واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > انرژیهستهای - هفته نامه آلمانی اشپیگل با «هانس بلیکس» مدیر کل پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و رییس پیشین بازرسان سازمان ملل در عراق، در مورد توان غنی سازی اورانیوم ایران و تأثیر تحریمهای اقتصادی بر ایران، به گفتوگو نشست. خبرآنلاین مشروح این گفت و گو را منتشر می کند: تهران اعلام کرد که غنای بخش اول اورانیوم را از 3.5 به 20 درصد افزایش داد. آیا این بدان معناست که ما اکنون با مرحله تازهای از گسترش مخاصمه با ایران مواجهیم؟تهران ابتدا اعلام کرد که صرفا قصد دارد بری تولید سوخت رآکتور هستهای، اورانیوم را تا 3.5 درصد غنی کند. اما اکنون ایران برای رآکتور تحقیقاتیاش به اورانیوم با غنای 20 درصد نیاز دارد تا ایزوتوپهای پزشکی تولید کند. تهران قبلا یکبار دیگر نیز چنین مشکلی داشته است، یعنی در اوائل دهه 1980 - پیش از انقلاب-. ایالات متحده رآکتور تحقیقاتی را برای ایران ساخت، ایران سوخت هستهای سفارش داده و حتی هزینهاش را نیز پرداخته بود، اما بعد انقلاب رخ داد، و آمریکا از تحویل سوخت خودداری کرد. غرب از آن به بعد با تنگنایی واجه است، اگر ما سوخت آنها را تأمین نکنیم، ایران برای اینکه خودش دست به تولید سوخت بزند، توجیه خواهدداشت. چنین مسالهای منجر به پیشنهاد معامله هستهای در خارج از ایران شد. غرب سالها درگیر گفتوگو بوده، دیگر چگونه با ایران مساعدت کند؟ احتمالا بهترین موضوع برای مذاکره محل تبادل اورانیوم با غنای کم در مقابل اورانیوم با غنای زیاد است، و گزینه آشکاری برای آن وجود دارد: ترکیه. هر 2 طرف به ترکیه اعتماد دارند. چه مدت طول خواهد کشید که ایرانیها سوخت کافی برای رآکتور تحقیقاتی انباشت کنند.کاملا نامعلوم است، و حتی افراد زیادی هستند که در مورد توانمندی فنی ایرانیها برای غنی سازی مواد تا 20 درصد تردید دارند. بنابراین هنگامیکه رییس جمهور احمدینژاد در سخنان اخیرش از توان ایران برای غنی سای اورانیوم صحبت کرد، صرفا پُز میداد؟ بخش اعظم آنها بیپروایی بوده و واکنشی است به تحقیر. هرکسی میتواند این را درک کند؛ هنگامیکه او ادعا میکند که حکومت قادر به ساخت 10 موسسه غنی سازی است، صرفا میکوشد تحسین دیگران را برانگیزد. هیچ کس در جهان 10 تا از این تأسیسات ندارد. ایالات متحده و فرانسه 1 یا 2 تا دارند، آرژانتین و هلند هر کدام یکی دارند. سخن گفتن از 10 موسسه غیر منطقی است. اما اگر ایران در تلاشهای غنی سازیاش موفق شود، آیا بدل به یک «قدرت هستهای واقعی» خواهد شد، که از آن طریق میتوانند با فشردن تکمهای سریعا به تسلیحات دست یابند؟من به کسانی نمیپیوندم که از «تسلیحات هستهای واقعی» سخن میگویند، و این را به جانشینم محمد البرادعی که دورهاش را به پایان رساند، گفتم. ژاپن برای نمونه، میتواند در یک آن، حجم زیادی از پلوتونیم را فعال کند، همانگونه که برزیل نیز می تواند این کار را گستره کوچکتری انجام دهد. اما حتی کسانی که از این تکنولوژی برخوردارند، میتوانند هر آن به عقب بازگردند. مثلا آلمان هرگز تأسیسات بازفرآوری هستهایش را تکمیل نکرده است. اما اگر ایران نخواست به عقب برگردد چه ؟ در واقع، اگر ایران بمب خواست چه؟ من چنین احتمالی را منتفی نمیدانم که ایران تسلیحات هستهای بخواهد، اما این احتمال را بالاتر میبینم که رهبری سیاسی بر سر این موضوع منشعب شود. توان غنی سازی اورانیوم صرفا بازدارنده است. و برای برخی در حکومت ایران همین کافی است. اگر تمایلی برای داشتن بمب وجود داشته، مطمئنا این تمایل به سالهای دهه 1980 بازمیگردد، آن زمان ایران از ناحیه برنامه هستهای عراق احساس خطر میکرد. اما عراق در سال 1991 و نیز 2003 فروپاشید، و آنچه مرا خوشبین میسازد، این نظریه است که امروز و در پی خلع سلاح عراق، ایران دیگر دلایل امنیتی برای دستیابی به تسلیحات هستهای ندارد. آیا ایران حس نمیکند که توسط دشمنان محاصره شده؟تصور نمیکنم ایرانیها اسراییل را تهدید محسوب کنند. منازعه 2 کشور بر سر غنی سازی نسبتا تازه است. افغانستان؟ نه. پاکستان؟ نه. و نه روسیه و نه ترکیه.و ایالات متحده؟بله. هواپیمابرها در خلیج فارس داستان دیگری هستند. اما ما شاهد بهترین گزینهها هستیم. در مورد کره شمالی، ایالات متحده توافقی غیر تهاجمی و روابط دیپلماتیک پیشنهاد داد. در مورد ایران، هر 2 گزینه علنا مورد بحث قرار نگرفته است. به بیان دیگر، هیچ کس نمیتواند ادعا کند که همه گزینههای دیپلماتیک فرسوده شده است. براساس چه احتمالات دیگری غرب مجبور است برنامه هستهای ایران را متوقف کند؟ شما در مورد گزینههای پنهان ایالات متحده در مورد ایران اطلاع دارید؟هیچ قرینهای در این مورد در اختیار ندارم، اما آن مرا شگفتزده نخواهد کرد. کنگره ایالات متحده میلیونها دلار برای چنین اهدافی تصویب کرده، که تصمیم خیلی عاقلانهای نیست...اکنون تحریمهای جدید بر ضد تهران مورد بحث قرار گرفته، آیا فکر میکنید آنها موثر باشند؟مطمئنا پیش از این تحریمها موفقیتآمیز بودهاند، مورد لیبی را در نظر بگیرید. اما زمان زیادی میبرند، و [تحریم] سلاح کوری است. آنها عراق را ویران کردند، جایی که آنها به مردم آسیب میرساند و ندرتا بر صدام موثر بود. اینکه آیا تحریمها میتواند بر ضد سپاه پاسداران موثر باشد، باید منتظر بود و دید. در مورد کره شمالی، فریز حسابهای بانکی در ماکائو [چین] آشکارا موثر بود. مطمئنا تحریمهای اقتصادی میتوانند مناسب باشند. اما با اقدام نظامی مخالفم.اسراییلیها به صورت کم و بیش آشکاری تهدید کردهاند که به تأسیسات هستهای ایران حمله خواهند کرد.تندروهایی که امروز اشکالات و عیوب راه حل دیپلماتیک را تحلیل میکنند، باید با همان موشکافی، ایرادات راه حل نظامی را نیز تحلیل کنند. رها کردن بمب ساده است، و حمله نظامی میتواند برنامه هستهای را چند سالی به عقب برگرداند، چیزی که میتواند مورد استقبال نیز قرار گیرد. اما پیامدهای بلند مدت چه خواهد بود؟ ایران صرفا آنجا ساکت ننشسته و حمله را نخواهد پذیرفت. آیا حمله هوایی با موفقیت برنامه هستهای ایران را تخریب خواهد کرد؟ بیشتر تأسیسات در اعماق زمین ساخته شدهاند.هر کسی که نگران این است که القاعده احتمالا در غارهای هندوکش درحال تولید بمب هستهای است، باید خیلی بیشتر درباره این واقعیت نگران باشد که این حمله هوایی نمیتواند آسیب زیادی برساند. ایران کشور بزرگ و کارکشتهای است، و شما نمیتوانید همه چیز را ویران و اشغال کنید. بنابراین شما فکر میکنید حمله نظامی بیفایده است؟بر این باورم که حذف ایران به عنوان دشمن بالقوه، غیر ممکن است. به رغم سخنان تحریکآمیز احمدینژاد، طی سالیان دراز، ایران کشور مهاجم و توسعهطلبی نبوده است. بعلاوه، غلیان و تب و تابی که انقلاب ایران در سراسر منطقه بوجود آورده بود، ناپدید شده است. پس از انتخابات، حکومت ایران دیگر نمیتواند بیش از این شور و شوق برانگیزد؛ نه در میان ایرانیان و نه در هیچ کس دیگری در منطقه. ترجمه: رضا دانشمندی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 326]