واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: نگاه ريشه هاى رفتار جنايتكارانه
دلايل خشونت و جرم تا چه اندازه به كاركردهاى طبيعى مغز و ژنها مربوط مى شود پند واندرز و تربيت تا چه حد از ميزان جرم وخشونت مى كاهد آيا جنايت، ارثى است اينها و سؤالات مشابه، ذهن پژوهشگران و جرم شناسان را سخت به خود مشغول كرده است. در آلمان سالانه بيش از ۲۱۰ هزار جرم خشونت آميز رخ مى دهد. با توجه به اين آمار، كارشناسان مى پرسند براى فهم علل جرم خشونت آميز، مرز تمايز ميان عوامل طبيعى و اختلال هاى مغزى - عصبى از يك سو و از طرف ديگر دلايل برآمده ازحوزه تربيتى و تأثيرهاى اجتماعى كجاست چندى پيش كشته شدن يك زندانى در آلمان ، سرو صداى زيادى به پا كرد. او پسر۲۰ ساله اى بود كه از سوى همبندان خود به طرز دلخراشى از پا درآمد.
به گفته پليس ، اين زندانى جوان پس از حلق آويز شدن ، ميان مرگ و زندگى دست وپا مى زد. شگفت آور، واكنش آدمكش است كه پس از وقوع جرم به همراه دو همدستش با خيالى آسوده ، روى تخت سرگرم تماشاى تلويزيون بودند. اين تبهكار پس از اعتراف به جنايت ، به گونه اى باورنكردنى از آدمكشى و يا شكنجه حرف نمى زد و تنها عبارت «آويزان كردن» قربانى را به كار برد.بسيارى از مردم در قرن هاى گذشته براى توضيح جرم هاى وحشتناكى از اين دست بر اين باور بودند كه مسببان و عاملان اين قبيل جرائم از سوى ارواح خبيثه تسخير شده اند. امروزه اما به سختى مى توان خلاف هاى بشر را با چنين عواملى توجيه كرد.
در سر آدمكشان چه مى گذرد
دانشمندان در صددند با ابزار جديد و بررسى ژنها براى رفتار جنايى بشر توضيح زيست شناسانه بيابند. برخى با روش هاى جديد خواستار تجديد نظر در مسئله محورى گناه و توضيح تقصير هستند.
روانكاوان و روانشناسان در نمونه ياد شده ، درباره «دنى» مجرم اصلى پرونده جنايت اخير در زندان آلمان ، به اختلال هاى شديد شخصيتى اش اشاره و عنوان مى كنند كه دوران كودكى او در خانواده اى متلاشى و مملو از ناهنجارى سپرى شده است.پاسخ هايى از اين نوع ، اما آيا كليشه اى نيستند تقليل عوامل گوناگون اين گونه جرائم به دوران سخت و نامناسب كودكى و نوجوانى ساده انگارى نيست
درباره «دنى» بايد گفت برادرش نيز در شرايط خانوادگى يكسانى با تمامى مشكلات كم و بيش مشابه رشد كرده ، اما تاكنون زندگى معمولى و بى دردسرى داشته است.به نظر پژوهشگران خشونت ، اين گونه تناقض ها به ميراث ژنتيكى انسان باز مى گردد.اين البته بدين مفهوم نيست كه ژن هاى معينى زمينه ساز خشونت هستند، بلكه ژن هاى به ارث برده شده در كودكان به اندازه هاى متفاوت مى توانند ناملايمت ها را تحمل كنند. اين مسئله در پژوهش هاى تازه انگليسى ها نيز تأييد شده است.بر اين اساس در صورت حضور ژن هاى ضعيف در يك نوجوان به دنبال آزار و اذيتش، احتمال گرايش به خشونت او در بزرگسالى ۸۰ درصد است.
در عين حال، محيط مناسب تربيتى مى تواند در فرزندانى كه ژن هاى ضعيف دارند تأثير مثبت داشته باشد و تا اندازه اى خشونت را كنترل كند. بنابراين يكى از راه هاى مؤثر جلوگيرى از جرم در آينده، ايجاد شرايط تربيتى مناسب در دوران كودكى است.كشف آنزيم جديد در ژن هاى خانوادگى و پى بردن به كاركرد آن نيز مى تواند راه گشا باشد. ژنها نه تنها مسبب تبادل مواد در مغز هستند ، بلكه منجر به تحريك سلول هاى مغزى مى شوند.همچنين تأثير آنها باعث شكل گيرى ساختارهايى در مراكز مغزى مى شود كه بر رفتار اجتماعى واحساس انسان تأثير مى گذارد. در صورت آسيب پذيرى شبكه هاى موجود در مغز بر اثر بيمارى، حوادث رانندگى و يا اختلال در تبادل مواد، يك انسان مى تواندجنايتكار شود. با اين حال، حقوقدانان با احتياط بيشترى به تقصير و مسئوليت مى نگرند و براى اين سؤال پيچيده پاسخ كاملاً روشنى ندارند كه چه كسى مقصر رفتارجنايتكارانه است انسان كنش گر يا مغز معيوب
دوشنبه 13 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]