محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831036237
سياست - كشاندن احمدينژاد به اجلاس شوراي همكاري توطئه بود
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: سياست - كشاندن احمدينژاد به اجلاس شوراي همكاري توطئه بود
سياست - كشاندن احمدينژاد به اجلاس شوراي همكاري توطئه بود
محمدحسين باقي/ نوشين طريقي:دكتر پيروز مجتهدزاده، شايد از شايستهترين اساتيد و پژوهشگران ايراني براي ابراز نظر كردن درباره مسائل مربوط به سياست خارجي ايران به ويژه در حوزه خليج فارس باشد زيرا هم دكتراي جغرافياي سياسي خليج فارس از دانشگاه آكسفورد انگلستان دارد و هم سالهاي متوالي مديريت بنياد پژوهشي يوروسويك Urosevic Research Foundation در لنـدن و تدريس در دانشگاههاي ايراني و غيرايراني او را به منتقدي صاحبسبك در سياست خارجي ايران تبديل كردهاست. گرچه سخنان دكتر مجتهدزاده با هيجاني بينظير درباره خطوط ممنوعه دستگاه ديپلماسي ايران و لحن تند و گزنده و گاه بذلهگويانهاش در ابراز نقد و نظر براي مصاحبهكنندگان هم عجيب و هم جذاب بود، اما پياده كردن و تنظيم اين مصاحبه طولاني از دشواريهاي پيش رو بود، بهويژه كه دكتر مجتهدزاده خود نيز ما را به تصحيح جملات و عباراتي در تنظيم نهايي مصاحبه تشويق كرد كه معادليابي براي آنها و كاستن از لبههاي تند و زخمزنندهشان بهراستي دشوار بود. با اين همه گفتوگو با دكتر مجتهدزاده از جهات متعددي تجربهاي به يادماندني بود، تجربه گفتوگو با مردي كه به صراحت و بدون هيچ پرهيز و ابايي لب به انتقاد ميگشايد و حتي تمايلات شايد ناسيوناليستي خود را پنهان نميدارد و تعابير بيتعارفي كه در خصوص برخي همسايگان ايران ميگويد، به راستي بيبديل است. با اين همه تصويري كه دكتر مجتهدزاده از خود در روزنامه كارگزاران نماياند بسيار متفاوتتر از تصاوير رسمي بود كه در گفتوگوهايش با رسانههاي رسمي و دولتي عرضه ميشود، حتي گفتههاي بيپرده ايشان در قياس با اخبار و گزارشها و مصاحبههايي كه در خبرگزاريهاي دولتي يا نزديك به دولت منتشر ميشود، نه تنها متفاوت كه گاه حتي متناقض مينمايد. همه اين مجموعه ويژگيهاست كه از دكتر پيروز مجتهدزاده كارشناسي غيرقابل پيشبيني و انتقادات او را خواندني ميسازد.
آقاي دكتر! بد نيست مقدمهاي هرچند تكراري در مورد وضعيت خليج فارس و حاكميت ايران بر جزاير سهگانه بفرماييد.
همه ميدانند كه ايران از پرهمسايهترين كشورهاي دنياست، بالاخره ما در اين زمينه ركورددار هستيم. هيچ كشوري به اندازه ما همسايه ندارد. ما 15 همسايه داريم كه 4 كشور در حوزه خزر با ما همسايه هستند و 7 كشور در حوزه خليج فارس. ما وارث تمدن كهنسال 2500 سالهاي هستيم كه حالا به 15 كشور تبديل و ايران در مركز آن 15 كشور واقع شده كه اينك همسايههاي ما هستند. يعني ما همسايههايي داريم كه در گذشته همه يكي بودهايم اما امروزه بهعنوان همسايگاني دورتادور ايران و در قالب هويتهاي گوناگون درآمدهاند. مسئلهاي كه در زندگي امروز اثرگذار است اينكه ما با اغلب اين همسايگان دچار مشكلات مختلف ارضي و مرزي هستيم. به طور مثال با افغانستان بر سر هيرمند بگومگو داريم و با عراق بر سر شطالعرب و بخشهايي از جنوب ايران، در خزر كه اصلا وضع خوبي نداريم و همينجا تاكيد كنم كه از قول مجتهدزاده بگوييد در خزر هيچكس به ما لطمه نزد اما خودمان چنان بلايي سر خودمان آوردهايم كه آن سرش ناپيداست. اين مشكل هم به عملكرد وزارت خارجه به ويژه در دوره آقاي خرازي برميگردد. به من ميگويند تو طرفدار آقاي ولايتي هستي اما هيچكس متوجه نيست كه وقتي آقاي ولايتي وزير خارجه بود، ايران اساسا روابطي با دنيا نداشت. از وقتي آقاي خاتمي سركار آمد و بحث گفتوگوي تمدنها را راه انداخت و سياست تشنجزدايي را در روابط خارجي مطرح كرد، روابط ما با دنيا رو به بهبود گذاشت. از اين تاريخ به بعد است كه وزارت خارجه جمهوري اسلامي شروع ميكند به خودي نشان دادن و نقشي بازي كردن.
آقاي دكتر از بحث جزاير منحرف نشويم...
منظورم اين است كه روابط خارجي عملي ما از اين تاريخ شروع ميشود اما در اين دوران هم برخورد ما با مسائل اطرافمان بهكلي غيرعلمي و مطالعه نشده و سليقهاي است. مطالعه كه سهل است، هيچ مشورتي هم با مطالعهكنندگان صورت نگرفت كه وضعيت واقعي در خزر و خليج فارس چگونه است و چون چنين توجههايي وجود نداشت ما هنوز مشكلات اساسي داريم. نتيجه اين شده كه در برخورد با مسائل خزر، همه همسايگان ما مشغول استفاده از حق و حقوق خودشان هستند و ما سر اينكه چند درصد اين دريا متعلق به ماست بگومگو داريم. آنها دارند منافع خودشان را پيگيري ميكنند و ما دست روي دست گذاشتهايم. اين وضع فاجعهبار است.
اگر به خاطر داشته باشيد در مجلس ششم خانم دكتر كولايي هم خيلي به اين ماجرا انتقاد داشتند...
بله، خانم دكتر كولايي نمايندگي مجلساش را به همين دليل هم از دست داد. من به ايشان بسيار احترام ميگذارم ولي اگر من به جاي ايشان بودم، همان موقع اعلام ميكردم كه به دليل بيحرمتي نسبت به «منافع ملي» كشورم استعفا ميدهم...
خب چنين وضعيت به تعبير شما «فاجعهبار»، ناشي از تعدد مراجع تصميمگيري در مورد سياست خارجي نيست؟
البته بعضيها هم در وزارت خارجه هستند كه شايد قصد و نيت بدي ندارند، ولي عملا در راستاي منافع خارجي كار ميكنند. امثال من بارها در اين زمينه به دولت اخطار دادهايم ولي به جاي شنيدن درددلها و راهنماييها، اعضاي سابق دولت به اصطلاح اصلاحطلب مرا در مطبوعات سانسور كردند چون گفته بودم عملكرد عدهاي در وزارت خارجه يكسره به نفع دشمنان است. مثلا ببينيد آمريكا گفته كه حاضريم با ايران مذاكره كنيم، آن وقت عدهاي دستپاچه ميشوند و ميگويند ديگر چيزي نگوييد؛ آقا شوخي نيست كه آمريكا ميخواهد با ما مذاكره كند. حالا هر چه ما داد ميزنيم كه آقا مذاكره با آمريكا براي بهبود روابط دو كشور خوب است اما در عالم ديپلماسي اگر نمايش دستپاچگي و اشتياق فراوان را به صحنه درآوريم، متوجه ميشوند كه وقت امتياز گرفتن از ايران است. به ياد آوريد در مذاكرات هستهاي در دولت پيشين، دستپاچگيها چگونه منجر شد آن همه امتياز بدهيم؛ بيش از دو سال غنيسازي را تعليق كرديم، به وزير خارجه آلمان اجازه داديم حتي به ما اهانت ملي كند و سرانجام 14 ژوئن 2005 هر سه دولت اروپايي اعلاميهاي صادر كردند كه براي تنبيه ايران به آمريكا ميپيونديم. چون پيش از آنكه سعي كنند ما را قانع كنند كه با تعليق غنيسازيمان ممكن است به آرامش با غرب برسيم، وزير خارجه ما در فرودگاه تعليق غنيسازي را مفت و مجاني تحويل آنان داده بود. امروز هم برخلاف آن فريادهاي مخربي كه رئيسجمهور ما عليه آمريكا و اسرائيل برآورد، به محض آنكه صحبت از امكان مذاكره آمريكا در ميان آمد، چنان اشتياقي از خود نشان دادهايم كه راه امتياز گرفتنها بر سر ميز مذاكرات را از دست ميدهد. تلاش براي حل مسائل و مشكلات با دنيا از راه مسالمتآميز با دستپاچه شدن فرق دارد. در مذاكرات با آمريكا در مورد مسائل عراق، حتي توجه نكرديم كه نمايندگان آمريكا رسما اعلام كرده بودند هدفشان از مذاكره با ايران اين است كه ايرانيان را قانع كنند مسووليت حمايت از تروريسم در عراق به گردن ايران است. اين همان فرياد اعتراض من است كه در يك برنامه سياسي تلويزيون انگليسيزبان الجزيره تكرار ميكردم كه «اين چه جور مذاكره است؟» در شبكه پرس.تي.وي. خودمان بنده به اين دليل سانسور شدهام كه از يك صهيونيست ضدايراني كه مرتب با كلماتي ركيك مرتكب اهانت ملي نسبت به ما ميشد، دعوت كردم در يك مناظره تلويزيوني ادب و نزاكت را رعايت كند. من اين تذكر را در نتيجه تكرار اهانتها و عدمواكنش مجري آن تلويزيون، با تندي و عصبانيت مطرح كردم ولي تلويزيون ما بنده را سانسور كرد. در يكي از مصاحبههايي كه اخيرا در تلويزيونهاي داخلي داشتم، ناچار به زبان آمدم كه هر كدام از كانديداها به رياست جمهوري آمريكا انتخاب شوند، مسئله مذاكره با ايران امري پذيرفته شده و جا افتاده است.خواهش ميكنم اين بار دستپاچه نشويد و ما را سبك نكنيد. حواسمان نيست كه وقتي اشتياق زياد نشان بدهيم، آنها امتياز ميگيرند. بايد در اين جور موارد كراهت نشان داد. ببينيد روابط بينالملل در حقيقت جلوهاي از روابط افراد با هم است. اگر آنها ميخواهند با ما مذاكره كنند، به ما محبت خاصي نميكنند، براي حفاظت از منافع ملي خودشان است كه اين رويكرد جديد را جستوجو ميكنند. آمريكا ميخواهد با ما مذاكره كند تا به منافع ملي خودش برسد، پس ما هم وقتي ميرويم با او مذاكره كنيم بايد دنبال تامين منافع ملي خودمان باشيم.
جزاير سهگانه را فراموش كرديد...
خلاصه وضع ديپلماسي ما اين جوري است. در مورد خليج فارس هم برخورد اين گونه است. از نظر سوابق تاريخي فكر نميكنم امارات منطق يا سند و بحث تازهاي داشته باشد. موضوع به لحاظ تاريخي و جغرافيايي و حقوقي مدتهاست كه در مجامع بينالمللي به سود ما فيصله يافته و حتي امارات هم ديگر فشار نميآورد كه حتما بايد به دادگاه بينالمللي برويم و... وقتي آقاي احمدينژاد در اولين ملاقاتش با سران شوراي همكاري خليج فارس به خبرنگاران وعده داد ما مسئله جزاير را حل خواهيم كرد، مرا وحشت برداشت كه مگر آقاي رئيسجمهور نميداند كه در اين رابطه اصلا مسئلهاي وجود ندارد كه حل شود. تنها مسئله، دعواها و جنجالهاي يك طرفه ابوظبي است كه فقط خودش ميتواند آن مسئله را حل كند. به هر دري زدم كه اين مطلب را به گوش آقاي رئيسجمهور برسانم ولي نشد چون اطرافيان رئيسجمهور سابق و ياران وزير خارجهاش مرا به جرم انتقاد از آنها در مطبوعات ايران سانسور كردهاند بيآنكه حتي اين حقيقت پيش پا افتاده را درك كنند كه سانسور كردن مجتهدزاده در مطبوعات امروز فقط ميتواند به سود رئيسجمهور و دولت امروز تمام شود.
ميگوييد مسئله حل شده، ولي آيا واقعا مسئله جزاير سهگانه براي دولت ايران هم حل شده تلقي ميشود؟
خير! وقتي شيخ قطر و رئيس قبيله آلنهيان در ابوظبي، اتحاديه عرب را وادار كردند در مورد اين جزاير عليه ايران به شوراي امنيت سازمان ملل شكايت كنند، من طي نامه سرگشادهاي خطاب به دبيركل سازمان ملل همه جنبههاي حقوقي و تاريخي مربوط به اين جزاير را براي جهان تشريح كرده و غيرقانوني بودن آن شكايتنامه و حقانيت حقوق ايران را اثبات كردم. نتيجه اين شد كه شوراي امنيت و خود سازمان ملل هم متن شكايتنامه را از سايت خود حذف كرد و همه اخبار مربوط به تلاشهاي اتحاديه عرب و قطر و ابوظبي در آن رابطه منتفي شد. ولي ديري نگذشت كه وزارت خارجه ما از فردي كه به باورم ضد ايراني است يعني عبدالرحمان العطيه، دبيركل شوراي همكاري خليج فارس به تهران دعوت كرد و آن آقا در كنار وزير خارجه آقاي احمدينژاد نشست و آن وزير محترم وادار شد كه به پاس احترام در بحثهايش كلمه «فارس» را از نام «خليج فارس» حذف نمايد.
و اين وضعيت به باور شما بسيار خطرناك است؟
صددرصد! وزارت خارجه ما توجه ندارد وقتي امارات متحده عربي، اتحاديه عرب را وادار ميكند عليه ايران به اتهام «اشغال جزاير تنب و ابوموسي» به سازمان ملل متحد شكايت بنويسد، با اين اقدامات خصومتبار ديگر دوست ايران نيست. وزارت خارجه ما گويا توجه ندارد كه كشاندن آقاي احمدينژاد به اجلاس سران شوراي همكاري خليج فارس در سال گذشته و انتشار بيانيه پاياني آن اجلاس، توطئهاي بود كه عليه منافع ايران تدارك ديده شد. در بيانيه ياد شده آمد كه «اين اجلاس» -اجلاسي كه رئيسجمهور ايران در آن عضويت داشت- جزاير تنب و ابوموسي را متعلق به امارات متحده عربي ميشناسد» و اين يعني سندسازي. يعني رئيسجمهور ايران هم رسما اعلام كرده كه جزاير تنب و ابوموسي به شيخ ابوظبي تعلق دارد. جلوتر از آن، در دولت آقاي خاتمي، معلوم نيست چرا قطر و ابوظبي به نيروهاي مسلح خود در ژوئن 2004 دستور دادند به آبهاي ساحلي ايران در اطراف جزيره ابوموسي حمله برده، شماري از اتباع ايراني را ربوده و به دوحه، ابوظبي و دوبي برده، و آنان را مورد ضرب و شتم قرار داده، محاكمه كرده و يك تن را هم كشتند و وزارت خارجه ايران حتي از اعتراض نسبت به اين تجاوز مسلحانه خودداري ورزيد. ثبت اعتراض در اين موارد در سازمان ملل متحد ميتواند در جلوگيري از پروندهسازيهاي دشمن موثر افتد، تا نه تنها جلوي تكرار جسارت را بگيرد، بلكه از استناد جستن نسبت به حادثه به عنوان «تلاش ملي براي ايجاد انقطاع در اشغال جزاير توسط ايران» جلوگيري شود. از آن حيرتانگيزتر اينكه وزير خارجه وقت كه از سفر خارج به تهران بر ميگشت، در فرودگاه مهرآباد به رسانههاي ملي دستور داد درباره آن حادثه هيچ نگويند و ننويسند. معلوم نيست چرا! حقيقتا جاي شگفتي دارد كه وزارت خارجه ما مطلقا متوجه اوضاع نيست. قدرتهاي اصلي شوراي همكاري خليج فارس، يعني عربستان سعودي، عمان و كويت در اين رابطه مطلقا فعال نيستند و اجازه ميدهند كه ابوظبي كه خود را دشمن رسمي كشور و ملت ما اعلام كرده، با همكاري قطر كه اساسا قدرتي واقعي نيست، در آن شورا براي ما تعيين تكليف كنند.
فكر ميكنيد چرا ايران در موضع ضعف عمل ميكند؟
والله چه عرض كنم! بايد از آقايان پرسيد كه ابوظبي و قطر در معادلات بينالمللي ما چه صيغهاي هستند و در مقام فرمانبرداران بيچون و چراي آمريكا كدام كار كوچكي به سود ما از دست آنها ساخته است كه ما نسبت به آنها سكوت پيشه كردهايم. از نظر حقوقي و تاريخي و جغرافيايي ما نه تنها در موضع ضعف نيستيم كه در قويترين موضع ممكن قرار داريم. در نتيجه كارهايي كه صورت داده شد، حالا به هرجاي دنيا كه برويد در مورد جزاير ميگويند حق با ايران است. الان دولت نهم بر اساس ايدئولوژي، روابط خارجي را پيگيري ميكند نه بر اساس منافع ملي. روابط خارجي هر كشوري عليالاصول بايد پيگير منافع ملي همان كشور باشد. وقتي در كشوري ايدئولوژي جانشين منافع ملي شود در روابط خارجي لاجرم چيزي كه اهميت ندارد اين است كه اين جزاير مال ماست يا ديگري؛ اين خليج فارس است يا خليج عربي؛ وقتي ايدئولوژي حاكم باشد همه چيز ما فدا ميشود. شما در طرح 12 مادهاي آقاي احمدينژاد كه بر اساس آن اين رفتوآمدها صورت ميگيرد همه چيز پيدا ميكنيد، جز منافع ملي در حالي كه شرط اول بايد اين باشد كه دو طرف بر اساس احترام متقابل نسبت به تماميت ارضي و هويت ملي با هم رفتار كنند. اين شرط اول در هر نوع روابط خارجي است. وقتي طرف مقابل، خاك شما را ميخواهد كدام احترام متقابل وجود دارد؟
طرح 12 مادهاي آقاي احمدينژاد براي تشكيل بازار مشترك ايران و كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس اصولا قابليت اجرايي دارد؟
ابدا. اين برخورد اگرچه ظاهرا رنگ و بوي پيگيري منافع ملي را دارد اما يكسره ايدئولوژيك است. به اين دليل كه بر اساس خوشخيالي تصور شده؛ ببينيد بيش از 50 سال است كه اتحاديه عرب ساخته شده اما نتوانسته كمترين اتحادي را بين خودشان به وجود آورد. شوراي همكاري خليج فارس نزديك 30 سال پيش درست شد و امروز قدرتهاي اصلي آن يعني عربستان سعودي، عمان و كويت در گوشهاي نشسته و از اعمال خودسرانه شيخ قطر در حيرتند. آن وقت رئيسجمهور جمهوري اسلامي ايران ميخواهد با اجراي اين 12 ماده حضرات را با هم متحد كند. حتي يك ماده از اين 12 ماده مشروط كردن اين همكاريها به احترام متقابل ايران و عرب نيست تا ادعايي به خاك همديگر نداشته باشند و به مليت و هويت همديگر اهانت نورزند و.....
پس بايد فاتحه روابط با عربها را خواند؟
نه! ولي اگر ميخواهيم بازار مشترك تشكيل دهيم يا هر كار ديگري، حداقل و اولين شرط همانا احترام متقابل در روابط و شناسايي تماميت زميني يكديگر است كه اصل ماجرا و دعوا هم همينجاست. مشكل امروز ما اين است كه در شرايطي ميخواهيم با كسي بازار مشترك درست كنيم كه او مدعي ماست. شب و روز هم مشغول شكايت عليه ما به شوراي همكاري خليج فارس، اتحاديه عرب و سازمان ملل است. به اين طريق بنده ميبينم كه مواد 12گانه آقاي رئيسجمهور به كلي از واقعگرايي دور است و جنبه ايدئولوژيك به خود گرفته و لاجرم به جايي نخواهد رسيد. در شوراي همكاري خليج فارس ما با شش كشور طرف هستيم كه سه تا از آنها كه مهمتر و قويتر و موثرترند و نفوذ بيشتري دارند عبارتند از عربستان سعودي و عمان و كويت كه در اين ماجراها به كلي سكوت كردند.
يعني نقش پشت پرده هم ندارند؟
به هيچوجه. سكوت كامل دارند كه البته دلايل سياسي هم دارد. روابط عربستان با ايالات متحده آمريكا و نومحافظهكاران بسيار پيچيده شده و در غياب عربستان، شيخ قطر دارد يكهتازي ميكند. اگر عربستان در ميدان باشد شيخ قطر مهار ميشود.
مهار شدن به چه معنا؟
در هر زمينهاي كه فكر كنيد. در مورد همين جزاير تنب بزرگ و كوچك و ابوموسي، وقتي عربستان در شوراي همكاري خليج فارس فعالتر بود، حداقل دو بار وزراي عربستان به صراحت به وزراي امارات گفتند«ساكت شويد. شما با اين كارها روابط همه ما با ايران را به هم ميزنيد» آنها هم سكوت ميكردند و دنبال كار خود ميرفتند.
حضور عربستان، مانع درگيري ايران با عربهاي حاشيه خليج فارس ميشود؟
من بارها در مصاحبههاي بينالمللي هم گفتهام كه طرف ايران در خليج فارس عليالاصول بايد عربستان سعودي باشد. ديگران در برابر عربستان به حساب نميآيند. قدرت اصلي در برابر ايران، عربستان سعودي است كه نماينده قسمتي از جهان اسلام هم هست ولي ما نماينده قسمت ديگري از اسلام هستيم.
يعني ميتوان ايران و عربستان را دو قطب جهان اسلام خطاب كرد؟
بله و اگر قرار باشد توازني در جهان اسلام ميان شيعه و سني به وجود آيد، در نتيجه روابط دوستانه ايران و عربستان خواهد بود. عربستان ثابت كرده كه كاملا آمادگي اين نقش را دارد. براي توازن بين ايران و عربستان بود كه كنفرانس اسلامي به ابتكار ملك فيصل و محمدرضا پهلوي راه افتاد و بعد از خروج بريتانيا از منطقه بهترين و امنترين دوره در تاريخ سياسي اخير خليج فارس را به وجود آورد تا اينكه با پيدا شدن سر و كله آمريكا در منطقه بعد از انقلاب ايران صلح و آرامش از منطقه رخت بست.
فكر نميكنيد اين وضعيت تابعي از روابط اين كشورها با آمريكاست. يعني اگر ايران بتواند مشكل خود را با آمريكا حل كند، مسائل موجود با كشورهاي عربي خليج فارس هم حل ميشود؟
از جهتي به همين شكل است كه ميگوييد. من بارها اعلام كردهام كه حتي اگر تمام امتيازات دنيا را هم به اين شيخنشينها بدهيم محال است آنها را از سجده كردن به سوي آمريكا باز داريم. ببينيد بلافاصله پس از سفر به ايران، بلافاصله پاي نخستوزير اسرائيل را به خليجفارس باز كردند. وجود اين شيخنشينها به آمريكا و انگليس بسته است. دنياي عرب بسيار وسيعتر از اينهاست و به واقع ما جز اين دو سه كشور عربي، روابط بسيار خوبي با دنياي عرب داريم.
ادامه دارد
يکشنبه 19 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 258]
-
گوناگون
پربازدیدترینها