واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: ادب جهان - برگهاي درخت كوهستاني زرد شدهاند
ادب جهان - برگهاي درخت كوهستاني زرد شدهاند
آراز بارسقيان: 25 آگوست 1938، پرستن هال
هرچه كه در سافولكس بود، بيشتر از آنچه در كنت بود خشك شده است. تا روزي كه ما آمديم درست هفتهها بود كه باران نباريده بود و محصولات متفاوت خراب شده بودند.
كنار اسوالد، چندين مزرعه جوي صحرايي ديدم، آنها به ندرت برداشت شده بودند، فقط چيزي در حدود يك اينچ رشد كرده بودند. اما خوشهها به ظاهر عادي ميآمدند. در همه جاي دنيا چيدن گندم كار سختي به نظر ميرسد.
يك پروانه بيد علف ماست در باغ پشتي ما پيدا شد و دكتر كولينگ (دكتر كولينگ از سال 1921 پزشك خانوادگي بلرها در ساتولد بود و پسرش، دنيس، با اورول دوست بوده است.) آن را گرفت. اين موجود يكي از گمشدگان مناطق روبهرويي كشور است. (منظور انگلستان است.) ميگويند اولينبار حدود 50 سال پيش در اين منطقه ديده شده است. حضور جغدهاي كوچك اينجا بسيار معمول است. به نظر ميرسد هيچ جغد قهوهاي وجود ندارد.
دكتر كي (دكتر كولينگ) گفت: ماري كه من گرفتم «مار بيخطر» بوده؛ نه سمي است، نه همنوعش زياد پيدا ميشود. امروز دوباره گرم شد. كوليها براي رقص انگور ميآيند. تا كاروانهايشان از راه ميرسد، مرغها رها ميشوند و ديگر نميشود روي قدم زدنهاي گاهوبيگاه حساب كرد. ورقهاي حلبي، براي ميلهاي رخت لباسها، از ظرفهاي بيسكويتي جدا ميشوند. سه نفر اين كار را ميكنند، يكي به ميلهها شكل ميدهد، يكي ديگر قطعات حلبي جدا ميكند و ديگري آنها را ميخ ميزند. ميتوانم بگويم اگر يك نفر تمام اين كارها را بكند (با احتساب شكافتن ميخها بعد از كوبيده شدن) ميشود ساعتي 10 تا 15 ميخ تهيه كرد. امروز غروب يك جغد سفيد ديگر ديدم.
26 آگوست 1938
گرم است. امروز صبح اول وقت مه غليظ و غبار زد. تمشكهاي بسيار چيده شدهاند، آنها بسيار گنده هستند و شيريني مطبوعي دارند. تعداد قابلملاحظهاي هم توت چيده شد. گردوها حسابي رسيدهاند. كلي سيب انگليسي به بازار آمده است.
28 آگوست، 1938
ديشب يك ساعت باران آمد. ديروز گرم بود و ابري. امروز هم همينطور است، چند قطره باران هم بعدازظهر باريد. برداشت انگور تا يك هفته ديگر آغاز مي شود.
29 آگوست، 1938
هوا ابري است و خنك. ديشب باران سنگيني باريد. كوكبها شكوفه زدهاند.
بطر كردن ميوه:توضيحاتي درباره «روش قديمي بطر كردن ميوه»، بي.الف كرنيگ، آموزگار حفاظت از ميوه و سبزيجات از دانشگاه بريستول ميگويد: «اين عمل در بسياري از موارد رضايتبخش نيست، چون آب سرد نميتواند ناخالصيهاي ميوه را بگيرد و خود آب هم داراي ناخالصيهاي فراواني است. در طول بطر كردن كپك افزايش مييابد و ميوه خراب ميشود. يكي از راههاي ساده براي بطر كردن ميوه اين است كه آن را در بطريهاي تميز قرار دهيم، در ظرفي بجوشانيم (دمايي حدود 240 درجه فارنهايت) تا ميوهها رنگ عوض كنند و پخته به نظر برسند. آن وقت بطري بايد سريع با آب گرم يا شيره پر شود، در لاستيكي رويش گذاشته شود و دهانهاش به خوبي محكم شود. اگر بطريها به درستي بسته شوند، روز بعد ميشود آنها را از درشان بلند كرد، بدون اينكه درشان جدا شود. ميوهاي كه اينطوري بطر ميشود تا مدت زمان نامحدودي ميتوان از آن نگهداري كرد.»
30 آگوست 1938
هوا گرمتر شده است. برگهاي درخت كوهستاني زرد شدهاند. گلهاي آفتابگردان و زنبقها شكوفه زدهاند. زنبقهاي گوديتاسا زمانشان گذشته است. زنبقهاي مانتبريتاس كاملا شكوفه دادهاند. اقطيها چيده شدهاند و مدفوع پرندهها در همه جا بنفش است. لكههاي بنفش روي تنه درختها ديده ميشود. اينها كجا بودهاند؟ باور اينكه پرندهها بيشتر آنچه را كه ميخورند به مدفوع تبديل ميكنند سخت است. مردي كه در اينجا خوكهاي گينهاي دارد، ميگويد مطمئن نيست كه پرندهها اصلاً ميخوابند يا نه. ميگويد آنها چشمهايشان را ميبندند، اما مطمئن نيست كه ميخوابند يا نه. امروز اولين گلابي انگليسي را خوردم.
31 آگوست 1938
صبح هوا خيلي سرد و بود، بعدش گرمتر و بهتر شد.
اول سپتامبر 1938
هواي خوب و ملايمي است.
دوم سپتامبر 1938
هواي خوب و ملايمي است.
سوم سپتامبر 1938
روي تابلوي كشتي رانيپيوا نوشته است؛ «استارت هدن» 23500 تن. هيچ مسافري در خوابگاه شماره 1063 وجود ندارد. ديروز شش عصر بندر تيلبري را ترك كردم. محل حال حاضر كشتي امروز صبح (مطمئن نيستم منظورشان هشت صبح بوده است يا هشت عصر) 26/49 شمال، 34/3 غرب را نشان ميداد. 288 مايل راه را پيمودهايم. 1007 مايل تا پايان سفر مانده است. از شانت (جزيرهاي در نال انگليس) گذشتيم، از 10 يا 5 مايلي بندرش رد شديم، ساعت 5 بعدازظهر بود. حالا وارد خليج بيسكي شدهايم و داريم به سمت جنوب ميرويم. بايد فردا شب دوباره خشكي ببينيم. دريا در حال حاضر آرام است. يكي، دو بار دسته كوچكي ماهي ديدم، ساردين بودند، طوري از آب بيرون ميجهيدند گويي كسي دنبالشان است. يك پرنده كوچك كه مال ساحل بوده، امروز صبح، يعني وقتي كه خشكي ديگر در ديد نبود، آمده بود روي عرشه. روي باربندها چند آشيانه كبوتر بود.
چهارم سپتامبر 1938
امروز از تنگه خليج بيسكي گذشتيم. دريا كمي متلاطمتر شده است، كشتي براي خودش تكان ميخورد. مريض نشدم. (داروي دريا زدگي «واسانو» است، حال را خوب مي كند.) حدود ساعت پنج عصر از كنار سي.فينيستري گذشتيم، اما به خاطر مه نميشد آنجا را ديد. كشتي هر دوازده به دوازده ساعت، 403 مايل طي ميكند. جبلالطارق در درجه پنجم غربي گرينويچ واقع شده است. دوشنبه و سهشنبه ساعتها را يك ساعتونيم عقب ميكشيم، بعد دوباره به مارسيليس كه رسيدم آن را جلو ميكشيم. ما بايد ساعت هفت صبح پنجشنبه (ششم ماه سپتامبر) طنجه باشيم و تا ساعت يكونيم بعدازظهر به جبلالطارق برسيم. 1007 مايل تا طنجه، 89 ساعت طول ميكشد.
امروز چندين دلفين از كنار كشتي گذشتند. ديروز مرغ دريايي ديدم كه اسمش را نميدانستم، رنگش قهوهاي تيره بود و روي بالهايش خطوط سفيد وجود داشت. به جزء آنها نشان ديگري از حيات وجود ندارد. طول كشتي 250 يارد است، عرض در بيشتر حالت ممكن 25 يارد. هفت عرشه دارد. تعداد خدمه را نميدانم، اكثرشان هندي و براي كمپاني هند شرقي هستند.
پنجم سپتامبر 1938
ديشب مه غليظي بود، گويي سايرنها (موجودات اسطورهاي در يونان باستان) آمده باشند. امروز صبح دريا صافتر شده بود، رنگهاي خاكستري و نفتي عمده بودند. در طول روز هوا گرمتر شد و دريا آبي روشن. حدود 10 صبح از دماغه روكا گذشتيم، مه نميگذاشت آن را ببينيم. دماغه سنت ويسنت هم نزديك آن بود، حدودا 3 ـ 2 مايل فاصله داشت، از آن هم عبور كرديم. از ظهر تا ظهر بعد كشتي 342 مايل ميپيمايد. فردا اول وقت به طنجه ميرسيم. مرغهاي دريايي اينجا برايم ناآشنا هستند، رويشان قهوهاي سوخته يا كلا سياه است، آنها با فاصلهاي كم نسبت به سطح آب پرواز ميكنند، همچون جغدي بر فراز علفزار. هرچه به ساحل نزديكتر ميشويم دستههاي گياههاي دريايي بيشتر ديده ميشوند. تعدادي پرستو (پرستوهايي متفاوت با آنهايي كه در انگلستان هستند) با اينكه هنوز از ساحل دور هستيم، اما كشتي را دنبال ميكنند. گفتند: ديروز دو نهنگ بزرگ ديدهاند، اما من آنها را نديدم.
همانطور كه فكرش را ميكردم اين كشتي با توربين بخار كار نميكند، بلكه با توربين نفتي كار ميكند. خدمهاش بايد حدود 600 نفر باشند. قسمت توريستها (در اصل بين دو دسته دوم و سوم تقسيم ميشوند) سه استراحتگاه جدا از سالن ناهارخوري دارند، دو عرشه مخصوص بازي است، يك استخر كوچك شنا و يك آپارات ابتدايي. قيمت بليت توريستي از لندن تا جبلالطارق بين شش تا 10 پوند است. كمي بعد. تعداد دقيق خدمه 543 نفر است. كشتي هشت هزار تا 9 هزار تن بار حمل ميكند.
پنجشنبه 9 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 439]