واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: دختر 5 ساله، قرباني وسوسه سياه
گروه حوادث، فروغ طباطبايي - مردي كه خواهرزاده خردسالش را در جنوب كشور، قرباني وسوسههاي شيطاني كرد رسوا و بازداشت شد.
به گزارش خبرتگار ما، رسيدگي به اين پرونده از عصر بيستم مهر 1387 پس از آن آغاز شد كه مردي هراسان به پاسگاه روستاي از توابع بخش مركزي هرمزگان رفت و از ناپديد شدن دختر پنج ساله اش خبر داد.وي گفت: دختر بزرگم باردار است و شوهر 22 ساله اش با موتور به دنبال زينب آمد تا او را پيش خواهرش ببرد اما جگرگوشه ام گم شد و نمي دانم چه بلايي سرش آمده است.به دنبال اظهارات اين مرد، دامادش دستگير شد و اظهار داشت: را بيشتر وقتها به خانه ام مي بردم تا زماني كه سر كار هستم زنم تنها نباشد.آخر شب هم مثل هميشه خواهر زنم را با موتور، جلوي در خانه پدرش پياده كردم و برگشتم و رفتم و ديگر را نديدم.
ضد و نقيض گويي اين مرد شك پليس را دو چندان كرد و متهم در بازجوييها به بن بست رسيد. در مرحله ديگري از بازجوييها مدعي شد: وي ادامه داد: به دنبال اعترافهاي اين مرد، پيكر دختر بچه شامگاه 24 مهر از عمق يك متري زمين همان باغ بيرون كشيده و به دستور بازپرس جاويد اماني (كشيك جنايي) به پزشكي قانوني فرستاده شد.
همچنين نتيجه بررسيهاي كارشناسان پزشكي قانوني، داماد جنايتكار را رسوا كرد و كه چاره اي جز بازگويي حقيقت نداشت در شعبه دوم بازپرس دادسراي بندرعباس، راز جنايت را فاش كرد.وي توضيح داد: آن روز به خانه پدر زنم رفتم و زينب را به باغي در بردم.قرار بود پس از آبياري باغ،خواهر زنم را پيش همسرم ببرم اما اين كار را نكردم.شيطان در وجودم رخنه كرده بود و اسير وسوسه شده بودم.من وقتي به خودم آمدم كه دختر بچه، بي هوش شده بود.
اضافه كرد: بلافاصله را داخل حوض نزديك موتورخانه باغ انداختم تا شايد به هوش بيايد اما سرش به سنگ خورد. مرده بود و از شدت ترس و آبروريزي نمي دانستم بايد چه كار كنم. دست آخر جنازه را داخل گوني گذاشتم و كنار درختان دفن كردم.
جنايتكار به دنبال اعترافهاي تكان دهنده اش روانه بازداشتگاه شد تا پس از تكميل تحقيق و صدور كيفرخواست، محاكمه شود.
غلبه بر هوس با نيروي ايمان
دين، قويترين و محكمترين ريسمان الهي است كه انسان تنها با تمسك به آن ميتواند به هدف والاي خويش كه همانا مقام خليفه اللهي است نايل شود.دين اما چگونه و از چه راهي توانسته است قدرت انسان را بالاببرد و او را در مقابل لذتهاي دنيوي، عصيان و سركشي، بيمه كند؟
با نگاهي هر چند اجمالي آشكار ميشود كه تمامي معارف و دستورالعملهاي ديني اين مسئوليت را برعهده دارند؛ چون دين حلقههاي بهظاهر متفاوت دارد و درنهايت از روحي واحد برخوردار است.البته با نگاهي خاص تر ميتوان به دو راهكار نظري و عملي دين اشاره كرد: راهكار نظري به سه مقوله مهم ترسيم بديها و خوبيها، ترسيم پاداش و عقوبت و سرانجام مجموعه معارف بنيادين عنايت دارد و راهكار عملي از طريق تبليغ و امر به معروف و نهي از منكر در راستاي تحقق اين مهم گام بر ميدارد.اگرچه در ظاهر، بعضي از اين موارد فردي به نظر ميرسد و بعضي ديگر ظاهري اجتماعي دارند؛ اما هردو درهم تنيده شده و قابل تفكيك نيستند.
هر جامعهاي داراي افكار، عقايد و باورهاي خاصي است كه با توجه به آنها، هم احساسات و علايق ويژهاي مورد پسند قرار ميگيرد و هم رفتارهاي خاصي مقبول شناخته ميشود.به اين قواعد و معيارها كه افكار و احساسات درست و قابل قبول و نيز رفتارهاي مناسب و مورد انتظار را در هر شخص تعيين ميكنند، هنجارهاي اجتماعي گفته ميشود و تخلف از آن هنجارها را انحراف اجتماعي ميگويند.دين نيز به عنوان نظاميكه از سوي خداوند در قالب كتاب و سنت نازل شده است، معيارها و هنجارهايي براي انديشه، احساس و عمل دارد. هنجارهاي ديني اگرچه در جامعهاي ديني كه اكثريت آن را دينداران تشكيل دادهاند، تا اندازهاي زياد با هنجارهاي اجتماعي مطابقت داشته و تخلف از آن به عنوان انحراف اجتماعي تلقي ميشود؛ اما هر هنجار ديني لزوماً معيار قابل قبول جامعه و هنجار اجتماعي نيست؛ بلكه ممكن است برخي هنجارهاي موجود در اين زمينه در جامعه مورد غفلت و فراموشي قرار گرفته باشند، به گونهاي كه نه تنها از اعمال افراد حذف شده، بلكه در قوانين مكتوب نيز اثري از آنها ديده نشود؛ همچنان كه ممكن است هنجارهايي مورد قبول جامعه قرار گيرد كه در دين وجود نداشته يا مخالف آن موجود باشد.دين نه تنها درصدد حفظ هنجارهاي اجتماعي مخالف با هنجارهاي ديني نيست؛ بلكه خواستار مبارزه با آن هنجارها نيز هست. از اين رو انبيا را به مبارزه با بتپرستي كه مطابق با هنجارهاي اجتماعي قومشان بود، فراميخواند. همچنين شأن هدايتگري دين اقتضا ميكند از هنجارهاي اجتماعي غيرديني (نه مخالف و مغاير با دين) هم كه بيارتباط با وظيفه هدايت است، حمايتي نداشته باشد.
بنابراين هنگاميكه از نقش دين در جلوگيري از انحرافات اجتماعي سخن به ميان ميآيد، مقصود از انحراف، آن دسته از هنجارهاي اجتماعي است كه به نحوي (امضايي يا تاييدي) هنجار ديني نيز شمرده ميشوند؛ همچنان كه وقتي از انحرافات اجتماعي سخن به ميان ميآيد، هنجارهاي ديني غيراجتماعي (هنجارهاي ديني كه جامعه درباره آنها به عنوان معيار عمل و هنجار توافقي ندارد) مورد بحث قرار نميگيرند.
جمعه 17 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سياست روز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]