واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: نظري با انواع شخصيت ها؛ كارشناس روانشناسي عمومي: فرزندان تربيت شده در خانواده هاي دموكرات توان اعمال قدرت در جامعه را دارند
تهران- خبرگزاري ايسكانيوز: يك كارشناس روانشناسي گفت: در خانواده هاي دموكرات پدرسالاري و فرزندسالاري وجود ندارد و منطق پيروز است و فرزنداني كه در خانواده هاي دموكرات تربيت مي شوند با نفوذ و توان اعمال قدرت در جامعه را دارند.
نادره ملاعلي حسيني روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكانيوز"، درخصوص انواع شخصيت ها در جامعه اظهار داشت: شخصيت از الگوهاي فكري و احساسي گوناگون به وجود مي آيد باعث تمايز ميان افراد گوناگون مي شود.
وي تصريح كرد: روانشناسان سه عامل را در شكل گيري شخصيت افراد موثر مي دانند:
1- محيط و خانواده 2- ژنتيك 3- فرهنگ و جامعه پذيري.
وي تصريح كرد: روانشناسان، امروزه عامل محيط و خانواده را مهمترين عوامل مي دانند ولي روانشناسان قديمي خانواده را مهمترين عامل مي دانند زيرا جزيي از محيط است.
ملاعلي حسيني خاطرنشان كرد: خانواده به سه قسمت تقسيم مي شود: 1- خانواده سهل گير، 2- سخت گير 3- دموكرات
وي در ادامه افزود: در شيوه دموكرات پدر و مادر به سخنان فرزندان خود گوش مي دهند و پدرسالاري و فرزند سالاري معنايي ندارد بلكه در اين ميان حرف بر اساس منطق پيروز ميدان است فرزنداني كه در اين خانواده تربيت مي شوند با نفوذ هستند و مي توانند در جامعه اعمال قدرت كنند.
وي تصريح كرد: خانواده هاي سخت گير، فرزندان را مجبور به اطاعت از تصميم هاي مقرر شده خود مي كنند.
اين كارشناس روانشناسي اظهار داشت: يك روانشناس آلماني شخصيت افراد را به دو دسته تقسيم مي كند، دسته اول شخصيت هاي اقتدارطلبانه هستند كه خود آنها به دو دسته تقسيم مي شوند.
وي در ادامه افزود: دسته اول كساني هستند كه دوستدار رهبري كردن در جامعه اند و در خانواده هاي دموكرات بزرگ مي شوند و دسته دوم افرادي بزرگ شده در خانواده هاي سخت گير هستند كه هميشه نقش پيرو را ايفا مي كنند.
وي خاطرنشان كرد: افرادي كه دوستدار رهبر بودن هستند قصد دارند همه چيز را تحت سيطره خود در بياورند ولي هميشه از يك ضعف دروني برخوردارند و نمي توانند مستقل باشند آنها از طريق فرمان دادن و اقتدار احساس آرامش مي كنند و به اين شخصيت ها ديگرآزار و ساديسمي نيز مي گويند كه قصد به زير سلطه آوردن مردم را دارند.
ملاعلي حسيني اظهار داشت: شخصيت هاي پيرو افرادي خودآزار هستند كه علاقه دارند هميشه مطيع باشند و به طور ناآگاهانه از ديگران پيروي مي كنند و اگر به گروهي مانند انگل وابسته نباشند احساس آرامش نمي كنند.
وي تصريح كرد: از ديد آن روانشناس آلماني دسته دوم شخصيتي بالغ دارند و خود را باور كرده اند و نقطه مقابل شخصيت هاي پيرو و رهبر هستند و به اين باور رسيده اند كه بايد در جايي كه لازم است پيروي و در جايي نيز رهبر باشند.
اين كارشناس روانشناسي گفت: شيوه تربيت در خانواده بسيار مهم است و اگر به خواسته ها و اهداف برخي شخصيت هاي سياسي نگاه شود آثاري از تربيت و فرهنگ خانواده هاي آنان آشكار خواهد شد جناح بندي افراد عامل مشخصه اين فرآيند است.
وي درادامه افزود: "اريك فروم" شخصيت افراد را به دو نوع نابارور و بارور تقسيم مي كند كه طيف نابارور شامل چهار جهت گيري هستند: 1- گيرنده 2- بهره كش 3- محتكر 4- بازاري. شخصيت هاي گيرنده افرادي هستند كه هدف آنها گرفتن همه چيز از مردم است و در راه به دست آوردن نيازهاي خود تلاش نمي كنند بلكه فقط گيرنده هستند.
وي در ادامه خاطرنشان كرد: افراد بهره كش، شخصيت هايي هستند كه در گرفتن دانش از افراد از زيركي خود بهره مي گيرند و مساله اي كه برايشان مهم است بهره كشي با زيركي است مانند افراد مهاجم و رهبران فاشيست.
ملاعلي حسيني افزود: شخصيت هاي محتكر افرادي هستند كه با احتكار كردن هر چيزي به احساس امنيت مي رسند و اين جهت گيري در سده هاي هشتم و نهم در كشورهايي بود كه اقتصاد استواري داشتند و معتقد به مذهب پروتستان بودند.
وي تصريح كرد: جهت گيري بعدي، بازاري است كه در حال حاضر در كشور آمريكا باب شده و در قرن 20 شكل گرفته است. اين جهت گيري به معناي آن است كه انسان ها به قابليت ها و توانايي هاي خود پشت كرده و تنها مساله اي كه براي آنها مهم است خوب ارايه دادن خود به ديگران است، در اينجا ديگر توانايي و دانش معنايي ندارد.
ملا علي حسيني اظهار داشت: سياستمداران بايد هوش و زيركي خاصي داشته باشند ولي در اين ميان گاهي استثنائاتي نيز وجود دارد كه بعضي سياستمداران از هوش بالا برخوردار نبودند ولي راهكار سياست را ياد گرفته اند./01/110
پنجشنبه 2 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 392]