پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851221040
حجت كشفى جلوههاى هنر در صحن و سراى حضرت (س)معصومه
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حجت كشفى جلوههاى هنر در صحن و سراى حضرت (س)معصومه
خبرگزاري فارس: بارگاه حضرت معصومه(عليهاسلام) و آثار علمى و فرهنگى بهجاىمانده در كتابخانه و موزه آستان مقدس قم از مواريث گرانبهايى است كه همراه با قداست و طهارت معنوى، دانش و هنر گذشتگان را به ما منتقل مىكند. اين مجموعه براى پژوهشگران موضوعى تازه و دستنخورده است.
اشاره:تعريف دقيق و جامع هنر بدون بحثهاى طولانى دشوار است، اما با نقل مطالبى از صاحبنظران و هنرشناسان مىتوان راه را براى ورود به يك سلسله مقالات هنرى بازكرد:
«هنر يك شيوه بيان است، يك شيوه اداكردن است، منتها اين شيوه بيان از هر تبيين ديگر رساتر، دقيقتر و ماندگارتر است، دقت در هريك از اين چند تعبيرى كه عرضكردم: رساتربودن، دقيقتر بودن، نافذتر و ماندگارتربودن، در فهم معناى هنر كمك مىكند، اى بسا كه يك گزارش غيرهنرى گرچه علمى و تحقيقى و دقيق، خاصيت ارائه هنرى را نداشتهباشد. ابزارهاى هنرى بىشك، رساترين، بليغترين و كارىترين ابزار ابلاغ و تبليغ پيام است.» (1)
هنر اين خصوصيت را دارد كه به خاطر ملايمتبا طبع آدمى، بىشك در طبع او اثر مىكند. هر هنرى در طبع آدمى اثر مىگذارد، اگرچه آن كسى كه مورد اثر قرارگرفته نتواند آن هنر را تحليلكند هنر اثر خود را مىگذارد، يعنى دل را منقلب مىكند و اثرى در روح باقى مىگذارد، هرچه مايه هنرى كمتر باشد، اين اثر هم كمتر مىشود.» (2)
«بر اين نكته مىتوان اتفاقكرد كه «هنر مىتواند معناى واقعى همه چيز را بهتر از آنچه ما مىبينيم نشاندهد.» (3)
«دانشمند روابط عالم هستى را اندازهگيرى مىكند، هنرمند اين روابط را حدس مىزند و آنها را از نو با صورتى روشن به بيان درمىآورد، هردوى آنها در پى ادراك جهانند يكى از راه عقل، ديگرى به مدد عاطفه، هردوى آنها زبدههائى از عالم هستى بيرون مىكشند، حاصل استخراج دانشمند «حقيقت» خوانده مىشود، و از آن هنرمند «زيبائى.» (4)
با صرفنظر از پيام و محتواى مخفىشده در اندام اثر هنرى، هريك از آثار موجود دربردارنده مجموعهاى از آگاهيها، فنون و قواعد علمى است. يك اثر هنرى نظير مسجد شيخلطفالله يا مسجد جامع اصفهان نشانمىدهد كه مهارتهاى هندسى و رياضى فراوانى در پديدآمدن آن به كار رفتهاست; هريك از قطعههاى كاشى، سنگ و گچبريها نشان مىدهد كه ابزارهاى مهندسى و معمارى آن زمان چه بوده، ميزان دانايى پديدآورندگان درباره مصالح، رنگ و فضا در چه پايهاى قرار داشتهاست. وقتى كه يك قرآن نفيس از عهد تيمورى يا صفوى زير ذرهبين كارشناسان قرارمىگيرد، فنون كاغذسازى، رنگسازى، ابزار ترسيم و نگارگرى، عناصر تشكيلدهنده مركب، بافت ويژه جلد و آشكار مىشود و هر بخش آن رساله و يا حتى كتابى از فن و دانش را به نسل حاضر منتقل مىسازد.
هرگز نبايد هيچ اثر هنرى به جاىمانده از گذشته را سبكشمرد و بسادگى از كنار آن گذشت، بويژه اگر آن اثر با انگيزههاى پاك و مقدس دينى پديدآمده، گوياى اعتقادات خالص نسلهاى گذشته باشد.
* صحن و سراى حضرتمعصومه(عليهاسلام)
بارگاه حضرت معصومه(عليهاسلام) و آثار علمى و فرهنگى بهجاىمانده در كتابخانه و موزه آستان مقدس قم، همانند غالب بناهاى اسلامى و گنجينههاى دينى، از مواريث گرانبهايى است كه همراه با قداست و طهارت معنوى، دانش و هنر گذشتگان را به ما منتقل مىكند. اين مجموعه براى پژوهشگران موضوعى تازه و دستنخورده است. هرچند قدمت تاريخى و نفاست اماكن مقدس قم و عراق بسيار والاست، ولى متاسفانه شرقشناسان و هنرپژوهان داخل و خارج چنانكه بايد بدان نپرداختهاند. در نوشتههاى اين محققان آنقدر كه درباره اصفهان و ساير بلاد ايران مطلب به چشم مىخورد درباره حرمهاى مطهر قم و عتبات عاليات ديده نمىشود، شايد علت اصلى اين امر آن باشد كه شرقشناسان و ايرانگردان غربى، كه پايهگذار تحقيقات باستانشناسى هستند، بنا به سبب ويژگيهاى مذهبى نتوانستهاند به صحن و سراى مطهر امامان و امامزادگان نفوذكنند و براحتى ساير ابنيه به بررسى و مطالعه اين آثار بپردازند. عتبات عاليات و حرمهاى مطهر امامان و ذرارى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پناهگاه دردمندان، عبادتگاه پارسايان، جايگاه عالمان و نيكنهادان است. هدف كسانى كه به اين مكانهاى مقدس روى مىآورند چيزى جز تامين نياز معنوى، محبت و ولايت، اخلاص و تقرب به ذات لايزال الهى نيست.
اين انگيزهها چنان پاك و مقدس است كه زائران و عاشقان به خانه توجه ندارند و صاحب خانه را مىجويند. بسيار كسان هستند كه سالهاى دراز پروانه حرم و جليس مسجد و محراب بودهاند، اما به ظاهر بنا و آثار گرانبهاى هنرى و تاريخى كمترين توجهى نداشتهاند. در اين مكانهاى سراسر نور، شور درون و اشك و آه سوزان به ديدگان اجازه نمىدهد تا اين فضاى ملكوتى و مقدعس را موضوع بررسى و تحقيق صرف قراردهد و شايد اغلب مؤمنان پرداختن به ظواهر دلانگيز بيوتات حرم را نوعى گستاخى و بىادبى تلقى مىكنند. ما نيز اگر تحقيق و مطالعه در آثار هنر اسلامى، مخصوصا در اين اماكن مقدس، را وظيفه حتمى خود نمىدانستيم، به اين كار حساس و دقيق دست نمىزديم.
به هر صورت مسلمانان و دينباوران بيشتر و پيشتر از بيگانگان بايد سرمايههاى معنوى و مادى خود را بشناسند و در نگاهدارى آنها بكوشند. ناديدهگرفتن اين وظيفه و نبودن برنامه صحيح باعثشد تا بيگانگان بسيارى از نفايس اسلامى ما را به يغما ببرند; در اين باره اظهارات اولين سفير آمريكا در ايران مايه عبرت و اندوه است:
«... ولى افسوس كه عده زيادى از اين بقعهها و آرامگاهها بتدريج رو به ويرانى گذاشت و تزئينات و سراميكهاى آن بتاراج رفت و در سالهاى اخير با قيمتهاى گزاف از طرف دلالان خارجى خريدارى شد و روانه خانه كلكسيونرهاى هنرى و موزههاى بزرگ جهان گرديد. يكى از بهترين آثار اين دوره تزئينات سراميك داخلى مسجد سلطانيه بود كه همگى آن به يغما به موزههاى خارجى رفت و متاسفانه از آن فقط ديوار خالى بجا ماندهاست و از همه اين تزئينات مهمتر كاشيهاى سردر مسجد سلطانيه بود كه تا اين اواخر باقىبود ولى يكمرتبه بطرز مرموزى ناپديدشد اخيرا براى اينكه جلوى اين تاراج و دزدى آثار نفيس قديمى را بگيرند در مورد كسانى كه اقدام به سرقت اين قبيل آثار نمايند حكم مرگ صادر مىشود ولى پول زيادى كه به كلكسيونرها و موزهها بابت اين آثار مىپردازند آنقدر زياد و قابل توجه است كه بازهم اشخاص جان خود را به خطر انداخته و به اين دستبردهاى هنرى ادامه مىدهند، آرامگاه مشهور حضرت امام رضا(عليهالسلام) در مشهد نمونه ديگرى از شاهكارهاى معمارى ايرانىها مخصوصا در رشته سراميك است، البته مسيحيان اجازه بازديد از اين آرامگاه را ندارند و از فاصله مشخصى بآن نمىتوانند نزديكشوند ولى عظمت آن را گنبدهاى طلائى، كاشيكارى و گلدستههاى زيباى آن از فواصل دور ديدهمىشود و هنرشناسانى كه اين بناى مهم را ديدهاند از عظمت و نبوغ هنرى كه در آن بكار رفته حكايت مىكنند كاشىهاى لعابدار قديمى ايرانى كه در اين بنا بكاررفته ارزش فوقالعاده زيادى دارند، بطورى كه موزهها براى هر كاشى لعابدار قديمى مبلغى در حدود 500دلار به دلالانى كه آنها را به طور قاچاق از ايران خارجمىكنند، پرداخت مىنمايند، اين كاشيها كه لعابى از شيشه دارند در چند بناى تاريخى ديگر ايران هم بكار رفتهاند كه درخشندگى و جلاى خاصى دارند و مانند بلور نور را تجزيهكرده و باطراف منعكس مىنمايند.»
هنر اسلامىقطعىترين و درستترين داورى اين است كه هنرهاى اسلامى از «قرآن» و «مسجد» سرچشمه گرفتهاست همه كسانى كه هنر اسلامى را، به عنوان يك مقوله فرهنگى، بىطرفانه مطالعه و بررسى كردهاند به اين نتيجه رسيدهاند كه منبع اصلى هنرهاى دينى در تمام سرزمينهاى مسلماننشين قرآن و مسجد بوده، حتىبه جرات ميتوانگفت همه رشتههاى هنرى در كشورهاى اسلامى بنحوى ريشه در مقدسات دينى دارند; سخن شرقشناسان و ايرانشناسان در اين باره گواه روشنى است:
«اعتقاد به اسلام كه ميان غالب ايرانيان بنا برغبتشخصى بود، هنر نوى را كه در نظر شرقيان هنرى بس مهم بود بوجود آورد و تقدير آن بود كه اين هنر در ايران به اوج خود برسد و آن هنر خطاطى بود، احترام به كلام مقدس خداوند كه چاوش سعادت و زندگى جاويد بود باعثبوجودآمدن احترامآميزترين كتابتها شد. خط بدوى عرب بظرافت گراييد و توسعهيافت و اولين پيشرفتهاى هنر خط در شهر كوفه انجامگرفت و خط كوفى منسوب باين شهر بواسطه ظرافتش شهرت زياديافت. الفباى قوى و اصيل مدونشد كه عظمت كلام الهى را شايسته باشد، نبوغ ايرانى اين الفبا را معقول و متناسب ساخت تا بجايى كه خط كوفى تزئينىترين و گوياترين خطوط گرديد. ذوق بخط خوش كه اينجنينانگيخته شدهبود به اشتياقى منجرشد كه حتى بوسواس كشيد آتش اين اشتياق مدت هزارسال در دل مسلمين افروختهبود ...».
«... ظهور اسلام ايمانى جديد و ارزشهاى تازه و حدودى نو بوجود آورد، قصور و معابد عظيم ساسانى كمكم جاى خود را به مساجد داد، مسجد كه مركز اجتماع سياسى و مذهبى مردم بود، ابتدا يعنى در قرن هفتم ميلادى بسيار ساده بود، در اين قرن مسجد بنائى بود كه در آن نماز جماعتبرگزار مىشد و يا وقايع و اخبار اعلام مىگرديد، اما بزودى بيان «احساس» و «عبادت» در نقشه و ساختمان مساجد رعايتشد، در قرن هشتم ميلادى مساجد داراى عظمت مؤثر و زيبائى خاص گرديدند، در عين حاليكه ساختمان آنها تا حدى ادامه سبك معمارى ساسانى با تزئينات ساده و باشكوه بود».
«چيزى كه بيش از همه در اين فعل و انفعال جهت ايجاد وحدت و پاسخ به جميع مسائل زندگى قاطعيت داشت قرآن بود. انتشار قرآن بزبان اصلى و فرمانروائى مطلق خط عربى، پيوندى بوجود آورد كه تمام دنياى اسلام را بهم مربوطساخت و عامل مهمى در خلق هر نوع اثر هنرى گرديد.»
شايد از همه نوشتهها و داوريها، اظهارات تيتوس بوركهارت، ژرفتر و سنجيدهتر باشد. وى در كتاب «هنر اسلامى» مطالبى عنوان مىكند كه پذيرفتن آن براى خواننده معمولى و بىاطلاع از جنبههاى شگرف هنرى بسيار دشوار است:
«اگر كسى ناگزير شده به پرسش اينكه «اسلام چيست؟» پاسخگويد به يكى از شاهكارهاى هنر اسلامى مانند مسجد قرطبه يا مسجد ابنطوطون در قاهره يايكى از مدرسههاى سمرقند يا حتى تاجمحل اشارهكند اين پاسخ خود معتبر است، زيرا كه هنر اسلامى خود نمودار همان مفهومى است كه از نامش بر مىآيد بىهيچ ابهامى ... هنر اسلامى گويا ممتاز استبه اينكه پيوسته با روح اسلام سازگارى داشتهباشد و اين سازگارى دستكم در مظاهر اصلى آن مانند معمارى مكانهاى مقدس نمودار استبه شرط آنكه تحتتاثير عوامل انحرافى نفوذ بيگانه قرار نگرفتهباشد... اين مطلب نبايد نه شگفتانگيز نمايد و نه عجيب، كه بيرونىترين مظهر يك دين يا تمدنى مانند اسلام - كه هنر خود بر حسب تعريف آن جلوهگاه بيرونى است - بايد نمودار جهان درونى آن تمدن باشد. جوهر هنر زيبايى است و اين امر در اصطلاح اسلامى همانا كيفيتى الهى است و بدينلحاظ داراى دو جنبه است: يكى در طبيعت كه پوششى است مانند جامهاى زيبا كه وجودها و چيزهاى زيبا را پوشانيدهاست اما در وجود خدا يا در ذات هستى، جمال مطلق و خالصى است از ميان همه صفات الهى كه در اين جهان متجلىشده و بيش از همه يادآور هستى مطلق است، پس به عبارت ديگر بررسى هنر اسلامى يا هرگونه هنر مقدعس چون با گونهاى انديشه بازنگريستهشود رو سوى دركى كمابيش ژرف، از واقعيات معنوى دارد كه در ريشه همه افلاك و جهان بشريتخفتهاست چون از اين ديدگاه بنگريم «تاريخ هنر» از پهنه تاريخ درمىگذرد و در برابر اين پرسش قرارمىگيرد كه: «زيبايى اين جهان كه هماكنون از آن يادكرديم از كجا سرچشمه مىگيرد و فقدان آن كه امروزه جهان را تهديد مىكند از كجا مايه مىگيرد؟».
صحن و سراى حضرتمعصومه(عليهاسلام)چشمانداز بارگاه حضرت معصومهعليهاسلام، از برآمدن آفتاب تا ساعتى پس از آن بسيار دلپذير و خاطرهانگيز است. مسافرى كه از راه دور مىآيد اگر با تامل به اين مجموعه بنگرد، منظرهاى بهيادماندنى خواهدديد. با وجود دگرگونيهايى كه زندگانى ماشينى در سيماى شهرهاى اسلامى پديدآورده، هنوز هم دورنماى شهرهاى مذهبى با گنبدها و گلدستههاى زيبايش دلنشين است. حرم در مركز شهر قرارگرفته و اين ركزيتشباهت كلى قم را با شهرهاى مشهد، كربلا، نجفاشرف و كاظمين به ياد مىآورد، در همه اين بلاد حرمهاى مطهر در وسط شهر قرارگرفته و آباديها، بتدريج و بطور طبيعى در اطراف اين كانونها شكل گرفتهاست. آنچه در تمام اين مراكز به چشم مىخورد بارگاه مقدس، مسجد، مدرسه، صحنهاى وسيع با حجرههاى متعدد و اماكنى براى آسايش زائران و رفع نيازهاى آنهاست.
پيوند عبادت و درس، نيايش و دانش، پارسايى و طلب علم و كتاب خدا و كتابهاى علمى از عناصر جدايىناپذير اين مجموعههاست. در آستان امامان و امامزادگان(ع) عالمان، پارسايان و عابدان بسيار ديدهمىشوند، ارتباط دانشمندان دينى با توده مردم به اصيلترين صورت نمايان است; در فهرستبناهاى حرم در همه اماكن مقدس وجود مسجد و مدرسه حتمى است و زيارتگاه از هر بناى مذهبى ديگر به مسجد نزديكتر است. كسانى كه در شهرهاى مقدس زندگى مىكنند پيوسته در مساجد بزرگ و اماكن مذهبى حضور مىيابند چنانكه بايد ويژگيهاى معمارى و چگونگى ابنيه و آثار مذهبى را حس نمىكنند، اما مسافرى كه از بيرون مىآيد اگر به ديده تحقيق بنگرد، نكتههاى حكمتآميز بسيار خواهديافت.
«در مسجد هميشه بروى مردم باز بود و به همه مسلمانان به يك اندازه تعلقداشت غريب خانهبدوش همان حق را سبتبه پذيرايى روحانى و جسمانى در مسجد دارد كه امير صاحب جاه يك شهر ... از آنجا كه مسجد در سراسر زندگى مردم از لحاظ روحانى همراه است و از آغاز چنين بوده، اغلب با وجود شهر درآميخته و بىشك ميتواند كانون آن شمردهشده و آن را با ضمائم گوناگونش مىشود يك بناى آسمانى در دل شهرهاى زمينى به شمار آورد.»
حرم و زيارتگاه نيز چنين است; اين در، مخصوصا به روى نيازمندان و دردمندان و آنهايى كه از همهجا رانده شدهاند، پيوسته گشودهاست. در شهرهاى بزرگ زيارتى درهاى حرم در تمام ساعات شبانهروز باز است، رواقها و اطراف ضريح از جمعيت زائر، نمازگزار و حاجتمند موج مىزند; هرچه زمان پيش مىرود هجوم جمعيت مشتاق، كه از راههاى دور مىآيند، بيشتر مىشود.
در سالهاى اخير، مخصوصا شبهاى جمعه و چهارشنبه، اجتماع عظيم تودههاى علاقمند در بيوتات حرم حضرت معصومه(ع) و مسجد جمكران شوقانگيز است.
حرمهاى امامان و امامزادگان نيز مانند مسجد، در طول تاريخ اسلام، محل درس و بحثبودهاست. در زمان حاضر پيوند درس و عبادت بيش از همهجا در حرم مطهر قم ديدهمىشود. در تاريخ سرزمينهاى اسلامى چنان مىخوانيم كه معمولا مدرسه و كتابخانهاى به مسجد متصلبود. هرچند امروزه اين ويژگى در بسيارى از مناطق فراموششده، اما هنوز در غالب شهرهاى بزرگ نظير مشهد مقدس، اصفهان و قم ديدهمىشود. ارتباط مدرسه و حرم و كتابخانه در حريم دخت موسىبن جعفر(ع) نهتنها ضعيفنشده، بلكه در پرتو انوار عنايات فاطمه معصومه(س) از گذشته استوارتر شدهاست.
كسى كه تاريخ اسلام را مطالعهكند مسجد را پايگاه سياست، چه سياستهاى باطل و چه سياستهاى حق، مىيابد; فرمان خلفا و سلاطين، اعلان جنگ و بسيج و حتى جلوس حكمرانان و برقرارى حكومتها در مساجد باطلاع مردم مىرسيد.
اين حقيقتى است كه پژوهندگان تمدن و هنر اسلامى به آن تصريح كردهاند و ما در سالهاى پس از پيروزى انقلاب اسلامى شاهد جوشش آن بودهايم. تجديد حيات سياسى مردم در مساجد و بناهاى مذهبى رهآورد گرانقدرى است كه، پس از دوران دراز ركود، به يمن نهضت اسلامى مردم ايران بهدست آمد. اينك با اين زاويه ديد بهتر مىتوانيم اسرار و حكمت معمارى اماكن مقدس را دريابيم. بنايى كه بايد ارتباط آسمانى و سرنوشت اجتماعى و سياسى مردم، زير سقفهاى آن رقم زدهشود، ضرورتا در شكل و سيماى ظاهر داراى چهرهاى خاص خواهدبود. بيننده هشيار راز و رمز گنبد، گلدسته، صحن و طاق و رواق را مىجويد و با اندكى تفكر درمىيابد كه هدف از اين سازهها پذيرش بىريا و بىمنت همه طبقات و تامين آسايش آنها در انجامدادن فرايض دينى، مناجات، درس و بحث و تلاوت قرآن است و اين هدف آسمانى بنايى خاص مىطلبد; بنايى كه بايد در طراحى، مصالح ساختمانى، رنگ، نور و زيور با مقاصد معنوى هماهنگ باشد.
* بناها و آثار هنرى آستان مقدس قم
بناها و آثار هنرى آستان مقدس قم را مىتوان در چند بخش بررسى كرد:
الف) صحن و سراى حضرت در قالب هنر معمارى (معرفى فضاى كلى و مهندسى بنا، تاريخچه بيوتات و صحنين و سازههاى وابسته به حرم)
ب) آثار هنرى در معمارى داخلى اين مجموعه شامل كاشيكارى، گچبرى، آيينهكارى، حجارى، فلزكارى، مينا و ...
ج) هنرهايى كه علاوه بر جنبه تزيينى ارزش علمى و فرهنگى ويژه دارند، مانند كتيبهها، سكهها، نگينها، تابلوها و قطعات هنرى.
د) كتابها و آثار مكتوب نظير قرآنهاى نفيس و كتب خطى
* ويژگيهاى معمارى
بخش مهمى از معمارى بر قواعد مهندسى و رياضى مبتنى است و از نظر علمى قابل محاسبه و توضيح است; اما اگر بخواهيم مجموعهاى از ساختمانها را از ديد هنرى مطالعه كنيم، نگاه ما متوجه بخشهايى است كه با ديد علمى و رياضى نمىتوان اندازهگيرى كرد. هنر بيانكننده جهات ظريف و دقيقى است كه از دسترسى دانش دور مانده اما با نيروى بسيار دل و جان را تحت تاثير قرار مىدهد.
به گفته برخى از پژوهشگران اگر بخواهيم هنرهاى اسلامى را در ترازويى بسنجيم، بايد معمارى را در يك كفه و تمام هنرهاى ديگر را در كفه ديگر قرار دهيم; زيرا معمارى اسلامى جامع همه هنرهاست و با جاذبه و استعداد بىنظيرش مهارت و هنرمندى همه هنرمندان را به خود جذب كرده است. يك مجموعه معمارى، بويژه مجموعههايى مانند حرمهاى مطهر، آثار هنرى هر رشته را، مربوط به هر زمان كه باشد، بىتكلف در خود جاى مىدهد. بدين سبب در بيوتات حرم معمارى داخلى دائما در حال تغيير است و هنرمندان پيوسته آثار تازهاى پديد آورده، در همان بناهاى كهن جاسازى مىكنند. در ميان همه هنرمندان معاصر نزديك شدن به شاهكارهاى هنرى قديم هدف اصلى است. هنرمندى به خود مىبالد كه توانسته باشد كمالات اثر خود را به سر حد آثار هنرمندان بزرگ گذشته برساند. در اينجا نوآورى و سنتشكنى در صورتى پذيرفته مىشود كه هنرمند ضمن عرضه كمال نوين از سنتهاى گرانبهاى استادان قديم پاسدارى كند و اصول مورد احترام هنرى، كه ضامن جلال و جمال هنرهاى اسلامى است، بىحرمت نسازد. يكى از محققان مصرى مىگويد: «در اسلام يك فن اصلى و يك فن فرعى وجود ندارد و در آثار فنى اسلام، فن آرايش و تزيين جزء معمارى و ساير فنون محسوب مىشود و در راس آنها قرار گرفته و مىتوان گفت كه هنرمندان و ارباب صنايع ظريفه در اسلام، در تزيين و آرايش ابنيه از بزرگترين مساعدين معماران و مهندسين ساختمانى بودهاند، پس بهترين تقسيم براى فنون اسلامى اين است كه بدون قائل شدن با اصل و فرع آنها را عموما به دو قسمت كه يكى فن ساختمان و ديگرى فنون زيبا و صنايع ظريفه باشد و به كار آرايش و تزيين مىرود تقسيم نماييم.»
نكته ديگرى كه بايد در اين سياحتبه ياد داشته باشيم اين است كه جلوههاى هنر در معمارى حرمها و مشاهد مقدس به طور انحصارى برخاسته از روح شيعى است. محبت و ولايتبسيار، كه مىتوان تعبير شاعرانه شور و شوق و يا حتى عشق را بر آن اطلاق كرد، انگيزه اصلى و پرتو خيرهكننده اين آثار است.
نقادان هنر، غالبا اين جلوهها را از خصوصيات ذوق و قريحه ايرانى دانستهاند; علت اصلى اين است كه دوستى خاندان رسالت مانند كيميا مس وجود هنرمند ايرانى را به زر ناب تبديل كرد و براى استعداد خدادادىاش در اين ميدان فرصتى كمياب پديد آورد تا در دو شاخه هنر و ادب چنان شاهكارهايى بيافريند كه نمونههاى آن را در تمدنهاى بزرگ جهان كمتر مىتوان يافت. ايرانيان، به يمن ولايت اهل بيت - عليهم السلام -، در عشق و شوريدگى به جايگاهى بس رفيع ستيافتهاند و همين جوهر اصلى و راز پوشيده از نامحرمان، هنر ايرانى را در دورههاى اسلامى ممتاز و قابل مطالعه ساخته است.
نقاد بصير و بيننده خبير در اين مجموعهها به آثارى برمىخورد كه در شرايط عادى، توسط هنرمندان بزرگ هم قابل پديد آوردن نيست، اعتقاد عميق دينى همراه با اخلاص و عشق به معصومين(س) سرمايه اصلى اين هنرمندان است. از قضا شگرفترين آثار هنرى جهان نيز معلول باورها و انگيزههاى معنوى است و همه آنها در سايه عامل مشترك «باورهاى پاك و مقدس آسمانى» پديد آمدهاند.
صحن و سراى مشاهد مقدس عموما فضا و بناى مشابهى دارد، بخشهاى اين سازهها عبارت است از:
1. صحن يعنى حياطى وسيع كه در اطراف آن حجرههاى مشابه، با طاقهاى همانند، ساخته شده است.
2. رواقهاى متعدد، كه غالبا گرداگرد مركز اصلى حرم قرار گرفته، به محل تجمع زائران و نمازگزاران اختصاص دارد.
3. مركز اصلى حرم كه مزار امامان يا امامزادگان در آن واقع است; گنبد اصلى بر پايههاى آن استوار شده و نماى آن از دور نشان وجود قبر مطهر است.
اين سه بخش با تفاوتى اندك در همه زيارتگاهها وجود دارد. قمستهاى ديگرى نيز در مجموعههاى حرم ساخته شده كه مختص به آنها نيست، بلكه به شكلهاى گوناگون نيز در مساجد بنا مىشود; گنبد و گلدسته و ايوان از اين قسم مشترك است. براى مطالعه و گردش خردمندانه ابتدا بايد در باره هر يك از اين اجزاء به نحو كلى و مشترك آگاهى به دست آوريم; يعنى با صرف نظر از خصوصياتى كه در گنبد و گلدسته يا ايوان و صحن و حرم آستان مقدس قم وجود دارد، دريابيم رمز و راز هر يك از اينها چيست؟ آيا گنبد بر حسب اتفاق بر فراز مركز اصلى حرم و مسجد بنا شده، يا نشانه و رمز امرى معنوى است و يا مقتضيات مكانهاى مقدس اسلامى ايجاب مىكرده، چنين فرم و فضايى به وجود آيد؟
گلدستهها و قامتبلند و استوار آنها بر شانه ايوانها نشان چيست؟ ايوانهاى بلند كه درهاى اصلى ورودى حرم و مسجد را در بر گرفته چه معانى را تداعى مىكند؟ اين مطالعات بايد به صورت عام در همه مشاهد مقدس و مساجد بزرگ تاريخى انجام شود و پس از يافتن پاسخ درست، به بررسى حرم مطهر قم پرداخت.
پىنوشتها:
1 - مقام معظم رهبرى، هنر، ص9.
2 - همان، ص11.
3 - سينما از ديدگاه هنر، ص3.
4 - معنى زيبائى، ص49.
5 - مقصود گنبد سلطانيه است كه در بازمانده شهر تاريخى سلطانيه، واقع در6كيلومترى جنوب راه زنجان به قزوين، قراردارد، و از بناهاى الجاتيو پادشاه مغول است. گروهى آن را از بزرگترين و جالبترين بناهاى ايران پس از اسلام دانستهاند. اين بنا در طول تاريخ صدمات فراوان ديده و در حال حاضر مرمت و نگهدارى مىشود.
6 - س ج و بنجامين، ايران و ايرانيان، ترجمه حسين كردبچه، ص228.
7 - پرفسور آرتور پوپ، مقاله نظرى به هنر ايران، مجله هنر و مردم شماره27 دىماه1343. پوپ داراى اثر بسيار بزرگى، به زبان انگليسى، درباره هنر ايران و اسلام است كه در16 مجلد مكررا به چاپ رسيدهاست.
8 - ارنست كوئل، هنر اسلامى، ترجمه هوشنگ طاهرى، ص6.
9 - تيتوس بوركهارت، هنر اسلامى، ترجمه مسعود حبيبنيا، ص16.
10 - پوپ، معمارى ايران، ترجمه غلامحسين صدرى افشار، فصل3.
...................................................................................................
منبع: سايت حضرت معصومه (س)
انتهاي پيام/
پنجشنبه 9 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-