واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: نگاهي به فيلم سينمايي «پاداش سكوت»
پاداش سكوت سومين اثر مازيار ميري مي باشد كه در ژانر دفاع مقدس ساخته شده است.
اين فيلم بر خلاف آثار جنجالي و پر تنش ديگر در اين گونه در كمال آرامش و بازيگري خاصي به اين واقعه دردناك و بخش مخرب و حتمي پديده جنگ مي پردازد.
ميري در پاداش سكوت نير مانند كارهاي قبلي اش فوق العاده، برجسته و بديع عمل مي كند اما داستان در اواسط مسيرش دچار افت و چالشي مي شود كه سمت و سوي كسالت بار را ناشي مي شود.
ايده نو و موضوع جديد فيلم چنان جذاب و واقعي مي باشد كه مخاطب را شگفت زده مي كند، به طور كلي كارگرداني مازيار ميري بيننده را مجاب مي كند كه با فيلمي سطحي و سرسري رو به رو نيست و مطمئنا فيلمش چيزي بالاتر از حد متوسط فيلم سازي مي باشد اما در اين فيلم او نه چنان موفق بوده كه اثري شگفت انگيز توليد كند و نه ناموفق و منفور.
اما اين فيلم نيز از كليشه ها و موقعيت هاي تكراري خالي نمي باشد، مثلا وقتي كه يكي يكي سراغ رزمنده هايي مي رويم كه توي كار و كاسبي افتاده اند و از حال و هواي ايمان و ايثار و فداكاري بيرون آمده اند يك موضوع و موقعيت كاملا تكراري و دم دستي مي باشد كه به آن پرداخته شده است.
داستان و روند ماجرا هيچ پيچيدگي و نقطه مبهم و غير قابل فهمي ندارد و بيشتر به يك گلايه و غرزدن تصويري مي ماند.
نوع ساختار و نقص هاي موجود در آن در برابر ايده جذاب و مضمون خاص و بديع آن رنگ باخته و اثر را به كار نسبتا موفق بدل كرده است.
بازي فوق العاده و جذاب پرويز پرستويي نيز يكي از قطب هاي مثبت و فوق العاده اين اثر ميري مي باشد.
*پاداش سكوت محصول سال 1385 از فيلم هاي متفاوت دفاع مقدس است، بازيگراني چون: پرويز پرستويي، آتيلا پسياني، پريوش نظريه، مهتاب كرامتي، فرهاد اصلاني، سيما تيرانداز، رضا كيانيان و ... در اين سينمايي جذاب ايفاي نقش مي كنند (اين طور كه مشخص است اين آقاي كارگردان از ويژگي و عنصر اصلي يعني بازيگري به بهترين شكل و نحو استفاده كرده است)
*مازيار ميري با اولين فيلم بلند خودش قطعه ناتمام خيلي زود مطرح شد، او در كار بعدي اش «به آهستگي» را در قالب سينماي معناگرا مي سازد، در جشنواره ها مطرح مي شود و مورد توجه قرار مي گيرد.
*به طور كلي با كارنامه كوتاه و مختصرش توانسته جايگاه متفاوت و قابل توجهي را در سينما و دنياي تصوير به دست آورد.
*ايده و داستان فيلم چنان بكر و خاص بود كه موجب جنجال ها و حاشيه سازي هاي شديدي شد.
همه متعجب و مات و مبهوت اظهار داشتند چگونه مجوز و اجازه فيلم شدن چنين داستاني داده شده است.
(البته كه بعد از تماشاي فيلم اين بهت زدگي و مبهوت بودن كاملا از بين مي رود)
*اين فيلم اگر به صورت آزاد و بدون پشتوانه اكران نمي شد و شركتي و يا گروه سينمايي مسئوليتش را مي پذيرفت مطمئنا بهتر مي فروخت و مورد استقبال قرار مي گرفت.
*جالب است بدانيد ميري بعد از جشنواره فجر پارسال دلخور و شاكي گفت كه ديگر فيلم هايش را به جشنواره نمي دهد.
*براي ساخت و فيلم برداري سكانس هاي زير آب، سر و صداي زيادي به پا شد.
اين كه از آلمان آدم آورده اند تا اين صحنه ها را بگيرد (فيلم برداري زير آب از سري تكنولوژي هايي مي باشد كه سينماي ما با ادعايي كه نسبت به عظمتش دارد، همچنان از آن محروم است)
*علي انصاريان نيز در يك صحنه از فيلم حضور دارد (پدر رودربايستي و روابط دوستانه بسوزد)
*فيلم به طور كلي در جايگاه متوسط قرار دارد، چه از لحاظ نگاه منتقدان، چه فروش و چه ساختار.
*خلاصه داستان: اكبر منافي يك رزمنده قديمي است كه حالا دارد بليت اتوبوس مي فروشد، (بر خلاف ديگر رزمندگان كه جايگاه و مقامي قابل توجه دارند) اما همواره فكري او را آزار مي دهد، اين كه هم رزم قديمي اش را با دست هاي خودش كشته است.
پس پيش پدر دوست شهري اش مي رود و ادعا مي كند كه قاتل پسرش است.
او اصرار دارد و پيرمرد را بر مي دارد و با خودش پيش باقي هم رزمانش مي برد تا تكليفش را روشن كنند (اين جا است كه وجه تكراري و دم دستي فيلم خودش را كاملا نشان مي دهد.)
به اين ترتيب آن ها يكي يكي با رزمندگان ديدار مي كنند، رزمندگاني كه امروزه هركدام به نحوي در جامعه حل شده اند و خاطرات آن دوران را با خود دارند.
بالاخره فرمانده گردان را در آسايشگاه جانبازان پيدا مي كنند و او به يادشان مي آورد كه اكبر را مجبور كرده تا فرزند زخمي پيرمرد را كه گلوله به گلويش خورد بوده، به زير آب ببرد تا صداي ناله اش دشمن را متوجه آن ها نكند.
پيرمرد كه اين را مي شنود، اكبر را مي بخشد.
*اگر داستان فيلم چنان جذاب بوده كه شما را ترغيب به ديدن كرده است، اين فيلم در حال حاضر در ويدئوكلوپ موجود است. مي توانيد ببينيد.
سه شنبه 7 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]