تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834770111
سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران
واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران
تهران -خبرگزاري ايسكانيوز :"هدف اول حزب الله " ، "شليك خداحافظي بوش " ، "خطرناكتر از سقوط قيمت نفت " ، "به بهانه سالروز شهادت محمد حسين فهميده ،اسوه ايثار " ، "از چه خشنوديد؟ " ، و "پيدا و پنهان تجاوز نظامي آمريكا در سوريه " از جمله عناوين برخي سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران است.
به گزارش روز چهار شنبه باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكانيوز " سرمقاله هاي برخي روزنامه هاي صبح ايران بدين شرح است :
**حزب الله :هدف اول حزب الله
روزنامه حزب الله در سرمقاله امروز خود با بيان اين كه هدف اول حزب الله وحدت ملي است نوشت :
مسئله اي كه اين روزها بسياري را در لبنان به خود مشغول داشته مبحث وحدت ملي و ضرورت نزديكي هرچه بيشتر احزاب و جريان هاي مخالف براي جلوگيري از بروز هرگونه بحران سياسي داخلي است و سرانجام در اين راستا حزب الله لبنان با پيش دستي و پس از مدت ها رايزني وبا چشم پوشي از بسياري از اختلافات و نزاع هاي كهنه گذشته، زمينه ديداري تاثير گذار را با رهبران جريان 14 مارس فراهم آورد و سيد حسن نصرالله به عنوان شخصيتي فرا ملي با محبوبيتي همه گيردر لبنان با سعيد حريري رئيس اين جريان ديدار كرد.
نصرالله به رغم جوسازي هاي سران جريان حاكم بحران سياسي لبنان در سال گذشته با علم به اختلافات سطحي موجود و با هدف جلوگيري از فتنه داخلي در لبنان به ديدار كسي رفت كه در مقطعي از ماههاي پر آشوب گذشته و پيش از پيمان دوحه اظهاراتي را عليه حزب الله مطرح كرده بود اما بينش و نگرش ملي گرايانه حزب الله همواره دال برصلح آرامش ملي بوده و مطمئنا اين ديدار نيز هدفي جز تقويت دولت نوپاي ميشل سليمان در ذهن نداشته است،
حزب الله به رهبري نصرالله و با ذكاوت تحسين بر انگيز مسئولان خود در ماه هاي اخير و در مسير تشكيل دولت ائتلافي مشيل سليمان نشان داد كه هدفي جز دفاع از تماميت ارضي لبنان وتقويت هرچه بيشتر دولت جديد ندارد به هر حال اين ديدار كه برگزاري آن از مدت ها پيش در هاله اي از ابهام بود سرانجام با پيگيري هاي مداوم طرفين به انجام رسيد و پر واضح است كه اين ديدار نخست خود مي تواند سنگ بناي گفت وگوها وهمكاريهاي دو جانبه بعدي و تسري هرچه بيشتر انديشته مقاومت در ذهن مردم و مسئولان لبناني باشد.
**شليك خداحافظي بوش
روزنامه جام جم در سرمقاله امروز خود حمله بالگردهاي آمريكايي را به سوريه موضوع خود قرار داد و نوشت :
حمله شگفتآو روز يكشنبه بالگردهاي آمريكايي به شرق سوريه حداقل سه سوال اساسي را مطرح ميكند.
در عملياتي كه تصور ميشود نخستين مورد ازخاك عراق از زمان اشغال اين كشور به وسيله آمريكا در مارس 2003 باشد، حداقل 4 بالگرد آمريكايي از مرز غربي عراق با سوريه گذشته و به گفته مقامات سوري به يك ساختمان ناتمام در مزرعهاي در هشت كيلومتري شهر مرزي ابوكمال سوريه حمله كردند و هشت نفر را كشتند.
دولت سوريه در اعلاميهاي ضمن محكوم كردن اين تجاوز و مسوول دانستن نيروهاي آمريكايي از دولت عراق خواست درباره «اين نقض آشكار حقوق بينالملل» دست به تحقيق بزند.
به دنبال اشغال عراق در سال 2003 شكايت اصلي واشنگتن از دمشق، جريان مبارزان خارجي از سوريه به عراق بود. تجزيه و تحليل اسناد القاعده كه نيروهاي آمريكايي سال گذشته در سنجر در شمال عراق به دست آوردند نشان ميداد 90 درصد مبارزان خارجي از سوريه وارد عراق ميشوند اما اين ارقام به گفته مقامات آمريكايي به حد چشمگيري كاهش يافته است. در ماه ژوئيه گفته شد هر ماه حدود 20 مبارز وارد عراق ميشوند كه در مقايسه با يك سال پيش از آن 80 درصد كاهش يافته بود.
در سپتامبر ، كاندوليزا رايس وزير خارجه آمريكا به روزنامه عربي الحيات گفت تعداد مبارزان خارجي كه از سوريه به عراق ميروند كاهش يافته است. او اين كاهش را بيشتر به تلاشهاي نيروهاي ائتلاف و عراقي نسبت داد تا به وقوع تغيير در سياست سوريه.
ژنرال جان كلي فرمانده نيروهاي ائتلاف در غرب عراق هفته گذشته گفت امنيت مرزهاي عراق با كويت، عربستان و اردن كاملا خوب است اما مرز سوريه همچنان ناامن است. «و من حدس ميزنم سوريها مرز را كنترل نميكنند. ما هنوز شاهد رفتوآمد مبارزان خارجي هستيم».
تاكتيك حملات مرزي روشي است كه نيروهاي آمريكايي اين روزها به حدي فزاينده در مرز افغانستان – پاكستان از آن استفاده ميكنند. هواپيماهاي موشكانداز بدون خلبان آمريكا روز يكشنبه حداقل 20 نفر را در استان وزيرستان جنوبي پاكستان در نزديكي مرز افغانستان ، منطقهاي كه مشكوك به حضور نيروهاي القاعده و طالبان است ، كشتند.
كارشناسان آشنا با امور منطقه ميگويند شايد حمله به سوريه به جاي نيروهاي عادي ارتش آمريكا، به وسيله يك واحد عمليات ويژه آمريكا انجام شده باشد. به گفته آنان اين واحد به احتمال بسيار ميتواند نيروي ضربت 88، باشد كه واحدي شكاري و كشنده است.
دولت آمريكا با داشتن چنين واحدهاي پنهاني براي انجام چنين عملياتي دامنه تعداد كساني را كه در داخل دولت از جزييات چنين عملياتي آگاه هستند محدود ميكند و سخنگوي پنتاگون را قادر ميسازد ظاهرا با صداقت بگويد چيزي درباره آنها نميداند.
اين نخستين حمله از اين نوع در سالهاي اخير به سوريه نيست. جتهاي رژيم صهيونيستي در سپتامبر 2007 محلي را در شمال شرقي سوريه كه به ادعاي اين رژيم تاسيسات هستهاي بود، بمباران كردند.
در فوريه عماد مغنيه فرمانده عمليات حزبالله در انفجار خودروي بمبگذاري شده در دمشق كشته شد. ماه گذشته نيز در انفجاري در دمشق 28 نفر كشته شدند.
اين انفجار به گردن جهاديها انداخته شد و پس از آن درگيريهاي مسلحانه در يك اردوگاه آوارگان فلسطيني در حومه دمشق رخ داد كه طي آن تعدادي مبارز كشته و دستگير شدند. سربازان سوريه همچنين در مرز شمالي با لبنان مستقر شدهاند تا مانع ورود جهاديها به سوريه شوند.
برخي تحليلگران منطقه ميگويند اقدام آمريكا پيش از آن كه ناشي از محاسبات سياسي در واشنگتن باشد از نيازهاي نظامي فرماندهان ارتش سرچشمه گرفته است. به ادعاي اين تحليلگران «فرماندهي مشترك عمليات ويژه» خودمختاري قابل توجهي در انتخاب ماموريتها در عراق و افغانستان دارد.
تابلر ميگويد «اين كار ارتش است و فكر نميكنم شليك خداحافظي دولت بوش باشد.» اما افراد ديگري هم هستند كه معتقدند ملاحظات سياسي بيشتر از مسائل نظامي در اين كار دخيل بوده است چون ميتوان انتظار داشت كه جمهوريخواهان بخواهند از دامن زدن به نگراني مردم از تروريسم سود ببرند.
سامي موبايد، تحليلگر سياسي سوري ميگويد اينماجرا جويي به انتخابات آمريكا مربوط ميشود. مطرح كردن خطر تروريسم، بزرگنمايي آن و وانمود كردن آن به عنوان غولي كه در محل بايد با آن برخورد كرد ، به هيچ كس غير از مككين كمك نخواهد كرد.
شليك خداحافظي دولت جورج بوش، يا شروع سياست نظامي جديد در منطقه؟ دمشق – و بقيه جهان – طي روزهاي آينده از نزديك مراقب مرز شرقي سوريه خواهند بود.
**دنياي اقتصاد :خطرناكتر از سقوط قيمت نفت
روزنامه دنياي اقتصاد در سرمقاله امروز خود مي نويسد:
سايه بحران مالي آمريكا گستردهتر از اندازهاي بود كه تصور ميشد.ديگر كمتر كسي است كه درباره دلايل بحران و راهكارهاي اتخاذشده مطلبي نخوانده يا نشنيده باشد.
رهبران احزاب، جمعيتها و شخصيتهاي سياسي و نهادهاي پژوهشي و مطالعاتي و دولتي در بسياري از كشورها دست در دست نهادهاي مدني، تلاش ميكنند از اين بحران كمترين آسيب متوجه شهروندان آنها شود، جامعه ايراني بهويژه سياستمداران در اين باره بحث ميكنند
كه آيا از بحران مالي غرب و آمريكا بايد خوشحال بود يا خوشحال نبود. آن گروه از كساني كه اعتقاد دارند بايد از بحران گسترده آمريكا و غرب خوشحال بود، استدلال ميكنند كه اين رويداد موجب ميشود آمريكاييها به جاي تمركز بر روي مسائل منطقهاي و جهاني سرگرم برطرف كردن معضل ملي خود باشند و از ستيزهجويي دست بردارند.
گروهي ديگر اما معتقدند اين بحران كه اكنون دامن بازار نفت را گرفته و به سقوط قيمت اين محصول منجر شده است، جاي خوشحالي ندارد و بايد راهي براي در امان ماندن از پيامدهاي آن يافت. مسوولان نهادهاي حكومتي، رهبران احزاب و جمعيتها و شخصيتهاي بانفوذ سياسي و اقتصادي ايران بايد هر چه زودتر به اين مجادله پايان داده و به جاي سياسي و جنجالي كردن بحران به اين بينديشند كه در شرايط نفت 60 دلاري با احتمال سقوط بيشتر، چگونه ميتوان شهروندان ايراني را از آسيب جدي دور نگه داشت. اينكه خوشحال باشيم يا خوشحال نباشيم، آيا در ماهيت بحران و پيامدهاي بدخيم آن تفاوتي ايجاد ميكند؟
در كشاكش اين مجادله اما تهديدي بسيار خطرناك نهفته است كه بايد آن را به خوبي ديد. تهديد جديتر از پيامدهاي اقتصادي بحران مالي غرب و سقوط قيمت نفت، اين است كه انديشههاي خطرناك طرفدار دولت بزرگ، شهروندان را متقاعد كنند كه آزادسازي اقتصاد و خصوصي كردن فعاليتهاي دولتي به معناي پذيرفتن چنين بحرانهايي است.
اين انديشه خطرناكتر از سقوط قيمت نفت، احتمالا تلاش ميكند شهروندان ايراني را متقاعد كند كه تعامل با اقتصاد جهاني و حركت به طرف اقتصاد آزاد ميتواند بحرانها را به ايران بفرستد و روزگار را بدتر از وضعيت فعلي كند.
وظيفه فعالان اقتصادي، روشنفكران، اقتصاددانان و سياستمداران روشنبين ايراني است كه با اين افكار تهديدآميز مقابله كنند تا همه چيز خراب نشود.
**رسالت :به بهانه سالروزشهادت محمدحسين فهميده اسوه ايثار
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود ياد و خاطره شهيد حسين فهميده را زنده نگاه داشت و نوشت :
همه ما و مسئولان كشور بايد ايثار را از بسيجي 13 ساله، محمدحسين فهميده بياموزند، كه اسوه ايثار بود. خدا بر حسنات پدر و مادري كه چنين فرزندي را در دامان خود پرورانيدند، بيفزايد و چنين خانوادههايي را كه تاج عزت و آزادگي ايران اسلامي هستند براي ملت ما حفظ كند. چند ماه پيش در دفتر كار آقاي دكتر منافي وزير اسبق بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كه خود پدر شهيد محمدمنافي نوجوان بسيجي است، خدمت والدين محترم و برادر عزيز شهيد فهميده رسيدم.
از مصاحبت با آنها غرق در افتخار و تحسين شدم. پدر و مادر شهيد فهميده بيماريهاي گوناگوني داشتند، اما چون كوه استوار و الهام بخش بودند. همانجا من شاهد بودم كه چند بار تلفن همراه پدر شهيد فهميده زنگ زد و با او براي ايراد سخنراني قرار گذاشتند.
با سرعت ميخواهم نتيجهگيري كنم؛
اگر بخواهيم جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي (ميراث گرانقدر امام و شهدا) بماند، ما مسئولان هم بايد براي ملت خود و مردم جهان اسوه ايثار باشيم. ايثار يعني داوطلبانه و آگاهانه ديگران را بر خود ترجيح دادن، منافع عمومي را بر منافع شخصي چرباندن و آنچه را خود نياز داريم در اختيار ديگران گذاشتن.
در جامعه اسلامي بايد از خطر نفاق، ريا و تظاهر به زهد و مسلماني سخت هراسان بود. چاره آن گزينه ايثار است. ايثار با نفاق جمع نميشود. مردم ما هم از مسئولان انتظار دارند كه حتي بسياري از مباهات را ترك كنند چه رسد شبهات و اسوه ايثار باشند تا دل ملتها قرص و محكم باشد و با اطمينان خاطر و با جان و دل از نظام اسلامي دفاع كنند.
چرا ما بايد اجازه بدهيم مسائلي مثل اختصاص 80 ميليون تومان براي رهن خانه براي هر نماينده بر سر زبانها بيفتد.
مردم ميدانند كه براي رهن خانه در جنوب تهران نياز به 80 ميليون تومان وجه نيست. چرا هر دوره كه مجلس شروع ميشود، آبروي نمايندگان مردم را به حراج ميگذارند. چه نيازي است پول به دست نماينده ملت بدهيد كه او خود برود خانه رهن كند. چرا سيستم اداري مجلس اين مسئله را انجام ندهد. مردم عزيز ما ميپذيرند كه مجلس، خانههاي سازماني (ملكي يا اجارهاي) در اختيار داشته باشد و در دوره نمايندگي در اختيار نماينده قرار دهد و بعد از اتمام دوره هم آن را تخليه نمايد. يا مجلس سرويسهاي ديگر مثل راننده و ماشين در اختيار نمايندگان بگذارد. همانطور كه رياست محترم مجلس شوراي اسلامي ميگفتند، مجلس بايد خانه سازماني بخرد يا بسازد، به شرط آنكه آن را به نمايندگان واگذار نكند. از هيئت رئيسه مجلس هم تقاضا داريم كه نه 80 ميليون تومان و نه كمتر به دست نماينده ندهند و سازمان اداري مجلس اقدام به رهن يا اجاره خانه كند و در اختيار نماينده قرار دهد. بدينصورت راه بر سوء استفاده بدخواهان و ايجاد نگراني در مردم بسته خواهد شد. اصلاح امور بسيار راحتتر از توجيه آن است.
آيا كمترين درس سالروز شهادت شهيد فهميده اين نيست كه مسئولان مثل مردم زندگي كنند؟
**كارگزاران : از چه خشنوديد؟!
روزنامه كارگزاران در سرمقاله امروز خود نوشت :
ابراز خشنودي دبير شوراي نگهبان از يكدست شدن دستگاههاي اجرايي و نظارت بر انتخابات كه در اجلاس اخير استانداران سراسر كشور مطرح شد، اتفاقي قابل تامل در روزهاي اخير بود كه البته واكنش مديران دولت خاتمي را نيز در پي داشته است. آقاي جنتي در سخنان خود وزارتخانههاي كشور و اطلاعات در دولت خاتمي را به «كارشكني» و «سنگاندازي» در مسير برگزاري انتخابات و در برابر اقدامات شوراي نگهبان متهم كرده بود. در مقابل، مديران اين وزارتخانهها در دولت خاتمي و مسوولان برگزاري انتخابات، اين كشاكشها و تقابلها را نشانهاي از مقاومت اصلاحطلبان در برابر نهادها و اقدامات تضييعكننده حقوق مردم و از جمله هياتهاي نظارت و شوراي نگهبان در جريان انتخابات ارزيابي ميكنند و سخنان جنتي را بهانهاي براي افتخار به عملكرد خويش ميبينند. چنانكه نگاهي به پس و بازخواني كلي فضاي حاكم در دوران اصلاحات هم، حق را به مديران خاتمي ميدهد كه به عملكرد خويش (بهويژه در انتخابات مجلس ششم) افتخار كنند. چرا كه نقطه اوج كشاكشي كه امروز دبير شوراي نگهبان را از مرتفع شدن آن خشنود ميكند، در انتخابات مجلس ششم شكل گرفت؛ آنجا كه شوراي نگهبان براي حذف عليرضا رجايي، منتخب مردم تهران، از ليست نفرات پيروز و وارد كردن غلامعلي حدادعادل به ليست منتخبان، 700 هزار راي شهروندان تهراني را ابطال كرد. با اين حال، مقاومت وزارت كشور دولت خاتمي و بهويژه سيدمصطفي تاجزاده در مقام رئيس ستاد انتخابات بود كه باعث شد شوراي نگهبان ناچار به تاييد انتخابات تهران و پذيرش شكلگيري مجلس با اكثريت قاطع اصلاحطلبان شود.
چنانكه تاجزاده با تنظيم شكايتي عليه دبير شوراي نگهبان و تقديم آن به دستگاه قضايي، كوشيد حق رايدهندگان تهراني را استيفا كند، اما دستگاه قضايي با گذشت حدود هشت سال از زمان تشكيل اين پرونده، هنوز از احضار متهم و پيگيري شكايت خودداري ميكند. البته در مقابل دستگاه قضايي به شكايت شوراي نگهبان از تاجزاده به سرعت رسيدگي كرد و او را به انفصال از خدمات دولتي محكوم ساخت تا در انتخابات مجلس هفتم، شوراي نگهبان كاري آسانتر را پيشرو داشته باشد. البته مشكلات شوراي نگهبان با دولت خاتمي حتي با رفتن تاجزاده هم حل نشد. چراكه در انتخابات مجلس هفتم و با ردصلاحيت گسترده نامزدهاي اصلاحطلبان و منتقد، دولت خاتمي در كنار مجلس ششم تلاشهاي زيادي را براي نزديك ساختن انتخابات به معيارهاي دموكراتيك سامان داد، اما دبير شوراي نگهبان در نهايت حتي به پيشنهاد روساي وقت دو قوه كه مورد تاييد رهبري نيز قرار گرفته بود، وقعي ننهاد تا انتخاباتي يكسويه و با نتايج از پيش مشخص، شكل بگيرد. مجموعه اين سوابق، باعث شد تا مديران دولت خاتمي ديروز به اظهارات جنتي واكنش نشان دهند. اشاره به تبعات امنيتي اقدامات شوراي نگهبان در برگزاري انتخابات و ردصلاحيتها نكتهاي است كه اينك و پس از تجربه برگزاري انتخاباتي بابميل شوراي نگهبان كه در آن نهادهاي اجرايي و مجموعه وزارت كشور در حذف نامزدهاي اصلاحطلب و منتقد در جريان انتخابات مجلس هشتم حتي شديدتر از شوراي نگهبان و هياتهاي نظارت عمل كردند، روشنتر ميشود. چنانكه در اين انتخابات، شاهد حوادث و خشونتهايي در پارهاي از حوزههاي انتخابيه بوديم كه بعنوان نمونه در ايلام به كشته شدن چند نفر انجاميد؛ اتفاقي كه در دوران اوج اصلاحات و در سايه تلاشهاي اصلاحطلبان در دفاع از حقوق مردم سابقه نداشت.
چهرههايي چون دبير شوراي نگهبان در حذف ديدگاههاي متنوع و متكثر در حاكميت، نه تنها به پيشرفت و توسعه كشور منجر نميشود، بلكه همانگونه كه وزير سابق اطلاعات گفته و تجربيات اين چند ساله هم نشان داده، راهبردي با تبعاتي منفي عليه امنيت ملي و منافع عمومي كشور است. با اين حال، متاسفانه بايد گفت كه گردانندگان، طراحان و مجريان پروژه يكدستسازي حاكميت با گذشت بيش از سه سال از تحقق پروژه خويش و آشكار شدن تبعات آن در عرصههاي مختلف سياست داخلي و خارجي، اقتصاد و حتي امنيت، همچنان از آن دفاع ميكنند.
سخنان دبير شوراي نگهبان و خشنودي او از يكدست شدن دستگاههاي اجرايي و نظارت بر انتخابات، گرچه در وهله اول نشانهاي منفي از وضعيت انتخابات آينده رياستجمهوري و زمينهساز نگراني مخالفان سياسي دولت كنوني است، اما در واقعيت خويش، بر نگرانياي جديتر دامن ميزند و پيامهاي منفيتر را براي دلسوزان كشور در بر دارد. اين پيام منفيتر و خطر جديتر، دريافت نكردن واقعيت از سوي نيروهاي قدرتمند و گرداننده پروژه يكدستسازي حاكميت است. آنها يا هنوز تبعات اين پروژه بر وضعيت كنوني كشور را درنيافتهاند يا بدتر و نگرانكنندهتر اينكه نميخواهند بر واقعيتها چشم بگشايند و محصول كار خويش را ببينند. اگر چنين باشد- كه مجموعه روندها و گفتهها و ديدهها آن را تاييد ميكند- فارغ از مجادلات سياسي و سرنوشت انتخابات آتي، بايد بر خويش و مهمتر از آن ملك و ميهن، به خاطر حاكم بودن چنين ديدگاهها و روندهايي افسوس خورد و تنها اميد داشت كه رگههاي باقيمانده از عقلانيت در ميان بخشي از حاكمان بتوانند دستي از آستين برون آورند و كاري بكنند وگرنه با چهرههايي چون دبير شوراي نگهبان، حرفي نميتوان زد، جز اينكه «واقعا از چه خشنوديد؟!»
**كيهان :پيدا و پنهان تجاوز نظامي آمريكا به سوريه
روزنامه كيهان در يادداشت روز خود نوشت :
حمله چهار بالگرد نظامي آمريكا به روستاي «السكر» در 8 كيلومتري خط مرزي سوريه با عراق كه به كشته شدن 9 روستايي كارگر و كشاورز اين روستا انجاميد، منشأ گمانه زني هاي فراواني در خصوص هدف آمريكا از اين اقدام گرديده است.
اقدام آمريكا از ابعاد نظامي اهميتي ندارد چرا كه ورود شبانه چند هلي كوپتر به آسمان يك كشور و سپس شليك به سوي غيرنظاميان فقط مقداري جسارت زيرپا گذاشتن حقوق طبيعي مردم مي خواهد كه البته آمريكايي ها در آن يد طولايي دارند. آمريكايي ها در عين حال در توجيه اقدام تجاوزكارانه خود ادعا كردند هدف آنان از ميان برداشتن يكي از رهبران القاعده بوده اما البته همانگونه كه خبرنگار آسوشيتدپرس كه به اين روستا رفته اذعان كرد، پيش از اين كسي نام وي را نشنيده بود و با اين وصف بايد گفت ابوغيداء- اگر وجود خارجي داشته باشد- پس از مرگ به عضويت القاعده درآمده و به رهبري آن نايل گرديده است!!
در مورد دلايل يا اهداف آمريكا از اين اقدام تجاوزكارانه گفتني هايي وجود دارد.
1-بسياري از تحليلگران حمله يكشنبه شب بالگردهاي آمريكا به نقطه اي در خاك سوريه را با بن بست توافقنامه امنيتي، سياسي و اقتصادي آمريكا و عراق مرتبط مي دانند. چهارشنبه هفته پيش كه آخرين دور مذاكرات طرف هاي عراقي و آمريكايي در بغداد برگزار شد و به هيچ نتيجه اي نرسيد ژنرال «مايكل مولن» رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا رسما اعلام كرد: «مهمترين مانع امضاي توافقنامه توسط دولت و مجلس عراق بعضي از همسايگان اين كشور مي باشند.» بر اين اساس آمريكايي ها با اقدام كور عليه سوريه خواسته اند انتقام شكست خود را از سوريه بگيرند و يا به اين كشور «هشدار جدي» بدهند كه خود را از ماجراي عراق كنار بكشد.
2- نزديكي اقدام تجاوزكارانه آمريكا با زمان برگزاري انتخابات رياست جمهوري اين كشور ذهن بعضي از تحليلگران را به اين جمعبندي رسانده است كه آمريكايي ها اقدام محدود نظامي عليه سوريه را- كه مي دانستند حتما بازتاب دامنه داري پيدا مي كند- با هدف تاثيرگذاري بر روي آراي شهرونداني كه مي پرسند: «بوش 8 سال عليه دولت سوريه سخن گفت ولي بي آنكه به نتيجه اي رسيده باشد، كاخ سفيد را ترك مي كند» طراحي كرده اند. اين تحليلگران معتقدند اقدامات هفته هاي اخير آمريكا در افغانستان و پاكستان، فشار آمريكايي ها براي كوتاه آمدن طرف هاي عراقي و امضاي توافقنامه، اصرار دستگاه سياست خارجي آمريكا به اسرائيل براي شركت در ميز گفت وگو با طرف فلسطيني نيز در همين راستا صورت گرفته است و بوش مي خواهد بگويد موقعيت دشمنان آمريكا در خاورميانه آسيب پذير شده است. آمريكايي ها -غلط يا درست- پيش بيني كرده بودند كه دولت سوريه به هشدار و اعتراض اكتفا مي كند و كار به درگيري دوطرف نمي انجامد.
3- يك جنبه ديگر اين اقدام، مي تواند تهديد كشورهاي مستقل و قدرتمند منطقه- بويژه ايران- باشد. وقتي مولن مي گويد مشكل امضاي توافقنامه، مخالفت بعضي از همسايگان عراق است اذهان بلافاصله روي همسايه شرقي عراق متمركز مي شود. آمريكايي ها حدود دو سال گذشته- يعني درست از زماني كه اسلام گراها بر اكثر شئونات سياسي و اجتماعي عراق حاكم شدند- روي واژه هاي «دخالت ايران در عراق» متمركز شدند و به تبليغ آن پرداختند و البته براي اينكه جا بيفتد ابتدا پنج ديپلمات ايراني در «ساختمان اربيل» و سپس دبير دوم سفارت ايران در بغداد را ربوده و مدعي شدند اينها به فعاليت هاي غيرقانوني مبادرت ورزيده اند. . البته آمريكايي ها وقتي با اين سؤال مواجه كه ايران رسما اعلام مي كند كه به 55 كشور دنيا بطور قانوني سلاح مي فروشد، ادعاي صدور غيرقانوني تسليحات (آنهم با آرم و عنوان رسمي!) به عراق چگونه قابل اثبات است مي گفتند اين را از مقامات سپاه پاسداران ايران بپرسيد! به هر روي يك گمانه در اين ماجرا اين است كه هدف آمريكايي ها واداشتن ايران به عدم مخالفت با توافقنامه (اي كه با امنيت ملي ايران نيز منافات جدي دارد) است ولي چون مي دانستند كه هر نوع اقدام نظامي عليه ايران «واكنش فوري» و «غيرقابل محاسبه» جمهوري اسلامي را درپي دارد به جاي روستايي در صفر مرزي ايران به روستايي با اين مختصات در سوريه- هم پيمان استراتژيك ايران- حمله ور شده اند! كه اين گمانه نيز طرفداراني دارد.
4- بعضي ديگر با اشاره به برخي از نقل و انتقالات نظامي آمريكا در خاورميانه- از جمله انتقال حدود 35 هزار نظامي مستقر در عراق به افغانستان و تشديد حملات به مناطقي از شمال پاكستان- گفته اند حمله آمريكا به روستاي «السكر» آغاز يك سلسله تحركات نظامي عليه سوريه است. حمله نظامي بالگردهاي آمريكا به «ناحيه ابوكمال» نيز آغاز سلسله اقداماتي عليه سوريه با توجيه تعقيب جنگ سالاران القاعده خواهد بود. اين در حالي است كه مقامات ارشد عراقي- از جمله جلال طالباني رئيس جمهور در بازگشت دو ماه پيش از سفر به آمريكا- با صراحت از همكاري سوريه با دستگاههاي مسئول عراقي در مقابله با القاعده و كنترل مرزها ابراز رضايت كرده اند.
5- رابطه حمله نظامي به «السكر» با موضوع «جولان» بود. دو هفته پيش در شرايطي كه رژيم صهيونيستي در تشكيل كابينه جديد دچار مشكل اساسي گرديده و اختلافات داخلي اين رژيم مشتعل شده بود، بشار اسد- رئيس جمهور سوريه- بطور بي سابقه و با صراحت اعلام كرد: «جولان را بازپس مي گيريم از طريق مذاكره يا اقدام نظامي». اسرائيلي ها سعي كردند از كنار عبارت بشار بگذرند ولي كاملاً پيدا بود كه بطور جدي نگران شده اند. آمريكايي ها و اسرائيلي ها كه طي دو سال گذشته براي جدا كردن سوريه از مقاومت و ايران تلاش زيادي كرده و به جايي نرسيده بودند، احساس كردند اگر به «اقدام عملي» دست نزنند، به احتمال زياد بشار اسد تهديد خود را عملي مي كند و حتماً به بازپس گيري جولان و اراضي اطراف آن و نيز چشمه اي كه از آن جاري است - و از سال 1346 تاكنون در اشغال رژيم صهيونيستي است- نايل مي گردد چرا كه از يك سو نظاميان سوريه كه از چهار دهه قبل مترصد فرصتي بودند، اينك اين فرصت را مغتنم مي شمرند و از سوي ديگر نظاميان رژيم صهيونيستي در آسيب پذيرترين شرايط تاريخي خود بسر مي برند و لذا احتمال مقاومت آنان در برابر حمله ارتش سوريه و كارآيي مقاومت ارتش تل آويو ضعيف است. برهمين اساس به نظر مي رسد آمريكايي ها از فرصت كنوني براي بازداشتن سوريه استفاده كرده اند. اقدام آمريكا در يك روستاي سوريه بعيد است كه توسط دستگاه نظامي و امنيتي سوريه پيش بيني نشده باشد. سابقه آمريكايي ها در حمله به يك كاروان عروسي- در سال 1383- در نقطه صفر مرزي سوريه با عراق، حمله مكرر نظاميان آمريكايي مستقر در افغانستان به روستاهاي پاكستاني مجاور مرز افغانستان و... حتماً امكان تكرار آن در عمق خاك سوريه را براي مقامات دمشق باورپذير كرده است. عدم پاسخ سوريه نيز كاملاً طبيعي است چرا كه سوريه بايد روي آزادسازي جولان و جبل الشيخ متمركز شود.
در عين حال اگر آمريكايي ها به قصد ايران به يك روستاي سوريه حمله كرده باشند نشان مي دهد كه از يك سو به شدت از واكنش ايران هراس دارند و از سوي ديگر در مورد تاثيرگذاري اين اقدام روي مواضع ايران پيرامون عراق ترديد دارند. آمريكايي ها البته به دروغ اعلام مي كنند كه مشكل ما در عراق، ايران است آنان بخوبي مي دانند كه نه فقط شيعيان حتي سني ها- و بخصوص مهمترين گروه متشكل آن كه جبهه توافق به رهبري طارق هاشمي باشد- و نيز كردهاي عراق- بنا به اعلام رئيس فراكسيون كردها در پارلمان اين كشور- با توافقنامه اي كه آمريكا با فشار فراوان درصدد تحميل آن به عراق است مخالفند. در سطح كشورهاي منطقه نيز به غير از بعضي از كشورهاي كوچك خليج فارس- شامل ايران، تركيه، اردن، سوريه و عربستان- بطور جدي با طرح اسارت بار ياد شده مخالفند و آن را مغاير با مصالح، امنيت و منافع ملي خود مي دانند. حمله غيرموجه بالگردهاي آمريكا به سوريه دقيقاً تهديد امنيتي ناشي از حضور نظاميان آمريكا در منطقه براي بار چندم به اثبات رساند و دقيقاً از همين رو بلافاصله از سوي همه كشورها و نيروهاي منطقه- اعم از موافقان و مخالفان سوريه- محكوم شد./120
چهارشنبه 8 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[مشاهده در: www.iscanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]
-
گوناگون
پربازدیدترینها