واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: حیا مهم است یا حجاب؟
در مقاله ی گذشته 6 با عنوان «خود نمایی چرا و چگونه؟ » مورد از علل بدحجابی را كه شامل " كسب موقعیت، ضعف ایمان، دگرآزاری، غربزدگی، زیباییطلبی و ازدواج " می شد را مورد بررسی قرار دادیم .حال 5 علت دیگر را در این مقاله بیان و شرح می دهیم :
1ـ ضعف حیا
ضعف این صفت از سستی اعتقاد به مبدأ و معاد سرچشمه میگیرد و بیحجابی از مصادیق بارز بیحیایی است كه از ضعف ایمان ناشی میشود.
امام صادق(ع) فرموده است: ایمان ندارد كسی كه حیا ندارد. (1)
پیامبر اكرم(ص) فرموده است: خدا حیا و پوشیدگی بندگانش را دوست دارد.(2)
پوشش و حیا تفكیك ناپذیرند و تا جلوهای از حیا در زنی وجود داشته باشد، پوشش او نیز با جدیت مراعات میشود.
زنان با حیا كسانی هستند كه با پوشش كامل خود از نمایش بدن، موهای سر و زینتهای خود شرم میورزند. پاكی قلب زنان خودنما به سخن ستمكاری شبیه است كه لاف ترحم بلند كرده است. زنانی كه اسرار زیباییهای جسمانی خود را به نمایش گذاردهاند ، پرده بین خود و خدا را دریدهاند. كامیاب كردن چشمهای گرسنه نامحرمان كمترین ساز ش با پاكی و نجابت ندارد و عفیفبودن زن بدحجاب از القائات بیاعتبار شیطان است. بدحجابی از آفات پاكدامنی به شمار میرود و اساساً زنان پاكدامنی كه از موقعیت سالم روحی برخوردارند از گناهان جنسی پرهیز دارند و بیحجابی یك انحراف جنسی است.
امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: كسی كه پاكدامنی پیشه كند ، گناهانش كم و در نزد خدا منزلتی عظیم دارد.(3)
بیحیایی زنان و دختران جوان غالباً از دوستان بیحیا، فیلمهای مبتذل، جهل به ارزش والای عفت و حیا و فرهنگ اقوام و خانواده بهویژه روحیه مادر و پدر سرچشمه میگیرد .
مسایل اخلاقی و تربیتی از ظرافتی خاص برخوردارند و از پایینترین سنین عمر كودك شكل میگیرند. این اشتباه بزرگ است كه به مسایل تربیتی مربوط به شرم و حیای دختران تا 9 سالگی توجه نشود آنگاه با رسیدن زمان تكلیف از آنها خواسته شود تا یكباره در خود انقلاب كنند و مسیر چند ساله خود را عوض كنند. امور تربیتی انقلاببردار نیست بلكه حقایقی هستند كه باید به تدریج شكل گیرند. حجاب یك فرهنگ است كه از سالیان قبل از تكلیف باید مورد توجه و ممارست قرار گیرد.
در هر صورت از جمله ریشهها و مبانی خودنمایی و بدحجابی زنان ضعف صفت ارزشمند حیا است. صفتی كه وجود آن به زن ارزشی بزرگ میبخشد و فقدان آن او را از خاك پستتر میسازد.
2ـ اظهار غنای مالی
ریشه خودنمایی برخی زنان تفاخر و خودنماییهای مالی است. دوست دارند دیگران شاهد برخورداریهای مالی آنها باشند و تفاوتی نخواهد بود كه بیننده زن باشد یا مرد. به همین منظور النگوهای خود را به نمایش میگذارند و حلقه یا گلوبند گرانقیمت خود را در معرض دید دیگران قرار میدهند و لباسهای فاخر به تن میكنند. آنها ارزش خود را به طلا و ات میدانند و این به معنای آن است كه ارزش الهی و انسانی خود را در حد طلای دنیا پایین آوردهاند و برخی خود را در طلا خلاصه كردهاند.
شیطان همه را به یك راه منحرف نمیسازد بلكه هر كسی را با توجه به برخورداریها و نوع هوسی كه دارد از راه خدا دور میكند.
چنین زنانی باید اندیشه كنند كه اینگونه فخر كردنهای مالی همراه با جاذبههای زنانه، تمایلات نامحرمان را برمیانگیزد و چه بسا موجودیت مالی آنها را طعمه دیگران سازد. بینش چنین زنانی بسیار سطحی و ظاهر بینانه است. اگر آگاه شوند كه انسان خلیفه خداست و میتواند ارزشی برتر از ملایك داشته باشد، روحیه و عملكرد آنها عوض میشود و دیگر حاضر نخواهند بود برای یك لحظه خود و دارایی خویش را وسیله معصیت خود و غفلت مردان جامعه كنند.
3ـ ملامت دیگران
یكی از ریشههای بدحجابی و خودنمایی دختران و زنان ملامت اعضای خانواده، فامیل و دوستان است. چه بانوانی كه به خاطر سلامت نفسی كه دارند، میخواهند از حجاب دینی كامل برخوردار باشند اما راهزنان راه خدا به آنها شبیخون میزنند و زبان به ملامت میگشایند. گاهی ملامتها از سوی مردان فامیل صورت میگیرد. ریشه اصلی ملامت اكثر این افراد هواهای نفسانی آنهاست. زیرا با بیحجابی و خودنمایی زنان و دختران بهتر میتوانند به لذتهای نامشروع خود دست یابند.
مدگرایی در جامعه نتیجه غلبه شهوت و تنوع طلبی افراطی است كه فراموشی دین و عقل را به همراه دارد.
4ـ مدگرایی
مدگرایی روحیه خاصی است كه برخی زنان به آن مبتلا میشوند. مدگرا سعی دارد همواره از تازههای لباس و آرایش مطلع شود و با هر زحمت و قیمتی كه هست از آنها بهره گیرد. مدگرایی در جامعه نتیجه غلبه شهوت و تنوع طلبی افراطی است كه فراموشی دین و عقل را به همراه دارد. شهوت لباس، زنان و دختران مدگرا را به اسارت مدسازان درآورده است. مدسازان پشت پرده كه با تحقیقات وسیع و روانشناسی لازم به ارایه مدهای جدید میپردازند به گونهای به طراحی مدلهای كفش، لباس و قیافه زنان میپردازند كه پوچی، اسارت، مصرف و تحریكآمیزی آنها جهت اغفال جوانان و جو غفلت در جامعه مورد توجه و بلكه از اركان نوآوریهای آنها باشد.
سخن با چنین زنانی این است كه غالب مدهای ساخته غرب نظیر لباسهای تنگ با اصول اخلاقی و بهداشتی مغایرت دارند چه اینكه لباسهای تنگ مانع جریان صحیح خون و تنفس پوستی میشوند وانگهی اگر زندگی آدمی به ولگردی در خیابانها، بررسی مدها، تازههای لباس و امثال آن بگذرد پس مسوولیت انسانی، آرمان الهی، سعادت اخروی و بسیاری از حقایق و ارزشهای الهی و خلاصه هدف آفرینش آدمی و جهان پس از مرگ چه خواهدشد؟ زنان غربی این زندگی را طی كردند و نتیجه آن چیزی جز سقوط آنها نبود.
5- خانواده
خانوادههایی كه از تعالیم دینی فاصله میگیرند به یك فرهنگ برزخی بین اسلام و خواستههای نفسانی خود میرسند. بسیاری از عقاید آنها رنگ مذهبی و دینی ندارد. اینان همان كسانی هستند كه دین را لقلقه زبان ساخته و با كمترین سختی یا تضاد با تمایلاتشان بهراحتی از دین خدا چشمپوشی میكنند.
یكی از مسایل مهم اجتماعی كه از ابعاد معنوی مبارزه با نفس برخوردار است پوشش دینی است كه در خانوادههای شبه مذهبی از جایگاه مناسبی برخوردار نیست و فرزندان آنها نیز به فرهنگ تسامح به دین كه از رهاوردهای تربیتی والدین است خو میگیرند و در نتیجه زاد و ولد آنها نیز نسخههای تكراری آنها خواهد بود. یعنی آنها نیز فرهنگ بیاعتنایی به احكام دینی را دنبال میكنند. بخشی از بدحجابیهای جامعه منسوب به این خانوادهها و والدین شبه مذهبی است كه از غیرت دینی تهی ماندهاند. خوشا به حال دختری كه از مادری عفیف و پوشیده برخوردار است كه روحیه چنین مادری بهترین زمینه حجاب او خواهد بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 156]