واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
حدیثی از امام علی الرضا (ع) نقل شده است که ایشان فرموده اند: خوردن انگور در شب خوب نیست. خواستم ببینم چرا خوردن انگور در شب بد است؟ آیا به الکل (مشروبات الکل) تبدیل می شود؟ خود من شبها آب میوه انگور می نوشم. و واقعا نمی دانم این قضیه چه معنایی دارد. آیا خود شما این حدیث را دیده یا شنیده اید؟ در آن صورت چگونه چنین چیزی صحت دارد؟
با جست و جویی که انجام داده ایم نه تنها چنیین حدیثی را در منابع روایی و حدیثی از امام رضا (ع) نیافتیم، بلکه برعکس به روایاتی دست یافتیم که بیانگر آن است که پیامبر اکرم (ص) و امامان (ع) حتی در شب نیز انگور می خوردند؛ مانند: 1. گفته شده كه به امر الاهی پیامبر چهل روز را روزه گرفته، چهل شب را به بيدارى و عبادت خداوند متعال گذرانيد، پس از اتمام چهل روز ميكائيل فرود آمد و همراه او طبقى بود كه با پارچهاى پشمى پوشيده شده بود، و آن را در مقابل پيامبر گذارد، و جبرئيل نزديك آمده و گفت: اى محمّد! خداوند فرمان مىدهد كه امروز را با اين طعام افطار كنى. در این طبق خوشهاى از خرما و خوشهاى از انگور بود که رسول اكرم به اندازه كافى از آنها خورد و آب كاملى نيز نوشيد و... .
2. يكى از كنيزان امام سجاد مقدارى انگور خريد هنگام افطار خدمت امام آورد. آن جناب خوشش آمد. پس از این که در دو شب متوالی سهمش را به گدایی داده بود، باز در شب سوم براى آن جناب انگور آورد. آن شب گدائى نيامد، امام (ع) انگور را ميل نموده، فرمود: از دست ما نرفت ... .
اما در باره نوشیدن آب انگور، باید گفت که اگر آب انگور بجوشد تا زمانی که دو سوم آن بخار نشده، و یا تبدیل به سرکه نشود، نوشیدن آن حرام است. بر این اساس ؛ اگر آب انگور نجوشیده باشد یا اگر جوشیده دو سومش بخار شده، نوشیدن آن اشکالی ندارد و از این جهت فرقی بین شب و روز نمی کند.
با جست و جویی که ما انجام داده ایم نه تنها چنیین حدیثی را در منابع روایی و حدیثی از امام رضا (ع) نیافتیم، بلکه برعکس روایاتی در منابع حدیثی و روایی وجود دارد که بیانگر آن است که امامان (ع) و پیامبر اکرم (ص) حتی در شب نیز انگور می خوردند؛ مانند:
1. گفته شده كه روزى رسول خدا در جایی نشسته بود و همراه او عمّار بن ياسر، منذر بن ضحضاح، ابو بكر، عمر، على بن ابى طالب، عبّاس بن عبد المطّلب، و حمزة بن عبد المطّلب نشسته بودند كه جبرئيل در شکل بزرگ خود فرود آمده و بال هاى خود را در طرفين مشرق و مغرب خود پهن نموده و گفت: اى محمّد! خداوند بلند مرتبه تو را سلام مىرساند و امر مىكند كه چهل روز از خديجه دورى نمايى. و اين كار براى پيامبر بسيار دشوار بود؛ زيرا خديجه را بسيار دوست مىداشت و به وى دلبستگى فراوان داشت. پيامبر برخاست و چهل روز را روزه گرفته، چهل شب را به بيدارى و عبادت خداوند متعال گذرانيد، در روزهاى آخرين عمّار بن ياسر را به سوى خديجه فرستاد و به وى پيغام داد: اى خديجه! خيال نكنى كه دليل دورى من از تو به سبب غضبى است كه نسبت به تو دارم بلكه خداوند متعال اين دورى را امر فرموده و من براى امتثال فرمان او چنين مىكنم و تو جز خير، در اين مورد هيچ انديشه ديگرى نداشته باش كه خداوند متعال در هر روز چند بار به سبب تو بر ملائكه مباهات مىورزد. هنگام شب پشت درب را محكم كن و به آسودگى بخواب، و بدان كه من در اين ايّام در منزل مادرم فاطمه بنت اسد- مادر على بن ابى طالب، يعنى در منزل عمويم- هستم. خديجه در دوران اين دورى در هر روزى چند بار محزون و انديشناك مىشد. پس از اتمام چهل روز جبرئيل بر پيامبر فرود آمد و فرمود: اى محمّد! خداوند بر تو درود مىفرستد و تو را امر مىكند تا از تحفه و هديه او بهرهمند گردى. پيامبر فرمود: تحفه پروردگار عالميان چيست؟ و مژده او كدام است؟ جبرئيل گفت: نمىدانم. در اين حال ميكائيل فرود آمد و همراه او طبقى بود كه با پارچهاى پشمى پوشيده شده بود، و آن را در مقابل پيامبر گذارد، و جبرئيل نزديك آمده و گفت: اى محمّد! خداوند فرمان مىدهد كه امروز را با اين طعام افطار كنى. على بن ابى طالب (ع) می گويد: هنگامى كه پيامبر اراده افطار مىنمود به من امر مىكرد كه درب خانه را باز كنم تا هر كه مايل است داخل شود و از آن طعام استفاده نمايد، ولى در اين شب پيامبر مرا بر درب خانه قرار داد و فرمود: اين طعام خاص، براى غير من حرام است. سپس پارچه را از روى طبق برداشت و در زير آن خوشهاى از خرما و خوشهاى از انگور بود، رسول اكرم به اندازه كافى از آنها خورد و آب كاملى نيز نوشيد و... .[1]
2. امام صادق (ع) فرمود: امام سجاد انگور را دوست مي داشت مقدارى انگور به مدينه آوردند، يكى از كنيزان آن حضرت مقدارى خريد، هنگام افطار خدمت امام (ع) آورد آن جناب خوشش آمد. قبل از اين كه دست دراز كند گدائى رسيد، فرمود تمام انگور را براى او ببر، عرض كرد يك مقدار او را كافى است فرمود نه به خدا همه را ببر، انگور را براى فقير برد. فردا باز خريد و آورد، آن روز نيز گدائى آمد همه را به گدا داد، باز براى امام خريد. در شب سوم براى آن جناب آورد آن شب گدائى نيامد. امام انگور را ميل نمود... .[2]
اما در باره نوشیدن آب انگور، فقها و مراجع در رساله های عملیه بحث کرده اند. آنان می گویند: اگر آب انگور بجوشد – چه این که آن را با آتش بجوشانند، یا خود به خود به سبب حرارت آفتاب به جوش آید – تا زمانی که دو سوم آن بخار نشده، و یا تبدیل به سرکه نشود، نوشیدن آن حرام است،[3] البته آب انگوری را که در بازار وجود دارد، از باب این که در بازار مسلمانان است، حکم به حلیت می شود و نوشیدن آن مانعی ندارد. بنابر این با این شرطی که مراجع در رساله های عملیه بیان کرده اند، نوشیدن آب انگور در روز یا شب تفاوتی نمی کند. هم چنین آب انگور های وارداتی از کشور های غیر مسلمان، اگر بدانیم که با جوشیدن دو سوم آن تبدیل به بخار شده، یا اصلاً جوشیده نیست، نوشیدن آن اشکال ندارد.[4]
از مرحوم آیت الله خوئی درباره آب انگورهایی که در بازار فروخته می شود و بر روی شیشۀ آنها درج شده است که "با حرارت شدید جوشانده" شده است، با علم به جوشاندن نوشیدنش حرام است، اما آیا با شک به جوشاندن، نوشیدنش جایز است؟ ایشان در جواب گفته است: در فرض سؤال جایز است.[5]
[1] مجلسی، بحار الانوار، 16، ص 79، موسسه الوفاء، بیروت، 1404ق.
[2] حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 25، ص 148 – 149، باب 82، آل البیت، قم، 1409ق.
[3] امام خميني، تحرير الوسيلة، ج2، ص 478، مؤسسة دار العلم - قم المقدسة، الطبعة الأولى. برای آگاهی بیشتر در باره این مسئله مراجعه شود به توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 122- 124.
[4] موسوی خوئي، سید ابوالقاسم، صراط النجاة (مع حواشي التبريزي)، ج 2، ص 39، مكتب نشر المنتخب - قم المقدسة، الطبعة الأولى، 1416 هـ ق.
[5] موسوی خوئي، سید ابوالقاسم، صراط النجاة (مع حواشي التبريزي)، ج 3، ص 274 و 275.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4623]