واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: يادداشت تغييرى در كار نيست
گروه بين الملل- محمد حسن صالحى مرام : حكومت هشت ساله جمهوريخواهان به رهبرى جورج. دبليو. بوش نه تنها دنياى خيالى رفاه، خوشبختى و آزادى را براى مردم آن كشور به جهنمى غير قابل باور تبديل كرد، بلكه جايگاه جهانى آن كشور را به عنوان ابرقدرت بلامنازع و رهبر جهان مخدوش كرد، به گونه اى كه انتظار مى رود موقعيت قبلى اين كشور براى ساليان متمادى تكرار نگرديده و امريكا ديگر براى مدت طولانى برترين نباشد.
سياست هاى سلطه جويانه و هژمونيك اين كشور، دخالت بى مورد در امور داخلى بسيارى از كشورهاى جهان، لشكركشى خونين و گسترده به دو كشور مسلمان عراق و افغانستان كه منجر به قتل و آوارگى ميليون ها نفر از اتباع اين دو كشور گرديد، حمايت آشكار از استمرار خشونت هاى غير انسانى صهيونيست ها در فلسطين و لبنان، شكست در سياست هاى مهار تروريسم، تكروى در مسائل مهم جهانى شامل: تغييرات آب و هوايى، بيمارى هاى همه گير، گسترش سلاح هاى هسته اى و مخالفت با دستيابى كشورهاى مستقل به انرژى هسته اى، بويژه جمهورى اسلامى ايران و.// بوش را به عنوان منفورترين رئيس جمهور نزد افكار عمومى جهانيان معرفى كرد.
بنابراين طرح شعار ايجاد تغييرات بنيادين در سياست هاى كاخ سفيد از سوى باراك اوباما انتخابات امريكا را نه تنها در داخل اين كشور بلكه در ماوراى مرزهاى جغرافيايى آن با اهميت جلوه داده است، اين ذهنيت كه ساخته و پرداخته طراحان عمليات روانى غول هاى رسانه اى دنياى غرب مى باشد، نه در تصور عامه بلكه در بين برخى از نخبگان ديگر كشورهاى جهان پيروزى اوباما را به عنوان يك نقطه عطف تاريخى محسوب و او را به عنوان يك منجى مطرح كرده است. اين تصور غلط متأسفانه نزد برخى از افراد و گروه هاى سياسى داخل كشور ما نيز شكل گرفته است، به گونه اى كه پيروزى وى را حادثه مباركى (!) مى دانند كه مى تواند بسيارى از مشكلات ديرين را حل نموده و پايانى بر قهر ديپلماتيك طولانى مدت باشد و بسيارى از مشكلات اقتصادى كشور را حل نمايد، اما واقعيت چيز ديگرى است. صاحبنظران و تحليلگران آشنا به مسائل سياسى و ساختار نظام سياسى در امريكا به درستى مى دانند كه تفاوت چندانى در اتخاذ تدابير استراتژيك و كلان وجود ندارد.
سياست خارجى امريكا به عنوان ابرقدرت نظامى و اقتصادى از يكسو مبتنى بر به چنگ آوردن مواد و منابع اوليه توليد ارزان قيمت مى باشد كه براى رسيدن به اين هدف از هيچگونه اعمال فشار سياسى ديپلماتيك و نظامى فروگذار نمى نمايد، از سوى ديگر اين كشور به عنوان بزرگترين سازنده تسليحات نظامى در جهان طرح و عامل اصلى بروز بسيارى از جنگ هاى خونين داخلى و منطقه اى بوده است و اين موضوع مختص به يك جريان سياسى خاص در اين كشور نمى باشد.
نكته دوم اينكه به لحاظ نفوذ جريان قدرتمند لابى صهيونيسم در ساختار سياسى ايالات متحده امريكا، حزب جمهوريخواه و دموكرات كمترين ترديدى در حفظ كيان رژيم صهيونيستى به خود راه نمى دهند و شايد بتوان پيوندها و ارتباطات تاريخى حزب دموكرات با لابى يهوديان امريكا را گسترده تر از پيوند اين جريان با حزب جمهوريخواه دانست.بنابراين در سياست خارجى جمهوريخواهان و دموكرات ها هيچگونه تفاوت استراتژيكى وجود ندارد ونقطه تمايز ايشان در چگونگى و تاكتيك هاى رسيدن به اهداف و منافع متمركز مى باشد. شايد بتوان پيروزى باراك اوباما را يك نقطه عطف تاريخى براى استمرار سياست هاى استكبارى ايالات متحده دانست و شايد وى بتواند منجى اين امپراتورى رو به اضمحلال باشد. بدون شك پيروزى باراك اوباماى سياه پوست و ميانه رو كه بر بال شعارهاى تغييرات گسترده سوار است مى تواند پيوند دولت و ملت را در آن كشور قوام بخشيده و اميدى براى بهبود شرايط اسفبار اقتصادى باشد و در عرصه بين الملل وى از چهره اى محبوب برخوردار بوده و بتواند انزواى امريكا را در نزد ملت هاى جهان تا حدود زيادى از بين ببرد. مسلماً شعار مذاكره با ايران به معنا و مفهوم عقب نشينى باراك اوباما و امريكا از اهداف سلطه جويانه و برترى طلبانه در ايران نخواهد بود و صرفاً تاكتيكى عوام فريبانه براى اعمال فشارهاى بعدى و همراه كردن ساير قدرت هاى حاضر در گروه ۱+5 مى باشد. زمانى مى توان به تغيير در سياست هاى امريكا در قبال جمهورى اسلامى ايران اميدوار بود كه اين كشور ضمن پذيرش حق حاكميت جمهورى اسلامى از هرگونه دخالت قلدرانه در امور داخلى كشورمان اجتناب نمايد و از كليه اقدامات ناصواب گذشته كه خسارت جبران ناپذيرى بر ملت ايران وارد كرده است رسماً عذرخواهى نمايد و در چارچوب قرارداد الجزاير به تعاملى همسطح و متقابل با جمهورى اسلامى ايران بينديشد، ايالات متحده بايستى با آزاد كردن حساب هاى بلوكه شده ايران كه رقمى بالغ بر ۳۰ ميليارد دلار مى باشد حسن نيت خود را به اثبات برساند و با پذيرش حق برخوردارى جمهورى اسلامى ايران از انرژى صلح آميز هسته اى شرايط را براى اثبات شعار تغيير در مرحله عمل فراهم آورد. آنچه پيداست تغييرى در كار نيست او با ما نيست؛ ما بايد با هم باشيم و تنها راه موفقيت و پيروزى همين است.
يکشنبه 19 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]