واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: در مورد گربه های سیامی بیشتر بدانیم
مدتی پیش با یکی از کاربران سایت صحبت می کردم متوجه شد اطلاعات و باورهای غلطی در مورد گربه های سیامی در بین مردم رواج دارد که واقعیت ندارد و اطلاعات مردم در مورد این نژاد زیبا بسیار کم و در حد مشخصات عمومی مختصر و بعضا غلط در برخی سایتها، با عکسهای غالبا زشت از این گربه های زیبا و دوست داشتنی است. قصدم تکرار مطالب کلی در مورد گربه ها نیست چون این اطلاعات در بیشتر سایتها موجود است بلکه بعلت علاقه زیاد خودم به این نژاد منحصر بفرد و تحقیقاتم در مورد این نژاد در منابع مختلف و گفتگو با با چند نفر از دوستانم در مناطق مختلف دنیا که از این نژاد نگهداری می کنند تصمیم گرفتم تا جزئیات دقیق تری در مورد این نژاد برای علاقمندان شرح بدهم.(عکسها متعلق به ساشا- فینو-خشایار- تاج مهر – گالی و آلبا می باشند و از همه دوستانی که عکسها را در اختیارم گذاشتند سپاس گذارم.)
تاریخچه ، افسانه ها و داستانها:
چگونگی پیدایش و اهلی شدن اولین گربه های سیامی هنوز ناشناخته است اما اولین بار توسط یک تاجر و سیاح غربی در قرن 16 در دربار یکی از پادشاهان سیام (تایلند کنونی) دیده شده است تصور می شود این نژاد باقی مانده گربه های abino در عهد باستان بوده باشند.
داستانهای زیادی در مورد این نژاد زیبا وجود دارد که بیشتر شبیه افسانه است تا واقعیت حتی امروزه نیز این گربه ها دستاویز خلاقیت نویسندگان و هنرمندان مختلفی هستند و خود دلیل برعلاقه به این گربه های اسرار آمیز و خارق العاده هستند.
بعلت زیاد شدن حجم مطالب و خارج بودن از حوصله دوستان تنها تعدادی از معروفترین داستانها و افسانه ها و عناوین برخی از آنها را بازگو می کنم.
افسانه ای موسوم به پرنسس سیامی وجود دارد که به قرنها پیش بر می گردد در واقع سیام همان تایلند کنونی است وآخرین سلسله پادشاهی آن در قرن 17 با تضعیف پادشاهی و گسترش استعمار رو به افول نهاد. در این افسانه گفته شده پرنسس سیام هر شب انگشترهایش را به دم گربه مورد علاقه و اعتمادش می انداخته تا از گم شدن آنها جلوگیری کند ، یک شب گربه خوابش می برد ، انگشتر ها میافتند و گم می شوند. صبح روز بعد هنگامی که پرنسس از واقعه با خبر می شود خشمگینشده و دم گربه را گره می زند تا از رخ دادن اشتباه دوباره جلوگیری شود و به ایندلیل دم سیامی ها در انتها تاب دارد.
گربه های سیامی همیشه مورد علاقه شدید سلاطین سیام بوده اند این گربه ها تنها متعلق به طبقه اشراف بوده و در کاخها و معابد نگهداری می شدند و گمان می شد که آنها محافظ معابد و کاخها از ارواح شیطانی هستند و شاید تنها به دلیل علاقه ویژه به این گربه های اشرافی بوده است.
در واقع اولین سیامی ها از قصر یکی از سلاطین سیام در سال 1800 میلادی ربوده شده و به اروپا منتقل شدند. شاید به این دلیل اولین بار نام گربه های اشرافی توسط یک نویسنده فرانسوی برای آنها بکار برده شد و این خود بعدها منبع الهام نویسندگان کودکان و کمپانی والت دیسنی با داستانهایی با عناوین گربه های اشرافی شد اما اینبار برای نژادهای مختلفی چون پرشین ها.
قدیمی ترین نقاشی از گربه های سیامی در معبد کوچکی در تیپالت تایلند بجا مانده که گربه ای را با قلاده نشسته در کنار یک کاهن اعظم نشان می دهد. نقاشی دیگری بر روی پوست که بیانگر داستانهای سفر و زندگی بوداست، در یکی از آخرین بخشها بودا را در هنگام مرگ نشان می دهد که تمام حیوانات از پرندگان و چهارپایان در کنار بودای در حال احتضار نشسته اند و یک گربه سیامی نیز در میان سایر حیوانات به نمایندگی سایر گربه های جهان در کنار بودا حضور دارد.
این گربه هنوز هم جز خدایان باستانی آیین هندوهاست و اعتبار آن به حدی است که امروزه نیز پیروان این مذهب بر این باورند که برای استجابت دعاهایشان باید حداقل برای یک گربه خانه امن و خوراک تهیه کنند.
در سیام باستان عقیده بر این بوده که روح پادشاهان و کاهنان پس از مرگ و پیش از سفر به دنیای دیگرمدتی در بدن گربه مقدس معابد زندگی کرده و گربه آنرا به جهان دیگر می برده و تقدس آنها به حدی بوده که در صورت مرگشان برای آنها در معابد مراسم ویژه ای برگزار می شده و به عقیده تایلندی ها بعدها این مراسم به عقاید مذهب شینتو در ژاپن نیز راه یافته . بر طبق آن پس از مرگ گربه ها صاحب خانه برایشان مراسم سوگواری برگزار می کردند.همان طور که در فرهنگ هندوهای تایلند گربه مایه خیر و برکت خانه است و مجسمه ها و تصاویر زیادی که احتمالا در گذشته گربه های سیامی بوده ساخته می شود، در ژاپن نیز عقیده به برکت و خوش یمنی گربه ها تبدیل به سمبلی برای خوشامدگویی به میهمان و مایه خوش اقبالی در تولد فرزندان پسر در خانواده های ژاپنی بوده، حتی امروزه نیز برخی خانواده های سنتی ژاپن مجسمه ای از گربه در خانه نگهداری می کنند و یا تصویر گربه ای را بایک دست بلند کرده را در سر در خانه ها برای خوشامدگویی به تازه واردین می آویزند.
علاقه و احترام به گربه ها در بیشتر فرهنگ های مشرق زمین از ژاپن گرفته تا ایران و مصر وجود داشته است.در ایران قدیم به گفته برخی مورخان منطقه ای در فارس کنونی وجود داشته که محل پرورش و نگهداری گربه ها بوده و در برخی کتب غربی از آن به نام کت بست(cat best) نام برده شده(ویکی پدیا)
تصوی گربه مفرغی اثر هنرمندان فلز کار ایرانی سده 19
دراواخر قرن يازدهم گربه ها به دليل قدرت شكار موش هاي بيماري زا محبوبيت خاصي دربين دريانوردان داشتند..از طرفي دريانوردان معتقد بودند كه گربه ها داراي نيروي خاصي هستند كه ميتواند از آنها در طول سفر دريائي محافظت كنند.ليكن اروپائيان در قرون وسطا رفتار خوبي با گربه ها نداشتند. رهبران كليساها عملياتي برضد گربه شروع كرده و آنها را گروه گروه در تمام اروپا از بين مي بردند تا حدي كه در سال 1400 ميلادي جمعیت گربه ها با خطر انقراض روبروشد. در آنزمان گربه را ربط ميدادند به شيطان، ساحره ها و جادوي سياه... بسياري از مردم معتقد بودند كه جادوگران مرتبا" خود را بشكل گربه در مياورند!! اگر زن يا مردي به گربه مجروحي كمك ميكرد شكنجه شده و يا به قتل ميرسيد. در دوره اسارت جادوگران در اروپا بسياري از مردم بيگناه فقط بخاطر نگهداري از گربه محكوم به جادوگري شده و به زندان انداخته شدند. گربه سياه بيش از همه موجب وحشت مردم بودند.
چرا گربه ها در اروپاي قرون وسطا مورد آزار قرار ميگرفتند ؟ شايد بدليل اينكه اكثرا در طول شب رفت و آمد داشتند و بيشتر به زنان پير و تنها وابسطه بودند كه همسايه ها آنها را مشكوك به جادوگري ميدانستند . دوران وحشتناك شكنجه و كشتار گربه ها 400 سال بطول انجاميداما باز هم به مدد علاقه تجارو بازرگانان شرقی دوباره این موجود محبوب و مهربان به خانه اشراف و کاخ امپراطوران راه یافت و بالاخره درقرن هجدهم گربه ها مجددا" محبوب شدند و در سال 1835 در انگلستان قانوني به تصویب سنا رسید كه طبق آن بد رفتاري با گربه و هر حيوان ديگري ممنوع گرديد.گربه توسط بازرگانان مشرق زمين، سياحان و مستعمره نشینها در قرن 18 به آمریکا نیز وارد شد.گربه ها سالها هم نشين پادشاهان و سران ممالك بودند. گربه هاي سفيد دربين خانواده هاي سلطنتي از محبوبيت خاصي برخوردار بودند، ازجمله لوئيز پنجم در فرانسه و امپراتور ژاپن و چين گربه سفيد داشتند. از ديگر شخصيت هاي معروف كه با سایر نژادهای گربه زندگي ميكردند :آبراهام لينكلن، تئودور روزولت، كالوين كوليدج، هربرت هوور، رونالد ريگان ، بيل كلينتون ،ارنست همینگوی و... ناپلئون از گربه ها متنفر بود ولي رقيب فاتح او دوك ولينگتون و ملكه ويكتوريا عاشق گربه بودند.
از داستانهای قدیمی که بگذریم امروزه نیز گربه های سیامی منبع الهام هنرمندان زیادی هستند مانند:
گربه های سیامی دوقلو اثر اشل سیلور استاین
آخرین گربه سیامی من اثر تیتو برنیگولز
گربه های اشرافی همسایه ها اثر زری گلزار مقدم اصفهانی
آهنگ گربه های سیامی اثر هیلاری داف ( برای دانلود به سایت یوتیوپ مراجعه کنید)
تابلوی شاهزاده های سیامی اثر مونزو گریت (نقاش فرانسوی ایرلندی)
خاطرات من و سایمون اثر زکری (زکیشا)دیوید الکساندرافرون(هنر پیشه یهودی الاصل)
گربه سیامی ملکه گربه ها اثر مهندس ایرج حسابی
و....
سیامی های معروفی نیز در تاریخ وجود داشته اند که حتی در قرن اخیر در برخی گزارشات رسمی از آنها نام برده شده. در اوایل دهه 1980 روسها در سفارتهلند در مسکو میکروفونهای استراق سمع پنهانی کار گذاشته بودند که با امواج فراصوتکار میکرد. این امواج توسط انسان قابل شنیدن نیست اما موشها امواجی شبیه به این تولید می کنند که توسط گربه ها قابل شنیدن است . دو گربه سیامی سفیر هلند که طبعا گمان می کردند موشهایی در پشت کاغذ دیواری پنهان شده اند باعث کشف این میکروفونهای استراق سمع شدند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]