واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: *سالروز شهادت اولين شهيد محراب* امام خميني(ره): شهادت در راه خداوند، زندگي افتخارآميز ابدي و چراغ هدايت براي ملتهاست
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ
شامگاه دهم آبان سال 1358 مصادف با عيد سعيد قربان سال 1399 هجري، آيتالله محمدعلي قاضي طباطبايي پس از اقامه نماز مغرب و عشاء و در حال مراجعت به منزل مورد هجوم يكي از اعضاء گروهك فرقان قرار گرفت و شهيد شد؛ آنجا بود كه مردم سخنانش را در خطبه نماز عيد همان روز به ياد آوردند كه گفته بود: «مرا تهديد به قتل ميكنند، من از شهادت نميترسم و آمادهام. از خدا ميخواهم.»
به گزارش ايسنا، نام آيتالله قاضي طباطبايي به عنوان اولين شهيد محراب در كنار نام شهداي انقلاب اسلامي به ثبت رسيد و گروهك فرقان مسووليت اين ترور را بر عهده گرفت.
او درحاليكه 16 ساله بود، به همراه پدرش به تهران تبعيد شد. اندكيبعد به مشهد تبعيد شد و يكسال در آنجا زندگي كردند.
در29 سالگي و پس ازپايان سطوح مقدماتي تحصيل خود، راهي قم شد و يازده سال در آن شهر از كلاس درس مراجعي چون آيتالله محمد حجت كوهكمري، آيتالله سيدصدرالدين صدر، آيتالله محمدرضا گلپايگاني، آيتالله مرعشي نجفي، آيتالله بروجردي و امام خميني (ره) بهرهمند شد. پس از آن به محضر درس آيتالله كاشفالغطاء، آيتالله محسن حكيم، آيتالله عبدالحسين رشتي، آيتالله حاج ميرزا باقر زنجاني و آيتالله بجنوردي در عراق شتافت.
سيدمحمدعلي قاضي طباطبايي در6 جماديالاول 1331هـ.ق ( 1289 هـ.ش) در شهر تبريز متولد شده بود. او براي كسب علم به مدرسه علوم ديني طالبيه تبريز رفت. چنديبعد، دوران سختگيري رضاشاه به روحانيان آغاز شد. او و پدرش جزو مبارزان بودند.
او از روش عملي و سياسي آيتالله كاشفالغطاء كه از اوضاع سياسي مسلمانان ناراضي بود و بارها حوزه علميه را ترك كرده و به جمع مبارزان با نيروهاي استعمارگر انگلستان رفته بود، الگو گرفت. بعد از 3 سال اقامت در عراق، به تبريز بازگشت. در حاليكه 20 آيتالله و مرجع بزرگ شيعه جهان اسلام، به او اجازه اجتهاد داده بودند.
وقتي در 24/6/1344 به تبريز برگشت، ممنوع الكلام شده بود. مدتي بعد از گوشهگيري، براي زيارت خانه خدا به عربستان و از آنجا به ديدار امام خميني (ره) در عراق رفت. وقتي برگشت تا آذر 1347 حركتهاي سياسي محسوسي نداشت اما در آن ماه در منبر خود عليه حكومت و اسراييل سخنراني كرد كه منجر به تبعيد 6 ماهه وي به بافت كرمان شد. او در اين شهر، كتاب سفرنامه بافت را نوشت كه هنوز هم به طور كامل چاپ نشده است. با اين حال رابطهاش را با مردم قطع نكرد. در نتيجه چاپ شدن مقالههاي او در كشورهايعربي، ممنوع الملاقات نيز شد. دوره تبعيد در بافت به سر رسيد. او عازم تبريز بود كه از بستانآباد به زنجان و از آنجا به تهران منتقل شد و بعد از مدتي به تبريز برگشت.
چهلم قربانيان در قم از راه رسيد و آيتالله قاضيطباطبايي و آيتالله سيدحسنانگجي عزاي عمومي اعلام كردند. مردم از اول وقت 29 بهمن 1356 در جلو مسجد ميرزا يوسف آقا جمع شدند. دانشجويان، دانشگاه را تعطيل كردند. كسبه و تجار هم مغازههايشان را بستند و تبريز تعطيل شد. تعداد اجتماعكنندگان به بيش از 20 هزار نفر ميرسيد.
كشتار دسته جمعي تبريز، ملت غيور ايران را چنان تكان داد كه در آستانه انفجار است. انفجاري كه آيتالله قاضي به آرامش توفاني كه برخاسته بود، نميانديشيد. براي همين، به بالاي منبر مسجد شعبان رفت و گفت: كار ديگر از سخنراني و پخش اعلاميهها گذشته زيرا اينگونه تبليغات، اثري ندارد. بايد قيام كنيد. قيام و بس.
ساواك از گرايش آيتالله قاضي به عمليات مسلحانه، خبر ميدهد كه اجازه عمليات مسلحانه را صادر ميكند. براي تخريب چهره وي، ساواك نامهاي جعلي به امضاي امام خميني را در ميان بازاريان تهران پخش ميكند كه در آن آيتالله قاضي را فردي مجهولالهويه مينامند. خبر اين اعلاميه در پاريس به گوش رهبر انقلاب ميرسد. اعلاميهاي مينويسد و قاضي را يكي از دوستان قديمي و از خدمتگزاران اسلام معرفي ميكند.
وقتي انقلاب پيروز ميشود آيتالله طالقاني اولين نماز جمعه را در تهران برگزار ميكند، آيتالله قاضيدر مرداد 1358 اولين نماز جمعه تبريز را برپا ميكند اما سه گلوله گروه افراطي فرقان به او اجازه نميدهد تا به فعاليتهاي علمي و سياسي خود ادامه دهد.
حضرت امام خميني(ره) به مناسبت شهادت آيتالله قاضي طباطبايي در پيامي به ملت ايران و خانواده ايشان فرمودند:«... ملت عزيز برومند ايران و آذربايجانيان غيرتمند عزيز بايد در اين مصيبتهاي بزرگ كه نشانه شكست حتمي دشمنان اسلام و كشور و عجز و ناتواني و خود باختگي آنان است، هر چه بيشتر مصمم و در راه هدف اعلاي اسلام و قرآن مجيد بر مجاهدات خود افزوده و از پاي ننشينيد تا احقاق حق مستضعفان از جباران زمان بنمايند. عزيزان من در انقلابي كه ابر قدرتها را به عقب رانده و راه چپاولگري آنان را از كشور بزرگ بسته است، اين ضايعات و ضايعات بالاتر اجتنابناپذير است. ما بايد از كنار اين وقايع با تصميم و عزم و خونسردي بگذريم و به راه خود كه راه جهاد فيسبيلالله است، ادامه دهيم. شهادت در راه خداوند، زندگي افتخار آميز ابدي و چراغ هدايت براي ملتهاست. ملتهاي مسلمان از فداكاري مجاهدين ما در راه استقلال و آزادي و اهداف توسعه اسلام بزرگ الگو بگيرند و با پيوستن به هم سد استعمار و استثمار را بشكنند، پيش به سوي آزادگي و زندگي انساني بروند.»
گزارش از خبرنگار ايسنا: حميده صفامنش
................................................................................
منابع:
* جلوه محراب، ياران امام(ره) به روايت اسناد ساواك، شهيد آيتالله سيد محمدعلي قاضي طباطبايي، مركز بررسي اسناد تاريخي، صص 7 و 8
* روزها و رويدادها، مركز فرهنگي تربيتي نور ولايت، انتشارات پيام مهدي، 1379، ص 388.
* غائله چهاردهم اسفند، ظهور و سقوط ضد انقلاب، انتشارات نجات، 1364، ص 99.
* صحيفهنور، ج 10، چاپ اول، ص 110
انتهاي پيام
جمعه 10 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 142]