرگز از محبت و توجه مادرم سيراب نشدم و هنوز هم پس از سال‌ها احساس مي‌كنم اين عطش در من باقي است. من به عنوان فرزند بزرگ خانواده در بسياري از مسووليت‌هاي مادرم بخصوص در كار رسيدگي به فرزندان كوچكتر شريك بودم. با وجود اين ، گاهي آرزو داشتم كنار مادرم بنشينم و او دستش را دور شانه‌ام حلقه بزند و مرا به سينه بفشارد. گاهي كه مي‌ديدم مادرم، برادر يا خواهر كوچكترم را در آغوش مي‌گيرد، لحظه‌اي با حسرت به او نگاه مي‌كردم، اما مادرم علي‌رغم همه وسواس و دقتي كه در مورد پوشاك و تغذيه ما داشت، هرگز متوجه اين تمايل شديد من به نوازش و محبت نشد. اين خانم در ادامه سخنانش گفت: مادرم امروز زن سالخورده‌اي است و بشدت به محبت و توجه من نيازمند است. اما من چگونه مي‌توانم آنچه را كه هرگز دريافت نكرده‌ام، نثار او كنم؟ به نظر من آنان كه در دوران كودكي از موهبت عشق بهره‌اي نگيرند، بعدها در برابر محبت و ملاطفت به اطرافيان خود دچار مشكل مي‌شوند. محبت يكي از اساسي‌ترين نيازهاي يك انسان است. انسان فطرتا دوست دارد محبت كند و محبت ببيند. انسان تشنه محبت است. محبت حيات‌بخش دل‌هاست. هر كس نفس خودش را دوست دارد و دلش مي‌خواهد محبوب ديگران باشد. احساس محبوبيت دل را شادمان مي‌گرداند. كسي كه بداند محبوب كسي نيست، خودش را در اين جهان پر آشوب تنها و بي‌كس مي‌شمارد، از اين‌رو هميشه پژمرده و افسرده خواهد بود. كودك نيز يك انسان كوچك است و بيش از بزرگان به محبت احتياج دارد. همان‌طور كه به غذا احتياج دارد، به محبت و نوازش نيز نيازمند است. كودك نمي‌فهمد در كاخ زندگي مي‌كند يا در كوخ، اما بخوبي مي‌فهمد كه محبوب ديگران است يا نه. با احساس محبوبيت مي‌تواند آرام و راحت به رشد و نمو خويش ادامه دهد و در صفات عالي انسانيت تكامل يابد. محبت ريشه اخلاق نيك است. در پرتو محبت مي‌توان احساسات و عواطف كودك را بخوبي پرورش داد و از او انساني شايسته ساخت. كودكي كه از محبت اشباع شده باشد، رواني شاد و دلي با نشاط دارد. احساس محروميت نمي‌كند تا واكنش بد نشان دهد. خوشبين و خوش قلب و بااعتماد است. او يك انسان طبيعي است و عقده رواني ندارد. خيرخواه و انسان دوست بار مي‌آيد. چون طعم شيرين محبت را چشيده، حاضر است اين آب حيات را به ديگران نثار كند. او با مردم چنان رفتار مي‌كند كه ديگران با او رفتار كرده‌اند. ضرورت و اهميت تربيت تربيت ضرورت حيات انسان است. آن كه تربيت نيافته، نه تنها خود را تلف خواهد كرد، بلكه از لحاظ اجتماعي زيان عظيمي از او متوجه مردم نيز خواهد شد. كودك چون گياهي است كه براي رشد خود احتياج به امكانات گوناگون دارد، اگر غذا و هوا به او نرسد تباه خواهد شد. زورگويان، استعمارگران، جنايتكاران و جانيان هم زاده تربيت غلطند، به همان‌گونه كه پاكان، پرهيزگاران و خادمان حقيقي جامعه از تربيت صحيح به چنين موقعيتي رسيده‌اند. تربيت بر اين اساس داراي اهميت و آثار فردي و اجتماعي است؛ جنبه فردي آن براي رشد مادي و معنوي است و جنبه اجتماعي آن نيز براي ترقي، امنيت و فراغ جمع اهميت دارد. بهتر است آدمي خود را به جاي كودك بگذارد و يا حياتش را در جامعه‌اي بي‌بند و بار تصور كند تا از اهميت آن سر در آورد. از نظر اسلام تربيت به منظور بودن و ساختن صورت مي‌گيرد نه به تشريفات. ما وظيفه داريم فرزندان خود را خوب بسازيم چون آنان سازندگان آينده جامعه و پدران و مادران نسل‌هاي بعد هستند. اين كار يك امر حقيقي است نه سرگرمي و تفريح. زندگي در سايه محبت براين‌ اساس، محبت در زندگي كودك نقش مهم و اساسي دارد. سعادت حال و آينده‌اش بدان وابسته است. زمينه روابط انساني او در سايه آن است. زندگي تنها در سايه قانون و مقررات و دانش و تجربه امكان پذير نيست. محبت براي زندگي طفل مهم است، از آن بابت كه نيروي لازم را براي ادامه حيات او فراهم مي‌كند. روان طفل از طريق آن آسايش و آرامش پيدا مي‌كند و زندگي او در سايه آن رنگ مي‌گيرد. نوع محبت به كودك‌ محبت به كودك، بايد داراي خصايص زير باشد: محبت چه از سوي والدين و چه از طرف معلم يا ديگران بايد راستين باشد، زيرا كودكان محبت‌هاي تصنعي را خوب درك مي‌كنند و از آن تنفر دارند. ممكن است كودك حقيقت اين مساله را خوب بفهمد، ولي هرگز به زبان نياورد. محبت بايد به‌گونه‌اي باشد كه او مزه آن را بچشد و اين هنگامي امكان‌پذير است كه ما عملا محبت خود را به او نشان دهيم. بدين سان فقط دوست داشتن فرزند در دل و علاقه‌مندي قلبي به او كافي نيست. او بايد نشانه‌هاي محبت ما را ببيند و آنچه درون ما هست را آشكارا حس كند. اين كار معمولا از راه تغذيه، مراقبت و توجه كردن به او امكان‌پذير است. تحسين، تشويق و بازي‌ جلوه‌هايي از ابراز محبت به طفل است و او آن را به‌حساب مي‌آورد. محبت به كودك نبايد بستگي به موقعيت داشته باشد. به عبارت ديگر نبايد به طفل ابراز محبت كرد از آن بابت كه او زيباست، چشم و موي قشنگي دارد، رشدش خوب است يا در منزل كارهايي انجام مي‌دهد و ... اين جنبه‌ها زمينه را براي محبت بيشتر فراهم مي‌آورند ولي نبايد به‌عنوان سند مورد استفاده قرار گيرند. ضمنا ذكر اين نكته ضروري است كه نوع محبت در سنين مختلف متفاوت است. در 6 سال اول زندگي تكيه بر لذات حس غذايي است، ولي در 6 سال دوم توجه به لباس، پذيرش رفقا و حفظ شخصيت جلوي ديگران بيشتر مطرح است. براي جلب علاقه كودك چه كنيم؟ كودك هم بايد محبت كند و هم محبت ببيند، ديدن محبت امري روشن است كه از طرف والدين اعمال مي‌شود، اما براي محبت كردن او تربيت لازم دارد. بهترين راه و روش اين است كه به او عملا ياد دهند كه چگونه بايد مودب بوده و به چه صورت بايد ابراز محبت كرد. براي جلب محبتش و نيز واداشتن او به محبت مي‌‌توان به صورت زير عمل نمود. به كودك سالم كنيم، به سخنانش با رغبت گوش دهيم. به او هم فرصت بحث و سخن دهيم. نكته جالبي را در او بيابيم و تحسين كنيم، احساسات او را جريحه‌دار نسازيم، با اجراي عدالت ميل عدالت‌خواهي او را اقناع كنيم. آنچه براي خود نمي‌پسنديم براي او هم نپسنديم، در برابر سخنان و اعمالش از جا در نرويم، تندخو نباشيم، ملاحظه او را در همه احوال بكنيم، در حدود استعداد و لياقتش مدح او گوييم، بر او رحم و عطوفت نشان دهيم، جز در مواقع ضرورت تنبيهش نكنيم. مادران و كودكان‌ محبت مادر حتي سرنوشت طفل را معين مي‌سازد. براساس بررسي‌ها از عواملي كه هنگام بيماري در درمان طفل زياد موثر است، مهر و محبت مادري است. نوازش‌‌هاي مادرانه به كودك دل و جرات مي‌دهد و روحيه‌ او را در برخورد با مشكلات و مصائب و از جمله بيماري‌ها قوي مي‌سازد و اين خود يكي از عوامل تعجيل در باز يافتن سلامت است. بعلاوه اين كه در آتيه كودك، فردي صميمي باشد يا غير صميمي، مهرورز باشد يا خشن، با ديگران در جوشش باشد يا منزوي بسته به محبت امروز مادر است. مادر نبايد بكوشد تنها خود را به عنوان الگوي محبت صادقانه به كودك معرفي كند و نظر او را تنها به خود اختصاص دهد، چنين وضعي نه به نفع مادر است و نه فرزند. به نفع مادر نيست از آن بابت كه كودك پر توقع بار مي‌آيد و با اندك اعمال انضباطي نسبت به مادر بدبين مي‌شود. به نفع كودك نيست، زيرا در حين مرگ يا جدايي اجتناب‌ناپذير، كودك قادر به تحمل آن نيست، پدر هم بايد در جنبه محبت، خودي نشان دهد و نظر طفل نيمي به سوي پدر و نيمي به سوي مادر باشد و اين براي رشد اجتماعي كودك ضروري است. مرض بي‌عاطفگي‌ براساس تحقيقات روان‌شناسان اجتماعي و روانكاوي درباره كودكان از جوامع مختلف، كمبود يا عدم محبت عواقب خطرناكي را براي فرد و جامعه به بار مي‌آورد. اطفالي كه در دوره كودكي محبت نبينند، در بزرگي خشن و عقده‌اي بار مي‌آيند. منشاء بسياري از شرارت‌ها و جنايت‌‌هاي كودكان،‌ نوجوانان و حتي بزرگسالان كمبود محبت است. بسياري از خودكشي‌ها، ناكامي‌‌ها، حتي براي بزرگسالان به دليل حس كمبود محبت آنها از سوي فرد يا افراد معين است. منشا بسياري از فرارهاي كودكان از خانواده با همه عواقب نابهنجارش به اين علت است كه خود را در خانواده تنها مي‌بينند. كسي با او در تماس عاطفي نيست، به او مهر نمي‌ورزد يا به وي ابراز علاقه نمي‌كند يا خواسته‌هايش را مورد توجه قرار نمي‌دهد. كمبود محبت گاهي موجب بيماري جسمي و زماني بيماري رواني چون بدبيني، پر توقعي، ياس، زودرنجي و نارضايتي مي‌شود و در بعضي مواقع بي‌اشتهايي، بي‌ميلي ناخودآگاه را به وجود مي‌آورد و سلامت طفل را به خطر مي‌اندازد. روياها و خيالبافي‌هاي بسياري از كودكان و حتي جوانان و بزرگسالان به دليل كمبود محبت است. گاهي افرادي را مي‌بينيم كه حتي در تنهايي با خود حرف مي‌زنند، در حضور عده‌اي خود را در گوشه‌اي مخفي مي‌كنند، حرف نمي‌زنند، ابراز شرمساري دارند و... يكي از منشأ اين حالات، كمبود محبت است. زياده‌روي نكنيد تاكيد بر محبت به معناي افراط و زياده‌ روي در آن نيست. در روايتي از امام محمدباقر ع‌ آمده است: «بدترين پدران كسي است كه از محبت و نيكي نسبت به فرزند زياده‌روي كند.» بعضي پدران و مادران چون زياده از حد به فرزند خود علاقه دارند، بدي‌هايش را اصلا درك نمي‌كنند. كودك خود را مي‌بينند كه بچه‌ها را اذيت مي‌كند، مزاحم مردم مي‌شود، فحش مي‌دهد، به مال مردم لطمه مي‌زند و... نه تنها مانع رفتار او نمي‌شوند، بلكه با خنده‌اي احمقانه يا دفاع بي‌جا آنها را به اين كارها تشويق مي‌كنند. اين پدران و مادران با محبت‌هاي بي‌جاي خود، در لباس دوستي، بزرگترين خيانت را در حق فرزندان خويش به جا مي‌آورند و اين ستم بزرگ، نزد خدا بي‌مواخذه نخواهد بود. محبت به بچه به آن معنا نيست كه از تربيت او غافل بمانيد و اجازه بدهيد هر كار خواست،‌ انجام دهد. اظهار محبت، وسيله تربيت است؛ نبايد مانع از تربيت شود. بهترين پدران و مادران كساني هستند كه حب فرزند را از حساب تربيت جدا سازند، فرزندان خود را صميمانه دوست بدارند ولي با چشم واقع‌بين، عيوب و صفات ناپسند آنها را ببينند و با روش عاقلانه به اصلاح آنها اقدام كنند. محبت بايد چنان باشد كه: اولا فرزندان بيش از حد وابسته بار نيايند و بتوانند در غياب والدين، روي پاي خود بايستند و همواره خود را محتاج توجه و ياري ‌آنها نبينند. ثانيا از خودراضي، پرتوقع و لوس بار نيايند. فرزنداني كه بيش از حد مورد محبت والدين قرار مي‌گيرند، از ديگران نيز توقع محبت‌هاي آنچناني دارند و زماني كه وارد جامعه مي‌شوند، چون توقعات آنها برآورده نمي‌شود، سرخورده، مايوس و افسرده مي‌شوند. براي اين‌كه فرزندان لوس و از خودراضي بار نيايند، بايد محبت همراه با اصول باشد. صابر محمدي




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن