واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
:newComment(618)" target="_blank">
كسی را كه از لحاظ روانشناسی تشخیص دادند بیمار روانی است آیا در قبال کارهایی که انجام میدهد مسئول است مثلا وقتی حلش بد میشود به مقدسات توهین میکند آیا در مقابل آن بازخواست در قیامت میشود و تکلیف اطرافیان چیست؟
شخصی كه بر اساس تشخیص روانشناسان بیماری روانی دارد ، همچنانكه از حركات و گفته های خود شخص نیز معلوم می شود ، در قبال اعمالی كه انجام می دهد مسئول نخواهد بود ؛ زیرا زمانی انسان مسئول اعمال خویش است كه از عقل سلیم برخوردار باشد ، ما اگر عقل انسان از سلامت برخوردا نیست و به كرده ها و گفته های خود آگاهی ندارد مسئولیتی نخواهد داشت ، اطرافیان موظف هستند هر كار ممكنی را انجام بدهند تا در صورت بازگشت سلامت عقل ، صحت و سلامتی خود را به دست آورد اما در قبال اعمال و رفتار و گفته های او مسئول نیستند.
در رابطه با اینكه در عالم برزخ چگونه با اشخاص این چنینی برخورد می شود ، مطالبی را به عرض می رسانیم :
آنچه كه در آیات و روایات به طور صریح مطرح گشته است، در باب كسانى است كه یا در راه كفر و ضلالت قدم برداشتهاند و یا در راه ایمان وعقاید درست حركت كردهاند. این دو گروه با ورود به برزخ مورد آزمون قرار مىگیرند و مرحله به مرحله تا رسیدن به جایگاه اصلى خویش كه دوزخ و بهشت است پیش مىروند اما آنانى كه در حیات دنیوى در حال استضحاف فكرى بوده و از رشد لازم و مطلوب فكرى برخوردار نبوده و در نتیجه، نه به سوى ایمان و عقاید حق راه یافتهاند و نه به سوى كفر و ضلالت، در برزخ و قبر نیز مورد سؤال قرار نگرفته و وضعیتشان تا بروز و ظهور قیامت نامشخص است. شاید بتوان گفت كه اینان به لحاظ محفوظ بودن فطرت اولیه و اصلىشان از انحراف كامل و ضایع نشدن استعداد فطرى در وجودشان و به مقتضاى هدایتى كه در فطرت نهفته است، بعد از مرگ و یا قرار گرفتن در نظام برزخى در مسیر خاصى كه مسیر كمال است مىافتند و به سوى لقاء رب هدایت مىشوند و اگر فطرت آنان محفوظ نبوده و استعدادها ضایع باشد، به سوى عذاب مىروند.
اما در عین حال باید به دو نكته توجه داشت:
1- براساس آیات و روایات، مستضعفین داراى طبقات هستند یعنى، مستضعف انواعى دارد مثل طبقهاى از اهل ایمان كه به ظاهر ایمان داشته ولى در تعمیق و تمحیض آن از نظر تحقیق و عمل كوشش نكردهاند یا مثل طبقهاى از اصل اسلام، یا طبقهاى از ارباب مذاهب دیگر كه از استضحاف برخوردار بوده و در طریقه خود سیر مىكردهاند ولى هیچگونه احتمال نمىدادهاند كه حق و حقیقت چیز دیگرى باشد و مفهوم اختلاف عقیدتى بر ایشان مطرح نبوده است و از سادگى بخصوصى برخوردار بودهاند یا مثل دیوانهها یا بچهها.
2- بنا بر آنچه از متون اسلامى استفاده مىشود، امر مستضعفین فكرى موكول به مشیت حضرت حق بوده و یا در طریق بهشت مىافتند یا در طریق جهنم. پیداست كه مشیت حق درخصوص طبقات مختلف مستضعفین و افراد هر طبقهاى یكسان نبوده و در مورد هر فردى از هر طبقهاى حساب شده خواهد بود. بر این اساس مىتوان گفت كه هر فردى كه انجذاب او به سوى حضرت حق در مجموع، غالب بر فرار و دورى و عناد وى باشد بعد از گذشتن از عوالم و دیدن عذابها و سختىها و احیاناً آتشها، به جوار حق یعنى به بهشت راه مىیابد و اگر جانب فرار و عناد غالب بود به سوى جهنم، جهنمها كشیده خواهد شد.
به بیان دیگر، هر فردى از مستضعفین براساس خصوصیات خاصى كه دارد و بالاخره در اكتساب آنها خود او نقش داشته است یا در مسیرى كه به بهشت منتهى مىشود قرار مىگیرد و یا در مسیرى كه به جهنم منتهى مىگردد خواهد افتاد و این مشخص بودن مسیر با ورود به برزخ شروع مىگردد. اما چیزى كه هست نه خود او و نه كس دیگرى مىتواند بفهمد كه او در كدام مسیر است و كار او به كجا خواهد كشید نه در دنیا و نه در برزخ و نه در اول حشر معلوم خواهد شد كه جریان امر وى چگونه خواهد بود تا جایى كه وضع او به مرور و با پیش آمدن عوالم معلوم گردد و تا جایى كه مشمول غفران حق باشد و یا مشمول عذاب او.
معاد یا بازگشت به سوى خدا، استاد محمد شجاعى
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 182]