تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):مومن همانند دو کفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812833474




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با حسين فدايي ،دبيركل جمعيت ايثارگران و نماينده مجلس‌ سناريوي وحدت ملي پوست خربزه زير پاي اصولگرايان است‌


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با حسين فدايي ،دبيركل جمعيت ايثارگران و نماينده مجلس‌ سناريوي وحدت ملي پوست خربزه زير پاي اصولگرايان است‌
جام جم آنلاين: جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي را مي‌توان يكي از گروه‌هاي موثر در جريان اصولگرايي دانست. حسين فدايي، نماينده مردم تهران و دبيركل جمعيت در تشريح فعاليت سياسي طيف متبوعش اعتقاد دارد كه هرگز كسب قدرت براي تشكيلات آنها مهم نبوده و تنها چيزي كه از درجه اهميت برخوردار است ايفاي نقش به عنوان سربازان خدمتگزار نظام است.


البته فدايي اعتقاد دارد كه آنان نسبت به مسائل روز از جمعه فعاليت‌هاي قواي مجريه و مقننه نظرات جدي و حتي انتقادي دارند كه لزومي نمي‌بينند آن را رسانه‌اي و عمومي كنند.

در گفتگو با حسين فدايي نماينده دوره هفتم و هشتم مجلس شوراي اسلامي درخصوص انتخابات آينده رياست جمهوري، وفاق گروه‌هاي اصولگرا، استيضاح وزير كشور و وام 100 ميليون توماني نمايندگان به گفتگو نشستيم.

با توجه به اين‌كه تا انتخابات آينده فرصت چنداني باقي نمانده، مي‌خواستيم تعريفي از اصولگرايان و مدل اصولگرايان براي انتخابات رياست جمهوري آينده ترسيم كنيد.

قبل از اين‌كه وارد اين بحث شويم، در مورد. اين‌كه شكل‌گيري اصولگرايان بر چه اساسي بود و مفهوم اصولگرايي از كجا وارد ادبيات سياسي كشورشد، چه فرآيندي داشت والان در چه وضعيتي است، صحبتي داشته باشيم.

طبعا به دنبال آن، سوال شما هم جزيي از اين بحث خواهد بود. از ابتداي انقلاب اسلامي، عده‌اي با رگه‌هايي از انديشه ليبرالي با گرايش راديكالي، چپ، سرمايه‌داري و انواع گوناگون آن، در انقلاب حضور داشتند.

پس از رحلت حضرت امام (ره)، اين جريانات تقريبا جبهه متحدي را عليه گفتمان انقلاب اسلامي تشكيل دادند، يعني از لائيك‌ها تا سكولارها و التقاطيون مجموعا طيف گسترده‌اي شدند كه مباني انقلاب اسلامي را به چالش بكشانند.

خوشبختانه با اقتدار و تدبير مقام معظم رهبري اين طيف نتوانست اهداف خودرا به پيش ببرد ولي به اين معنا نبود كه ميدان را خالي كردند بلكه آنها در صحنه بودند و از امكانات جديدي در عصر كنوني از جمله رسانه و ارتباطات بهره‌مند شده و مدل جديدي نظير انقلاب‌هاي مخملي در ساير كشورها را براي تضعيف نظام طراحي كردند و از ظرفيت رسانه براي تغيير اين نظام بهره برده و از عمليات رواني و فضاسازي سياسي و رسانه‌اي استفاده كردند.
دو جريان داخل و خارج دست به دست هم دادند و هجمه گسترده‌اي را نسبت به مباني و ارزش‌هاي انقلاب اسلامي سازمان دادند.

اصل دين و نقش آن در جامعه و اصول و ارزش‌هايي كه باعث هويت بخشي به يك نظام مي‌شود و همچنين باورهاي عمومي مردم در دهه 70 به صورت جدي توسط اين افراد به چالش كشيده شد البته قصد ندارم و نمي‌خواهم به نقش اين مسوولان كه چرا وچگونه در اين ماجرا بود، بپردازم.

اما آن چيزي كه به عنوان يك جريان عمومي وجود داشت، اين بود كه انديشه‌هاي فكري مختلفي كه نسبت به دين و انقلاب اسلامي، ارزش‌ها و دفاع مقدس، سوال، ابهام و ترديد ايجاد كردند از لائيك‌ها تا سكولارها، طيف گسترده‌‌اي را تشكيل دادند كه مثل يك حزب مقابل انقلاب اسلامي عمل كردند.

متاسفانه حمايت‌هاي بعضي از مسوولان هم باعث شد كه اين افراد به خودشان يك نوع مشروعيت هم بدهند و آرام آرام يك نوع جايگاه رسمي براي خودشان به وجود آورند، مثل حضورشان در مجلس ششم.

در اوايل دوران رياست جمهوري آقاي خاتمي بود خدمت ايشان رسيدم و نگراني خودم را به عنوان دبيركل جمعيت ايثارگران نسبت به اين جريان فكري به ايشان اعلام كردم و به ايشان گفتم كه اينها دوستداران شما نيستند و حتما از شما عبورمي‌كنند و ما كه به شما راي نداده‌ايم و شما نامزد ما نبوديد مطمئن باشيد بنا بر اعتقاداتمان و الزاممان به قانون، حتما تا پايان كار به عنوان يك رئيس جمهور قانوني از شما حمايت خواهيم كرد و اتفاقا همين اتفاق افتاد و ما ديديم كه عده‌اي از اين طيف آمدند و شعار عبور از خاتمي را سر دادند.

كما اينكه همين‌ها در انتخابات مجلس ششم حمله عليه آقاي هاشمي را سامان دادند. مجموعه تلاش‌هاي اين جريانات فكري پايه‌گذاري و ريل‌گذاري جديدي هم‌عرض گفتمان انقلاب اسلامي بود و براي فاصله‌گيري و زاويه گيري نسبت به گفتمان اصلي انقلاب اسلامي قصد داشتند كه اين مساله را از درون حاكميت دنبال كنند.

و ديديم كه اوج اين ماجرا در 18 تير 78 و در كوي دانشگاه اتفاق افتاد كه مي‌خواستند يك عده دانشجوي معصوم را پاي اهداف شومي بكشانند كه انقلاب اسلامي را به چالش كشيده و يك كودتاي مخملي يا سفيد را رقم بزنند.

در اين ماجرا بعضي از مسوولان كه مسئول امنيت كشور بودند و از موضع رسمي و قانوني كشور وظايفي را داشتند به جاي اين‌كه اين كودتاي شوم را خنثي كنند باني ماجرا و يا با اينها ارتباط گرفتند و به آنها برنامه عملياتي مي‌دادند كه چه زماني شعارهايشان را تند كنند و چه زماني كند و چه زماني به خيابان‌ها بيايند و چه مسيرهايي را طي كنند. كجا را به آتش بكشند و كجا عقب‌نشيني كنند؟!!

اگر همان زمان به موضع رسانه‌هاي بيگانه مثل آمريكا و اسرائيل نسبت به اين اقدامات نگاه كنيد، كاملا يك هماهنگي سازمان يافته را احساس مي‌كنيد كه اين هماهنگي با هدف برخورد با نظام مقدس اسلامي و به چالش كشاندن گفتمان انقلاب اسلامي و تغيير نظام جمهوري اسلامي شكل گرفته بود.

در دهه 70 و در چنين شرايط بود كه مقام معظم رهبري با ابداع مفاهيم جديدي در ادبيات سياسي كشور (نظير اصلاحات انقلابي و آمريكايي، شبيخون فرهنگي، عوام و خواص و...) با هوشمندي و دقت ژرفي وارد عرصه شده، اين پديده سازمان يافته و گسترده و مورد حمايت بيگانگان را خنثي كردند.

در اين فضا جريانات مختلف سياسي از جمله جمعيت ايثارگران هم با كار گروهي فشرده‌اي تحليلي از شرايط كشور را برنامه‌ريزي و تنظيم كرد و براي بازگرداندن سنگرهاي از رفته و بازگشت نيروهاي انقلاب فعاليت گسترده‌اي را آغاز كرد.

اصولگرايي يعني احياء همان گفتمان انقلاب اسلامي يعني بازگشت به همان فكر و انديشه امام و شهدا و احياي همان شعارهاي اوليه انقلاب كه علت انقلاب بود و براي استمرار انقلاب نيازمند به احياي آنها بوديم.

عدالتخواهي، ساده زيستي، استكبارستيزي، استقلال‌طلبي، آزادي خواهي، اصلاحات واقعي و انقلابي، مردم گرايي و احياي مردم گرايي اسلامي. همان مفاهيمي بود كه مردم به دنبالش بودند و به نظر من اين تلاش‌ها ثمر داد و مردم استقبال كردند.

مردم رويكرد مثبتي از خودشان نشان دادند و عليرغم اين‌كه نيروهاي انقلاب به دلايل مختلف داراي احزاب تمام عيار و جامعي در كشورمان نيستند، توانستند اين گفتمان اصولگرايي را به عنوان يك گفتمان غالب در جامعه ارائه دهند و تمام تلاش جمعيت اين بود كه بتواند نسبت به احياي گفتمان انقلاب اسلامي و اين جهاد مقدس ايفاي نقش كند.

ما هرگز دنبال كسب قدرت براي تشكيلات خودمان نبوديم و الان هم نيستيم.

در اين راستا به اين جمع‌بندي رسيديم كه بسياري از كساني كه در انتخابات در پوشش خط امام و ارزش‌ها شعار مي‌دهند و مي‌خواهند راي مردم را جلب و جذب مي‌كنند، سعي مي‌كنند شعارهايي را بدهند كه مردم به آن اعتقاد دارند. در حاليكه خودشان چندان به شعارهايشان باورمند نبودند.

در آسيب‌شناسي كه داشتيم به اين نتيجه رسيديم كه نيروهايي كه وفادار به انقلاب و مردم بودند در نوع ادبياتشان به‌گونه‌اي وارد صحنه مي‌شدند كه براي مردم جاذب نبود و يكي از اشكالات اساسي اين بود و سعي كرديم كه اين را جبران كنند.

نكته ديگري كه اهميت داشت اين بود كه نيروهاي انقلاب از پشتوانه عظيم مردمي برخوردار بودند ولي رابطه و ارتباط منطقي بين خودشان برقرار نكرده بودند.

اصولگرايان براي انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري مدلي داشتيد و اين مدل براي انتخابات آتي رياست جمهوري چيست؟ آيا قرار است داوراني حضور داشته و حكميت ايجاد شود و يا اين‌كه مي‌خواهيد مدل خاصي را طراحي كنيد؟

اگر خاطرتان باشد، دوره نهم رياست جمهوري با حضور جمعي از نيروهاي موثر در حوزه اصولگرايي را تحت عنوان شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب در سراسر كشور تاسيس شد.

هدف‌گذاري اول ما پيروزي در انتخابات و استراتژي ما وحدت بين اصولگرايان بود، لذا سياست‌هايي را كه متناسب با آن هدف و استراتژي بود اتخاذ كرديم و مي‌خواستيم سيكل بسته مديريتي ده بيست‌ساله را بشكنيم.

لذا نامزدهايي را در نظر گرفتيم كه اين نامزدها هر كدام مي‌توانستند خواست‌هاي مردم را نمايندگي كنند.
هدف ما از قبل روي فرد مشخصي نبود كه ما بخواهيم آقاي الف يا ب حتما راي بياورند. هدفمان اين بود كه يك نفر اصولگرا راي بياورد.

يعني در اين زمينه هدف‌گذاري كرديم و برايمان مهم نبود كه اين فرد چه كسي باشد، مهم اين بود كه حتما اصولگرا باشد و براي همين سبدي از نامزدها، مثل آقاي احمدي‌نژاد، آقاي قاليباف، آقاي ولايتي، آقاي توكلي، آقاي رضايي، آقاي لاريجاني و آقاي حداد عادل را داشتيم كه در مسير راه، آقاي حداد به دليل اين‌كه رئيس مجلس شدند از نامزدي و اين سبد خارج شدند و تقريبا بقيه ماندند. قرار بود نامزدها به نفع كسي كه مقبوليت بيشتري دارد كنار بروند.

اين مسير را طي كرديم و در مقطع مورد نظر، آقاي توكلي به وعده و پيمان خودش عمل كرد، آقاي ولايتي به دليل ديگري كنار كشيد و از 7 نامزدي كه داشتيم 4 نفر ماندند،

آقاي احمدي‌نژاد، قاليباف، لاريجاني و رضايي ماندند و قرارمان اين بود كه هر يك از اين دوستان هم در يك مقطع زماني براساس سنجشي كه انجام مي‌گيرد، كنار بكشند و هر كس مقبوليت داشت، بماند.

ما از ابتدا اين پيمان را گرفتيم كه با تكثر مي‌آييم و با وحدت خارج مي‌شويم و اين وحدت هم انشاءالله به پيروزي منتهي بشود البته اين مدل خوبي بود، كه كامل اجرا نشد. بسياري تصورشان اين بود كه نامزد اصلي ما آقاي قاليباف است و بعضي از دوستان هم از ابتداي راه سعي كردند اين مدل را آسيب‌پذير كرده و فرد معيني را مشخص كنند كه دنبال آن برويم كه با مقاومت دوستان مواجه شدند و بعد هم سعي كردند از يك نامزد حمايت كنند.

به نظرم آقاي قاليباف بلاگردان شد و در نهايت آقاي احمدي‌نژاد به عنوان نامزد اصلي در جبهه اصولگرايان در بين افكار عمومي درخشيد و به پيروزي ايشان منجر شد.

به نظر من، اگر ما مصلحت جناحي و يا فردي را بر مصلحت عمومي اصولگرايان ترجيح بدهيم ضريب موفقيت را به حداقل مي‌رسانيم و اين را نبايد براي دوره آينده تكرار كنيم. به نظر من هدف ما همچنان مثل هدف قبل است، يعني ملت ما، اصولگرايان و عناصر موثر در حوزه سياسي در بين اصولگرايان بايد هدفشان اين باشد كه يك اصولگرا راي بياورد. راهبرد ما حتما چون گذشته اتخاذ مشي وحدت گرايانه است و بايد بتوانيم الگويي را طراحي كنيم كه با وفاق حداكثري بين اصولگرايان، به مدل انتخاب گزينه مطلوب برسيم.

سومين اصل اين است كه ما همچون گذشته خط قرمز خودمان را جريان دوم خرداد مي‌دانيم و لذا سناريوي وحدت ملي يا ائتلاف ملي براي انتخاب نامزد را يك سناريوي طراحي شده از ناحيه دوم خرداد مي‌دانيم كه پوست خربزه‌اي زير پاي اصولگرايان است و اصولگرايان بايد مراقب باشند دچاراين اشتباه استراتژيك نشوند. به اين معنا كه ما در حوزه نظري و رويكردي سوالات اساسي و جدي نسبت به دوم خرداد داريم و تا زماني كه عناصر موثر و شاخص نسبت به رويكردها و كاركرد جريان دوم خرداد و دوره 16 ساله مديريت گذشته اعلام برائت جدي نداشته باشند، ما آنها را خط قرمزخودمان معرفي مي‌كنيم. هر چند برخي از همان افراد رويكرد برائت از جريان دوم خرداد را در پيش گرفته كه ما از آنها استقبال مي‌كنيم.

ما فكر مي‌كنيم با اين اصول 1) اصل قرار گرفتن گفتمان اصولگرايي، 2) هدف قرار دادن پيروزي اصولگرايان، 3)‌خط قرمز قرار دادن جريان دوم خرداد، (4) وفاق حداكثري در ميان اصولگرايان؛ مي‌توانيم به مدل مطلوبي براي رسيدن به نامزد مورد نظر برسيم. و از همين‌جا همه اصولگرايان را دعوت مي‌كنيم كه براساس اين اصول و عبرت از گذشته براي رقم زدن انتخابات پرشكوهي براي دوره دهم رياست جمهوري دست به دست دهيم .

پس مدلي كه فرموديد همين است؟

اصولش را گفتم. به جزئياتش نمي‌پردازم.

از سوي آقاي باهنر مدلي ارائه شده بود ؟

همين الان اعلام مي‌كنيم هر مدلي كه بخواهد يك طرفه توسط هر جرياني از اصولگرايان پيش برود، حتما با شكست مواجه مي‌شود.

در حوزه اصولگرايان ما «قيم» نياز نداريم، بايد مشاركت را به حداكثر برسانيم و صادقانه تبادل نظر كرده و با بحث و اقناع هدفمان را دنبال كنيم. اگر صداقت، بحث و اقناع باشد و واقعا پايبند به اصول باشيم حتما موفقيت حاصل مي‌شود.

جايگاه جمعيت ايثارگرايان درطيف اصولگرايان چيست، آيا شما مثل ديگر اصولگرايان هستيد يا متفاوت‌تر تصميم‌گيري مي‌كنيد؟

ما احساس مي‌كنيم دو بحران جدي حوزه اصولگرايي را تهديد مي‌كند يكي بحران ضعف و خلاء تحليل و ديگري بحران اخلاقي است. ضعف تحليل اين است كه ما نبايد جريانات را ايستا بپنداريم وبه سابقه تاريخي، انگيزه‌ها، اهداف و رويكردها و كاركردهاي آنها نپردازيم.

الان در حوزه عملكردي و رفتاري، دوستاني هستند كه به دولت انتقاد مي‌كنند ولي نبايد اين ضعف‌ها و اشكالات را به حوزه نظري و رويكردي تعميم بدهند و به دنبال نفي دولت، تضعيف و يا جايگزيني دولت بروند.

به لحاظ بحران اخلاقي،آموزه‌هاي ديني به ما اجازه نمي‌دهد كه هدف وسيله را توجيه كند و براي پيشبرد اهدافمان به هر چيزي دست بزنيم. چراكه تضعيف و يا حذف نيروهاي متدين در مرام ما نيست.

آقاي احمدي‌نژاد چندي پيش در كنفرانس خبري عنوان كرد كه بخشي از اصولگرايان بخصوص جمعيت ايثارگران عليه دولت اقدام مي‌كنند. جواب شما به عنوان دبيركل اين جمعيت چيست؟

هر كسي كه در حوزه سياسي كمي حضور داشته باشد به روشني و با شفافيت مي‌بيند كه يكي از تشكل‌هايي كه با شجاعت اعلام كرده كه خط قرمز ما دوم خرداد است و اين موضع را از ابتدا اعلام كرده و هرگز زيگزاگ نرفته و همچنان بر اين موضع استوار است، جمعيت ايثارگران است.

از سوي ديگر هنوز عناصري در پست‌هاي كليدي سه قوه هستند كه اعتقادي به اصولگرايي نداشته و بدنبال اختلاف و عامل بي‌اعتمادي مردم به اصولگرايان هستند.

و لذا ما اصل سوال را تكذيب مي‌كنيم و روز اول هم آن را تكذيب كرديم. اقداماتي را هم به صورت غيررسانه‌اي انجام داديم چون اگر ما اقدامي را آشكار انجام مي‌داديم، بعضي‌ها آن را مستمسكي قرار مي‌دادند براي اين‌كه بخواهند به اختلافات دامن بزنند.

موضع شما در خصوص انتخابات رياست جمهوري آينده چيست؟

فكر مي‌كنم عقلانيت به ما حكم مي‌كند تا زماني كه اصولگرايان به مدل جديدي كه مورد وفاق واقع نشده و مصداق معيني را كه امكان راي آوري و مقبوليت براي آن وجود داشته باشد، طراحي نكردند نبايد به دنبال ريزش راي آقاي احمدي‌نژاد باشند.

اين جزو خطاهاي استراتژيك است كه اصولگرايان ريزش راي را براي احمدي‌نژاد ايجاد كنند و از آن طرف هم مدلي نداشته باشند كه منجر به موفقيت شود،قطعنا اين يعني يك خودزني بارز سياسي.

موضع اصولگرايان در خصوص مواضع اقتصادي و سياسي دولت چيست؟

ما اگر سطوح اقدامات دولت را در چند سطح «نظري»، «اعتقادي»، «فكري»، «رويكردي»، «عملكردي» و «سطح رفتاري»، بررسي كنيم، مي‌بينيم در دو حوزه نظري و رويكردي كمترين اشكال نسبت به دولت آقاي احمدي‌نژاد وجود دارد و اتفاقا نقاط برجسته و افتخارآميز هم زياد است.

در حوزه عملكردي اشكالات و نقدهايي وجود دارد كه در محيط كارشناسي بايد به آن پرداخته شود و در حوزه رفتاري، مسائل و سوالات جدي‌تر وجود دارد كه بايد در فضاي متناسب بررسي و اتخاذ تصميم شود. نبايد مسائل حوزه رفتاري را به حوزه عملكردي و يا حوزه رويكردي و نظري بكشانيم و حكم واحدي صادر كنيم.

احتمال دارد در انتخابات آينده مسئله عبور از آقاي احمدي‌نژاد مطرح شود. آيا اصولگرايان فرد خاص ديگري را به غيراز آقاي احمدي‌نژاد مدنظر دارند؟

معناي عبور از احمدي‌نژاد بايد تعريف شود.

ما و آقاي احمدي‌نژاد و همه اصولگرايان هم و غمشان اين بوده و هست كه گفتمان اصولگرايي آسيب پذير نشود و آسيب آن به حداقل برسد.

اگر منظور از عبور از احمدي‌نژاد به معناي عبور از گفتمان اصولگرايي است، بعيد است كه يك اصولگرا وجود داشته باشد كه چنين اعتقادي داشته باشد.

همه اصولگرايان با تمام ظرفيت، تلاششان توسعه گفتمان اصولگرايي است و اگر كسي بخواهد از گفتمان اصولگرايي عبور كند، ديگر اصولگرا نيست و ما آن را اصولگرا نمي‌دانيم .

اما اگر مطلب اين است كه نامزد اصولگرايان در شخص آقاي احمدي‌نژاد متعيّن است و نبايد كس ديگري به غير از احمدي‌نژاد را انتخاب كنند، بعيد مي‌دانم كه خود آقاي احمدي‌نژاد هم اين موضوع را قبول داشته باشد. حتما آقاي احمدي‌نژاد و همه كساني كه دغدغه گفتمان اصولگرايي را دارند، دنبال اين هستند كه يك اصولگرا راي بياورد.

بحث شخصيت نيست بحث فرد است.

بله؛ معناي حرف اين است كه قبل از اين‌كه اصولگرايان به فرد بينديشند به گفتمان و موفقيت اين گفتمان مي‌انديشند و دوستاني كه در حوزه مهندسي انتخابات فكر مي‌كنند تا زماني كه الگوي مناسبي كه بتواند هدف اصولگرايان، وفاق حداكثري اصولگرايان و پيروزي اصولگرايان را به نتيجه برساند، نبايد كاري كنند كه منجر به تضعيف آقاي احمدي‌نژاد شود.

اخيرا به نظر مي‌رسد ارتباط مجلس هشتم با دولت حالت انتقادي پيدا كرده، آيا اين رويكرد با نزديك شدن به انتخابات زياد مي‌شود يا متغير است.؟

مهم‌ترين موضوع و دغدغه روز ما غير از مسائل ديپلماسي جهاني و بحث هسته‌اي، مسائل اقتصاد داخلي است و اين پديده جديدي هم نيست.

در بخش دوم كه عبور از مشكلات و ارائه راه‌حل، پيشنهاد و اتخاذ برنامه‌هايي كه رافع مشكلات باشد و اقتصاد ملي ما را نجات بدهد،بحث جدي است كه همه انديشمندان و نخبگان اقتصادي و نمايندگان مجلس را متوجه خودش كرده است.

اگر همه سياسيون و رسانه‌ها دست به دست هم داده و حوزه كارشناسي براي حل مشكلات اقتصادي را به يك مقوله سياسي تبديل نكنند تا بتوان در محيطي آرام‌تر و سالم‌تر افكار مختلف را تضارب بدهيم و از ظرفيت‌هاي مختلف استفاده كنيم، براي راه‌حل موضوع‌ها بسيار مفيد است.

يك رسالت تاريخي در اين مقطع زماني برعهده همه سياسيون و رسانه‌هاست كه فضاي عمومي كشور را براي حل مشكلات اقتصادي، سياسي نكنند. و هرچه فضاي عمومي جامعه سياسي بشود مطمئنا دودش به چشم مردم مي‌رود و ما نمي‌توانيم به راه‌حل كارشناسي صحيح و سالمي براي حل مشكلات اقتصادي برسيم و خوشبختانه تمام كارشناسان اقتصادي 4 دولت پيشين آسيب‌شناسي آقاي احمدي‌نژاد در حوزه اقتصادي را قبول دارند و معتقد به جراحي هستند. هر چند ممكن است در روش‌ها اختلاف نظر باشد.

موضوع وزير كشور بين مجلس و دولت شكاف ايجاد كرده، به نظر شما اين شكاف تا كجا به پيش خواهد رفت؟

ما آن چه در رابطه با وزارت كشور بايد مي‌گفتيم و انجام مي‌داديم، در مرحله اول انجام داديم. دوستان ما آمدند اعلام نظر كرده ومخالفت خودشان را اعلام كردند و زماني فردي وزير شد حكم جديدبر ما مرتبط است.

الان هم منطقي‌ترين و كم هزينه‌ترين راه‌حل را اين مي‌دانيم كه وزير كشور خودش شجاعانه اعلام استعفا كند.

خيلي از مردم انتقادات زيادي مبني بر اين‌كه ما به مجلس نماينده نفرستاديم كه 100 ميليون تومان دريافت كند را دارند. آيا منطقي‌تر نبود كه سازوكار قانونمندتري مشخص مي‌شد.؟ آيا نمي‌شد اين مبلغ به نحو ديگري داده مي‌شد؟

بسيار تاسف بار است كه بعد از 7 دوره و الان در دوره هشتم مجلس بنشينيم درباره مسكن و يا مشكلات دفاتر نمايندگان صبحت كنيم. متاسفانه در اين چند دوره فكر اساسي براي اين موضوع صورت نگرفته است.

ملت ايران مي‌دانند نماينده‌اي كه از شهرستان راي مي‌آورد و به تهران مي‌آيد نياز دارد در جايي مسكن گزيند و براي اين‌كه ارباب رجوع را ملاقات كند نيازمند دفتر است.

در قوه مجريه و قوه قضاييه هم افرادي هستند كه براي اين‌كه بتوانند وظيفه‌شان را خوب انجام بدهند دستگاه مربوطه براي دفتر كار آنها و اسكان‌شان برنامه‌ريزي و تدبير كرده و مشكل آنها را حل كرده است. نبايد هزينه بي‌تدبيري مسوولان را به گردن نمايندگان انداخت و اينجا به نظرم جفايي در حق نمايندگان صورت گرفته است.

بايد شأن و منزلت نمايندگان حفظ شود. اصلا هيچ نماينده‌اي دنبال خانه هزار متري، صد ميليوني، دويست ميليوني يا پانصد ميليوني و يا يك ميلياردي نيست. نمايندگان خواستار تامين نيازهاي حداقلي براي انجام وظيفه‌هاي نمايندگي هستند.

فاطمه اميري‌
 يکشنبه 12 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن