تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 دی 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):مؤمن را از سيمايش مى شناسيم و منافق را از نشانه هايش.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1850142639




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ترجمه المیزان : سوره بقره ادامه آیات 242 - 228


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بعضي از مفسرين و يا فقها در باره واقع نشدن سه طلاق در يك مجلس استدلال كرده‏اند به آيه الطلاق مرتان و گفته‏اند كه دو نوبت و سه نوبت طلاق بر طلاق در يك مجلس كه بگوئي : من تو را سه طلاقه كردم ، صادق نيست ، همچنانكه همين صادق نبودن در مورد لعان ( نفرين كردن ) مورد اتفاق همه است ، كه بايد هر يك از شوهر و زن چهار مرتبه خدا را شاهد بگيرند كه تفصيلش در سوره نور در جلد 29 اين كتاب خواهد آمد .


و در مجمع البيان در ذيل جمله او تسريح باحسان ، گفته در اينكه منظور از آن چيست دو قول است ، يكي اينكه منظور ، طلاق بار سوم است ، دوم اينكه منظور اين است كه زن در حال عده را به حال خود بگذارند تا از عده در آيد ، نقل از سدي و ضحاك ، و اين معنا از امام باقر و امام صادق (عليه‏السلام‏) نيز روايت شده است .


مؤلف : اخبار همانطور كه ملاحظه مي‏كنيد در معناي جمله نامبرده مختلف است .


و در تفسير قمي در ذيل جمله و لا يحل لكم ان تاخذوا مما آتيتموهن شيئا الا ان يخافا الا يقيما حدود الله ... ، از امام صادق (عليه‏السلام‏) روايت كرده كه فرمود : طلاق خلع اين نيست كه زن را آنقدر شكنجه دهي تا بگويد مهرم حلال و جانم آزاد ، بلكه اين در وقتي است كه زن بگويد هيچ سوگندي كه براي تو مي‏خورم راست نمي‏گويم ، و به آن وفا نمي كنم ، و از اين به بعد بدون اجازه‏ات از خانه بيرون مي‏روم ، و مرد اجنبي را به بسترت راه مي‏دهم ، و از جنابتي كه از جماع تو حاصل شود غسل نمي‏كنم ، و يا بگويد هيچ امري را از تو اطاعت نمي‏كنم ، تا


ترجمة الميزان ج : 2ص :382


طلاقم دهي ، اگر اين را گفت ، آن وقت بر شوهر حلال مي‏شود آنچه مهر به او داده ، پس بگيرد ، و يا علاوه بر آن مقداري هم از مال زن را كه زن قادر بر آن است طلب كند ، و با رضايت طرفين در طهري كه با او جماع نكرده طلاقش دهد ، در حالي كه شهود هم حاضر باشند ، در چنين شرايطي طلاق بائن خواهد بود ، هر چند كه يك طلاق است ، و ديگر شوهر نمي‏تواند در عده رجوع كند ، و بعد از عده ، او هم مانند سايرين يك خواستگار است ، اگر زن راضي شد دوباره خود را به عقد او در مي‏آورد ، و اگر خواست در نمي‏آورد ، پس اگر خود را به عقد او در آورد ، نزد شوهر دو طلاق ديگر محل دارد ، و جا دارد كه شوهر بر زن شرط كند ، آن شرطي را كه صاحب مبارات مي‏كند .


مترجم : ( فرق طلاق مبارات با طلاق خلع اين است كه در طلاق خلع تنها زن طالب جدائياست ، و به همين جهت مرد مي‏تواند هم مهري را كه داده پس بگيرد ، و هم چيزي از مال زن را مطالبه نموده بگويد : اگر فلان چيز را به من بدهي طلاقت مي‏دهم ، ولي در طلاق مبارات هر دو طالب جدائي هستند ، و به همين جهت شوهر نمي‏تواند علاوه بر پس گرفتن مهر چيز ديگري را طلب كند) .


در مبارات ، مرد شرط مي‏كند كه اگر دوباره ، به مهريه‏ات برگردي و آنرا طلب كني من هم به همسري تو برمي‏گردم .


و يا بگويد اگر تو چيزي از آنچه را كه به من داده‏اي درخواست كني من هم به همسري تو بر مي‏گردم .


و نيز فرمود : طلاق خلع و مبارات و تخيير تنها و تنها در حال پاكي بدون جماع ، و با شهادت دو نفر شاهد عادل صحيح است ، و زني كه به خلع مطلقه شده اگر شوهر ديگري اختيار كند و از او هم طلاق بگيرد بر شوهر اول حلال است كه با وي ازدواج كند .


و نيز فرمود : مردي كه زنش را به طلاق خلع يا مبارات طلاق داده نمي‏تواند در عده رجوع كند ، مگر اينكه زن پشيمان شود ، آن وقت مي‏تواند آنچه گرفته به او برگرداند و رجوع كند .


مترجم : ( در اين حديث كلمه تخيير آمده بود كه لازم است معنا شود ، بعد از آنكه آيه شريفه يا ايها النبي قل لازواجك ... نازل شد رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله‏وسل� �م‏) همسران خود را در ماندن در همسري آنجناب و طلاق خود دادن و رفتن مخير كرد ، برادران اهل سنت به اتفاق به اين آيه استناد كرده‏اند كه شوهر مي


ترجمة الميزان ج : 2ص :383


تواند زن خود را مخير كنيد ، و همينكه گفت تو مخيري ، اگر زن هم راضي بوده ، در حقيقت طلاق واقع شده ، ولي مذهب اماميه اين است كه اين حكم مخصوص رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله‏وسل� �م‏) است ، و روايت بالا هر چند از امام صادق (عليه‏السلام‏) است ، ليكن به خاطر معارضه و مخالفتش با رواياتي ديگر مورد قبول و عمل قرار نگرفته است) .


و در فقيه از امام باقر (عليه‏السلام‏) روايت كرده كه فرمود : آنگاه كه زن به شوهرش صريحا بگويد : ديگر هيچ دستوري را از تو اطاعت نمي‏كنم حال چه اينكه توضيح هم بدهد و چه ندهد براي مرد حلال است با گرفتن چيزي از او ، طلاقش دهد ، و اگر چيزي گرفت ديگر نمي‏تواند در عده رجوع كند .


و در تفسير الدر المنثور است كه احمد از سهل بن ابي حثمه روايت آورده كه گفت : حبيبه دختر سهل زن ثابت بن قيس بن شماس بود ، و از او بدش مي‏آمد ، چون مردي كوچك و زشت‏رو بود ، به ناچار نزد رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله‏وسل� �م‏) آمد ، و عرضه داشت يا رسول الله من قدرت ديدن او را ندارم ، و اگر ترس از خدا نبود تف به روي او مي‏انداختم حضرت فرمود : آيا حاضري آن باغچه‏اي كه مهريه‏ات كرده به او برگرداني ؟ عرضه داشت : آري ، باغچه را برگردانيد ، و رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله‏وسل� �م‏) بين آن دو جدائي انداخت ، و اين اولين خلعي بود كه در اسلام واقع شد .


و در تفسير عياشي از امام باقر (عليه‏السلام‏) روايت كرده كه در تفسير كلام خدا كه فرموده : تلك حدود الله فلا تعتدوها ... فرمود : خداي تعالي بر زناكار غضب كرده صد تازيانه براي كيفر او معين كرد ، بنابر اين هر كس كه بر زناكار خشم بگيرد و بيش از صد تازيانه بزند من نزد خدا از او بيزارم ، خداي تعالي هم فرموده : تلك حدود الله فلا تعتدوها .


و در كتاب كافي از ابي بصير روايت كرده است كه گفت : از امام صادق (عليه‏السلام‏) پرسيدم آن چه زني است كه ديگر براي شوهرش حلال نيست تا آنكه شوهري ديگر كند ؟ فرمود : زني است كه شوهرش او را طلاق دهد ، بعد رجوع كند و بار دوم طلاقش دهد و باز رجوع كند ، و سپس بار سوم طلاق دهد ، اينجا است كه ديگر براي شوهرش حلال نيست ، تا آنكه شوهري ديگر كند و آن شوهر شيريني و عسيله جماع او را بچشد .


مؤلف: كلمه عسيله به معناي جماع است ، در صحاح گفته : در جماع ، عسيله است .


يعني


ترجمة الميزان ج : 2ص :384


لذتي است كه تشبيه به عسل شده ، و اگر هاي تصغير در آخرش آورده‏اند براي اين است كه عسل غالبا مؤنث استعمال مي‏شود ، بعضي هم گفته‏اند براي اين است كه هاء نامبرده بر يك قطعه از عسل دلالت كند همچنانكه وقتي مي‏خواهند يك تكه طلا را نام ببرند مي‏گويند : ذهبة ، اين بود گفتار صاحب صحاح .


و در اينكه امام فرمود : و عسيله او را بچشد اقتباسي از كلام رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله‏وسل� �م‏) شده كه در داستان مردي به نام رفاعة فرمود : لا حتي تذوقي عسيلته و يذوق عسيلتك ، و داستان وي چنين بود : در تفسير الدر المنثور از بزاز و طبراني و بيهقي روايت آمده كه رفاعة بن سموآل همسرش را طلاق داد ، همسرش خدمت رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله‏وسل� �م‏) رسيد و عرضه داشت : يا رسول الله عبد الرحمان با من ازدواج كرده ولي با او نيست مگر چيزي مثل اين ( و اشاره كرد به رشته‏اي از جامه‏اش ) ، رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله‏وسل� �م‏) جوابش را نداد ، و او همچنان تكرار كرد تا آنكه رسول خدا (صلي‏الله‏عليه‏وآله‏وسل� �م‏) فرمود : به نظرم مي‏خواهي دوباره به همسري رفاعة برگردي ؟ نه ، ممكن نيست مگر بعد از آنكه تو عسيله او را بچشي و او عسيله تو را بچشد .


مؤلف : اين روايت از روايات معروف است ، جمع كثيري از صاحبان صحاح و غير ايشان از اهل سنت نيز آن را نقل كرده‏اند ، و بعضي از محدثين شيعه ، نيز هر چند الفاظ آن مختلف نقل شده ، ليكن بيشتر نقل‏ها مشتمل بر جمله نامبرده است .


و در تهذيب از امام صادق (عليه‏السلام‏) روايت آمده كه در باره متعه سؤال شد كه آيا عقد متعه هم در محلل شدن كافي است يا حتما بايد عقد دائم باشد ؟ فرمود : نه ، كافي نيست ، براي اينكه خداي تعالي در آيهشريفه فان طلقها فلا تحل له حتي تنكح زوجا غيره ، فان طلقها فلا جناح عليهما ان يتراجعا ، مي‏فرمايد اگر شوهر دوم كه در حقيقت محلل است او را طلاق داد آنگاه شوهر اول مي‏تواند با او ازدواج كند ، و در متعه طلاق نيست .


و نيز در همان كتاب از محمد بن مضارب روايت شده كه گفت : از حضرت رضا (عليه‏السلام‏) پرسيد : آيا مرد خواجه هم محلل مي‏شود ؟ فرمود : نه و در تفسير قمي در ذيل آيه : و اذا طلقتم النساء فبلغن اجلهن ... و لا تمسكوهن ضرارا لتعتدوا ... مي‏گويد : امام (عليه‏السلام‏) فرمود وقتي طلاقش داد ديگر نمي‏تواند به او برگردد مگر آنكه آنچه را كه گرفته برگرداند .





ترجمة الميزان ج : 2ص :385


و در كتاب فقيه از امام صادق (عليه‏السلام‏) روايت آورده كه فرمود : براي مرد شايسته نيست كه همسرش را طلاق بدهد و دو باره رجوع كند ، در حالي كه احتياجي به او نداشته باشد ، و آنگاه دوباره طلاقش دهد ، چون اين ضرري است كه خداي عزوجل از آن نهي فرموده ، مگر اينكه در رجوعش بناي نگهداري از او داشته باشد .


و تفسير عياشي در ذيل جمله : و لا تتخذوا آيات الله هزوا ... از عمرو بن جميع و او بدون ذكر سند از امير المؤمنين (عليه‏السلام‏) روايت كرده كه در حديثي فرمود : و كسي كه از اين امت قرآن بخواند و داخل آتش دوزخ شود از آنهائي است كه آيات خدا را به مسخره گرفته است .


و در صحيح بخاري در ذيل آيه : و اذا طلقتم النساء فبلغن اجلهن ... آمده كه خواهر معقل بن يسار از شوهرش طلاق گرفت ، و شوهرش در عده وي رجوع نكرد ، تا از عده در آمد ، بعدا خواستگاريش كرد ، ولي معقل نمي‏پذيرفت پس اين آيه در موردش نازل گرديد : فلا تعضلوهن ان ينكحن ازواجهن .


مؤلف : در تفسير الدر المنثور اين حديث را از او و از عده‏اي از صاحبان صحاح از قبيل نسائي و ابن ماجه و ترمذي و ابي داود و غير ايشان نقل كرده است .


و نيز در تفسير الدر المنثور ، از سدي روايت آمده كه گفت : آيه نامبرده در شان جابر بن عبد الله أنصاري نازل شده ، او دختر عمويي داشت كه شوهرش طلاقش داد ، و با اينكه عده‏اش تمام شده بود مي‏خواست رجوع كند جابر جلوگيري مي‏كرد و مي‏گفت تو دختر عموي ما را طلاق داده‏اي دوباره مي‏خواهي با او ازدواج كني ؟ و خود آن زن علاقمند به شوهرش بود ، اين آيه نازل شد كه چرا از ازدواج زنان جلوگيري مي‏كنيد .


مؤلف : برادر و پسر عمو بنابر مذهب ائمه اهل بيت ، ولايتي نسبت به خواهر و دختر عمو ندارند ، بنا بر اين اگر مسلم بگيريم كه يكي از دو روايت بالا درست است ، و آيه در باره منع معقل و يا جابر نازل شده ، قهرا بايد بگوئيم نهي در آن نه در مقام تحديد كردن ولايت است ، و نه جعل حكمي وضعي ، بلكه فقط مي‏خواهد ارشاد كند به اينكه مانع شدن از اينكه زن و شوهري دوباره به هم برگردند عمل زشتي است ، و يا اگر در مقام بيان حكم تكليفي باشد مي‏خواهد كراهت و يا حرمت تكليفي اين عمل را برساند


ترجمة الميزان ج : 2ص :386


حال اين عمل چه از ناحيه برادر و يا پسر عمو باشد ، و چه از ناحيه بيگانه .


مترجم : در فقه شيعه و سنياين مسئله مورد اختلاف است كه آيا برادر ولايتي نسبت به ازدواج خواهر دارد يا خير ، ابو حنيفه و شافعي در يك قولش و نيز مالك قائل به ولايت شده‏اند ، و شيعه قائل به اين است كه ولايت ندارد ، چون دليلي بر آن نيست .


و در تفسير عياشي در ذيل آيه : و الوالدات يرضعن اولادهن ... از امام صادق روايت آمده كه اين آيه را تلاوت كرد ، سپس فرمود : فرزند ، مادام كه شير مي‏خورد متعلق به پدر و مادر است ، و هر دو بالسويه با فرزندشان مرتبطند ، ولي همينكه از شير گرفته شد پدر از مادر و بستگان وي به او نزديكتر و سزاوارتر است ، و اگرپدر ، زني را پيدا كند كه با روزي چهار درهم او را شير بدهد ، و مادر گفت من پنج درهم مي‏گيرم ، پدر قانونا مي‏تواند فرزند را از همسرش بگيرد ، و به دايه بدهد ، ليكن اين عمل اخلاقا درست نيست ، و نوعي اجبار و خشونت نسبت به فرزند است ، و او را در دامن مادرش باقي گذاشتن به لطف و مهرباني و مدارا نزديك است .


و نيز در همان كتاب و از همان جناب روايت آورده كه در ذيل جمله لا تضار والدة بولدها ... فرمود : بسيار اتفاق مي‏افتاد كه زن هنگام جماع ، دست رد به سينه شوهر مي‏زد ، و مي‏گفت مي‏ترسم حامله شوم ، با اينكه من بچه‏دار هستم ، و چه بسا مي‏شد كه شوهر از جماع خودداري مي‏كرد و مي‏گفت مي‏ترسم حامله شوي و دختر آوري ، و من مبتلا به كشتن وي شوم ، و لذا در اسلام خداي تعالي نهي كرد از اينكه مرد موجب زيان زن گردد و يا زن باعث ضرر مرد شود .


و نيز در همان كتاب از امام باقر و يا امام صادق (عليه‏السلام‏) روايت كرده كه در ذيل جمله و علي الوارث مثل ذلك فرمود : منظور خرج است ، اگر شوهر در همين ايام از دنيا برود نفقه زن مطلقه‏اش را بايد ورثه او بدهند .


و نيز در همان كتاب از امام صادق (عليه‏السلام‏) روايت كرده كه در معناي همين جمله فرمود : وارث هم مانند خود متوفي نبايد زن مطلقه را آزار دهد ، مثلا بگويد نمي‏گذارم بچه‏اش به ديدنش برود ، و زن مطلقه هم وارث را نبايد آزار دهد ، مثلا اگر ورثه چيزي نزد او دارند از دادنش مضايقه نكند ، و ورثه نبايد بر آن كودك سخت بگيرند .











این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 259]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن